فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 تو رو به اضطرار زینب بیا آقا!بیا آقا!
به قلب بی قرار زینب بیا آقا!بیا آقا!
#مهدی_بیا
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3924
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
#زندگینامه
قسمت_نوزدهم
بسمه تعالی
📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد
«... این سلسله یک سلسلهی عرفانی است که در میان فضای خشک و فقاهتی نجف شکل گرفت و افرادی را هم که ذکر کردیم از آقا سید علی شوشتری تا آقا سید علی قاضی رضواناللهعلیهما که در نجف بودند، همگی از فقهای تراز اول نجف بهشمار میآمدند و عرفان خود را در پوشش فقاهت خود پنهان میداشتند. ولی در زمان مرحوم قاضی، جلوهی عرفانی ایشان بسیار نمود کرد و ایشان از همین جهت مورد اتهاماتی قرار گرفت مثل صوفی و بدعتگذار در دین و امثالهم. آیتالله آقا شیخ شمسالدین واعظی که از فقهای نجف میباشد و اصالتاً سبزواری است، از زمان جدش آقا شیخ عبدالقهار در عراق و ساکن کاظمین بودهاند و خود آقا شیخ شمسالدین در زمانی که صدام بر علما فشارها و آزار و اذیتهای بسیاری وارد میکرد به ایران آمد، و دوباره بر اثر آزارهای بسیاری که در ایران دید به نجف بازگشت، و در ایامی که در ایران بهسر میبرد ساکن قم بود و حوزهی درس و بحثی داشت و طلاب سبزواری که با او آشنا بودند آمدوشد زیادی با وی داشتند. او تعریف میکرد که: «در نجف شایع کرده بودند که شاگردان قاضی برای نماز مغرب و عشا به منزل ایشان میروند، در موقع برگزاری نماز چراغ را خاموش میکردند و در نتیجه اینها بدعتگذار در دین هستند. زیرا ما در هیچ جای دین نداریم که واجب یا مستحب است در موقع نماز چراغ را خاموش کنند. حتی من نزدیک غروب که میشد کسی را میدیدم که در فاصلهای از منزل قاضی، در گوشهی خلوتی از خیابان نشسته و عبایی بر سر کشیده و خود را طوری مینمود که تکدّی میکند. اما من متوجه بودم که از زیر عبا با دوربینی منزل آیتالله قاضی را میپایید تا آمار طلابی را که به خانهی او میروند معلوم کند».
آقا شیخ شمسالدین در ادامه میگفت: «یک روز حضرت آیتالله العظمی آقا سید محمود شاهرودی (رضوان الله تعالی علیه) که یکی از دو سه مرجع تقلید مطرح در نجف و ایران بود به من گفت برو و تحقیق کن که این قضیهی خاموش کردن چراغ در وقت نماز چیست. من رفتم و بدون تحقیق روز بعد به خدمت ایشان رسیدم و گفتم حضرت آقا! مطلب مهمی نیست. آقای قاضی چون از لحاظ مالی بسیار در سختی بهسر میبرند برای صرفهجویی در نفت و روغن در موقع نماز چراغ را خاموش میکنند».
همچنین بارها دیده شده بود که مرحوم قاضی در وادیالسلام بر سر قبر بعضی اقطاب صوفیه میرفت و ساعتها آنجا مینشست. جالب آنکه همان اتاقی که در سر قبر مرحوم قاضی وجود دارد و کسانیکه به نجف اشرف رفتهاند این اتاق را دیدهاند، مقبرهی تعدادی از اقطاب و مشایخ سلسلهی ذهبیه است که البته امروزه اگرچه آن بنا وجود دارد ولی از این قبور، اثری پیدا نیست، و مرحوم قاضی چلههای خود را در آنجا میگذرانده است. (بعدا معلوم خواهد شد که چرا مرحوم قاضی برای خلوت و برگزاری چلهها و عبادتهای خود بر سر قبر بزرگان ذهبیه میرفته است)...»
◀️ ادامه دارد...
