🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه پنجاه و هفتم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

#فایل_صوتی_کوتاه @moravej_tohid

کمال حقیقی چیست؟ و آخر عرفان کجاست؟ اینها کمال نیست برای آدم، ولی دل خوش به اینها هستند، دل خوش به اینکه مکاشفه داره به اینکه میتونه از غیب خبر بده، اینها نیست در واقع، لذا نشانه سلوک واقعی همین است که عرض کردم خدمتتون که انسان به مرتبه وحدت برسه، در واقع اگر کسی میاد مکاشفه ای میکنه، مکاشفه چی هست؟ مکاشفه علامت این هست که در کثرت مانده، مثلا مکاشفه میکنه جبرئیل رو میبینه، خوب جبرئیل یکی از کثرات عالم هست، یا فرض کنید مثلا طی الارض میکنه، خوب این یعنی در همین دنیا مانده است، مکاشفه علامت این است که انسان هنوز در این دنیا مانده، اگر انسان واقعا برسه به عالم وحدت، اونجا دیگه نه مکاشفه ای هست، نه من هستم، نه تو هستی، هیچی دیگه اونجا نیست دیگه، اونجا همه یک حقیقت اند ، مکاشفه چیه در اونجا، اصل رسیدن به عالم وحدت است ، یعنی جایی که انسان ها رو وقتی میبینی همه رو وجود ببینی، به خودتم که نگاه میکنی خودت رو وجود ببینی، نه وجود این جوری ، وجود، همینجوری وجود ببینی، خدا هم که وجود است غیر از وجود چیزی نیست، اونجا لذتی که میبری خوب لذتی است. اینکه فلاسفه میگن خداوند "اشد مبتهج بالذات" است، یعنی خدا از همه بیشتر از خودش لذت میبره، نه اینکه خودش وجود هست، شما ببینید مثلا: گل زیباست، گل یک وجود مقید است، اما لذت مطلق نیست، از گل چیز های لذیذ تر هم هست، ممکنه یک غذای خوشمزه بخوره او لذتش بیشتر باشه، یک ماشین میخره لذتش بیشتره، یک خانه میخره لذتش بیشتره، یک مقام به دست میاره لذتش بیشتره، اینا وجودات مقیدن دیگه، وجود گل، وجود غذا، وجود خانه، وجود ماشین، کی انسان عالی ترین لذت رو میبره، وقتی انسان به اصل وجود برسه، چون همه اینها از خزانه وجود ترشح پیدا کردن، یعنی ماشین از خزانه وجود آمده بیرون، گل از خزانه وجود آمده بیرون، پول از خزانه وجود آمده بیرون، پس آدم اگر به اصل وجود برسه لذت میبره دیگه، بیشترین لذت رو انسان اونجا میبره دیگه، اینه که اگر واقعا یک روزی توانستی به خزانه وجود راه پیدا کنی لذتی از وجود میبری که از هیچ گلی، از هیچ پولی از هیچ مقامی از هیچی این لذت رو نمی بری، به اون خزانه وجود راه پیدا کن، بعدا از خودت لذت میبری به عنوان اینکه من وجودم، از این کتاب لذت میبری به این عنوان که این وجود است. حالا الان من یک چیز میگم ولی فعلا نمیتونید درکش رو داشته باشید که من چی دارم میگم، ان شاء الله امیدواریم که خداوند شما رو برسونه به جایی، که به هر حال اینجا برسید ها که از وجود لذت ببرید این خیلی حرفه، و عارف همینه، سالک همینه، کسی که بخواهد شما را در مکاشفات نگه دارد این فایده ای ندارد این به جایی نمیرسونه، حتی اگر جبرئیل را ببینید فایده ای نداره اینها به درد نمیخوره، باید از خودتون لذت ببرید، از مکاشفه از اینکه من جبرئیل رو دیدم نباید لذت ببری، از اینکه من میتونم روی آب راه ببرم لذت نبری، از اینکه من میتونم از غیب خبر بدم لذت نبری، از اینکه من با ارواح ارتباط دارم لذت نبری، از خودت لذت ببری، منتها ای چی خودت لذت ببری، از اینکه تو وجودی همین، انقدر خودت رو خالص ببینی که قیودات خودت رو نبینی، من وجود انسان هستم، من اینجور هستم، من آنجور هستم، اصلا اینها را نبینی، خودت رو وجود محض ببینی، آخر عرفان همینه، هیچی غیر از این نیست، اگر به اینجا رسیدی فنای فی الله همین است، یعنی فانی شدی در بحر بی کران وجود، به خودت که نگاه میکنی وجود میبینی، بعد نگاه میکنی کتابم که وجود است، فرش هم که وجود است، همه رو یکی میبینی دیگه.

🎙#فقه_استدلالی جلسه صد و دوازدهم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

🎙#شرح_توحید_شیخ_صدوق جلسه صد و هفتم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع، مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

