بنابراين، عمده روشي كه من در پيش گرفتم، اين است كه با آحاد مردم و حتي كساني كه ممكن است فريب دستگاه هيئت حاكمه را خورده باشند و در مناصب حكومتي به انجام وظايف اشتغال داشته باشند و حتي آناني كه ممكن است به عنوان فرماندهان نظامي، اردوي لشكري دشمن را مديريت كنند، چيزي جز روشنگري و نصيحت خيرخواهانه نخواهد بود؛ البته تا آنجا كه مايه يأسم نشود. اما همگان بايد بدانند كه اين روش با زورگويان و كساني كه گوش آنان بدهكار هيچ گفتگوي منطقي و مسالمت آميز نيست، تفاوت اساسي دارد. در فرهنگ بيدارگرانه امام حسين عليه السلام پذيرش ظلم و رفتن زير بار آن هرگز جايي ندارد. همگان بايد بدانند كه با قدرتمندان زورگو هر چند ابتدا حجت الهي را تمام مي كنم ولي، دست سازش به آنان نخواهم داد. چرا كه معتقدم در چنين شرايطي، مردن به مراتب شرافتمندانه تر است از اينكه در كنار ظالم باشم و با چشم خودم ببينم به احكام الهي سخريه مي گيرند و به شهروندان جامعه اسلامي ظلم مي كنند.
از اين كه فرصت زيادي نيست، لازم مي دانم بيان حوادث تاريخي مربوط به اين حركت الهي را و چگونه از مدينه حركت كرد و در مسير راه چه اتفاقي افتاد خودداري كنم؛ لذا فقط به ذكر و توضيح همين وصيت نامه الهي آن حضرت بسنده شود. خوب، امام حسين عليه السلام با همين انگيزه مسير كربلا را در پيش گرفت. البته در اين ميان افراد زيادي بودند كه به حضرت پيشنهاد مي كردند از در صلح با يزيد وارد شود، ولي همان طوري كه در منابع تاريخي آمده، حضرت هيچ يك از اين پيشنهاد را نپذيرفت و در نهايت مسير خود را كه دفاع از ارزشهاي اسلامي و سنت جد بزرگواش صلّي الله عليه و آله و سلّم بود، انتخاب كرد و با پايه گذاري نهضت عاشورا، هم امت آن روز اسلامي را بيدار كرد و هم بيداري كامل و همه جانبه به جامعه اسلامي بعد از حيات خودش و بلكه فراتر از آن بيداري جامعه انساني را بنيان نهاد.
اساسيترين مراحل شكل گيري بيداري اسلامي
به خوبي پيدا است كه حركت الهي و نهضت بيدارگرانه امام حسين عليه السلام از مدينه و لحظه حركت به سمت مكه و اقامت در حرم امن الهي زمينه شكل گيري بيداري اسلامي هر چند به صورت نا محسوسي را به وجود آورد؛ لكن آنچه در اين مقوله به شكل بارز و اساسي در بستر تحولات تاريخي نمود پيدا مي كند و مي تواند به عنوان اساسي ترين مرحله در جهت شكل گيري بيداري اسلامي مطرح باشد و از نقطه نظر زماني از اهميت ويژه اي برخوردار است، حوادث غمبار روز عاشورا و نوع واكنش امام حسين عليه السلام و اطرافيان ايشان از يك سو، اما برخوردهاي خشن و غير انساني دشمن چه در ارتكاب قتلهايي كه انجام دادند و چه پس از پايان خون ريزي هاي وحشيانه از سوي ديگر است كه هم بازتاب فراوان در بازخواني تاريخ گذاشت و هم توانست ماهيت واقعي دستگاه حاكمه را براي افكار عمومي جامعه آن روز و ديگر جوامعي پس از آن روشن كند كه خود به خود نقش اساسي در شكل گيري بيداري همه جانبه امت اسلامي به شمار مي رود. به همين جهت لازم مي دانم به اختصار به بخشي از اين مراحل و عوامل مؤثر در آن، اشاره كنم.
