تقدیم به روح بلند و ملکوتی شهدای مدافع حرم و امنیت بویژه سردار دلها حاج قاسم عزیز https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

🎥حاج قاسم سلیمانی: جانِ من و همۀ شهیدان ارزش فدا شدن در راه ملت را دارد https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

یکی از القاب حضرت بقیه الله #منتقم است (اَین الطّالِبُ بِدَمِ المقتولِ بِکَربَلا) ✳️ دائم الذکر مثل حاج قاسم! 🔻 هویت اصلی سلوک در مکتب سلیمانی، «برای خدا بودن» است. در این سلوک، اگر «خود» را برای خدا قرار دهیم، «کار» ما نیز برای خدا خواهد بود. در منطق سلوک سلیمانی که در مکتب خمینی (ره) پروریده شد، وقتی کار برای خدا شد، همه‌چیز رنگ «عبادت» به خود می‌گیرد و همه‌جا معبد سالک خواهد شد و این است که دنیا مَتجر دوستان خدا و مسجد اولیای الهی می‌شود. در سلوک وحیانی، کار برای خدا یعنی «ذکر»، و هرگاه سالک همه‌ی کارها را برای خدا انجام دهد؛ یعنی «دائم الذکر». https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

🇮🇷🇵🇸 🎥آیا #حاج_قاسم در #غزه حضور پیدا کرده بود!؟ 🍃🌹🍃 #فلسطین | #طوفان_الاقصی https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم| #طوفان_الاقصی| #فلسطین| #غزه 🏷 برنده آخرت ابدی ▫️ شهید حاج قاسم سلیمانی: شهدا خیلی انسان‌های تیزهوش و باذکاوتی هستند، ذکاوت این است که من چگونه بین دنیا و آخرت ابدی، بتوانم برنده‌ی آخرت ابدی بشوم. https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

عبدالرضا آزادی: به استقبال اجلاسیه کنگره بین المللی شهدای مدافع حرم ۱۵ و ۱۴ آذر ۱۴۰۲ --- تهران سردار ابراهیم شهریاری، از یاران نزدیک شهید حاج قاسم سلیمانی می گوید: هیچ‎گاه گذشته‎ خود را فراموش نکرد. در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی حاج قاسم، ساده زیستی و زندگی عشایری را لمس کرده بود، او این دوران را هیچ وقت به فراموشی نسپرد. او دوستان، اقوام و همسایگانی را که در همان دوران با آن‎ها زندگی کرده بود، هرگز فراموش نکرد و همیشه از آن‏ها یاد می‎ نمود. از زمانی که آوازه‎ حاج قاسم در دنیا پیچید، با اینکه دشمن از هیبت مردانه او بسیار می‎ هراسید، به محض ورود به کرمان و زادگاهش، بدون اعتنا به این مباحث، حاج قاسم همان قاسم سلیمانی بود. مدال ها، نشان ها و مراتب نظامی در وجودش اثری نگذاشته بود. با تمام عزتی که خدا به او داده بود و با همه دغدغه ها و مسئولیت ها، هیچ‎ وقت صله رحم را ترک نکرد. حاج قاسم با همان منش عشایری خود با دیگران رفتار می‎ کرد و هیچ وقت ندیدم که از جایگاه فرماندهی یا یک ژنرال برجسته با اطرافیانش برخورد کند. هر زمان که به کرمان می ‎آمد، زمان کوتاهی را استراحت می ‏کرد و سر زدن و دیدار با خانواده های کم برخوردار، شهدا، جانبازان و رزمندگان در اهم برنامه ‎هایش بود. https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

📹 ببینید | کسی که آمریکا را به زانو درآورد 📌 بیانات رهبر انقلاب درباره اقدامات شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی که آمریکا را به زانو در آورد https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

به استقبال اجلاسیه کنگره بین المللی شهدای مدافع حرم ۱۵ و ۱۴ آذر ۱۴۰۲ --- تهران سردار حمید کمالی؛ یکی از همرزمان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گوید: بعد از اینکه در خوزستان سیل آمد، با جمعی از رزمندگان به شوش رفتیم. حاج قاسم هم آمد. وی پس از ورود به منطقه، با مردم صحبت کرد و آنان را به آرامش دعوت نمود. در وقت برگشت، وقتی که وی خواست سوار بالگرد شود، راننده ای که از دزفول با او بود به سوی سردار دوید و دست حاج قاسم را بوسید. سردار یک دفعه برگشت، او را در آغوش گرفت و به صورت و دستش بوسه زد. راننده که اختلاف درجه سازمانی زیادی با سردار داشت، از این اقدام حاج قاسم شوکه شده بود. وی مدام بر دست خود بوسه می زد و می گفت: سردار دست مرا بوسیده است! حاج قاسم در آن سفر پس از شوش عازم دزفول شد و در آن شهر به دیدار مادر پنج شهید رفت و  بر پای مادر شهیدان دزفولی بوسه زد. https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

✍شهید مهدی کازرونی مسئول فرماندهی طرح و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله... 🔹شهید حاج قاسم سلیمانی: او کلید لشکر بود در جبهه همه کاری می کرد رانندگی کارهای اطلاعاتی من به جرائت قسم می‌خورم ذره‌ای ترس در وجود حاج مهدی کازرونی راه ندارد. 🔸دموکرات ها برای سر فرمانده سپاه دویست هزار تومان و برای سر مهدی کازرونی چهار صد هزار تومان جایزه گذاشته بودند اما شهید کازرونی فرمانده جوانی که در سن بیست و یک سالگی صلح را در کردستان حاکم کرد. 💢کتاب‌هایی نظیر ذره‌ای ترس یک مرد یک شهر و روز‌های سخت نبرد در مورد شهید مهدی کازرونی منتشر شده و همچنین کتاب داستان مصدر... https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem

به استقبال اجلاسیه کنگره بین المللی شهدای مدافع حرم ۱۵ و ۱۴ آذر ۱۴۰۲ --- تهران شهید مصطفی صدرزاده می گفت: یک روز در جاده ای بین دو منطقه جنگی در حرکت بودیم. جاده خطرناک و زیر آتش دشمن بود. ناگهان حسین که راننده ماشین بود، ترمز کرد و کنار جاده ایستاد. پرسیدم: حسین چی شده؟ گفت: وقت نماز است! گفتم: حاجی خیلی خطرناکه! گفت: من با خداوند بزرگ عهد بسته ام که نمازم را اول وقت بخوانم. حاج حسین هر زمان که وقت پیدا می کرد، قرآن می خواند و نماز شبش را هم با حوصله و معنویت اقامه می کرد. هرزمانی که متوجه می شدم حاج حسین می خواهد نماز شب بخواند، خودم را به خواب می زدم و او را در حال نماز خواندن نگاه می کردم. یکی از خصوصیات حاج حسین بادپا این بود که ترسی از دشمن نداشت و بچه ها را به حمله، مقاومت و ایستادن در برابر دشمن تشویق می کرد. https://eitaa.com/morabyanmaktabehajghasem