eitaa logo
مرسلات مدیا
1.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
590 فایل
﷽ 📎 #موشن_گرافیک 📎 #کلیپ 📎 #عکس_نوشت 📎 #متن 💠 کانالی پر از آموزش‌های جذاب و ساده✅ 🇮🇷 اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان eitaa.com/morsalatmedia 🌍 ارتباط با مدیر، نظرات و تبادل: https://eitaa.com/resaneh_tablighateslami
مشاهده در ایتا
دانلود
✅💠 دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان @taaghcheh
🍃منو باز دوباره صدا می زنی تو قلب هیاهوی این زندگی 🍂منو که گرفتار دنیا شدم میاری به مهمونی بندگی 🤲اگه عادت ربنابا منه اگه لحظه های سحر عاشقم 🌾رفاقت منو با خودش می کشه بسوی رفیق گل سابقم 🌷خدایا نذار بی تو باشم نذار تو یادم دادی توبه میلادمه 🌱منو تا شب قدر، با خود بیار 🦋هنوزم کمی بندگی یادمه محمد رحیمی @taaghcheh
نخود زرنگ.mp3
4.41M
✅💠 نخود زرنگ 🔺داستانی کودکانه برای آگاهی بخشی نسبت به ساحت مقدس امام زمان عج @taaghcheh
✅💠 ماه خاص از میان تمام ماه ها ماه رمضان برتری خاصی دارد؛ چرا که در آن قرآن کریم نازل شده است و آن را منحصر نموده است. https://hawzahnews.com/xb74F / خدیجه محمدجانی @taaghcheh
49.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅💠 احکام روزه 🔸 کارشناس:حجت الاسلام و المسلمین دکتر صالحی 🍃🍂🍃🍂🍃 •┈┈••✾••┈┈• @taaghcheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔶 دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان @taaghcheh
✅💠 مهمانی قدم به بیرون مغازه گذاشت. خداحافظی بی رمقش را اکبر جواب داد. به میوه‌های حسن آقا نگاه نکرد. چراغ‌ها مثل شب‌پره فقط دور خودشان را روشن کرده بودند. 🌟 مجید آرام، آرام از حلقه روشنایی چراغی در دل سیاهی غیب می شد و چند قدم آنطرف تر دوباره در دایره روشنایی چراغی دیگر پیدا می‌شد. کرکره اکثر مغازه ها پایین کشیده شده بود. برگشت نگاهی به سمت مغازه انداخت. اسکناس میان دستان اکبر، زیر نور خورشید‌های صد‌‌واتی مغازه چشمانش را زد. دستانش را مشت کرد. ساعتی قبل، 🔨چکش کوچکش را روی گلدان نقره‌ای می کوبید. هر چند ثانیه سرش را بلند می کرد و به اکبر نگاه می کرد. اکبر زیرچشمی نگاهی به او انداخت و دست از پاک کردن سینی نقره‌ای برداشت :« چیه؟» مجید لبان خشکیده‌اش را تر کرد. به سینی نقره ای خیره شد. چند ثانیه ای فکر کرد و به چشمان سیاه اکبر زل زد و گفت:« می... میشه حقوق این هفتمو زودتر بدی؟» اکبر دستمال قیری شده‌اش را به پشت سینی کشید و گفت:« الان پول ندارم. مگه اوضاع کار و کاسبی رو نمی بینی؟! همون آخر هفته از یِ جا جور میکنم، بهت میدم.» بقیه حرف‌های مجید پشت سد دندان‌هایش ماند. 🍎خش خش کیسه‌های میوه در دستان اکبر روی اعصابش خط کشید. زانو خم کرد تا قدمی به سمت اکبر بردارد ولی ایستاد و به رفتن اکبر نگاه کرد. صدای مرضیه در گوشش پیچید:« بابا! همه چی از فردا تو خونه داریم؟ من دلم 🍖آلوچه و ... دلم کبابم میخواد.» 💧اشک در چشمان محمد حلقه زد. به قامت خمیده درخت توت بی باری خیره شد. آه کشید و به پیاده روی‌اش ادامه داد. راه رفت و راه رفت‌. صدای جیرجیرک‌ها جانشین صدای زوزه ماشین‌ها شد. گربه‌ها از گوشه ای به گوشه دیگر خیابان در نبود آدم‌ها سرک می‌کشیدند‌. فریاد روده اش بلند شد. به ساعتش نگاه کرد. چهار ساعت از افطار گذشته بود. روی چشم تو چشم شدن با مرضیه را نداشت. به دخترکش گفته بود:« این ماه مهمون خداییم.» مرضیه با شنیدن این حرف، آخ جون گویان، خوردنی های مورد علاقه اش را برای افطار ردیف کرده بود. تمام مسیر مغازه تا خانه را پیاده طی کرده بود تا مرضیه با دستان خالی‌اش مواجه نشود. وارد خانه شد، چراغ خاموش اتاق دخترش نفس حبس شده‌اش را آزاد کرد. راحله کنار آشپزخانه سر روی زانوهایش گذاشته و خوابیده بود. محمد پاورچین، پارچین سمت سفره کشیده شده روی غذا رفت. بغض گلویش را فشرد و اشک‌هایش را جاری کرد. چلو کباب و بشقاب آلوچه پیش چشمان تارش می درخشید. صدای خواب آلود راحله را شنید:« فهیمه خانم اول ماه رمضان به همه محل افطاری داد. » / زهرا باغبانان @taaghcheh
✅💠 تکنولوژی 🎦تکنولوژی یعنی که آسون کنیم کارهامون و ساده تر از همیشه زندگی بهتر و معنا کنیم اینجوری زندگی چه زیبا می‌شه دنیای مهربونی رو بسازیم گم نکنیم دل‌های باصفا رو تو غفلتا فرصتو از دس ندیم نرنجونیم دوستای باوفارو 😄چیزی جای خنده‌هارو نگیره نشیم غریبه‌های سرد و خاموش تکنولوژی باید فراهم کنه هرچی شده تو قلبامون فراموش @taaghcheh
انتخابات 1.mp3
7.12M
✅💠 عنوان کتاب: انتخابات لیلة القدر نظام اسلامی 🔺مجموعه نظرات، رهنمودها و مواضع رهبر معظم انقلاب 🔻ناشر: انقلاب اسلامی @taaghcheh
ahkam-04.mp3
2.54M
✅💠 احکام روزه، غبار غلیظ 🔸 کارشناس:حجت الاسلام و المسلمین دکتر صالحی از نمایندگی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات 🍃🍂🍃🍂🍃 •┈┈••✾••┈┈• @taaghcheh