🔰سیلیِ توسعه یزدِجهانی، به صورت خانواده شهدا
🔻میگوید: چند روز پیش همسر شهید و دختر شهیدی را در یزد به خاطر #نهی_از_منکر به باد مشت و لگد بستند؛
میگویم: این مشت و لگد مال دیروز نیست؛سالهاست که دارالعباده زیر باد مشت و لگد جریان #توسعه است.
میگوید: کدام توسعه؟
میگویم: همان توسعهای که سالهاست نرم افزارش روی مسئولین یزد نصب شدهاست؛ همان توسعهای که تا #منفعت_اقصادی می بیند لب و لوچهاش آویزان میشود؛ پروژههایش را با ترازوی آمار اقتصادی میسنجد و چشمش را به روی پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و حتی امنیتی میبندد.
میگوید: کدام مسئولین را میگویی، واضح حرف بزن.
میگویم: منظورم اشخاص نیستند، منظورم تفکری است که اگر وارد حوزه صنعت شود پشت سرهم #کارخانه میزند و #معدن استخراج میکند؛ بدون این که برنامه جدیای برای جلوگیری از آلودگی هوا و محیط زیست داشته باشد؛ بدون این که نگاهی به مهاجرت بیرویه #کارگران_غیربومی به یزد داشته باشد؛ فقط در یک فقره نتیجهاش میشود بالا رفتن آمار بزهکاری توسط مهاجرین غیربومی. #اغتشاشات اخیر را یادت هست، بسیاری از متهمانش کارگران غیربومی بودند؛ اصلا همین ماجرای #آتش_زدن_مساجد، آن هم کار یک غیربومی بود؛ بماند آمارهای مفاسد اخلاقی و فرهنگی ناشی از مهاجرت. اشتباه نشود اینجا هم کارگران غیربومی مقصر نیستند؛ مقصر همان تفکر توسعهطلب است که آنها را از شهر و دیارشان دور کرده و ایدهای برای حل مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... آنها ندارد؛ در نتیجه استضعافشان، آنها را به بزهکاری سوق میدهد.
همین تفکر وقتی وارد حوزه #گردشگری میشود، برای جذب توریست خودش را به در و دیوار میزند تا یزد را #ثبت_جهانی کند؛ بعد برای خدماتدهی به گردشگران، بافت تاریخی را دو دستی تقدیم کافهها، هتلها و خانههای بومگردی میکند و بعد برای جلوگیری از #مفاسد_اخلاقی در همین مراکز کاسه چهکنم دست میگیرد؛ ظاهر بافت را بزک میکند اما کیست که نداند پشت این دیوارهای کاهگلی گردشگرپسند، مخروبههاییست که زمانی محل زندگی ساکنان دارالعباده بوده. ساکنانی که با رفتنشان چراغ محله، مسجد و منبر کمسو شد؛ ساکنانی که اگر بودند نیازی نبود گروههای مردمی برای حفظ هویت شهر، گوشت قربانی شودند و زیر باد مشت و لگد گرفته شوند.
میگوید: یعنی صنعت و گردشگری و کلا اقتصاد را تعطیل کنیم؟
می گویم: نه، نرمافزارمان را تغییر دهیم؛ هدف اصلی حاکمیت #رشد_و_تعالی جامعه است اما چون مشکلات اقتصادی مانعی در این مسیر است بایستی این مانع را برداشت؛ اما این دلیل نمیشود که ما هدف اصلی را فراموش کنیم و اقتصاد برایمان بشود هدف.
میگوید: گیج شدم، کاش بیشتر توضیح میدادی.
میگویم: کتاب "توسعه و مبانی تمدن غرب" شهید آوینی را بخوان.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
مسئله #همیجان صرفا یک مطالبه محلی برای جلوگیری از استخراج معدن و نابودی یک روستا نیست، بلکه نماد مقاومت #جمهور_بیدارشده در برابر چپاولگری #بُت_بزرگ_توسعه است؛
پس پای این مقاومت باید ایستاد و خلیلوار به جنگ بُت بزرگ رفت.
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
• اینفو گرافی انتصابات •
| برداشتی از نامه حضرت امیر(ع) به مالک اشتر |
▪︎کارگزارانت را پس از آزمايش به كار بگمار.
▪︎کارگزارانت را بى مشورت ديگران به كار مگمار.
▪︎کارگزارانت را به سبب دوستی با انها به کار مگمار.
