⚫️ بیان واقعه #هجوم به #خانه_وحی و وقایع منجر به #شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از #زبان آن حضرت در #وصیت ایشان
حسین بن حمدان خصیبی روایت کرده است:
#حضرت_فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) به #شهادت رسیدند و بعد ایشان را غسل دادند و تکفین کردند و معطر کردند، چرا که به تحقیق ایشان طاهره بودند و رجس و ناپاکی در ایشان راه نداشت، و در #تدفین ایشان کسی #حاضر نبود #مگر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) و حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و حضرت ام کلثوم (سلاماللهعلیها) و فضه و اسماء بنت عمیس،
#امیرالمؤمنین (علیهالسلام) #حضرت_فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) را #شبانه با امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) #خارج کردند و #احدی به آن #آگاه_نشد و در #تدفین ایشان کسی #حاضر نشد و #احدی از سایر مردم غیر خود آنها بر ایشان #نماز نخواند، چرا که به تحقیق #حضرت_فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) به آن #وصیت کرده بودند و فرمودند:
بر من #نماز نخواند #امتی که #نقض کردند و #شکستند_عهد خداوند متعال و رسولش (صلیاللهعلیهوآله) را در #حق امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و در #حق من #ظلم کردند، #ارثم را گرفتند، و #سند من، که پدرم برای ملک #فدک برایم نوشتند #پاره کردند، #شاهدهایم را #کذاب خواندند در حالی که #قسم به خدا که آنها، #جبرییل و #میکاییل و #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و #ام_ایمن بودند،
بر آن #مردم در #خانههایشان وارد میشدیم، و #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مرا #حمل میکرد و با امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) #روزها و #شبها به سوی #منازل آنها #میرفتیم و آنها را #یادآور میشدم به خدا و رسولش (صلیاللهعلیهوآله)، که #آگاه باشید که به ما #ظلم کردید و #حقی که #خدا آن را برای ما #قرار داده است #غصب نکنید، پس #شب ما را جواب #مثبت میدادند و #روز از نصرت و یاری ما #باز_میایستادند، بعد آمدند و #در_خانه ما را گرفتند، قنفذ و با او عمر بن خطاب بود و خالد بن ولید تا پسر عمویم #علی (علیهالسلام) را از #خانه خارج کنند و به #سوی سقیفه بنی ساعده، برای #بیعتشان که سراسر خسران و بدبختی بود، #ببرند، پس همسرم #علی (علیهالسلام) به سوی آنها #خارج نشد چرا که #مشغول آنچه که #رسول_خدا (صلیاللهعلیهوآله) در باره ازواجشان و #تالیف_قرآن و ... #وصیت کرده بودند،
#هیزم بسیار به #در_خانه ما آوردند، تا #خانه و #اهلش را #بسوزانند،
#من در #پشت_در ایستاده بودم، و آن قوم مهاجم را به خدا و رسولش (صلیاللهعلیهوآله)، #سوگند میدادم که #دست از ما #بردارند و ما را یاری نمایند،
عمر بن خطاب #تازیانه را از دست قنفذ غلام ابوبکر گرفت، و با آن بر #بازویم زد و اثر آن همچون رگههای #بازوبند در #بازویم باقی ماند، آنگاه #لگد به در #زد و #در را به طرف من #فشار داد، در این هنگام به #صورت بر #زمین افتادم در حالی که #فرزند در رحم داشتم، #آتش زبانه میکشید و #صورتم را #میسوزانید، سپس عمر بن خطاب چنان به صورتم #سيلی زد که که #گوشوارههایم تکه تکه شده و از #گوشهایم جدا شدند و #درد زایمان مرا فراگرفت و #محسنم (علیهالسلام) بیگناه، #سقط و #کشته شد،
پس اینها #امتی هستند که بر من #نماز بخوانند؟! به تحقیق که #خدا و #رسولش (صلیاللهعلیهوآله) از آنها #بیزار است و #من نیز از آنها #بیزارم،
پس #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به #وصیت آن حضرت #عمل نموده و آن حضرت را #شبانه #بدون آن که #کسی را #باخبر کنند در #بقیع دفن نمودند و #چهل_قبر حفر کردند تا کسی #قبر آن حضرت را #تشخیص ندهد و #پیدا نکند.