سخنراني روشنگرانه امام حسين عليه السلام در برابر دشمن
اجازه بدهيد اولين مرحله اصلي كه بيداري اسلامي در آن شكل گرفت را محضر عزيزان تقديم كنم. به گواهي تاريخ اولين لحظه اي كه نقش مهمي در شكل گيري يك بيداري همه جانبه داشت و حتي توانست در درون ساختار نظامي دشمن نفوذ كند و برخي از فريب خوردگان را بيداري بخشد، سخنراني روشنگرانه بود كه امام حسين عليه السلام در روز عاشورا در برابر اردوي تا به دندان مسلح دشمن انجام داد. به صورت خلاصه عرض كنم، حضرت وقتي بر شتر خود سوار شد و با صدايي هر چه رساتر كه بيشترشان مي شنيدند فرياد كرد: اي مردم عراق گفتارم را بشنويد و در كشتنم شتاب نورزيد تا شما را به آنچه بر من واجب است موعظه كنم و عذر خود را در آمدن به عراق بازگويم. آن گاه اگر عذر مرا پذيرفتيد و سخنم را باور كرديد و از راه عدل و انصاف با من رفتار نموديد، راه خوشبختي خود را هموار ساخته ايد و شما را بر من راهي نباشد، و اگر هم عذر مرا نپذيرفتيد و از راه عدل و انصاف منحرف شديد، كشتن من پس از اين باشد ... اين مردم مرا بشناسيد و به بينيد كه من كه هستم؟ ... اي شبث بن ربعي و اي حجار بن أبحر و اي قيس بن اشعث ... مگر شما خود به من نامه ننوشته ايد كه ميوه ها رسيده است و زمين ها سبز و خرم شده ...[4]
در اين سخنراني امام هم جايگاه و موقعيت خود نسبت پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم را به كساني كه از اطراف و اكناف براي كشتنش به كربلا آمده بودند و فكر مي كردند با دشمن خدا مي جنگند معرفي كرد و بدين وسيله وجدان هاي خفته را بيدار كرد. تا آنجا كه خيلي ها به گريه افتادند هر چند به دلايلي كه جاي بررسي بيشتر دارد، نتوانستند از اردوگاه دشمن خارج بشوند و به صف امام بپيوندند.
در اين تاريخ نام افراد فرهيخته مانند حر بن يزيد رياحي را كه نماد بيداري اسلامي است به روشني ثبت كرده. اين فرمانده مقتدر در آخرين لحظه به پست و مقامش پشت پا زد و نداي وجدان بيدارش را شنيد و در يك چشم به هم زدن سنگر خود را عوض كرد. از صف دشمن و نظاميان كوفه و شام خارج شد و آمد جلوي خيمه گاه امام حسين عليه السلام چقدر عارفانه و از روي عشق اظهار ندامت كرد. كسي كه قبلاً خودش راه را بر امام بسته بود، حالا بيدار شده و در ركاب مولا از دين خدا دفاع مي كند و مردانه مي جنگد.
هرزگي و برخوردهاي خشن دشمن با جنازه هاي شهيدان و اسيران جنگي
دومين هسته اساسي و اصلي كه مي توان گفت در شكل گيري بيداري اسلامي مؤثر است، برخوردهاي غير انساني و اقدامات وحشيانه اي است كه نظاميان و افراد مسلح حاضر در اردوي يزيديان به فرماندهي عمر بن سعد، شمر بن ذي الجوشن و امثال آن با جنازه هاي شهيدان رهروي نهضت عاشوراي امام حسين عليه السلام انجام دادند.
به تعبير محقق فرهيخته و تاريخ شناس واقع نگر، دانشمند فقيد دكتر ابراهيم آيتي،[5] فصلي كه خود دشمن در به وجود آوردن آن اصرار ورزيد و ندانسته موجبات رسوايي خود را فراهم كرد و در نتيجه به وسيله اسيران اهل بيت عليهم السلام از طرفي و كشتگان اباعبدا الله عليه السلام از طرفي ديگر به حقيقت و ارزش اين قيام به دنيا معرفي گرديد تا اينكه زمينه شد براي بيداري در بدنه امت اسلامي. دشمنان امام تا توانستند پس از شهادت شهيدان و تمام شدن كار، هرزگي كردند و بدن هاي شهدا را لخت كردند لباس ها را به غارت بردند، به خيمه ها ريختند و اثاث اهل بيت عليهم السلام را غارت كردند، خميه ها را آتش زدند، خواستند بيمار را در بستر بيماري بكشند، بدن ها را زير سم اسب ها انداختند و لگدكوب كردند، سرها را بر نيزه ها بر افراشتند، با اسيران داغديده تندي و درشتي كردند، بر لب ها و دندان هاي امام خود چوب زدند.