🆔️ @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3925
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
#زندگینامه
قسمت_بیستم
بسمه تعالی
📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد
«... مخصوصاً آنچه که نفرت از آیتالله قاضی را در دل کسانیکه با عرفان و عارفان مبارزه میکردند شدت میبخشید -همینها هم اکثریت ریاست حوزهی علمیهی نجف را عهدهدار بودند و شهریهی حوزه و مُهر نان و حمام و سلمانی طلاب را تأمین میکردند- این بود که بعضی از صوفیه که از ترس مخالفانشان جرأت نمیکردند داخل شهر نجف خانقاه دایر کنند، و در بیرون شهر و پشت دیوارهای شهر خانقاهشان را بنا کرده بودند، گاهگاهی بزرگان و مشایخ آنها به منزل مرحوم قاضی میرفتند و با او در پنهان مراوداتی داشتند، که البته معلوم است وقتی فضای حاکم بر شهری، یک فضای ضد عارف و صوفی است، این مراودات هرچند مخفی باشد ولی از دید آن دوربین بهدستان مخفی نخواهد ماند حتی شاگردان مرحوم قاضی هم از این فشارها و آزار و اذیتها در امان نبودند. تا آنجا که سید حسن مسقطی از شاگردان مُبرّز ایشان در نجف، حوزهی تدریس علم توحید دایر کرده بود و برای عدهای از طلاب علم توحید تدریس مینمود، ولی مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی (اعلی الله مقامه شریف) که در آن زمان مرجعیت عامهی شیعه و ریاست حوزهی علمیهی نجف را در دست داشت، به سید حسن مسقطی اخطار نموده بود که یا درس توحید را تعطیل نما یا از نجف بیرون شو. سید حسن به استادش آقای قاضی میگوید من نمیتوانم درس توحید را رها کنم. اگر اجازه بفرمایید در نجف میایستم و مقاومت میکنم ولی درس را تعطیل نمیکنم. ولی استاد که میدانست ماندن سید حسن در نجف و مقاومت او در مقابل بزرگمرجع عالم تشیع بیفایده است، و از طرفی منجر به ازدیاد فشار از سوی قشریون بر مجموعهی ایشان و شاگردانشان میشود و باعث وارد آمدن ضربههای کاریتر بر آنها میگردد، به سید حسن توصیه میکند که از نجف خارج شوی بهتر است. سید حسن از نجف خارج میشود و در اثر فقر شدید دچار سختیهای بسیاری میگردد تا آنجا که در اواخر عمر پیوسته با دو لباس احرام زندگی میکرد. او را به هند دعوت کردند. او هم دعوت آنان را اجابت کرد. او همواره در مساجد بیتوته میکرد... روزی او را در مسجد در حالی که در سجده جان باخته بود، مشاهده کردند.»
◀️ ادامه دارد...
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3926
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌸🌸🌸🌸
🌴 آداب زندگی پیامبر(ص)
📖 باب دوم، آداب معاشرت
💥 در مناقب آمده است که، پیامبر اکرم(ص) عبایی داشت که هر جایی می رفتند آن را دولا می کردند و زیر ایشان می انداختند، انگشتر نقرهای داشت که در انگشت کوچک دست راست می گذاشت.
💥 موقع وضو گرفتن، مسواک می زد،هنگام سوار شدن بر مرکبی، برده یا کس دیگری را هم ردیف خود سوار می نمود،بر اسب یا استر یا الاغ سوار می شد.
💥 تشییع جنازه می کرد و حتی در دورترین نقاط شهر به عیادت مریضان می رفت،با فقرا می نشست و غذا می خورد و با دست خود به آنان غذا می داد، به اهل فضيلت در تقوی احترام می گذاشت، با خوبی کردن به افراد آبرومند، با آنان انس می گرفت،با خويشاوندان صله رحم می کرد بدون آنکه آنان را بر دیگران مقدم بدارد. ص۱۲۷
📚 سنن النبی(ص)،علامه طباطبایی(ره)
🆔 @moravej_tohid
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
شرح جامع و کامل #حدیث_معراج
همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه سی و سوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه ۲
هر لحظه حساب کند که رضای خدا در چيست ؟ مشغول همان باشد و حواسش به این نباشد که مردم را در حساب بیاورد و یا کاری کند که به آنها نشان دهد.
🔸 دقیقه ۳
به نُه چیز وصیت و سفارش می کنم.
اين نُه وصیت در واقع به تو نیست، بلکه برای سالکان راه خداست.
✨ سه مورد مربوط به رياضت نفس می شود، سه مورد مربوط به حلم و بردباری می شود و سه مورد مربوط به علم می شود.
🔸 دقیقه ۴
امام(ع)فرمودند: آن سه امری که در مورد ریاضت نفس است، یکی این است که بر تو باد پرهیز کنی، از خوردن آنچه که اشتها نداری.
✨ هر وقت هم که خواستی غذا بخوری،اولا غذای حلال بخور و ثانیا نام خدا را بر غذا ببر.