▪︎كارگزاران شايسته را در ميان گروهى بجوى كه اهل تجربه و حيا هستند.
▪︎در گزينش افراد بر فراست، اعتماد و حسن ظن خود تكيه نکن. زيرا عدهای با ظاهرآرايى و خوشخدمتى، خود را در چشم واليان عزيز میکنند. ولى در پس اين ظاهر آراسته و خدمت نيكو، نه نشانى از نيکخواهى است و نه امانت.
▪︎کسانی را انتخاب کن که در خوبیهای اخلاق از دیگران جامعترند(اصلح هستند).
▪︎کسانی را برگزین که پست و مقام آنها را مست نکند.
▪︎کسانی را انتخاب کن که منزلتشان باعث جرات آنها در مخالفت با تو در جمع نگردد.
▪︎کسانی را منصوب کن که بزرگی کارشان، آنها را عاجز نکند و کثرت کارها پریشانشان نسازد.
▪︎کارگزارانت را از میان خاندانهای صالح و باسابقه در اسلام برگزین، چرا که اخلاقشان شایستهتر، آبرویشان محفوظتر، عاقبتنگرند و از طمع رویگردانند.
▪︎جیره (حقوق) مناسب و فراوان به آنها بده تا به بیتالمال و امانتی که در دستشان است خیانت نکنند.
▪︎بازرسانی وفادار و راستگو را بر آنان بگمار، چرا که مراقبت پنهانی تو سبب امانت داری آنان می شود.
▪︎اگر خیانت کارگزاری برای محرز شد، او را بازخواست و تنبیه کن و سپس او را خوار و ذلیل کن و طوق بندنامی به گردنش بیفکن (تا عربت دیگران شود.)
■ چنانچه در منشیانت (کارگزارانت) عیبی باشد و تو از آن بیخبر بمانی مسئول آنهستی.
🖋 گردآوری : #علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
⭕و خدا او را به ما بخشید
"روایت زوجی که میگفتند بچهدار نمیشوند؛
به بهانه تولد یکسالگی فرزندشان"
داشت باورمان میشد که بچهدار نمیشویم؛ گفتند باید بروید دنبال دارو و درمان. رفتیم، زیاد هم رفتیم؛ آن هم بعد از اینکه که دوتای قبلی، قلبشان تشکیل نشد و شادی یک ماههمان را عزا کردند.
دیگر محال بود تقریبا، گفتند بروید دست به دامن مرکز ناباروری بشوید، شاید فرجی بشود.
خسته شده بودیم؛ هردویمان؛ از شنیدن حرف و حدیثها، چه از سر طعنه و کنایه، چه از سر دلسوزی و چه حتی از سر فکر نکردن و پرسیدن سوالی بی مورد برای خالی نماندن عریضه...
"نمی خواهید بچهدار شوید؟"
و پاسخی که در گلویمان می خشکید؛
پاسخی که وقتی کودکی را در مجلسی میدیدیم از همین ترکهای خشیکیده در گلو به شکل بغض می جوشید...
چهار سال هرچه تفَاُل زدم به قرآن؛ هربار آیات صبر آمد؛ شب قدر سال پنجم به همسرم گفتم امشب موقع قرآن به سر گذاشتن نیت کن و قرآن را باز کن، بعد صفحاتش را رو به آسمان بگیر و دعاها را بخوان.
خودم هم همین کار را کردم، آیات وعده تولد اسماعیل آمد.
برای همسرم هم سوره مریم آمد و آیات مربوط به تولد یحیی...
گفتم امسال سال بچه است، خودش گفته میدهد، یعنی میدهد.
به این گزاره ایمان داشتم؛ بعد از دو سال دوباره سراغ دکتر دهقان پور را گرفتم. به دکتر گفتم برویم مرکز ناباروری؟ گفت نمی خواهد، تا اینجایش هم نباید خودتان را معطل چرخه پرپیچ و خم دارودرمانیهای کذا میکردید.
کمی به خود آمدیم.
دکتر برایمان نسخه پیچید، نسخهای که انگار خدا برایمان پیچیده بود؛ اصلا انگار فرستاده خدا بود تا آیات شب قدرمان را به ما تذکر بدهد.
البته او از شب قدر ما خبر نداشت، ولی حرفش همان بود، هربار نسخه درست زندگی کردن کردن و باور داشتن به خدا برایمان میپیچید.