منابع:
الهدایة الکبری باب ۳ ص ۱۷۸ و ص ۱۷۹ ، ارشاد القلوب ج ۲ ص ۳۵۷ و ص ۳۵۹ ، بحارالانوار ج ۳۰ ص ۳۴۸ و ص ۳۴۹
جهت امر فرج و سلامتی امام عصر علیه السلام صلوات
#بیست_چهارم_رجب
فتح خیبر و بازگشت حضرت جعفر طیار (علیهالسلام)
بیست و چهارم رجب سال ۷ هجری قمری #قلعه_خيبر به دست #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) #فتح شد،
#پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) در #جنگ_خيبر، ابتدا #پرچم را براى مبارزه به ابوبكر ملعون #دادند، ابوبكر با لشكرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود #فرار كرد و لشكريان هم درپى او بازگشتند،
روز بعد #پرچم را به عمر بن خطاب ملعون #دادند و عمر بن خطاب هم به ميدان جنگ نرسيده ترسید و #فرار کرد و بازگشت و دیگران را نیز از خطر کشته شدن میترساند،
#پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند:
فردا #پرچم را به #مردى میدهم كه #حملههايش را تكرار كند، نه اينكه فرار كند، كسى كه خدا و پيامبرش را #دوست دارد و خدا و پيامبرش هم او را #دوست دارند و خداوند خيبر را به دست او فتح میكند،
فرداى آن روز، #پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) #زره خود را بر #اميرالمؤمنین (علیهالسلام) #پوشانيد و #ذوالفقار را بر كمر او بستند و #پرچم را به #اميرالمؤمنین (علیهالسلام) #سپردند و سوار بر مركبش نموده فرمودند:
#جبرئيل از سمت راست، #ميكائيل از سمت چپ، #عزرائيل از پيش رو، #اسرافيل از پشت سر و #نصرت_خدا بالاى سر و #دعاى_من از پشت سر توست،
#اميرالمؤمنین (علیهالسلام) رفته و پس از #موعظه و #نصيحت عدهاى براى جنگ با او آمدند، آنان #دو_نفر از #مسلمانان را #شهيد كردند، اميرالمؤمنین (علیهالسلام) بر آنها تاخته و آنها را كشتند، آنگاه برادر مرحب با عدهاى آمدند، حضرت آنها را هم به #درک واصل کردند و به #جهنم شتافتند،
مرحب كه شجاع آن قبیله بود با زره و کلاه خود سنگی برای خونخواهى به جنگ آمد، #اميرالمؤمنین (علیهالسلام) چنان #ذوالفقار بر #سرش فرود آورد كه او را با اسبش #دونيم ساخته و به خاک انداختند، #ندای از آسمان بلند شد که #جبرئیل از بالا و #میکائیل از پایین #دستان اميرالمؤمنین (علیهالسلام) را #بگیرند که اگر #ضربه_شمشیر علی (علیهالسلام) بر #زمین بخورد آن را #دونیم خواهد کرد،
با #دیدن این صحنه صداى #تكبير مسلمانان بلند شد و یهودیان به قلعه گريختند و #درب_قلعه را بستند،
#اميرالمؤمنین (علیهالسلام) با اینکه از سه روز قبل گرسنه بودند ولی با #دست یداللهیِ حيدرى #درب_قلعه را که #چهل_مرد جنگی حرکت میدادند از جا كندند و براى مسلمانان #معبر قرار دادند و چند بار مسلمانان را از روى #خندق به وسيله آن #درب عبور دادند تا بالاخره #قلعه_خیبر فتح شد،
بعد از #فتح_خیبر به #پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) #خبر دادند که #حضرت_جعفر_بن_ابیطالب (علیهالسلام) #برادر اميرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) از #حبشه به #مدینه بازگشتند،
چنان #رسول_خدا (صلیاللهعلیهوآله) #خوشحال شدند که فرمودند نمیدانم بیشتر از #فتح_خیبر خوشحال باشم یا از #برگشتن_جعفر (علیهالسلام) و به استقبال او رفتند.
منابع:
بحارالانوار ج ۹۷ ص ۱۶۸ و ۳۸۴ ، منتخب التواريخ ص ۵۶ ، فيض العلام ص ۳۱۷
اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)
#بیست_هفتم_رجب
#روز_مبعث
بیست و هفتم رجب ۱۳ سال قبل از هجرت، #رسول_الله (صلیاللهعلیهوآله) در #سن ۴۰ سالگى به #پیامبری_مبعوث شدند و همچنین آغاز #نزول_قرآن بر #پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) در اين #روز بوده است،
#صلوات و #زيارت آن حضرت و مخصوصا #زیارت اميرالمؤمنين (علیهالسلام) در #روز_مبعث وارد شده است،
در #نهج_البلاغه آمده که #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند:
به هنگام #نزول_وحی بر #پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، #صدای ناله شیطان را #شنیدم، گفتم: یا #رسول_الله (صلیاللهعلیهوآله)، این #صدای ناله چیست؟
#رسول_خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند:
این #صدای ناله شیطان است، یا #علی (علیهالسلام) إنَّکَ تَسمعُ ما أسمَع و تَرَی ما أرَی إلا أنَّکَ لستَ بنَبیٍّ و لَکنَّکَ وزیرٌ وإنَّکَ لعَلَی خَیْر،
ای #علی (علیهالسلام) آنچه من #میشنوم تو #میشنوی و آنچه من می #بینم تو نیز #میبینی، جز اینکه #پیامبر نیستی، ولی #وزیر من و بر طریق خیر هستی،
هنگامی که #پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از #غار_حرا برگشتند، انوار #جلال و #عظمت ايشان را فرا گرفته بود، به حدى كه هيچكس را #ياراى آن نبود كه به آن حضرت نظر كند، از #كنار هر درخت و گياه و سنگی كه #میگذشتند در #برابر آن حضرت #خم میشدند و به #زبان_فصيح میگفتند: "السلام علیک يا نبى الله، السلام علیک يا رسول الله"
از #شعاع_انوار جمال آن حضرت #خانه منور شده بود
امام جواد (علیهالسلام) فرمودند:
#پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به ۷۳ #زبان میخواند و مینوشت، نام #امی یعنی آن جناب از #اهل_مكه بود و مکه از امهات یعنی مهمترين شهرها بود.
منابع:
، علل الشرایع ص ۱۲۵ ، زاد المعاد ص ۳۶ ، منتهی الامال ج ۱ ص ۴۷ ، بحارالانوار ج ۱۹ ص ۱۷۴ ص ۱۸۶ و ج ۶۰ ص ۲۶۴ ، نهج البلاغه خطبه ۲۳۴
اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)