رسیدن به سیلاب امام این است که فقیه ولی جسم و افعال انسان است، که از نجاست به طهارت می آورد. طبیب باز ولی جسم انسان است، جسم را از مرض به صحت می آورد؛ پدر و مادر ولی جسم انسان هستند، از گرسنگی به سیری می آورد؛ فیلسوف ولی عقل انسان است، عقل را از مغالطه به برهان می آورد؛ اما خداوند ولی آن جوهر وجود انسان است، ولی آن حقیقت انسان است، این انسان را از ظلمت به نور سیر میدهد از مرتبه نفس عماره به مرتبه نفس مطمئنه (اگر انسان تحت ولایت الهی قرار گرفت) ما بالاخره تحت اولیاء هستیم، یک وقت هست من مریض می شوم، میروم تحت ولایت دکتر، میخواهم ببینم حلال چه هست حرام چه هست میروم تحت ولایت یک فقیه، میخواهم ببینم گرسنه هستم میروم تحت ولایت پدر و مادر، اما اگر انسان بخواهد خود را از ظلمت به نور برساند، اینجا باید بیاید تحت ولایت الله و اولیاء الله، کسانی که از طرف خدا ولی هستند، انسان ها را خارج میکنند از ظلمت به نور، اگر انسان به اینجا رسید این میشود در تحت ولایت الهی. اینکه همیشه می‌گویند ولایت خدا، تحت ولایت علی ابن ابی طالب، یعنی انسان به جایی میرسدکه او کار من را انجام می‌دهد، یعنی من نمیروم به دنبال طلب استقامت، او خودش من رامستقیم نگه می دارد، همچنین امور دیگر.  وقتی انسان در ولایت داخل شد همینکه گفت: این سفر زین پس همه جذب خداست، دیگر خودشان انسان را سیر میدهند، همینکه می گوبیم خدمت شما که انسان باید حداقل خودش را جمع و جور کند یک کاری کند که از آن طرف انسان را سیر بدهند نه از این طرف. استاد برای همین است که انسان را به راهش بیندازد مثل اینکه یک ماشین وقتی باطریش تمام میشود هولش می دهند برای این است که دوباره به راه بیوفتد، وقتی که به راه افتاد ولش میکنند، اینجا دیگر خود موتور، ماشین را میبرد، استاد برای این است که انسان را در اول کار هول بدهد و به تحت ولایت امام برساند، کار استاد همین است لذا همان که مولانا گفت‌: پس سلیمان بحر آمد ما چو طیر در سلیمان تا ابد داریم سیر گفت من به سلیمان رسیده ام، یعنی به امام زمان می گوید رسیدم، این سلیمان پیش جمله حاضر است لیک غیرت چشم بند ساحر است می‌گوید این سلیمان همه جا هست این نیست که نباشد منتها چیزی که هست از بس که ما در دنیا هستیم و ما متوجه نمیشویم که در کنار ما هستند، ولیکن مولانا میگویند من به اورسیدم، در سلیمان تا ابد داریم سیر، یعنی من یک سیر بی نهایتی راآغاز کردم در سلیمان؛ شمس چه کاری کرد؟ شمس او را سیر داد الی سلیمان یعنی به سوی سلیمان، یعنی از نفس خودش به سوی امام، وقتی به امام رسید اینجا دیگر یک سیر در امام داردنه به سوی امام، مثل اینکه از اینجا کسی بخواهد برود به تهران، از اینجا میرود وقتی به دروازه تهران رسید از اینجا تا دروازه تهران میگوییم: دارد میرود به تهران، اما وقتی به تهران رسید و توی تهران راه رفت میگوییم: راه میرود در تهران، نه اینکه به سوی تهران راه میرود در تهران؛ می گوید در سلیمان تا ابد داریم سیر یعنی من رسیدم و در مراتب وجود مهدی من دارم هی پیش می روم  و هی پیش می روم، کار استاد همین است  که انسان رابرساند به امام، منتها بله اگر سالک هم خودش یک همتی داشته باشد خودش را جمع و جور کند به قول مرحوم علامه طباطبایی که میفرمایند: من خس بی سر وپایم که به سیل افتادم او که میرفت مرا هم به دل دریا برد انسان خودش رابرساند به سیل، به سیلاب وجود امام که آن سیل که دارد می رود به سمت دریای احدیت من را هم ببرد به سوی دریای احدیت. @moravej_tohid

🎙#تفسیر_منازل_السائرین جلسه صد و شانزدهم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

هزار نقد به بازار کائنات آرند هر کسی میگوید من هم یک متاعی دارم، اما تا چه قبول افتد و چه در نظر آید، اینها همه بساطشان جمع است. حق همیشه یکی ست. اگر دیدید در جامعه ای ۱۰۰ نفر آمدند و گفتند ما حق را عرضه کردیم ( یک نفرشان حق هست ) بنابراین خود شیطان گفت که :"فبعزتك لأغوينهم أجمعين الا عبادک منهم المخلَصین" به عزت تو قسم که همه شان را گمراه میکنم مگر بندگان خاص تو مخلَصین را چنان این انسان خالص شده است که جز خدا در او هیچی نیست، هر کسی خواست به خدا نگاه کند که بر روی زمین راه میرود به این افراد نگاه کند. این است که عرض میکنم تنها ۱۴ معصوم ملاک امتحان نیستند، بلکه غیر ۱۴ معصوم هم ملاک امتحان میتوانند باشند، اما به شرط اینکه شیطان در اینها نتواند تصرف کند، اینها مورد تصرف شیطان قرار نگیرند. برگرفته از جلسه ۱ خلقت_آدم #فایل_صوتی_کوتاه @moravej_tohid

🎙#تفسیر_مثنوی جلسه صد و سی و پنجم وقت ذبح الله اکبر می‌کنی همچنین در ذبح نفس کشتنی در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

🎙#تفسیر_مثنوی جلسه صد و چهل و هفتم سیزده پیغمبر آنجا آمدند گمرهان را جمله رهبر می شدند در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid

🎙#تفسیر_قرآن جلسه سی و ششم بقره ۴۸: وَ اتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَ لَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ در محضر #علامه_مروجی_سبزواری هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد. 🆔 @moravej_tohid