4_5803044452381493700.mp3
8.02M
... اینها کریم هستند ، اینها در خانه شان را باز کرده اند و ندا در داده اند که مردم بیایید ... اما بحث اینست که چند نفر را عاشقانه خودش طلب کرده ، خودش دوست دارد که بیاید و اگر این عاشق به درگاه او نرود ، امام منتظرش هست که چرا نیامد ؟ چه شد که نیامد ؟ ... امام اینطور تو را بخواند .
هر که به زیارت امام رضا میرود ، امام او را خوانده است ( ما عقیده داریم ، این اعتقاد ما هست که هر کس به زیارت امام رضا میرود ، امام رضا او را خوانده است ، دعوت کرده است ) اما یک کاری کن ، یکطور دیگر برایت دعوتنامه بفرستد ، گاهی وقت ها یک نفر یک عده ای را دعوت میکند ( مثلاً ساعت ۶ تا ۸ به صرف شام تشریف بیاورید ) ، اما بعضی ها را در گوششان هم میگوید که ساعت ۸ که مهمان ها رفتند تو بمان " مجلس خصوصی میشود " ، مجلس خاص میشود ( این را دیگر در گوشش میگوید ) ...
... یک کاری کن امام رضا ، این بزرگان ، یک دعوت خاص از تو بکنند ، خودت میفهمی ( اگر دعوت خاص شدی ، خودت میفهمی ) ... یک کم قلبت را باز کن ، خیلی از پیام های اینها ...
... یک کاری کن امام رضا دلش برایت تنگ بشود ...
برگرفته از جلسه ۸۷ مثنوی
@moravej_tohid
#علامه_مروجی_سبزواری
4_5800711920067545174.mp3
2.04M
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
رسول اکرم (ص): نَوْمُ العَالِمِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الجَاهِلِ
#فایل_صوتی_کوتاه
🆔 @moravej_tohid
برگرفته از جلسه بیست و یکم تفسیر منطق الطیر
4_5807646174831707966.mp3
2.48M
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
آب دریا مرده را بر سر نهد
ور بود زنده ز دریا کی رهد
چون بمردی تو ز اوصاف بشر
بحر اسرارت نهد بر فرق سر
#فایل_صوتی_کوتاه
🆔 @moravej_tohid
برگرفته از جلسه بیست و یکم تفسیر منطق الطیر
4_5785405824855705716.mp3
12.38M
🎙#شرح_فصوص_الحکم_قیصری جلسه شصت و دوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع، مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
4_5807509672181107259.mp3
28.79M
🎙#شرح_توحید_شیخ_صدوق جلسه هشتاد و دوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع، مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
4_5809656185166497706.mp3
1.29M
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
#فایل_صوتی_کوتاه
🆔 @moravej_tohid
برگرفته از جلسه بیست و یکم تفسیر منطق الطیر
4_5810114105989662534.mp3
29.22M
🎙#تفسیر_منازل_السائرین جلسه نود و یکم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
4_5785405824855705717.mp3
14.89M
🎙#شرح_فصوص_الحکم_قیصری جلسه شصت و سوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع، مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
4_5789381525757757412.mp3
22.46M
🎙#تفسیر_قرآن جلسه یازدهم
بقره ۴ و ۵: وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
هوالحکیم
مقامات امام جواد علیه السلام
☆شرح اسم جواد
... منتها این یک جنبه اش که اینها را بنویسیم و یک جنبه دیگرش هم اینست که ببینیم که میسر میشود که چاپ بکنیم یا نه ( چون نوشته جات خیلی داریم ، منتها مثل صاحبشان بدبخت گوشه خانه دارند خاک میخورند ) .
در مورد حضرت امام جواد " علیه السلام " ، بحثی که امشب میخواهیم خدمتتان ارائه بدهیم " اسم جواد " هست .
اسم هایی که روی ائمه اطهار گذاشته میشود و یا بر روی انبیاء گذاشته میشود ، این اسم ها مثل اسم هایی که ماها بر روی یکدیگر میگذاریم نیست ، مثلاً حسن ، حسین ، علی و ... این اسم ها بر روی یکدیگر میگذاریم ، اینها اینطور نیست ، ماها فقط بر روی زیبایی توجه داریم که اسم برای ما زیبا باشد ...