🔸 دقیقه ۶
اگر میخواهی غذا بخوری، به اندازه یک ثلث معدهات بخور، بیشتر نخور
🔸 دقیقه ۱۰
روزه بر طبق زندگی طبیعی آدم وارد شده
✨ اصل همين دو وعده بوده که صبحانه و شام بخورند.
🔸 دقیقه ۱۱
مادام که شکم گرسنه است، نفس به طرف خدا حرکت میکند، همان که گفتیم:"الیه یصعد الکلم الطیب" آيه ۱۰،فاطر
اصلا روح فقط میلش به سوی خداست.
🔸 دقیقه ۱۲
سه وصیت در مورد حلم و بردباری
یکی این که اگرکسی به تو گفت: اگر یک فحش به من بدهی، ده تا فحش به تو می دهم....
بگو:اما اگر ده فحش به من بدهی،هیچی به تو نمی گویم.
✨ قاعده کلی می دهد که یعنی اگر مردم با تو از در ناسازگاری در آمدند، اهانتی کردند، بی ادبی کردند، تو مقابله به مثل نکن
🔸 دقیقه ۱۴
انسانیت در همین است که اگر ده تا فحش به تو داد، هیچی نگی و آرام باشی
✨ انسان های الهی با کسی دعوا نداشتند.
در صلح بودند.
انتقام جو نبودند.
🔸 دقیقه ۱۶
و کسی که حرف زشتی به تو زد، ناسزا گفت، تو به او ناسزا نگو، تو بگو که اگر راست می گویی..
من از خدا میخواهم که من را ببخشد و اگر دروغ می گویی، از خدا می خواهم که تو را ببخشد.
✨ و اگر کسی به تو حُقه ای زد،تو را تهدید کرد.تو او را به نصیحت وعده بده
🔸 دقیقه ۱۸
سه مطلب در مورد علم
✨ هر چه را که جاهل هستی، از عالمان بپرس،یعنی سختت نباشد که بپرسی،اما مواظب باش که وقتی سؤال می کنی،به خاطر آزار دادن یا به خاطر آزمایش کردن نباشد...
ما چه کار داريم که کسی را امتحان کنیم،ببينيم سواد دارد یا نه
✨ به رأی خودت هم عمل نکن، مخصوصا در مسائل دين...چون مسائل دينی را نمی شود تجربه کرد.
🔸 دقیقه ۲۱
بسیاری از زندگی ها که می بینید آلوده شده، به خاطر همین است که ربا رواج دارد.
✨ چیزی را تا یقین نکردی انجام نده،سؤال کن،تحقیق کن....
✨ تا می تواند انسان احتياط را در دین خودش رعایت کند.
✨ همين که شک داری این غذا حلال است یا حرام، نخور،همين که شک داری، این پول حلال است یا حرام،نگیر
🔸 دقیقه ۲۲
از فتوا دادن بپرهیز
✨ گردن خودت را پلی نکن که مردم از روی گردن تو به بهشت بروند. چیزی را که نمی دانی، به عهده نگیر
✨ بعد امام(ع)می فرمايد:من آدمی هستم که نسبت به خودم بخیلم.(یعنی عمرم را بيهوده هدر نمی دهم)
چطور مردم نسبت به مالشان بخیل هستند و نمی گذارند ذرهای اين طرف و آن طرف برود،اما به عمرشان بخیل نیستند.
🔸 دقیقه ۲۵
عمر را به ما دادند، برای اینکه آن روح الهی را دوباره برگردانیم، برگرداندن این روح به اصل خودش یک نیروی فوقالعاده زیادی لازم دارد که این روح از این دنیای مادی کّنده شود. این روحی که با زنجیر ها و تعلقات و طناب های محکم به این دنیا چسبیده است.
🔸 دقیقه ۲۶
یک نیروی عجيبی خداوند در باطن من ذخیره کرده که بتوانم همهی این طناب ها و زنجیر ها را پاره کنم و به طرفش بروم. اما انسان از این نیرو در چه راهی استفاده می کند؟این نیروی عظیم را در جهت به دست آوردن دنیا خرج می کند.
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3930
4_5983057475333525241.mp3
5.32M
...مردم برای اینکه گناه نکنند باید خودشناسیشان عوض بشود، یعنی شناختشان از خودشان عوض بشود، مادامی که من خودم را موجود دنیایی میدانم و دنیا را محل امن خودم میدانم، من خودم را همین جسم میدانم...
...دعوا از همینجا درست میشود، گناه از همینجا درست میشود، من خودم را یک موجود دنیایی میدانم و میخواهم نقص خودم را در دنیا تأمین کنم...