شيخ مفيد و طبري نوشته[6] كه هر چه لباس بر تن امام مانده بود، همه را پس از شهادت به غارت بردند، پيراهن امام را اسحاق بن حيوه از تن وي در آورد، زير جامه امام را بحر بن كعب تميمي برد، عمامه امام را أخنس بن مرثد برد، شمشير امام را مردي از بني دارم گرفت ... سپس به خيمه ها ريختند و هر چه اثاث و جامه و شتر بود همه را بردند و حتي هرزگي را به جايي رساندند كه چادر از سر زنان مي كشيدند ... همه اين واقعيت هاي تلخ را سخنرانان و خطيبان اسراء به مردم و افكار عمومي بازگو كردند.
انتشار اين گونه اخبار هم در محافل آن روز و هم ثبت آن در لابلاي تاريخ و بازنگاري و همين طور بازگويي آن كه هر لحظه و هر زمان زبان به زبان مي گشت تا آنجا پيش رفت كه نقل هر خانه و كوچه و پس كوچه ها گرديد و توانست پرده از چهره واقعي خاندان اموي بر دارند و مسلمان هاي خفته و غرق در خواب اصحاب كهفي را براي هميشه بيدار كرد.
تفسير نهضت توسط اسيران و سخنراني ها روشنگرانه آنان در مسير كوفه تا مركز حكومت شام
علاوه بر مواردي كه خدمتتان عرض شد، سومين مرحله و آخرين عامل اساسي كه توانست فرايند شكل گيري بيداري اسلامي را تكميل كند، سخنراني هايي بود كه اسيران كربلا و بازماندگان خاندان امامت و ولايت از كربلا گرفته تا كوفه و در نهايت شهر شوم شام انجام مي دادند. اسراي كربلا از هر فرصتي كه به دست مي آوردند به معرفي خود مي پرداختند. در خطبه هايي كه توسط امام سجاد عليه السلام و همين طور بانوي قهرمان كربلا حضرت زينب كبري عليها السلام انجام مي شد، هم نهضت امام حسين عليه السلام به مردم معرفي مي شد و هم جنايت هايي كه در كربلا به نام دين و دفاع از خلافت اسلامي نسبت به خاندان پيغمبر صلّي الله عليه و آله و سلّم به عنوان خارجي روا داشته بودند به اطلاع مردم مي رسيد.
سخنراني امام سجاد عليه السلام در كوفه
نخستين فرصتي كه به دست اهل بيت عليهم السلام آمد توانستند داد سخن بدهند روز دوازدهم محرم بود كه آنها را وارد شهر كردند، ديدن شهر كوفه براي اهل بيت عليهم السلام بسيار غم انگيز بود چرا كه بيشتر مدت خلافت اميرالمؤمنين علي عليه السلام در اين شهر گذشته بود ... اما امروز فرزند وي را كشته اند و فرزندان ديگر او را اسير كرده اند، اما سخنوران اهل بيت عليهم السلام چنانكه گويي از مدينه و حجاز به كوفه و عراق آمده اند تا سخن بگويند و براي همين است كه مردم در كوچه و بازار گرد هم آمده اند. خطبه ها و سخنان اين گويندگان شجاع در سينه هاي مردم جا گرفت و دلها را تكان داد، تشخيص مردم را عوض كرد، اشك ها را جاري ساخت و مردم را به اشتباه بزرگشان توجه داد، احساسات مردم را بر انگيخت، مردم را به ارزش اين قيام متوجه ساخت، مجال تحريف اين حادثه را از دست دشمن گرفت.[7]
اولين سخنران اهل بيت عليهم السلام و اسيران قهرمان نهضت كربلا در كوفه امام سجاد عليه السلام بود كه در جمع عظيم مردم كوفه به سخنراني افشاگرانه پرداخت.