چه بسا که اسم شخص را جواد گذاشته ایم ، اما بخیل هست ( جواد ، یعنی بخشنده ) ، چه بسا خود آن شخص بخیل هست ، چه بسا اسم کسی را کاظم میگذارند ، اما او بداخلاق و عصبانی هست ( کاظم یعنی فرو خورنده خشم ) اسم با خود شخص و حالات و خصوصیاتش تناسب ندارد ، عرض کردم ما بیشتر به زیبایی اسم توجه میکنیم ، به مسما و خود آن شخص کاری نداریم .
اما نام هایی را که برای ائمه اطهار و انبیاء اختیار شده " انتخاب شده " اینها از بطن وجودشان حکایت میکند " اینها از سِرِّ وجود اینها حکایت میکند " .
در روایاتی در بهار علامه مجلسی نقل کرده است ، در کتاب تاریخ الزهرا در مورد حضرت فاطمه زهرا ، در آنجا نام هایی را که حضرت فاطمه زهرا دارد ، میفرماید که نام های مادر ما عندالله ( فاطمه ، زهرا ، محدثه ، هانیه ، راضیه ، مرضیه و امثال اینها ) هست .
میفرماید نام های مادر ما عندالله هست ( اینش مهم هست ) ، در نزد خدا .
ما در همین عالَم خودمان نام داریم و لقب داریم ، نام همین هست که بروی همدیگر میگذاریم ( حسن ، حسین ، علی ، تقی ، نقی ... ) ، یکسری لقب هم داریم ، لقب چیزی هست که کسی به او معروف میشود ( غیر از نام خانوادگی ) ، یک خصوصیتی که آدم ها به آن معروف میشوند ، مثلاً شما میبینید که حاتم به جود معروف شده است " به بخشش " ، یعنی اینقدر که جود و بخشش میکرد ، میگویمش جواد ، یعنی دارای جود " دارای بخشش " ، این لقب حاتم هست ، یعنی حاتم به این نام در بین مردم معروف شده است و یا مثلاً به رستم شجاع میگوئیم ، این لقب رستم هست ، یعنی این صفت خیلی در او بروز دارد " ظهور دارد " ، لذا ما رستم را به عنوان شجاع میشناسیم .
لقب غیر از نام خانوادگی هست ، لقب آن خصوصیتی هست که یک شخص به آن خصوصیت در میان جامعه معروف میشود ( شناخته میشود ) .
لذا مثلاً مردم یکی را بخیل میگویند ، یکی را ترسو میگویند ، یکی را شجاع میگویند ... چه بسا به آن معروف میشود ، باید حتماً دنبال اسمش بیاوری تا مردم بشناسندش .
بنابراین ما در بین خودمان یک القابی داریم و هر کسی به یک صفتی شناخته میشود .
اما ما عندالله هم یک القابی داریم ، یک نام هایی داریم ، یک لقب هایی داریم که در نزد خدا این لقب ها هست ، مثلاً فرض بفرمائید لقبی که پیامبر در نزد خداوند دارد مثلاً " رحمت للعالمین " هست ... پیامبر به این اسم در نزد خدا معروف هست و یا مثلاً شیطان در نزد خدا لقبش مضل هست ، یعنی گمراه کننده و یا فرعون در نزد خدا اسمش متکبر هست و یا مثلاً میفرماید که " و کان من الصالحین " ، یک پیغمبر را میاورد و میفرماید " و کان من الصالحین " ، یعنی او در نزد خدا به صالح معروف هست و یا مثلا " و کان من الصدقین " ، یعنی او در نزد خدا به صادق معروف هست و یا در مورد شیطان میفرماید " و کان من الکافرین " ، از کافرین بود ، یعنی شیطان در نزد خدا لقبش کافر هست .
اینست که هر موجودی همانطور که در بین مردم یک لقبی دارد ، عندالله هم یک لقبی دارد .
اینست که حضرت امام صادق " علیه السلام " میفرماید که نام های مادر ما عندالله اینست ( فاطمه ، صدیقه ، طاهره ، مرضیه و ... هست) ، عندالله بودنش را امام بر روی اینجهت میگوید ، نه عندالناس .
پس بنابراین اینست که به نام هایی که بر روی این بزرگواران گذاشته میشود باید توجه کرد ، لذا علی " علیه السلام " که علی میگویند ، این را باید دقت بکنیم که در حدیث حدوث الاسماء که مرحوم کلینی در کافی نقل کرده است که مثلاً اسماء الله چطوری پدید میایند که در آنجا میفرمایند که اول مقام احدیت هست که خداوند در آنجا هیچ اسمی ندارد " هیچ رسمی ندارد " ، خداوند در مقام احدیت نه اسمی دارد ، نه وصفی دارد ، مطلق هست ، وجود مطلق هست ، وجود خالص هست ، صرف الوجود هست و ...