با همین نسخه هم یک سال نشده خدا به وعدهاش عمل کرد و محمدهانی را به ما بخشید.
حالا من شدهام ابوهانی و مادرش ام هانی؛ ان شاالله خودش هم مثل هم نامش جناب هانی بن عروه فدایی حسین زمانش بشود.
پ ن: مشکلی که از آن نوشتم این روزها برای خیلی زوجهای جوان اتفاق میافتد.
اکثرا در چرخه غلط درمانی قرار می گیرند که گذر از هر مرحلهاش به معنای شکستی جدید و ناامیدتر شدن است.
البته منکر فرآیندهای پزشکی و ناباروری نمیشوم، اما ورود به این چرخه برای زوجهای جوان سالم اصلا ضروری نبوده که حتی خطرناک است.
بدبختی این است که این چرخه در فرآیند فرزندآوری برای همه پیش فرض است؛ بعضی همان اول قسر در می روند و بچهدار میشوند، اما اگر کمی طول بکشد حس شکست و ناامیدیاش شما را اتوماتیکوار به تسلیم وامیدارد.
لطف بزرگی که دکتر ابوالفضل دهقان پور، متخصص جوان طب ایرانی در حق ما کرد این بود که ما را به دو طریق از این چرخه خارج کرد؛
اول با ذکر این نکته که پروسه های پزشکی صرفا وسیله هستند و اصل کار دست خداست.
دوم هم با نسخه اصلاح مزاجی ساده اما معجزهوارش.
خدا ان شاالله در تمام مسیر زندگی دستگیرش باشد و عاقبت به خیر شود.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
39.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️پشت صحنههای جنگ
🔹️صحبتهای علی اصغر مرتضایی راد
مسؤل حسینیه هنر یزد در برنامه
روایت عاشقی شبکه یزد
▫️https://eitaa.com/mortezaeirad_ir
⭕مرثیهای برای میراث
"اندر حکایت پادشاه لخت ثبت جهانی یزد و بلایی که سودای سود بر سر هویت بافت سنتی یزد آورد"
همه چیز از ثبت جهانی یزد شروع شد؛ اتفاقی که خیلی زود به تیتر اول رسانهها تبدیل شد و تا مدتها سوژه بیلبوردهای شهری بود.
مسئولین دست به کار شدند و بودجهها برای گردشگرپسند شدن شهر سرازیر شد. بعد از سالها دیوارهای بیرونی خانهها کاهگل تازه به خود دید، درهای قدیمی رنگآمیزی شد و المانها و نمادها، جاهای خالی را پر کرد؛ المانهایی که البته بعضا با هویت بومی شهر نسبت مشخصی نداشتند.
گام بعدی تدارک دیدن مراکز مختلف خدماتی برای گردشگران بود؛ خانههایی که به خاطر اقتضائات زندگی مدرن، مانند ماشینرو نبودن محل، سالها خاک خورده بودند یا به خاطر قیمت پایین، محل زندگی اتباع و سالمندان شده بودند حالا ارزشمند شده بودند. افراد غیرمحلی و بعضا غیریزدی خانههای مستهلک قدیمی را با قیمتهای پایین خریداری میکردند و آنها را به خانه بومگردی، هتل و کافه تبدیل میکردند.
از طرفی هم مغازههای فروش خرت و پرتهای قدیمی و گردشگرپسند، جای دکانهای قدیمی که وظیفهشان خدماترسانی به ساکنان بافت بود را گرفته بودند. دیگر بافت عملا از محیطی برای زندگی به محیطی فانتزی برای گردش تبدیل شده بود.
نام شهر جهانی یزد در کنار شهرهایی چون اصفهان و شیراز به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ایران در صفحات بین المللی مطرح شد.
چرخ گردشگری یزد به حرکت درآمده بود؛ اما چرخ هویت بافت سنتی یزد در حال ایستادن بود؛ بافتی که زمانی در آن زیست اجتماعی رونق داشت؛ مساجد و تکیههایش شلوغ و پررونق بود؛ چراغ روضههای خانگیاش در هیچ یک از روزهای سال، حتی عید نوروز خاموش نمیشد؛ بازارش محل کسب رزق و روزی حلال و تولید بود و بافتی که ساکنانش مردم بومی همان محلات بودند، حالا شده بود یک کالای زینتی بزک کرده بی هویت.
