🔹#علما_و_انس_باقرآن
#آیت_الله_سیدعلی_قاضی_طباطبایی
🔻🔻
🔹علوم مقدماتی را در شهر خودش تبریز خواند و در بیست و سه سالگی عازم نجف شد.بیست و هفت ساله بود که آن جا به درجه اجتهاد رسید.در عرفان از شیخ محمد بهاری و سید احمد کربلایی بهره ها برد.چهل سال ریاضت و مجاهدت را به جان خرید بی آن که پرده ای از عالم غیب برایش کنار بزنند تا روزی که در حرم حضرت ابالفضل چشم دلش را با حقایق غیبی روشن کردند.
کار هر کسی نبود و دل می خواست.همه هم می دانستند و چیزی نبود که از کسی پنهان بماند.همه می دانستند اسم قرآن که در میان باشد،سید با تمام وجود حساس و دقیق است.گذشته از تسلط بی نظیر در فقه،فهم و روایت،تفسیر،علوم قرآن و ادبیات عرب،آن قدر روی قواعد تجوید و قرائت قرآن تسلط داشت که کمتر قاری قرآنی جرئت می کرد در محضر او،آیه ای تلاوت کند.قاریان از این همه علم و تبحر،می ترسیدند که مبادا او با وجود توجه و حساسیتش نسبت به قرآن،ایراداتش را بگیرد.به خاطر همین کمالات علمی و عرفانی و این توجه دائمی بود که آیت الله سید علی قاضی طباطبایی،استاد بزرگانی شده بود مثل علامه طباطبایی و آیت الله العظمی بهجت
🔻🔻🔻🔻
🔸@mosabeghatequran
🔹#علما_و_انس_باقرآن
#شیخ_نورالدین_عراقی
🔻🔻
🔹پدر صاحب دلی داشت که از همان کودکی،او را به مدرسه سپهدار که از مهم ترین مراکز علمی آن زمان بود،فرستاد.تحصیل در این مدرسه و بعد تر،رفتن به حوزه علمیه نجف،مقدمه ای شد برای پرورش یکی از برجسته ترین فضلا ومجتهدان نیمه دوم قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم.
وقتی که همه زیر آتش جنگ،حواسشان پرت قحطی و گرسنگی بود،وقتی که هر لحظه ممکن بود گلوله ای مهمان سینه ای بشود،شیخ نورالدین عراقی،قلم و کاغذ برداشت تا تفسیر قرآن بنویسد.می خواست دهن یاوه گوهایی را که ادعا می کردند قرآن خلاف عقل صحبت می کند،ببندد.به جز یک کتاب درسی اصول فقه_معالم الدین_که به پسرش یاد می داد،کتاب دیگری همراهش نداشت.نه به کتب لغت درسی دسترسی داشت،نه حدیث و نه تفسیر.به قول خودش به جز (عقل)،چیز دیگری همراهش نبود.اسم تفسیرش را گذاشت (القرآن و العقل).غرضش از نوشتن این تفسیر آن بود که ثابت کند قرآن مطابق عقل است وچیزی خلاف عقل در آن یافت نمی شود.
🔻🔻🔻🔻
🔸@mosabeghatequran
🔹#علما_و_انس_باقرآن
#شهید_مدرس
🔻🔻
🔹 سی و یکمین نواده امام حسن مجتبی بود و از سادات زواره.اسمش را هم مثل جدش،حسن گذاشتند.مدتی در اصفهان پیش علمای بزرگ آن روزگار،شاگردی کرد و بعد به نجف رفت.وقتی به ایران برگشت،در اصفهان مشغول به تدریس شد.پنج شنبه ها،نهج البلاغه درس می داد و تسلطش روی تدریس به حدی بود که با لقب مدرس شناخته می شد.
سید در نجف زندگی می کرد.گاه و بی گاه به سراغش می آمدند و سوالاتشان را می پرسیدند.گاهی هم التماس دعا داشتند و نصیحتی می خواستند.یک روز،یکی از همین طلبه ها به اتاق سید آمد.سردرد،امانش را بریده بود و یک هفته ای بود تبش قطع نمی شد.عاجز و درمانده،آمده بود تا سید برایش دعا کند.مدام ناله می کرد و از شدت درد و ناراحتی،به خودش می پیچید.سید حسن مدرس دست خود را روی پیشانی آن طلبه گذاشت و آیه نور را قرائت کرد.آیه که تمام شد،سردرد آن طلبه برطرف شده و تبش هم کاملا قطع شده بود 🔻🔻🔻🔻
🔸@mosabeghatequran
🔹#علما_و_انس_باقرآن
#آیت_الله_بروجردی
🔻🔻
🔹 در بروجرد به دنیا آمد.هفت ساله بود که پدرش او را به مکتب فرستاد.ودر هجده سالگی،به حوزه علمیه اصفهان رفت،بعداز ازدواج هم راهی نجف شد تا وقتی به ایران برگشت،تبدیل به یکی از بزرگترین علمای زمان خودش شده باشد که علم مبارزه با طاغوت را بلند کرده بود.