...اگر آمد و خودشناسی انسان عوض شد، یعنی من خود را که نگاه کردم خودم را روح دیدم، خودم را نور دیدم، منتها یک روح ناقص، یک نور ناقص، کمالم به این است که برسم به پیش آن نورالانوار، برسم به پیش آن اصل خودم...
...منتها مسئله اینجاست چه کسی این خودشناسی را عوض کند؟ چه جوری عوض بشود؟ این معجزه هست، چه کسی خودشناسی انسان را عوض کند، یعنی چه کسی میخواهد انسان را طوری تربیتش کند که وقتی به خودش نگاه میکند خودش را روح ببیند (نه اینکه روح بداند)...
...این خودشناسی را فقط انبیاء و اولیاء میتوانند عوض کنند، یعنی کسانی که در باطن انسان تصرف کنند و قلب را برش گردانند، انسان یک مرتبه ای در وجودش دارد به نام "قلب"، نه این قلبی که...
برگرفته از جلسه ۱۷۵ #مثنوی
#نکات_اخلاقی
#فایل_صوتی_کوتاه
@shams_sabzevari
https://eitaa.com/moravej_tohid/3931
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
مبحث #معاد
همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
خورشید حق.mp3
17.58M
...به هر جوری که هستی بطلب، طلب داشته باش، طلب نور ذوالجلال...
...شما الان بروید یک حالی پیدا کنید که سوز و گداز داشته باشید، ببینم میتوانید. خیلی از ماها هستیم که در عمرمان گریه نکرده ایم، حرم امام رضا میرویم گریه نمیکنیم، نماز میخوانیم گریه نمیکنیم، روضه امام حسین مینشینیم گریه نمیکنیم، گریه مان نمی آید. حالا قلب چجوری است که گریه مان نمیاید. چه میشود که اینجور آدم ها وقتیکه تحول در آنها ایجاد میشود، وقتیکه از صفر برمیگردند میبینی چنان اهل سوز و گداز میشوند، چنان اهل گریه و زاری میشوند، چنان انقلاب عجیبی در آنها ایجاد میشود، خدا چه میکند با قلب اینها که این قلب را یکپارچه آتشش...
...و تا انسان به این ویرانی نرسد به آن آبادی حقیقی نمیرسد و اکثر ما آباد هستیم ولی آبادی مجازی داریم، این تا شکسته بشود خیلی کار دارد ولی باید شکسته بشود، چاره ای هم نیست. برای سیر الی الله و رسیدن به آن خورشید حقیقت باید انسان شکسته بشود و جز شکستگی راهی نیست...
...یکی از اسامی خدا "جبّار" است یعنی جبران کننده (شکسته بند) خدا به پیش کسانی میرود که اینها شکسته هستند منتها قلبشان شکسته هست...
@shams_sabzevari
#نکات_اخلاقی
#فایل_صوتی_کوتاه
📖 باب مدارا و سازگاری
✨ رسول خدا(ص)فرمود: سه چیز است که در هر کس نباشد، هیچ کارش تمام نیست، پرهیزی که او را از نافرمانی های خدا باز دارد، خُلقی که به واسطه ی آن با مردم مدارا کند،بردباری که به واسطه ی آن نادانی نادان بی خرد را دور سازد.
✨ رسول خدا(ص)فرمود: پروردگارم مرا به مدارای با مردم فرمان داده، چنان که به انجام واجبات فرمان داده است.
📚 اصول کافی، جلد چهارم، ص۲۵۹
#حدیث
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3937
🎙#فقه_استدلالی جلسه بیست و دوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه ۱
برای به دست آوردن فتوا ،فقيه اول به دنبال دلیل می رود،دلیل آن چیزی است که از لسان شارع صادر شده، یا آيه ای از قرآن باشد یا روايتی و یا سنت باشد(یعنی فعل پیغمبر باشد )
یا اجماعی از طرف خود فقهاء باشد. یعنی همه
یک عقیده را قبول داشته باشند،یا حکم عقل باشد ،چون عقل هم یک منبع شرعی به حساب میآید.
🔸 دقیقه ۲
اصول،یک سری قواعد کلی هستند که اينها در وقتی که دست ما از دلیل شرعی کوتاه است، یک تکلیفی برای ما معلوم می کنند. عمدهی این اصول چهار تا هستند. احتیاط،برائت، تخییر،استصحاب
البته اینها هر کدامشان دو قِسم هستند. یک قسم
عقلی دارند، یک قسم شرعی دارند. مثلأ برائت عقلی داريم، برائت شرعی داريم. احتياط عقلی و احتیاط شرعی داريم.