امام چهارم با مردم كوفه سخن گفت و در مقابل آنان خطبه خواند و پس از آنكه با اشاره اي مردم را خاموش كرد و آرام ساخت، فرمود: «اي مردم هر كس مرا مي شناسد كه شناخته است و هر كس مرا نمي شناسد اكنون نام و نشان خود را براي وي مي گويم، منم پسر آن كسي كه با وي بي حرمتي كرده اند و آنچه داشت ربودند و مال او را به غارت بردند و زنان و فرزندان او را اسير كردند»[8] و «منم پسر همان كسي كه او را در كنار رودخانه فرات سر بريدند بدون آن كه او خوني ريخته باشد يا حقي به گردن او باشد ... منم پسر همان كسي كه او را به قتل صبر كشتند و پس از آنكه ديگر نيروي جنگ و مقاومت نداشت و ناتوان افتاده بود بر سر او ريختند و او را به شهادت رساندند و همين افتخار ما را بس است»[9] امام چهارم با ايراد اين گونه سخنراني هاي بيدارگر مردم را ناچار ساخت كه در جريان شهادت امام قرار گيرند و جوانب آن را بيشتر بررسي كنند. لذا به تدريج موج عظيمي شكل گرفت كه ناچار اسرا را براي دور كردن مردم از آنان به سمت شام حركت دادند.
سخنراني بيدارگر زينب قهرمان در مركزيت حكومت در شام
يزيد فكر مي كرد با انتقال اسيران از كوفه به شام، مي تواند هم روي جنايت هاي خود پرده بكشد و اجازه ندهد مردم از ابعاد جنايت هاي او در كربلا با خبر شوند، و هم با اين كار به نحوي پيروزي خود و شكست امام حسين عليه السلام را به رخ شاميان بكشد كه در نهايت با سخنراني قهرمانانه زينب كبري عليها السلام نه تنها اين نقشه شوم خنثي شد؛ بلكه مردم شام نيز به ماهيت ظلم هاي يزيد و همفكران فاسدش پي بردند. هنگامي كه زينب كبري عليها السلام در مجلس يزيد به سخنراني پرداخت آن چنان با شجاعت و متانت سخن گفت كه هرگز كسي احساس نكرد، اين زن مصيبت ديده و يا جنازه هفتاد و پنج شهيد از جمله برادر بزرگوارش امام حسين عليه السلام پيش چشمش سر بريده شدند. در شرايطي كه باده گساران كاخ سبز دمشق دم از پيروزي مي زدند، زينب سلام الله عليها در حالي كه سر مبارك برادرش داخل طشت زر پيش روي يزيد بود و گاه با چوب به لب ودندان مباركش اشاره مي كرد فرمود: «يزيد فكر مي كني با كشتن برادرم آسيبي به ما زدي؟ نه والله شهادت افتخار ماست. ما در خانواده اي بزرگ شديم همه هستي خود را در راه خدا و دفاع از دين جدم فدا مي كنيم. مردم بدانيد من زينب دختر پيغمبر شمايم. يزيد فرزند پيغمبر شما را به ناحق كشت، فرزندان او را اسير كرد.... سخنان زينب عليها السلام چنان دلها را متوجه خود كرد كه تمامي حاضران به گريه افتادند تا آنجا كه يزيد ترسيد ممكن است انقلابي به وقوع بپيوندد و اساس حكومتش را به نابودي بكشاند.
خلاصه كنم، پس از حادثه غمبار اما روشنگر عاشورا، سخنراني اسيران در بند اما قهرمان و آزاده اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام زمينه بيداري فراگير جامعه اسلامي را فراهم كرد. پيشروي اين طوفان در حدي سريع بود كه طي سه سال تمامي مرزهاي جغرافيايي آن روز كشورهاي اسلامي در نورديد. قيام مختار و توابين در كوفه و خيزش عمومي مردم عليه دستگاه فاسد و جنايتكار اموي نمونه بارز اين بيداري است. بيداري كه ديگر در هيچ ايستگاهي توقف كرد و تا امروز در سراسر جهان اسلام ادامه دارد. هر جا ظلمي وجود داشته باشد، نماد باطل مشاهده شود، خيزش عمومي و بيداري اسلامي هست. فرقي نمي كند در كجا و عليه چه كسي!!
