eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🍃 ! 🌱یکی از علمای بزرگوار(رحمت الله علیه) منسب و تدریسی داشتند. والده ایشان مریض شدند و به منزلشان آمدند. بعدها کار ایشان به جایی رسید که دیگر باید مادر را تر و خشک می‌کردند. 🌿ايشان فكر كردند شاید همسر و بچّه‌هایشان نتوانند اين كار را انجام دهند و یک موقعی کوچک‌ترین چیزی در دلشان بگذرد و نگاهی به او كنند و ...، لذا ایشان همه چیز را تعطیل کردند و تصميم گرفتند خودشان به مادر رسيدگي كنند. 💥افسوس! بعضی‌ها چگونه هستند و ما چگونه؟! آن‌وقت بعضي حتّي وقتي حال پدر و مادر‌شان خوب هست و سالم هستند، آن‌ها را به آسایشگاه‌ها می‌برند! 💠این بزرگوار، حاج آقای حلوایی(رحمت الله علیه) بودند كه خودشان، مادر را تر و خشک می‌کردند. عذر می‌خواهم آن موقع پوشک و ... هم نبود، خودشان مادر را کهنه می‌کردند و کهنه‌ها را می‌شستند. ⚡️می‌گفتند: من مدام روی پای مادر می‌افتادم و گریه می‌کردم. مادرم می‌گفت: خسته شدی؟! مي‌گفتم: نه مادر! تازه دارم می‌فهمم، گرچه هنوز هم نمی‌فهمم، چه سختي‌هايي براي من كشيدي؟ چگونه در آن زمستان‌های سرد، یخ‌ها را شکاندی و کهنه من را شستی؟ چطور بی‌خوابی کشیدی؟ و ... . ☘یکی از اوتاد مي‌فرمودند: ایشان را بعد از مرگشان در خواب دیدم. گفتم: چه حالی داشتید؟ 🌺فرمودند: پیامبران برای استقبال از من صف کشیده بودند. من فکر می‌کردم برای کس دیگری آمده‌اند. حتّی حالت چهره آن‌ها در آن عالم برای من معلوم شده بود و مي‌دانستم كه ایشان، ابراهیم خلیل است، ایشان، یونس نبی است، ایشان، اسحاق نبی است، ایشان، اسماعیل نبی(علیهم السلام) است و در رأس آن‌ها، خاتم انبیاء، حضرت محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) بودند. همه آن‌ها براي استقبال از من صف كشيده بودند و من همه آن‌ها را با چهره می‌شناختم، کأنّ با آن‌ها بوده‌ام! •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ مردم... ،📛 امام زمان(عج) غصه می‌خوره مثل پدری که از بچه‌اش خجالت بکشه،😔 امام زمان هم از خدا خجالت میکشه😔 مثل مادری که بخاطر خطای بچه‌اش عذرخواهی میکنه، آقا بخاطر گناه ما از خدا طلب مغفرت میکنه! روایت داریم که آقا به درگاه خدا گریه میکنه تا خدا گناه من و تو رو ببخشه... حالا که آقا بخاطر تو گریه میکنه، حالا که آقا بخاطر تو پیش خدا شرمنده میشه،😔 روت میشه بازم گناه کنی؟؟؟؟؟؟ دلت میاد دوباره آقا رو اذیت کنی؟؟؟؟؟؟؟💔 آخه امام زمان چقدر بخاطر من و تو شرمنده شه؟؟؟😔 چقدر بخاطر گناه من وتو از خدا عذر خواهی کنه؟؟؟😔 بیا امروز دیگه‌ گناه‌ نکن...... بیا بخاطر آقا دیگه گناه نکن.... •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔻 🔻 💠🔹 علیه السلام می‌فرمایند: ⚡️ أَمَا إِنَّ أَبْدَانَکُمْ لَیْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ، فَلَا تَبِیعُوهَا بِغَیْرِهَا. 💢 «بدانید که بهاى تنِ شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان نفروشید.» 📚 اصول کافی ☝️ یک شمش آهن رو در نظر بگیرید که ارزشش ۵ دلار💰 هست: 👈 اگر این شمش آهن رو به کوره آهنگری ببریم و باهاش نعل اسب بسازیم، ارزشش ۱۰ دلار میشه. 👈 اگر همین شمش آهن رو به یک کارگاه سوزن سازی ببریم، ارزش سوزن‌های ساخته شده از این شمش آهن ۳۰۰۰ دلار میشه. 👈 ولی اگر همین شمش آهن رو به یک کارخانه ساعت سازی ببریم، و باهاش فنر ساعت بسازیم، قیمت فنرهای ساخته شده از این شمش در حدود ۲۵۰۰۰۰ دلار خواهد بود. ❗️ یعنی یک شمش آهنِ معمولی، میتونه ارزشی بین ۵ دلار تا ۲۵۰۰۰۰ دلار داشته باشه.