با روی کار آمدن دولت جدید امیدها برای احیای هویت بافت زنده شد؛ حرف ما این بود که چرا سود و منفعت اقتصادی ملاک عمل شده و فرهنگ و پیوستهای فرهنگی در پروژههای گردشگری دیده نمی شود؛ امید داشتیم این حرف شنیده شود اما انگار ویروس منحوس توسعه سمش را در گوشها چکاندهبود و دیگر گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها نبود و متاسفانه شد آنچه که نباید میشد؛ نبایدی که نتیجه اش را در نوروز گذشته دیدیم و کماکان نیز میبینیم.
#سودای_سود
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐مرتضاییراد پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر
🔰@mortezaeirad_ir
⭕قاتل یک نفر نیست، یک جریان است!
(واکاوی ریشههای قتل نوجوان میبدی)
هر کدام از مسئولین یزد گفتند افغانستانیها را اخراج میکنیم باور نکنید.
این کار نه عادلانه است، نه عاقلانه و نه ممکن؛ چرا که بازار کار استان وابسته به نیروی کار مهاجر خصوصا افغانستانیهاست.
اخیرا در یکی از شهرستانها موقتا اخراجشان کردند، کار ساختمانی زمین خورد، بلافاصله همه را برگرداندند.
وابستگی یزد به نیروی کار مهاجر علل متعددی دارد، که شاید مهمترینش توسعه بیرویه صنعتی و معدنی در استان باشد؛
کارخانه و معدن کارگر میخواهد که یزد به تعداد کافی ندارد؛ برای همین، استان به وارد کننده کارگر غیر بومی تبدیل شده است.
چرا نیروی کار بومی کم داریم؛
چون اولا جمعیت یزد چندان زیاد نیست،
ثانیا جوان یزدی گرایشی به اشتغال در مشاغل سطح پایین مثل کارگری ساختمان و کارگری در صنعت و معدن ندارد.
چرا جوان یزدی به کارگری گرایش ندارد؛
چون اولا حقوق کارگری پایین است.
ثانیا سالهاست آموزشوپرورش و دانشگاه به جای سوق دادن جوان یزدی به سمت مهارت آموزی، اورا به پرتگاه کنکور هل دادهاند. مسئولین هم پُزش را دادهاند، بدون اینکه متناسب باتوقع دانشجو بازار کار تعریف کنند.
ثالثا ریل گذاری اقتصادی استان در حوزه صنعت و معدن با ریلگذاری آموزشی که دانشجو را به سمت فناوریهای هایتک و دانشبنیان سوق میدهد چندان تناسب ندارد.
رابعا سبک زندگی مجازی، فستفودی و... یزدی اهل کاروتلاش را کمی کِرخت کرده است.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
⭕ #روز_دانشجو رو تبریک میگم به
اونایی که ۸ سال یه پاشون توی کلاس بود و یه پاشون توی تجمع که مبادا یه عده مملکت رو با برجام، اف ای تی اف، ۲۰۳۰ و آی پی سی دودستی بدن بره
اونایی که موقع حذف و اضافه خواب موندن و بدترین استاد به تورشون خورد چون شب قبلش برا کارتنخوابا تجمع کرده بودن
اونایی که با تیم خدا بستن نه کدخدا؛ همونایی که هپکو، ماشین سازی و هفت تپه رو یه تنه آزاد کردن
اونایی که با ۲۰ نفر حلقه مطالعاتی طرح کلی راه انداختن، ولی تهش مجبور شدن با دو سه نفر کار رو تموم کنن
همونایی که از این اداره به اداره رفتن تا آجر و سیمان جور کنن برا بالا بردن دیوارای ریختهی کوهبنان و خونه های سیل زده پل دختر
اونایی که توی اوج کرونا وسط بیمارستان آبمیوه گرفتن و دزدکی داروی امام جواد بردن توی بخش کروناییها
اونایی که پشت مرز موندن تا پاسپورت دانشجوهای زیارت اولی جامونده رو بهشون برسونن
اونایی که اون قدر با اتوبوسای جوانسیر از طلاییه تا فکه رو گز کردن که هنوز اگه زیر بارون برن، خاک فکه تو موهاشون گِل میشه
اونایی که توی اغتشاشات از خودی و ناخودی مشت و فحش خوردن ولی حاضر نشدن یه وجب از سلف رو بدن
و اونایی که فارغ التحصیل شدن و حسرت دیدار دانشجویی رمضانیه آقا به دلشون موند
مخلص کلام روز دانشجو رو تبریک میگم به همه دانشجوهای پاپتی آقا روحالله خمینی و آسیدعلی آقای خامنهای که دانشگاه براشون واقعا دانشگاه بود.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
هدایت شده از یزد قهرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕معجزهی نهضت سوادآموزی چه بود؟
🔺️۷۰ درصد مردم ایران در آستانه انقلاب اسلامی بیسواد بودند و نهضت سوادآموزی در بازهای کمتر از ده ساله این آمار را به کمتر از ۱۰ درصد رساند!