از طرف یکی از سران کشورهای عربی،گروهی رسیده بودند .که قصد دیدار با او را داشتند.به رسم ادب،برایش یکجلد قرآن هدیه آورده بودند
موقع تقدیم،با این که پیر وکهن سال بود،اما ایستاد و قرآن را تحویل گرفت.وقتی هم که نشست،قبل از اینکه با کسی صحبت کند،کتاب خدا را باز کرد و با صدای بلند آیاتی تلاوت کرد،وبعد که مطمئن شد قرآن را در جایگاه مناسبی گذاشته،مشغول صحبت با میهمان هایش شد.وقت هایی که کتابی را مطالعه میکرد و نویسنده اش برای اثبات سخنش،آیه ای از قرآن نقل کرده بود؛به آیه که می رسید،لحنش عوض می شد،انگار در عالم دیگری باشد و خبری آورده باشند برایش از عالم معنا.آیت الله بروجردی به برکت قرآن،از اهالی همان عالم بود.
🔻🔻🔻🔻
🔸@mosabeghatequran
🔹#علما_و_انس_باقرآن
#آیت_الله_شیخ_محمدتقی_آملی
🔻🔻
🔹 زادگاهش تهران بود.کودکی اش را در مدرسه علمیه خازن الملک تهران به تحصیل پرداخت.سال ۱۳۴۰ راهی نجف شد.پس از جست و جوی بسیار برای استاد،میرزا علی آقا قاضی را شبی در حرم حضرت امیر کشف کرد.
نشسته بود سر کلاس فقه آیت الله سید علی آقا قاضی.هوا حسابی سرد بود و از سرما به خودشان می لرزیدند.از استاد پرسید:(ما می خوانیم و می شنویم که عده ای موقع قرائت قرآن کریم،جلویشان آفاق باز می شود و غیب و اسراری برای آن ها تجلی می کند...درحالی که ما قرآن می خوانیم و چنین اثری نمی بینیم!)سید قاضی مدت کوتاهی به چهره محمدتقی آملی نگاه کرد.بعد سرش را پایین انداخت و گفت:(بله!آن ها سرشان پوشیده نیست.کلام الله را با هر دودستشان بلند می کنند وبا تمام وجودشان به آن چه تلاوت می کنند،توجه دارند و می فهمند جلوی چه کسی ایستاده اند.اما تو قرآن را قرائت می کنی،درحالی که تا چانه ات زیر کرسی رفته!قرآن را روی زمین می گذاری و به آن نگاه می کنی!)
🔻🔻🔻🔻
🔸 @bonyadmosabeghat
🔹 #علما_و_انس_باقرآن
#آیت_الله_سیدعبدالحسین_طیب
🔻🔻
🔹 پدرش نذر کرده بود،نام فرزند پسرش را عبدالحسین گذاشته او را به زیارت امام حسین(ع)ببرد.سه ساله بود که کربلایی شد و پس از بازگشت از این سفر سه ماهه،بسیاری از زیارات را حفظ می خواند.در دوازده سالگی پدرش را از دست داد.
دیده بود که حواسشان پرت می می شود.شنیده بود که بعضی هایشان کم توجه شده اند.خودش،صاحب تفسیر اطیب الطبیان بود و روح و جانش آمیخته بود با آیه های قرآن.برای همین وقتی شنیده بود که بعضی از طلبه ها قرآن را گذاشتند در ردیف باقی مطالعاتشان،به آن ها تذکر داده بود که:(نباید خدای نکرده قرآن،کنار دیگر مطالعات و کارها قرار بگیرد.قرآن اصل و اساس است و باید محور باشد.)اعتقاد داشت هر فرد مسلمانی باید با قرآن سر و کار داشته باشد و به صورت مرتب آن را تلاوت کند،اما همیشه می گفت که حساب طلبه ها،با همه فرق می کند.آیت الله سید عبدالحسین طیب می گفت:(انس یک طلبه با قرآن باید طوری باشد که روح او با قرآن عجین باشد.)
🔻🔻🔻🔻
🔸 @mosabeghatequran
🔹#علما_و_انس_باقرآن
#آخوند_ملافتحعلی_سلطان_آبادی
🔻🔻
🔹 شاگردانی چون شیخ فضل الله نوری،میرزا حسین نائینی،و شیخ عبدالکریم حائری داشت.گذشته از این مقام بلند علمی،صاحب کرامات نیز بود.آخوند در تفسیر و معانی قرآن از تبحر خاصی برخوردار بود.گاهی برای برخی از آیات قرآن،معانی متعدد و ظریفی را بیان می کرد که علمای ممتاز آن راتفسیر جدید ودرستی می دانستند.
آیت الله سید اسماعیل صدر،هر جمعه پسرش را می فرستادپیش آخوند ملا فتحعلی که از عرفای بزرگ آن زمان بود تا تفسیر قرآن یادبگیرد.
استاد،نفس حقی داشت و پدر،دل بسته بود به بالیدن پسرش زیر سایه تربیت او.پسر،جوان بود و تازه بالغ.یک جمعه صبح،با حالت جنابت از خواب بیدار شده و فرصت نکرده بود غسل کند.با همان حال رفته بود سر کلاس درس.استاد ساکت نشسته بود وچیزی نمی گفت.جوان هم رویش نمی شد که چیزی بگوید.نیم ساعت گذشت.حوصله اش سر رفت.استاد هم همان طور ساکت نشسته بود و درس را شروع نمی کرد.پسر که بلند شد برود،استاد گفت:(آقا سید مهدی!آدم اگر می خواهد برود سراغ قرآن،باید پاک برود.)
🔻🔻🔻🔻
🔸 @mosabeghatequran