نتيجه بحث
اجازه بدهيد به دليل كمي وقت، مباحثم را جمع بندي كنم. نهضت عاشورا نقش اساسي در بيداري امت اسلامي داشته و دارد. از آنجا كه تمامي جوامع بشري در مقطعي از تاريخ، در خواب غفلت فرو مي رفتند، پيام آوران الهي وظيفه بيداري آنان را به عهده داشتند. حركت انقلابي حضرت موسي عليه السلام عليه دستگاه طاغوتي فرعون و در نهايت تلاش هاي همه جانبه پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم و ديگر پيامبران الهي همه در اين راستا قابل تحليل و ارزيابي هستند. مراجعه به وصيت نامه امام حسين عليه السلام به برادرش محمد معروف به حنفيه نيز گواهي اين مدعاست. حركت خزنده معاويه و پس از او فرزندش يزيد، موجب تسلط خواب فراگير در افكار جامعه اسلامي شد و امام حسين عليه السلام را به دفاع از اساس ديني در معرض خطر واداشت. سخنراني امام در روز عاشورا، ظلم هاي سپاهيان دشمن در برخورد با جنازه هاي شهدا و نيز ايراد خطبه هاي بيدارگر امام سجاد عليه السلام در كوفه و حضرت زينب عليها السلام در شام همگي باعث شكل گيري بيداري امت اسلامي تا امروز گرديدند كه نمونه هاي بارز آن در قيام مختار و توابين عليه امويان طي فاصله كوتاه پس از حادثه عاشورا وجود دارد.
*****
روضه و ذكر مصيبت
عزيزان من دلهايتان را بفرستيد كربلا، لحظه اي كه امام حسين عليه السلام در برابر دشمن تنها ماند، همه عزيزان و دوستانش را در راه خدا تقديم كرد. كسي ديگري جز خودش باقي نمانده بود. حضرت آمد خيمه گاه همه اهل و عيالش را جمع كرد به خواهرش زينب عليها السلام سپرد فرمود: خواهرم زينب تا اينجا من رهبري اين نهضت را به عهده داشتم، اما از اين لحظه تو بايد خودت را براي شرايط سخت آماده كني. خواهرم همه سختيها متوجه تو است. زنان و كودكانم را به تو مي سپارم. خواهرم خودت را براي مجلس عبيدالله آماده كن. خودت را براي مجلس شام آماده كن. امام حسين عليه السلام همه وصيتهايش را انجام داد و با اهل و عيالش خداحافظي كرد. هنوز چند قدمي از خيمه گاه دور نشده بود كه ناگاه صداي خواهرش زينب عليها السلام را شنيد:
مهلا مهلا يابن الزهرا عليها السلام
برادرم صبر كن با تو كار دارم. امام حسين عليه السلام توقف كرد خواهرش آمد. بفرما خواهرم! زينب عليها السلام عرض كرد برادرم وقتي از خيمه دور شدي به ياد وصيت مادرم زهرا عليها السلام افتادم. آخرين لحظه عمر مادرم وصيت كرده بود، زينبم دخترم روز عاشورا در كربلا من نيستم به جاي من زير گلوي برادرت حسين عليه السلام را بوسه بزن. آمدم به وصيت مادر عمل كنم. خواهش مي كنم از اسب بيا پايين. آقا آمد روي زمين، خواهرش زينب عليها السلام زير گلوي برادر را بوسه زد. اما چند لحظه گذشت بار ديگر زينب مجلله آمد قتلگاه ديد برادرش سر در بدن ندارد. الهي بميرم برايت ابي عبدالله. اين بار زينب عليها السلام لبهايش را گذاشت روي رگ هاي بريده امام حسين عليه السلام.