🔺️برشی از صحبتهای علی اصغر مرتضایی راد پیرامون عملکرد کم نظیر #نهضت_سوادآموزی در ریشه کن کردن بیسوادی؛ به بهانه سالگرد تاسیس این نهاد انقلابی.
📌دانلود فیلم کامل ارائه معجزه نهضت سوادآموزی در آپارات:
https://aparat.com/v/k8S5g
💢@yazde_ghahraman
هدایت شده از یزد قهرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕از نگاه امام بنمایه حاکمیت برپایه آگاهی است، اما غرب حکومتش را بر تاریکی و جهل مردم سوار میکند؛
این جاستکه سوادآموزی در نگاه امام ضریب میگیرد.
🔺️برشی از صحبتهای علیاصغر مرتضایی راد پیرامون نقش و جایگاه نهضت سوادآموزی
💢@yazde_ghahraman
سحرگاه از خواب بیدار شدم؛ پیامی برایم آمده بود که کمی شک به جانم انداخت؛ باید تصمیم قطعی میگرفتم و هنوز دوبه شک بودم.
نماز صبح را خواندم و قرآن را باز کردم؛
صفحه سمت راست با "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع میشد و صفحه سمت چپ با آیه زیر:
"یا یحیی خذالکتاب بقوه و آتیناه الحکم صبیا"
دیگر حجت تمام شد...
ماییم و نوای بینوایی
بسمالله اگر حریف مایی
#یازدهم_اسفند
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
31.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕تحول، جهش میخواهد
🔺️با فرمول سرعت هرگز به غرب و شرق نمیرسیم، جهش لازم است.
🔺️آقای مسئول؛ از خیر گزارشدهی بگذر و به جوانان متعهد میدان بده، جهش اتفاق میافتد.
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
⭕برای تولید #همیجان خون دل زیادی خوردیم؛
پشتوانه کار، پژوهش علمی و میدانی مفصلی هست. الحمدلله به عمار رسید و فردا توی سینما فلسطین تهران رونمایی میشه.
ان شاالله توی #جشنواره_عمار بدرخشه و مهمتر از اون بتونه مسئله همیجان رو فارغ از دعواها و حواشی سیاسی، جناحی و منافع شخصی حل بکنه.
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
⭕همیجان و راهی که طی کردیم...
کف مینی بوس بدون صندلی آقای مارکو نشستیم و سیدرضی از روستا برایمان گفت؛
از خانههای پلکانی و سنگنگارههای چندهزارسالهاش؛
از قنات و چشمههای جوشانش؛
از برق، راه و مدرسهاش که یادگار جهادسازندگی بود؛
و از کوه سیاه که حالا میخ معرکه شده بود؛
اولین مواجهه ما با روستا، تیربرقی بود وسط راه افتاده و مسیر را بسته بود؛
پیرمردی با کتری سیاه کنار تیربرق ایستاده بود؛
جلوی گاراژی پیاده شدیم؛ روی دیوار گاراژ نوشته بود:
خورشید را نفروشید جایش شمع بگیرید...
مینیبوس توان بالا رفتن از کوه را نداشت؛
پیرمرد ما را با مزدا تا پشت کوه برد؛
جایی که شرکت معدنی، مخفیانه جاده زده بود و پیرمرد و اهالی روستا مقابلش سنگر زده بودند!
حاج حسین وسط سنگر ایستاد و قصه مقاومت مردم همیجان را برایمان تعریف کرد؛ ک
بعد از آن دغدغهمان شد پیدا کردن راهی برای حل مسئله همیجان؛
و چه راه و ابزاری بهتر از هنر و رسانه...
ساعتها مطالعه و پژوهش کردیم و پای صحبت اساتید و کارشناسان نشستیم؛
صحبتهای مردم پیش چشممان بود اما حواسمان بود در تشخیص پا کج نگذاریم.