این مرتبه احدیت یک ظهوری میکند و اسم الله از آن ظهور میکند ، الله که همان وجود الاهی هست در حالی که جامع همه اسماء هست ، بعد این الله دوتا تجلی میکند " تبارک " و " تعالی " ، دوتا اسم از الله منشق میشوند " اشتقاق پیدا میکنند " ، اسم تبارک و تعالی .
تبارک منشاء میشود برای همه اسم های جمالی مثل ...
@moravej_tohid
ادامه مطلب👇
ادامه مطلب☝️
این مرتبه احدیت یک ظهوری میکند و اسم الله از آن ظهور میکند ، الله که همان وجود الاهی هست در حالی که جامع همه اسماء هست ، بعد این الله دوتا تجلی میکند " تبارک " و " تعالی " ، دوتا اسم از الله منشق میشوند " اشتقاق پیدا میکنند " ، اسم تبارک و تعالی .
تبارک منشاء میشود برای همه اسم های جمالی مثل " رحمان و رحیم و ودود و لطیف و سلام و مؤمن و ... ) و تعالی منشاء میشود برای همه اسماء جلالی ، بنابراین تعالی یعنی آن ذاتی که دارای علو هست ، دارای قدرت هست ، دارای هیمنه هست " قهر هست " ، دارای یک حالت برتری و تفوق هست ، بر همه علو دارد ، همه موجودات را مقهور خودش میکند ، عزیز هست ، همه را در ید قدرت خودش دارد و همه ... همه گردن ها در مقابل او به زیر افکنده شده است ، همه وجوه " صورت ها " پیشانی ها در مقابل او بر خاک هست ، هیچ کس در مقابل خدا نمیتواند اظهار قدرت و ...
علی از این تعالی نشأت گرفته هست ، یعنی علی مظهر آن علو خداست ، علی مظهر آن تعالای تعالی بودن خداست ، علی مظهر آن بُعدی از وجود خداست که همه موجودات را خاضع کرده است .
بنابراین در قیامت همین هست که میفرماید که " وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّوم " ، همه خاضعند ، همه سرها به زیر افکنده شده است ، " لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار " مُلک امروز مال کیست ؟ در قیامت وقتی برپا میشود ، مُلک مال کیست ؟ مُلک مال الله هست که واحد و قهار هست ، همه را مقهور خودش کرده است ، به طوری که " فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا " هیچکس جرأت نمیکند حرف بزند ، هر کس حرف میزند " زیر زبانی حرف میزند " نجوا ، آهسته با رفیقش حرف میزند ( مثلاً مثل یک آدم بزرگ که وقتی یک نفر مقابلش قرار میگیرد ) و با رفیقش میخواهد حرف بزند ، آهسته و درگوشی حرف میزند ، آن علوش ، آن هیمنه اش اجازه نمیدهد که بخواهد بلند حرف بزند .
لذا علی وقتی به او میگویند ، علی یعنی مظهر علو خدا ، مظهر آن قهر خدا ، مظهر عزت خدا و علی کسی هست که علو خدا در او یک تجلی تام پیدا کرده و همه موجودات عالَم در مقابل آن روح علی خاضع هستند .
البته شما نفرمائید که پس چرا خیلی ها در مقابل علی ایستادند ؟ بُعد باطنی اش هست ، بُعد قیامتی اش هست ، یعنی وقتی که صحنه قیامت بر پا بشود و باطن ها آشکار بشود ، خواهیم دید که همه در مقابل علی خاضع شده اند " همه در مقابلش خضوع کرده اند " جرأت نمیکنند که به صورت او نگاه بکنند ، یک هیمنه ای دارد ، یک علوی دارد ، یک قهری دارد که همه را مقهور خودش کرده است و همه در مقابل علی خاضع و خاشع هستند و جرأت حرف زدن در مقابلش را ندارند ، جرأت اینکه بلند حرف بزنند را ندارند .
اینست که هر امامی اسمی که دارد این اسم از آن خصوصیت ذاتیش و از آن تجلی قوی اسمی از اسماء الله در او غلبه کرده و این اسم محصول آن هست .
در مورد امام جواد " علیه السلام " در مورد اسم ایشان ، حالا اسرار دیگر وجودی ایشان بماند ، در مورد اسم ایشان که میگویند جواد ، جواد به معنای مطلق هست ، یعنی جود به اقسام مختلف خودش .