الا لعنۀ الله علي القوم الظالمين
*****
[1] حسيني موسوي، محمد بن أبي طالب، تسلية المُجالس و زينة المَجالس (مقتل الحسين عليه السلام)، 2جلد، مؤسسة المعارف الإسلامية - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1418 ق.
[2] مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج2، صص 423- 426
[3] النازعات/17-19.
[4] آيتي، محمد ابراهيم؛ (1388) بررسي تاريخ عاشورا، [بي جا]: مؤسسه انتشاراتي امام عصر عجّل الله تعالي فرجه الشريف، چاپ پنجم
[5] آيتي، دكتر ابراهيم، بررسي تاريخ عاشورا، تهران مؤسسه انتشاراتي امام عصر عجّل الله تعالي فرجه الشريف، چاپ چهارم، 1385، ص153.
[6] آيتي، همان، ص160.
[7] همان، ص155.
[8] همان، ص159
[9] همان ص163 و 164.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
#آمادگی_برای_مقابله_با_ظلم؛ درس امام حسینعلیهالسلام
#مقام_معظم_رهبری
متن فیش :
زندگی حسینبنعلی علیهالسّلام در طول تاریخِ زندگی پنجاه و چند سالهی آن بزرگوار، همه درس است: دوران كودكی او درس است، دوران جوانی او درس است، در دوران امامت امام حسن علیهالسّلام رفتار او درس است، بعد از شهادت امام حسن علیهالسّلام رفتار او همه درس است. اینجور نبود كه كار امام حسین فقط در آن روز آخر باشد، لكن حادثهی كربلا اینقدر عظمت دارد، اینقدر درخشنده است كه مثل خورشیدی همهی نورهای دیگر را تحتالشّعاع قرار میدهد؛ والا خطابهی امام حسین علیهالسّلام خطاب به علما و بزرگان و صحابه و تابعین در منی - كه در كتب حدیث ذكر شده است - یك سند تاریخی است؛ نامهی آن بزرگوار خطاب به علما و بزرگان و پایهها و اركان دینی در زمان خودش - «ثُمَّ انتُم ایَّتُها العِصابَة، عِصابَةٌ بِالعِلمِ مَشهورَة»(۱) كه در كتب معتبر حدیث نقل شده است - یك سند تاریخی مهم است؛ رفتارهای آن بزرگوار؛ برخوردش با معاویه، نامهاش به معاویه؛ حضورش در كنار پدر در دوران كوتاه خلافت امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام؛ همهی اینها قدمبهقدم درس است؛ منتها حادثهی عاشورا چیز دیگری است. امروز روز ولادت این بزرگوار است؛ در این روز باید از حسینبنعلی درس آموخت؛ درس حسینبنعلی علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است كه برای حقّ، برای عدل، برای اقامهی عدل، برای مقابلهی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، كار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی كه با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم.
1 )
تحف العقول، حسن بن شعبه حرّانی، ص ۲۳۷؛ الحياة، محمدرضا حكیمی، ترجمه احمد آرام، ج ۲، ص ۴۷۶؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۹۷، ص ۷۹.
ثُمَّ أَنْتُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَيْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصِيحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللَّهِ فِی أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ يَهَابُكُمُ الشَّرِيفُ وَ يُكْرِمُكُمُ الضَّعِيفُ وَ يُؤْثِرُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِی الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِی الطَّرِيقِ بِهَيْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرَامَةِ الْأَكَابِرِ أَ لَيْسَ كُلُّ ذَلِكَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا يُرْجَى عِنْدَكُمْ مِنَ الْقِيَامِ بِحَقِّ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُمْ عَنْ أَكْثَرِ حَقِّهِ تَقْصُرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّةِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَيَّعْتُم... .