😱 👌 فقط بستگی به این داره که چقدر روش کار بشه، و چقدر براش زحمت کشیده بشه. 👌 حالا یه لحظه فکر کنیم ⁉️ ما با خودمون چکار می‌کنیم.. ⁉️ ما از خودمون چی می‌سازیم.. ⁉️ اصلاً چقدر به ارزشمون اضافه میشه.. ✅️ می‌تونیم طوری زندگی کنیم، و طوری رویِ خودمون کار کنیم که ارزشمون هزاران برابر بالاتر بره، و حتّی از ملائکه هم بالاتر بره. ❌ و می‌تونیم طوری زندگی کنیم که به تعبیر قرآن ارزشمون در حدّ حیوانات پائین بره، و یا حتّی پائین‌تر از حیوانات.👇 أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ 📖سوره اعراف، آیه۱۷۹ 💢 آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! این جمله یادمون باشه:👇 ✅ آمده‌ایم در این دنیا، که با زندگی کردن قیمتی پیدا کنیم، ❌ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. حالا امام کاظم علیه السلام هم در این حدیث شریف می‌فرماید:👇 ⚡️ «بدانید که بهاى تنِ شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان نفروشید.» ✅️ یعنی طوری زندگی کنید که ارزشتون در حدّ بهشت بالا بره، ❌ نه اینکه در حدّ جهنّم خودتون رو پائین بیارید. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💟⇦ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری ،جلوی قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. ✳️⇦خر سواری هم به آنجا رسید ، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست. ✴️⇦شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من نبند،چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند. 💠⇦خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. 💭⇦شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر ، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. 💟⇦قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت. ✳️⇦قاضی به صاحب خر گفت : این مرد لال است!؟ روستایی گفت : این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد ✴️⇦قاضی پرسید : با تو سخن گفت ؟ چه گفت؟ صاحب خر گفت : او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند 💠⇦قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا آفرین گفت. قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟!!! ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد درزبان پارسی به مثل تبدیل شد "جواب ابلهان خاموشی ست" امثال و حکم-علی اکبر دهخدا •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ امام صادق‌(ع)، فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور می‌كرد، دید جوانی فریاد می‌كشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفته‌اند و آن جوان به روی زمین افتاده و بی‌هوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بی‌هوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد. وقتی جوان، احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش یافت و چشم خود را گشود و عرض كرد: من نه دیوانه‌ام و نه حالت بی‌هوشی به من رخ داده است، بلكه در این بازار عبور می‌كردم، وقتی دیدم آهنها را روی سندانها گذاشته و می‌كوبند، به یاد این آیه قرآن افتادم. ...