🔸 دقیقه ۳
بعضی از فقها به سراغ اصل اشتغال رفتند، اشتغال همان احتیاط است، تقریبا نتیجه اش یکی است...
مثلأ فرض کنید، یک دلیل ضعیفی پیدا کرديم که می گوید:سوره در نماز واجب است....
فرض کنید که سندش ضعیف است و...اینجا ما شک می کنیم و می گوییم، اگر من نماز را بدون سوره بخوانم،نمی دانم که آیا ذمه ی من بریء شد یا نه؟الآن یقین دارم که ذمه ی من نسبت به نماز مشغول است.
مثلأ اذان ظهر را گفتند و من یقین می کنم که ذمه ی من نسبت به نماز مشغول است،باید کاری کنم که این ذمه فارغ شود،اگر من یک نماز بدون سوره بخوانم، اینجا نمی توانم یقین کنم که ذمه ی من فارغ شد.
🔸 دقیقه ۵
اشتغال قطعی ،برائت قطعی می خواهد، یعنی وقتی که من یقین دارم، ذمه ی من نسبت به نماز مشغول شده، باید کاری کنم تا یقین پیدا کنم که این اشتغال ذمه دیگر برطرف شد، من اگر یک نماز بی سوره بخوانم، این معلوم نیست که ذمّه ی من به طور کلی فارغ شده باشد، این است که اینجا قاعده احتیاط(اشتغال)می گوید، پس حتما سوره را بخوان، تا قطع و یقین پیدا کنی.
🔸 دقیقه ۶
بعضی فقهاء می گویند، قاعده ی اشتغال اقتضا میکند که ما دو رکعتی بخوانیم، به خاطر این که ما نسبت به دو رکعتش یقین داريم.
✨ ما فقط باید دو رکعت بخوانیم و بیشتر نمی توانیم بخوانیم، چرا؟ به خاطر این که ما نسبت به بیشتر یا کمتر مثلأ چهار رکعت یا کمتر بخوانیم، دلیل می خواهیم و دلیل اصلا نداریم.
🔸 دقیقه ۹
بعضی ها می گویند: نافله را کمتر یا بیشتر هم می شود، بخوانی،می توانی چهار رکعت هم بخوانی،سه رکعت هم بخوانی. اینها می گویند:ما اصل برائت جاری می کنیم، اصل برائت یعنی چی؟برائت از جزئیت رکعت دوم و برائت از مانعیت رکعت سوم
🔸 دقیقه ۱۱
قاعده ی اشتغال یک چیزی را ثابت می کند، قاعده ی برائت یک چیزی برمیدارد. می گوید، بر ذمه ات نیست، واجب نیست.
🔸 دقیقه ۱۵
کسانی که معتقدند که نافله دورکعتی است، قاعدهی اشتغال را جاری می کنند.
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3939
تفسیر بسیار زیبا؛ جامع وکامل بر
#منطق_الطیر_عطار_نیشابوری
#علامه_مروجی_سبزواری
🍃همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید🌺🙏
🆔 @moravej_tohid
👇👇👇👇
🎙#تفسیر_منطق_الطیر جلسه بیست و هشتم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه ۱
عذر مرغی ديگر، اينجا قصر بسیار بزرگ و زیبایی هست و من بالای آن قصر لانه دارم، نمیتوانم از آن قصر دل بکنم.
✨ جواب هدهد
🔸 دقیقه ۶
اين که مردم به دنبال دنیا می روند و این همه زحمت می کشند،به خاطر این است که خودشان را در این دنیا باقی می دانند، این مشکل مردم است که خودشان را باقی می بینند و می بينند که همیشه هستند.
🔸 دقیقه ۷
"الله یتوفی الانفس حین موتها، والتی لم تمت فی منامها " ۴۲،زمر
خداوند جان انسان ها را می گیرد و جان کسانی که به خواب می روند.....
🔸 دقیقه ۸
در خواب خیلی حواس ما به دنیا نیست، اما در آنجا نه،آدم ها آنهایی که هنوز برزخ دارند،خیلی وضعشان جالب نیست. یعنی می بينند که خانواده شان دارند چه کار می کنند؟مالشان را بر باد دادندو....
🔸 دقیقه ۹
اگر انسان واقعأ همین مسئله را فکر کند که امشب می خوابم،شاید فردا صبح از خواب بیدار نشوم.اگر واقعأ این فکر در او غلبه کند،اصلا به دنبال دنیا نمی رود.
🔸 دقیقه ۱۶
خوش به حال کسی که واقعا آمادگی آمدن عزرائیل را داشته باشد. هر لحظه، همين را همیشه با خودتان امتحان کنید و براتون مِلاک باشد، که اگر همين الآن بیاید، آیا آماده هستم، بروم یا نه؟
✨ مقام حریّت
🔸 دقیقه ۱۷
از یک طرف عذاب هایی که در آنجاست را می بیند، یعنی آدمی که در برزخ است، یک نگاهش به آن طرف است، یک نگاهش به این طرف هست.....
باطن قوهی خيال انسان جهنم یا بهشت است، خیلی ها که می ميرند، به آن باطن نمی روند. (یک حد وسطی)
🔸 دقیقه ۱۹
در برزخ آدم مثلا اینجاست اما فرزندش تهران است، او را هم می بیند.ا از آن طرف یک نگاهی هم به باطن دارد،جهنم را دارد می بیند.
✨ اگر کسی واقعأ تعلقی به این دنیا نداشته باشد، راحتِ راحت است، علامتش هم اين است که هر وقت مرگ آمد،گفت:بریم،برود.
این معلوم می شود در مقام حُریت(آزادگی )است.
✨ اینکه فرمود:"موتور قبل ان تموتوا "همين است، یعنی بمیرید قبل از اینکه بمیرید. یعنی قطع تعلق کنید قبل از اینکه شما را از این دنیا قطع تعلق کنند.مرگ،قطع تعلق است.
🔸 دقیقه ۲۲
مقام موت اکبر،مقامی که انسان هيچ تعلقی ندارد.
✨ اصلا وجود انسان یک وجود تعلقی است. این وجود تعلقی دو بعد دارد. یک وجود تعلقی به دنیا دارد که اسمش را نفس می گذاریم، یک وجود تعلقی به خدا دارد که اسمش را روح می گذاریم، زمانی انسان میتواند از آن بعد نفسانی(بعد حیوانی)خودش رها شود،که به بعد تعلقی الهی خودش وارد شود، یعنی از مقام نفس به مقام روح سفر کند.
🔸 دقیقه ۲۷
"انی جاعلک للناس اماما" ۱۲۴،بقره
حالا تو را امام قرار دادم،امام کسی است که از همهی تعلقات،گذشته باشد.
✨ قرآن می فرمايد: "حتی یلج الجمل فی سم الخیاط" آيه ۴۰،اعراف
خیال می کنید، می توانید به بهشت وارد شوید، زمانی می توانید وارد شوید که شتر از سوراخ سوزن رد شود.
✨ معنی باطنی: انسان از جهنم دنیا به بهشت نمی رود، مگر اینکه نفسش از همهی تعلقات بگذرد.
🔸 دقیقه ۳۰
یک راهش اين است که بخواهيد یک جذبی از آن طرف بیاید.
✨ فقط خداست که تعلق ندارد.
✨ انسان یک وجود تعلقی است و بدون تعلق اصلا نمی شود.
✨ اینکه می گویم: از تعلق خلاص شوید،یعنی از بعد تعلق دنيايی خلاص شوید و خودتان را وارد آن تعلق الهی کنید.
🔸 دقیقه ۳۱
اگر انسان بتواند، یک لحظه آن جمال ازل را مشاهده کند،دیگر از همهی تعلقاتش جدا می شود.
🔸 دقیقه ۳۲
خداوند این عشق مجازی را نمونه ای برای عشق حقیقی قرار داده، یعنی وقتی که عشق مجازی انسان را از همهی تعلقات دنیا خلاص می کند، پس عشق حقیقی با انسان چه می کند؟
🔸 دقیقه ۳۵
اينها با بدنهايی در این دنیا زندگی میکنند که ارواحشان متعلق به جایی دیگر است. "ارواحهم معلقه "
ببینید روح تعلق دارد،اما به محل اعلی،به یک جای دیگر تعلق دارد.
🔸 دقیقه ۳۷
این که می بینید در هر حال یک جوری هستید،به این خاطر است که قلب شما در هر لحظهای در مقابل یکی از اسماءالله قرار می گیرد.
🔸 دقیقه ۳۹
در اسلام دو مکتب در اخلاق به وجود آمد،یکی مکتب زهد،یکی مکتب عشق
سردمدار مکتب زهد امام محمد غزالی بود، سردمدار مکتب عشق هم مولوی بود.
✨ از زهد غزالی تا عشق مولوی خیلی فاصله است.
