هدایت شده از فلسفه برای کودکان (فبک)
P4C-E01.mp3
33.81M
قسمت اول پادکست «فلسفه برای کودکان: چرا و چگونه؟»
این قسمت: معرفی فلسفه برای کودکان و نقش آن در توسعه فکری کودکان
صدا و درسگفتار: دکتر محمد مهدی منتصری
🆔 @phil4chil
هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ «60» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «61»
آيا پاداش نيكى (شما) جز نيكى (ما) است، پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
نکته ها
«احسان» دو معنا دارد: يكى كار نيك و ديگرى نيكى به ديگران. مراد از احسان اول در آيه، كار نيك و مراد از احسان دوم، نيكى به غير است. «1» «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ»
امام صادق عليه السلام فرمود: جمله هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ ... در باره كافر و مؤمن جارى است و هر كس براى ديگرى كار نيكى انجام دهد، بر او لازم است جبران كند. «2»
در قرآن، اصلِ مقابله به مثل بارها تكرار شده است:
«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» «3» ياد كنيد مرا تا ياد كنم شما را.
«إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا» «4» اگر برگرديد ما نيز برمىگرديم.
«فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ» «5» به همان مقدار كه لطمه زدند، به آنان لطمه بزنيد.
«وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ» «6» به همان مقدار مسئوليّت كه بر عهده زن هست، براى او حق و حقوق است.
«إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ» «1» اگر قصد انتقام از دشمن داريد، به همان مقدار كه ضرر ديديد، ضربه وارد كنيد.
«إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» «2» اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مىكند.
«فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ» «3» اگر به اراده خود كج روند، خدا آنان را در كجى رها مىكند.
حضرت على عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مىكند كه خداوند فرمود: آيا پاداش كسى كه به او نعمت توحيد دادهام غير از بهشت است. «4» «هل جزاء من أنعمت عليه بالتوحيد الا الجنة»
پیام ها
1- در برابر احسان و نيكى ديگران، ما نيز نيكى كنيم. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» (آيا در برابر اين همه احسان خداوند به انسان، جز نيكوكارى بنده سزاوار است؟)
2- فقط به ارزشها بيانديشيم نه افراد، جنسيّت، نژاد، سنّ، منطقه و قبيله. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ»
3- پاداش احسان به هر نوع، به هر مقدار، در هر زمان و مكان و نسبت به هر شخصى بايد احسان باشد. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ»
4- يكى از فلسفههاى قيامت، اجراى عدل و جزاى احسانهاست. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ»
5- پاداش نيك خداوند به نيكىهاى ما، نعمت است. «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
در پیچ و تاب دلهرههای یواشکی
تنها دلیل خنده این قلب کوچکی
بگذار گم شود نفسم روی گردنت
یا بازویم میان دو دستت یواشکی
هم بوسههات طعم عسل دارد و غزل
هم خنده هات مزه دبش لواشکی
آغوش تو شبیه خیال است نرم و گرم
مانند حس و پاکی دوران کودکی
برگرد تا به وقت بهار نگاه تو
گل واکنند ثانیه هایم یکی یکی
چشمان من هنوز به آوای پنجره است
تا بگذری از آخر این شعر دزدکی
معصومه مرادی
بخش کوتاهی از رمان نوجوان مرغ مقلد. رمانی با قهرمانی دختری که درگیر نوعی بیماری اوتیسم است و برادرش را در یک تیراندازی در مدرسهای در آمریکا از دست داده است.
با کمک این رمان میتوان احساس این افراد را فهمید و راه برقراری ارتباط با آنان را آموخت.
#سیب_نارنجی
کتاب خوب بخوانیم
هدایت شده از پرویزن
"سوزنی به خود: جوالدوزی به دیگران"
یکی از دریچههای پیوند زبان و ادبیات و رسانه، صدا و سیما د رسانههای صوتی و تصویری است. برای من که سالهاست با این رسانه؛ از زاویهی شعر و نقد و کارشناسی و غیره، ارتباط داشتهام و همچنان یگانه رسانهی مقبول خانوادگیام، صدا و سیماست؛ بسیار پیش میآید که مخاطب برنامههای رادیویی و تلویزیونی باشم.
آنچه، بسیار ذهن من و امثال مرا از این زاویه مشغول کرده؛ نقش دانشکدههای زبان و ادبیات فارسی و دانشجویان و استادان این رشته در حفظ سلامت زبان و ادبیات در قاب این رسانه است.
کمتر روزی است که اشعار یا متونی از رسانه پخش نشود که از زاویهی زبان و ادب، بر آن خرده نتوان گرفت. تقریبا نسل مجریان بادانش که بتوانند شعری را به درستی از قاب رسانه بخوانند رو به انقراض است. حتی برخی مجریان شاخص برنامههای فرهنگی رسانه هم در درستخوانی موسیقی(وزن) یکشعر و تلفظ نسبتا صحیح واژهها دچار خطاهای متعدد میشوند. انتخاب اشعار و متنهای فاخر و مستند هم که یکی از چالشهای اصلی مجریان رسانههاست. اما علت اصلی این کاستی در چیست؟ و کاستیهای دیگر در رسمالخط رسانه، تبلیغات، فیلمنامهها و نمایشنامهها، ترانهها و سرودها، اخبار، مباحث ویرایشی و دهها حوزهی دیگر که همه با زبان و ادبیات فارسی پیوند دارد.
اغلب جوالدوز نقد را متوجه دریچهی تنگ نگاه صاحبان رسانه میکنند. اینکه بسیاری از ادیبان و استادان نامور زبان فارسی، به دلایل سیاسی و غیر آن، اجازهی حضور در رسانه ندارند. یا اینکه تعدد برنامهها و اصرار بر کیفیت در عصر شتاب، سببشده، تولید برنامههای یکبار مصرف بصرفهتر بهنظر رسد. از سوی دیگر سلایق مختلف سیاستگذاران و غلبهی تظاهر و جنبههای مربوط به صدا و سیمای مجریان بر استعداد ادبی و فخامت کلام در انتخاب آنان، از دیگر کاستیهای جدی رسانهی ملی در این حوزه است.
اما سوزنی هم باید به دانشکدههای ادبیات و بخشهای زبان و ادبیات فارسی و فعالان این حوزه زد. در دهههای اخیر، درسهای مقاطع مختلف این دانشکدهها، چقدر با نیازهای جامعه و فرهنگ در حوزههای تبلیغات، رسانه، فرهنگ، هوش مصنوعی و غیره سازگار بوده است. چند درصد از دانشآموختگان بخشهای ادبیات، توانستهاند مهارتهای لازم را حوزههای رسانه و نویسندگی و شاعری و ویراستاری و دهها حوزهی مربوط دیگر کسب کنند؟ آیا دانشکدههای ادبیات در کنار تربیت وارثانی برای شرح و تفسیر و تعلیم ادبیات کهن، توانسته خود را با حوزههای جدید ادبی سازگار کند؟ دانشآموختگان زبان و ادب فارسی تا چهمیزان زبان رسانه و تبلیغات و حوزههای جدید را میدانند؟ اینها سوالهایی است که میتوان از طریق پاسخ به آنها، جانی تازه به کالبد زبان و ادبیات فارسی دمید.
#زبان_فارسی
#خود_اتهامی
#دانشکده_های_ادبیات
@mmparvizan