اینکه به ایشان جواد گفته اند و عرض کردم که جواد به معنای مطلق ، این مطلق به معنای جود لاهوتی ، جود ملکوتی ، جود جبروتی ، جود ناسوتی ، همه اینها را امام جواد " علیه السلام " مظهرش هست ... خدمتتان توضیح میدهیم .
در اصل معنای جود این را عرض کنم ، ما در فارسی بخشش میگوئیم ، اصل معنای جود یعنی چه ؟ اصل معنای بخشش یعنی چه ؟ در اصلاح میگویند که :
إفادة ما ينبغي لا لعوض ولا لغرض
یعنی جواد کسی هست که آنچه را که سزاوار هست افاده میکند ( میبخشد ) ، کسی چیزی نیاز دارد " کسی چیزی محتاج هست " میبخشد ، اما " لا لعوض ولا لغرض " ، به خاطر غرضی نمیبخشد ، به خاطر عوضی نمیبخشد ، نمیگوید این را میبخشم که تا در مقابلش چیزی دریافت کنم ( به هیچ وجه ) ، جواد حقیقی این هست ، جواد حقیقی اینست که چیزی را که یک موجود ناقص نیاز دارد به او میبخشد ، ولی هیچ عوض و غرضی ار او نمیطلبد ( این جواد به معنای حقیقی هست ) ، جواد غیر حقیقی کسی هست که میبخشد ولی طمع عوض دارد ، طمع غرض دارد ، که به طور کلی اغراض را به ۴ دسته تقسیم میکنند : غرض حسی ، غرض خیالی و وهمی ، غرض عقلی ، غرض الهی .
معمولاً غرض از این ۴ حالت خارج نیست ، غرض یا حسی هست ، مثلاً مثل اینکه من به کسی پول قرض میدهم ( پول نیاز دارد ) به او پول قرض میدهم ولی برای اینکه هر وقت من نیاز داشتم باز او به من پول قرض بدهد ( اینجا غرض حسی هست ، غرض مادی هست ، غرض جسمانی هست ، غرض دنیایی هست ) من به او کمک میکنم که بعداً هم اگر من محتاج شدم ، او به من کمک کند ... یک غرض داریم ، غرض وهمی و خیالی ، غرض وهمی و خیالی اینست که من جود و بخشش میکنم برای اینکه تعریفم بکنند ، برای اینکه به من بگویند شخص بخشنده ای هست ، شخص جوادی هست ، این را غرض وهمی ...
.@moravej_tohid
ادامه مطلب👇
ادامه مطلب ☝️
... غرض وهمی و خیالی اینست که من جود و بخشش میکنم برای اینکه تعریفم بکنند ، برای اینکه به من بگویند شخص بخشنده ای هست ، شخص جوادی هست ، این را غرض وهمی میگویند ، وهمی هست دیگر ، باز آن غرض جسمانی خوب هست ، در غرض جسمانی من کمک میکنم ( قرض لازم دارد ، به او قرض میدهم ) منتها برای اینکه فردا خودم مجبور شدم ، او به من قرض بدهد ... اما غرض وهمی و خیالی دست آدم را خیلی نمیگیرد ، من جود و بخشش میکنم که مردم از من تعریف بکنند ( مرا مدح بکنند ، مرا ثنا بگویند ) یا جود و بخشش میکنم ، پولی را به کسی میبخشم ، که فردا او به من یک مقامی را بدهد ( مرا رئیسم بکند و یا پستی بدهد و ... ) این را غرض های وهمی میگویند ، چون خود مقام یک چیزی که نیست ، یک چیز حقیقی نیست ، شما میبینید که خیلی ها یک مقامی دارند ، رئیس هست ، فرماندار هست ، استاندار هست ... وقتی میاید مردم جلو پایش بلند میشوند ، احترامش میکنند ... اما همینکه از آن پست کنار میرود ، دیگر هیچ کس تحویلش نمیگیرد ، پس معلوم میشود این غرض حقیقی نیست ، غرض ذاتی نیست ...
فرض کنید یک نفر را به خاطر علمش احترام میکنید ( علم یک چیز ذاتی هست ) ، یکوقت به خاطر تقوایش احترام میکنید ، یکوقت به خاطر اینکه آدمی بوده که یک عمر با خوشنامی زندگی کرده است ، بد به مردم نکرده است ، ظلم به مردم نکرده است و تا جایی که از دستش برمیامده رعایت حال مردم را کرده است ... اینها یک چیزهایی هست که ذاتی هستند ، یعنی علم در ذات شخص هست ، تقوا در ذات شخص هست ، نیکوکاری ، خوشنامی و اینها در ذات شخص هستند ...