🔸 دقیقه ۴۱
به مولوی گفتند:چرا این همه حرفهایت را تکرار می کنی؟ گفت: چون اگر همان دفعهی اول که گفتم، می شنیدید، دیگه تکرار نمی کردم.
🔸 دقیقه ۴۶
عزت را از آن طرف بطلبید، عزت را با دنیا به دست نیاورید.
✨ حکایت پسر جعفر برمکی
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3942
«بسم الله الرحمن الرحیم»
💥 اصل تشکیل دهنده شخصیت انسان، معرفت توحیدی است.
منتهی معرفت توحیدی از دو راه برای انسان حاصل می شود. یا از طریق درس و بحث و علم و استاد و کتاب حاصل می شود که البته نه هر استادی، نه هر کتابی،
در قیامت بالاترین مقام، مقام قرب است. مقام قرب یعنی انسان این قدر به خدا نزدیک میشود که خدا را می بیند. خدا را مشاهده می کند.
مقام لقاءالله مسئله ای نیست که عرفا اختراع کرده باشند بلکه یک مسئله قرآنی است.
قرآن انسان ها را به سه دسته تقسیم می کند. اصحاب شمال، اصحاب یمین، السابقون السابقون اولئک المقربون
اصحاب شمال، اینها در جهنم هستند. اصحاب یمین در بهشت هستند. و مقربون که از مشاهده ذات خدا لذت می برند.
حالا این مقام قرب چگونه حاصل می شود؟
1.از راه کسب معارف توحیدی (استاد، درس و بحث، علم کسبی)
به دو روایت دقت کنید. "الدنیا مزرعه الاخره،" دنیا مزرعه آخرت است.
یعنی در دنیا باید بکاری تا در قیامت برداشت کنی.
"المعرفت بذر المشاهده " معرفت خدا بذر مشاهده است.
از اینجا معلوم می شود. دنیا مزرعه ای است که در این مزرعه باید معرفت توحیدی را بکاری و در قیامت مشاهده را برداشت کنی.
2.راه دوم برای رسیدن به مقام قرب، تزکیه نفس و عمل است.
آیا هر عملی، انسان را به معرفت توحیدی می رساند؟
.💥 لذا معرفت توحید را از راه درس خواندن به دو روش می تواند یاد بگیرد. یکی از دانشگاه و حوزه و.. که این معرفت توحیدی انسان را به شهود نمی رساند.
اما یک جور علم کسبی هست که می تواند انسان را به مقام شهود برساند و آن علمی است که دست اول گرفته باشی. یعنی از آن عارفانی که حقایق توحیدی را از راه مشاهده به دست آورده باشند. نه اینکه از روی کتاب بخوانند بعد بیایند برای دانشجوها و طلبه ها نقل کنند.
این علم انسان را می تواند به آن مقام برساند. پیش چنین استادی بروی درس بخوانی به مقام قرب می رسی ولو اگر از لحاظ عمل کمبود داشته باشی. این نکته مهم است.
💥 آن کتاب هایی را بخوان که نویسنده آنها مطالب را مستقیما از دامن ولایت دریافت کرده است. یا استادی که حقایق توحیدی را مستقیما از عالم دیگر گرفته باشد.
💥 راه دوم، تزکیه نفس و عمل
معرفتی که انسان آن را از راه عمل (تزکیه نفس) به دست آورده باشد. با عمل صالح، خلوت، دوری از دنیا و مردمان دنیایی و... در اینجا قلب انسان باز می شود.
این می شود علم لدنی که علوم انبیا از این قسم هستند.
علم با کثرت تعلیم و تعلم نیست. بلکه «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»
علم نوری است که خداوند در قلب بعضی ها قرار می دهد.
این بعض، چه کسانی هستند؟ همان هایی هستند که خودشان را تزکیه کردند.
اگر انسان با چنین قلبی توانست معارف توحیدی را کسب کند و صاحب علم لدنی شود و توانست معارف توحیدی را با قلبش کسب کند. حالا، این معرفت بذر مشاهده میشود.
☄ برگرفته از جلسه هفتم معاد
#علامه_مروجی_سبزواری
#فلسفه_عرفان ۱۰
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3944
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
میلاد دخت نبوت، همسر ولایت، مادر امامت، بر پیشگاه حضرت صاحب الامر و الزّمان مهدی موعود (عج الله) و شما عاشقان ولایت مبارک باد.
#کلیپ_تصویری_کوتاه
🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ صبر کردن بر اذیت و تکذيب و سایر محنتها
💥 و از جمله آن محنت ها و ابتلائات، اینکه می بینی، بسیاری از اهل باطل در وسعت و ثروت زندگی میکنند و دارای شوکت و قدرت می باشند، و بسیاری از اهل حق را می بینی که در سختی و تنگدستی زندگی میکنند، و به آنان اعتنا نمی شود، و گفتهی آنها پذيرفته نیست، و اهل باطل آنان را با دست و زبان اذیت و مسخره میکنند، و ایشان را از جهت اعتقاداتشان در امر امامشان و غیبت و ظهور دولت آن حضرت(عج)تکذیب می نمایند، در اينجا نفس و عقل با هم نزاع میکنند، که نفس به پیروی اهل باطل امر می کند تا در وسعت و رفاه زندگی کنی،عقل فرمان می دهد که بر آزارشان صبر کنی و تکذيب کردنشان را تحمل نمایی، پس شخص پاک سرشت هوشمند کسی است که عاقبت نیک را اختیار نماید و بر تکذيب و اذيت صبر کند.ص۳۶۸
💥 رسول خدا (ص)فرمود: پس از شما قومی خواهند آمد که یک تن از آنها اجر پنجاه تن از شما را خواهند داشت، عرض کردند: ای رسول خدا! ما در بدر و اُحد و حُنین با تو بودیم و قرآن در میان ما فرود آمد. فرمود:آنچه بر آنها فرود آيد، شما تحمل نمی کنید و مانند آنها صبر ندارید.
این اشاره به حال مؤمنين صبور در
زمان غیبت امام عصر(عج) است،چنان که سایر اخبار شاهد بر آن است. ص۳۷۰
📚 مکیال المکارم،جلد دوم
#حدیث
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3946
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مندعایِعهدمیخوانمبیا..
-برسراینوعدهمیمانمبیا..🌹
#مهدی_بیا
🆔 @moravej_tohid
4_5911188387410218135.mp3
8.4M
أشهد أن فاطمة بنت رسول الله عصمة الله الكبري و حجة الله علي الحجج
#علامه_حسن_زاده_آملی
@hamidmirzaaaaa
#فایل_صوتی_کوتاه
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
#زندگینامه
قسمت_بیست_یکم
بسمه تعالی
📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد
«... از میان شاگردان مرحوم قاضی علامه طباطبایی به ایران آمد و عاقبت در قم ساکن گردید و حوزهی درسی حکمت و عرفان نظری را با مخالفتهای بسیاری که با ایشان شد پایهگذاری نمود، اگرچه ایشان هم از این ناحیه بسیار در شدت و تعب قرار گرفت. یک نمونه اینکه مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی آقای بروجردی رئیس شیعه و مرجع علیالاطلاق عالم اسلام بعد از آقا سید ابوالحسن اصفهانی رضواناللهتعالیعلیهما به مرحوم طباطبایی اخطار میکند که یا حوزهی درس فلسفه را تعطیل کن و یا شهریهی خودت و شاگردانت را قطع مینمایم. سید دفعالوقت میکند، و عاقبت یک شب زمستان، حضرت آیتالله خادمش را به منزل علامه میفرستد که: بالاخره میخواهی چه کنی؟ علامه میگوید: «حافظ روی کرسی بود و گفتم تفألى به حافظ میزنم و هرچه آمد به همان عمل میکنم». چون نیت کرده و کتاب را میگشاید مطلع این غزل برایش آشکار میشود که:
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
مدعی داند که من این کارها کمتر کنم
علامه به خادم میگوید برو و به حضرت آقا بگو که درس را تعطیل نمیکنم. او درس را تعطیل نکرد ولی شهریهی خودش و طلابی که مقاومت کردند و حوزهی درسش را ترک نگفتند قطع، و روزگار عسرت و شدت علامه آغاز گردید.
از حوزهی درس فلسفی ایشان بزرگانی برخاستند که ازشاخصترین آنها حضرات آیات حسنزاده آملی و جوادی آملی بودند، و اما در عرفان عملی در ابتدا دو نفر در نزد ایشان بودند که یکی از آنها مرحوم سید محمدحسین حسینی تهرانی، و دیگری مرحوم آقا شیخعلی پهلوانی طهرانی بود. اما مرحوم سید محمدحسین حسینی از نزد علامه خارج شده و به نزد مرحوم سید هاشم حداد (رحمةالله علیه) رفت و شاگردی او را نمود، و در نتیجه تنها شاگرد علامه طباطبایی در سلوک عملی حضرت شیخ بزرگوار آقا شیخ علی پهلوانی بود... »
◀️ ادامه دارد...
🆔️ @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3949
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