‌ فَالَّذِینَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ * یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ * وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛[1] برای كافران، لباسهایی از آتش بریده شود و آب سوزان بر سرهای آنها ریخته گردد، كه شدت گرمی آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و برای آنها گرزهایی از آتش قرار داده شود. یاد این آیه مرا به این وضع درآورده است. محبت آن جوان با ایمان، در قلب سلمان راه یافت. او را به دوستی خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتی كه به وی خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است. سلمان به بالین او آمد و گفت: ای فرشته مرگ (عزراییل) با برادر من مهربانی كن. صدایی شنیده شد كه گفت: ای سلمان، من نسبت به هر شخص با ایمان، رفیق و مهربانم[2]. ______________ 📚[1] . سوره حج، آیه 20ـ 23. [2] . امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، ص 149ـ 150. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ⚠️خطر‼️ ⚠️خطر‼️ بلندہ اما ارزش وقت گذاشتن دارہ‼️ تا آخرش بخونید لطفا‼️ ڪسے بہ مخیله‌اش هم نمے رسید روزے در خیابانهاے شهر، دخترانے را مشاهدہ ڪند ڪہ آن سالها مردم شاید آنها را در سالن هاے عروسے هم نمے دیدند... 😳 دخترانے بزڪ ڪردہ با موهاے پف ڪردہ و بیرون ریختہ و مانتوهایے ڪوتاہ و تنگ و شلوارهایے تنگتر!👱♀ 💄👠 این روند ۲۰ سال طول ڪشید⏱ تا بہ اینجا رسید.☝️ استعمار و استڪبار صبر و حوصلہ زیادے دارد، بر عڪس بعضے از ماها... ⬅️اولین ڪار، گرفتن چادر بود از زنان ما...⛔️ گفتند چادر حجاب برتر است و می‌شود برتر نبود!🙁 بین خوب و خوب ‌تر، خوب را هم انتخاب ڪنے بہ جایے بر نمی‌خورد .می‌شود مانتوے گشاد و مقنعہ بزرگ پوشید و با حجاب بود... 😏 حرف قابل قبولے بود؛ ڪسے نمی‌تواست بہ این حرف اعتراض ڪند، حتے اهالے مذهب. 😒 ⬅️ گام دوم، گرفتن مقنعہ بود...😳 می‌شود روسرے بزرگ سر ڪرد! 👿 هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم‌ مے آید روسری‌هایے بود با ضلع بیشتر از یڪ متر ڪہ تا ڪمر خانمها هم می‌رسید... خوب البتہ روسرے مثل مقنعہ نبود گاهے مو بیرون می‌زد. 😶 ⬅️ در فیلمهاے سینمایے هے مدل گذاشتن، زن هاے هنرپیشہ مدل شدن و بہ تبع آن دختران جوان هم از آن ها یاد می‌گرفتند. ⬅️چشم هاے ما متوجّہ این آب رفتن نمے شد و آنقدر ڪم ڪم این ڪار را ڪردند ڪہ چشم ما عادت می‌ڪرد...😞 ⬅️ مانند بچه‌اے ڪہ جلوے چشم پدر و مادرش بزرگ می‌شود و قد می‌ڪشد و والدینش حس نمی‌ڪنند اما دیگران ڪہ ڪمتر او را می‌بینند و چشمانشان عادت نڪردہ، متوجہ رشد هفتگے او می‌شوند... ما عادت ڪردیم بہ روسری‌هایے ڪہ هر روز آب می‌رفت و تبدیل شد بہ نوارے باریڪ و بعضا تورے...😥 مانتوهایے ڪہ شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو...👚 ⬅️ بہ هر حال ڪم ڪم ڪار بہ این جا ڪشید و مدام گفتند بی‌حجابے معضل فرهنگے است، براے حل آن باید ڪار فرهنگے ڪرد...✋ سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و ڪار فرهنگے در زمینہ عفت و حجاب مشاهدہ نشد.‼️ برعڪسش، فراوان ڪار‌هاے ضد فرهنگ در ڪوبیدن حجاب و عفت و حیا و غیرت در فیلمهاے سینمایے و مجلات و برنامه‌هاے عمومے یافت می‌شد...❎😔 ⬅️ امسال هم مد پوشش خانمها تغییر ڪردہ است، پوشیدن ساق شلوارے (ساپورت) بہ جاے شلوار...😱 یعنے دیگر شلوار جین تنگ هم نہ! ساق شلوارے! 😱 و بدون تردید در یڪے دو سال آیندہ این ڪنار مے رود و برخے را ..........👗🙈🙊 ⬅️ یعنے پس از آنڪہ چادر، مقنعہ، مانتو و روسرے از زنان گرفتہ شد، حالا رفته‌اند سراغ شلوار!👖 چشمهاے ما هنوز عادت نڪرده‌اند... اگر بہ این هم عادت ڪنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسرے در انتظار این ساپورت هم هست...😔 خدایے نڪردہ اینها هم روز بہ روز نازڪتر و ڪوتاهتر می‌شود و ما عادت می‌ڪنیم.... آن وقت... نمی‌دانم بعدش سراغ چہ خواهند رفت...😱🙊 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha