تو ناخواسته بودي‼️
💔ما موارد متعددی را می بینیم که والدین یا یکی از آنها مثلا به فرزند۶ تا ۷ ساله اشان می گویند ما نمی خواستیم تو به دنیا بیایی و مامان اتفاقی تو را باردار شد و گرنه همین دو تا بچه برایمان کافی بود. البته حالا خیلی دوستت داریم.
💔برخی مادرها هم به محض بروز مشکلی با همسرشان، به کودک می گویند اگر تو نبودی، حتی یک روز هم با پدرت زندگی نمی کردم ! يا براي كودك تعريف ميكنند كه زايمان يا بارداري سختي داشته اند.
💔این حرف ها احساس زیادی و ناخواسته بودن شدیدی به کودک می دهد و فکر می کند وجودش در این دنیا ناخواسته بوده یا باعث رنج مادرش شده است و اگر او به دنیا نمی آمد، والدینش می توانستند زندگی راحت تری داشته باشند.
💔گاهی هم پدر یا مادر به بچه می گویند ای کاش تو هیچ وقت به دنیا نمی آمدی یا خیلی وقت ها می شنویم به کودک می گویند :
" کی می شود من بمیرم و از دست تو راحت شوم ... ! " يا "تو منو پير كردي آخر از دست تو سكته مي كنم و ميميرم".
این حرفها جزو آزار روانی عاطفی کودک بحساب می آید.
@morabikodak5159
یلدا کوچولو در روز سی ام آذر یعنی آخرین روز پاییز و شب یلدا به دنیا آمده بود. هر سال شب یلدا همه در خانه ی یلدا جمع می شدند و تولدش را جشن می گرفتند. آن شب هم پدربزرگ و مادر بزرگ و عمه و عمو و خاله و دایی آمدند تا ۵ سالگی یلدا را جشن بگیرند.
وقتی مادر شمع های روی کیک را روشن کرد، به یلدا گفت: «دخترم، یک آرزو بکن». یلدا چشم هایش را بست و گفت: «آرزو می کنم که فردا برف ببارد و زمین سفیدپوش شود، آن قدر که بتوانم یک آدم برفی درست کنم.» مهمان ها خندیدند و برای او دست زدند.
یلدا شمع ها را فوت کرد، هدیه هایش را گرفت و از همه تشکر کرد. خاله پاییز و ننه سرما که روی یک تکه ابر سفید نشسته بودند و زمین را نگاه می کردند، یلدا را دیدند و آرزویش را شنیدند.
خاله پاییز به ننه سرما گفت: «شنیدی؟ یلدا کوچولو دلش می خواهد فردا برف ببارد. تو می توانی از کوله پشتی ات برفها را بیرون بریزی و همه جا را سفیدپوش کنی.» ننه سرما با اخم گفت: «اما من دلم نمی خواهد برفها را به کسی هدیه کنم، می خواهم آنها را برای خودم نگه دارم.»
خاله پاییز گفت: «اگر برف هایت را برای خودت نگه داری، نمی توانی بچه ها را خوشحال کنی.» ننه سرما فکری کرد و گفت :«باشد، به خاطر بچه ها همه جا را با برف سفیدپوش می کنم.»
او کوله پشتی اش را باز کرد و برف ها راه از آن بیرون ریخت، آن شب هوا سرد و آسمان ابری شد و برف شروع به باریدن کرد. تمام شب برف می بارید. فردا صبح بچه ها با خوشحالی روی برفها سُر خوردند و برف بازی کردند.
یلدا کوچولو وقتی بیدار شد و برفها را دید، از ته دل خندید و گفت: « ننه سرمای عزیزی، ممنونم که به من برف هدیه دادی. من به آرزوی خودم رسیدم.»
آن روز یلدا یک آدمک برفی ساخت و برایش دماغی از هویج و چشم هایی از زغال و دستهایی با تکه چوب گذاشت.
داستان یلدا
@morabikodak5159
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی درخت انار
کاردستی یلدا
شیک و آسان 🌹😍
@morabikodak5159
14.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرح شطرنجی خارپشت
دفتر شطرنجی
مربی خلاق خانم میرزایی از تهران 🌹🌹
@morabikodak5159
کاردستی فرشته
به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار
کلاس خانم بندی
مهد کانون مسجد حجتیه
@morabikodak5159
20.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👨👧👦آموزش نشانه ( یـ ی ) با شعر و موسیقی
🤗شاعر، خواننده و آهنگساز: #فرهاد_فرخی روانشناس کودک و آموزگار ابتدایی
نشانه ی
فرهاد فرخی
@morabikodak5159
4_5967437370767706980.mp3
1.42M
👨👧👦آموزش نشانه ( یـ ی ) با شعر و موسیقی
🤗شاعر، خواننده و آهنگساز: #فرهاد_فرخی روانشناس کودک و آموزگار ابتدایی
@morabikodak5159
👨👧👦شعر نشانه ( یـ ی )
🤗شاعر، #فرهاد_فرخی روانشناس کودک و آموزگار ابتدایی
@morabikodak5159
کاردستی یلدا
چاپ انار و هندوانه بوسیله طلق و گوش پاکن
کلاس خانم بندی
مهد کانون مسجدحجتیه
@morabikodak5159
تولد حضرت #زینب و روز پرستار
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
توی پرستاری نمونه ست
در کل دنیا عمه زینب
حس می کنم سخت است کارش
زیرا سر کار است هر شب
او با نگاه مهربانش
مثل ستاره می درخشد
چون دوست دارد تا به بیمار
لبخند شادی را ببخشد
یک هدیه می گیرم برایش
امسال در روز پرستار
روزی که می آید به دنیا
یکه عمه خوب و فداکار
روز پرستار
@morabikodak5159
نمونه کارنامه پیش دبستانی
ارسالی مربی خلاق خانم سلام بله خانم دریس شهر آبادان دبستان آزادی ۲
@morabikodak5159