بعضی ها به خاطر غرض عقلی جود و بخشش میکنند ، غرض عقلی یعنی پاداش اخروی و رهایی از عذاب اخروی ( اینها اغراض وَهمی هست ) یعنی مثلاً انسان انفاق میکند ، صدقه میدهد ، قرض میدهد و انواع و اقسام جود و بخشش ها را میکند برای اینکه خداوند او را به بهشت ببرد و ... چون عقل هست دیگر ( عقل همیشه حساب میکند ، عقل یک موجود حسابگر هست )
عقل آن جوید کزان سودی برد
عقل همیشه میخواهد انسان را به طرف جلب منفعت و دفع مضرت ببرد " کار عقل همین هست " ، عقل همیشه میخواهد ...
اینست که عقل همیشه انسان را به طرف جلب منفعت و دفع ضرر میبرد ، البته بزرگترین منفعت ، منفعت بهشت هست و بزرگترین ضرر ، ضرر جهنم هست و ضرر جهنم با انفاق دفع میشود و منفعت بهشت با انفاق جلب میشود ، با جود و بخشش هست که انسان از جهنم دور میشود و به بهشت نزدیک میشود ، عقل میگوید پس جود و انفاق کن .
عقل همیشه به دنبال منفعت هست ، حالا چه منفعت دنیایی و چه منفعت اخروی ( فرقی نمیکند ) یکوقتی هست که مثلاً میگوید برو در این جنس سرمایه گذاری کن ( سود زیادی به دستت میاید ) این جنس را نخر ، ضرر میکنی ، یکوقتی هست که اخروی هست ، میگوید انفاق کن تا به جهنم نروی ، جود و بخشش کن تا به بهشت بروی ( این را غرض های عقلانی میگویند ) .
خیلی وقت ها هست که انسانها جود و بخشش میکنند ، انفاق میکنند ، صدقه میدهند ... برای اینکه به همین منفعت های عقلانی دست پیدا بکنند .
بعضی وقت ها غرض ، غرض روحانی هست ، غرض الهی هست ، یعنی انسان میبخشد برای اینکه خدا راضی هست ( هیچی نمیخواهد ) ، نه غرض دنیایی میخواهد ، نه غرض وهمی و خیالی میخواهد و نه غرض عقلی " جهنم و بهشت " میخواهد ، میگوید هیچی نمیخواهم ، فقط رضای خدا را میخواهم ( همین ) .
میگوید من جود و بخشش میکنم ، برای اینکه میدانم خدای من جود و بخشش را دوست دارد ( راضیست که من جود و بخشش کنم ) پس من میبخشم ( برای رضای خدا ) ، البته این عالترین غرض هست " عالیترین نیت هست " ، اما هر چه که باشد یک نوع خواست هست دیگر .
به طور کلی جود و بخشش ما انسانها جود و بخشش تام نیست ( جود و بخشش حقیقی نیست ) ، عرض کردم ، جود حقیقی اینست که ببخشد ، برای هیچ غرضی .
این را دقت بفرمائید که چه کسی میتواند جود حقیقی داشته باشد ؟ کسی میتواند جود حقیقی داشته باشد که هیچ نقصی نداشته باشد ، انسانی که نقص دارد میبخشد برای اینکه یک چیزی بدست بیاورد ، ما انسانها در مرتبه اول نمی خواهیم چیزی را از دست بدهیم ، چون انسان ذاتاً یک موجودی هست که میخواهد بر خودش اضافه کند ، میخواهد خودش را کامل بکند ، خودش را زیاد بکند ، اینست که اصل اول اینست که من پولم را به کسی ندهم ، نان به کسی ندهم ، خانه ام را به کسی ندهم ، لباسم را به کسی ندهم ... چون اگر بدهم نقص پیدا میشود .
یک مغازه دار اصل اولش اینست که جنس مغازه اش را به هیچ کس ندهد ، چون اگر بدهد در مغازه اش نقص ایجاد میشود ، اما مردم میدهند ( پول میدهند به کسی ، نان میدهند ، قرض میدهند ، جنس مغازه اش را به مشتری میدهد ... ) چرا ؟
برای اینکه جایگزین بکند ، برای اینکه چیز بهتری را که ندارد به دست بیاورد ، حالا فرق نمیکند ، یکوقت کاسب جنس را به مشتری میدهد ، برای اینکه پولی را که ندارد به ...
@moravej_tohid
ادامه مطلب👇