پای دنیا و آخرت خودمان و کلی انسان در میان بود؛
سعی کردیم یک طرفه به قاضی نرویم؛
هم حرف مخالف را شنیدیم و هم موافق را؛
و هم منفعت ملی را در نظر گرفتیم و هم منفعت مردم منطقه را؛
بالاخره کار تمام شد و به جشنواره عمار فرستادیمش؛
نه برای لوح و جایزه!
بلکه برای رساندن صدای مردم و حل مشکلشان؛
باور داریم اصالت و هویت عمار به جنبشواره بودنش است نه جشنواره بودن؛
و دادخواهی برایش اصالت دارد؛
جایزه اصلیش هم حل مشکل و درد مردم است؛
امید که این جایزه نصیبمان شود تا هم الله از ما راضی باشد و هم عیال الله...
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
⭕مستند #همیجان در جشنواره مردمی فیلم عمار فانوس گرفت،؛ الحمدلله...
ان شاالله جایزه اصلی اش را هم که لبخند رضایت مردم همیجان و حل مشکلشان است به زودی بگیرد.
تبریک به برادرانم در حسینیه هنر یزد، مدرسه اندیشه و هنر ماه و حمیدرضا بهوندی عزیز...
#الحمدلله_علی_کل_حال
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir
هدایت شده از یزد قهرمان
44.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️همیجان برنده فانوس جشنواره عمار شد
🔺️لحظه اهدای فانوس بخش نقد درون گفتمانی جشنواره مردمی فیلم عمار به کارگردان مستند همیجان
🔻مستند همیجان کار مشترک حسینیه هنر یزد و مدرسه اندیشه و هنر ماه است که به کارگردانی حمیدرضا بهوندی و تهیهکنندگی علیاصغر مرتضاییراد تولید شده است.
این مستند به مسئله مقاومت مردم روستای همیجان بهاباد در برابر واگذاری غیرکارشناسی معدن سنگ آهن این منطقه میپردازد.
💢@yazde_ghahraman
.
⭕شروعی بر جریان مستند مطالبه گر در یزد...
دو سالی بود که میخواستیم کار همیجان را بسازیم.
با بعضی از بچههای هنرمند یزدی صحبت کردم؛ یا گفتند مستند نمیسازند، یا این که خیلی اهل دردسرهای مستند مطالبهگر نبودند.
انگار مستند مطالبهگر در شهر ما تعریف نشده بود؛
تصمیم گرفتیم اولین چراغ مستند مطالبهگر را در یزد روشن کنیم و جریان این گونه مستند را در شهر به راه بیاندازیم.
دنبال یک کارگردان خاکی و جسور بودم که خیلی در قید و بند ابزار و پزهای شبههنرمندانه نباشد؛
گزینههای زیادی مطرح شد، ولی هر کدام نقصی داشتند.
بهترین گزینه حمیدرضا بهوندی بود؛ هنرمند جوان خوزستانی که پارسال و سر پروژه مستند "مدرسهای در دوردست" در مورد نهضت سوادآموزی با هم آشنا شده بودیم.
مسئله را که مطرح کردم با آغوش باز پذیرفت.
طرح مستند و پژوهشها را خواند و سر هفته خودش را رساند یزد؛ با هم سناریو را بستیم و و یک هفته بعد کار را شروع کردیم.
شرط من برای تولید این بود که عوامل، یزدی و از بچههای حسینیه هنر باشند.
همین طور هم شد، به جز دو نفر، مابقی عوامل از بچههای خودمان بودند.
دو سه روزه ضبط کار را جمع کردیم و کار رفت برای تدوین.
دیشب حمیدرضا به نمایندگی از مردم بهاباد و همیجان و عوامل مستند روی سکو رفت و فانوس جشنواره عمار را دریافت کرد؛ نوش جان همه، خصوصا حمید عزیز.
خداقوت ویژه به بچههای گل حسینیه هنر خصوصا محمدعلی ابراهیمی که به جز پژوهشگر و نویسنده، آچار فرانسه کار بود؛ بعد از آن هم به بچههای مدرسه اندیشه و هنر ماه خصوصا برادران نعیمی و البته امید مدحج؛ و نهایتا اهالی باصفای بهاباد خصوصا حسن اقای حاتمی که در ایام ضبط هوایمان را شدیدا داشتند.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
📲دیگر صفحات مجازی: بله | اینستاگرام
🌐 پایگاه اطلاع رسانی علی اصغر مرتضاییراد
🔰@mortezaeirad_ir