ترجمه :
امام حسين علیهالسلام فرمودند: ... سپس شما اى گروه، گروهى كه به علم شهرت داريد، و به نيكى از شما ياد مىكنند، و به خير خواهى و اندرزگويى شناختهايد، و به سبب خدا در نزد مردمان صاحب احتراميد، و بزرگان از شما بيمناكند، و ناتوانان شما را بزرگ مىدارند، و آن كس كه فضلى و حقى براو نداريد شما را بر خود برمىگزيند، شما كه در باره نيازمنديهاى مردم ميانجيگرى مىكنيد و در راهها با هيئت شاهان و احترام سران و بزرگان گام برمىداريد، آيا همه اينها بدان اميد نيست كه به استوار داشتن حق خدا قيام كنيد؟ اگر چه درباره اين امر كارى كه بايد نكرديد، چنان كه حق امامان را نيز ناچيز شمرديد، و همچنين حق ناتوانان را ضايع كرديد.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
#تا_حالا_شلمچـــــــــه_رفتی!؟
اگه رفتی برا چند دقیقه به یادش بیار ،تو ذهنت💭 تصـورش کن...
اگه هم #نرفتی من الان بهت میگم شلمچه کجاست!
🍃شلمچه یه جا خیـلی بزرگه ولی تا چشم
کار میکنه #پـرازخاک...
🍃جایی که حدود 50 هزار نفر،تو این خاک
و زمین #شهید🌷 شدند...
🍃شلمچه جایی که حضرت آقا گفتن:
قطعه ای از #بهشت...
🍃تو شلمچه نسیم با عطـر سیب می وزه💫!
آخه نسیم شلمچه از #کربـلا میاد...
🔰حاج #آقایکتـا تعریف می کرد...
یه #خواهر نشسته بود رو همین خاکای شلمچـه!
خاکا رو کنار زد،کنار زد،کنار زد...
رسید به یه #جمجمه!!😦
استخونا و جمجمه ها و پلاکا و سربندا و قمقمه ها...
همه رو #ازاینجا خارج کردن...
پس #خـون_شهید کجاست ⁉️
خونشون قاطی همین خاکاست!
خونشون رو #چـادراست...
👈تا حالا با خودت فکـر کردی چندتا جـوون🕊!داماد یا اصلا چندتا «دار و ندار یه مامان بابا» زیر این خاکاست!؟
👈خون چندتاشون #قاطی این خاکاست؟
یکی ؟ دوتا ؟ صدتا ؟ هزارتا ؟ دوهزارتا ؟! ده هزارتا ؟!
📣آی دختر خانم مذهبی!
📣آی آقا پسر مذهبی!
♨️حواست به فضای مجازی 📱هست!؟
♨️حواست هست به #نحوه حرف زدنت؟!
♨️حواست هست به لفظ های خودمونی که
گاهی وقتا به کار میبریم!؟
♨️حواست هست به آشوب بپا کردن
تو دلـ💗 مخاطبت ؟!
#دخترخانم...
♨️حواست هست به عکس
پر عشوه چادری پروفایلت؟
#آقاپسر...
♨️حواست هست به عکس
با ژست های مختلفت؟!
💢نکنه گول بخوریم !
💢نکنه #توجیه کنیم !
💢نکنه حالا شهیدی که سی سال پیش رفت
و گفت بخاطر نسل و خاکمون...
شهیدی که گفت زندگیمو فدای آیندگان
حالا خیره شده باشه به چشمات👀 و بگه...
قرارمون این نبود😔 ..
💯بذارید یه چیزیُ تو لفافه بگم !
#ازخودی ضربه خوردن خیلی بده !
👈 #تــــو ،خودیای...
از خودشونی ...
آخه اگه اونا تورو ازخودشون نمیدونستن که نمی رفتن 🚫بخاطر تویی که هنوز اون زمان بدنیا هم نیومده بودی یا تو قنداق بودی #بجنگن که !!
میفهمی چی میگم ...⁉️
💯عاشق ، معشوقُ دعوت می کنه یا
معشوق عاشقُ ؟!
#عاشق👈معشـوقُ !
اون روزی که دیدی راهی #شلمچه ای...
بدون شهدا رسما ازت #دعوت کردن💌...
گفتن بیا ما دلـــ💔ــمون واسه بیقراریات تنگ شده...
مراقب دلــ❤️ــهامون باشیم!
فضای مجازی📲
هم میتواند؛سکوی #پرواز 🕊باشد!
و هم #مرداب شیطان👹...
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