eitaa logo
مصابره | محمد طهماسبی
312 دنبال‌کننده
317 عکس
109 ویدیو
38 فایل
خدمت در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی اِصبِروا و صابِروا... صبر فردی است و مصابره جمعی، مصابره یعنی همدیگر را به صبر و استقامت واداشتن در مسیر تحقق آرمان الهی @mtahmasebi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقت خانه تکانی نظام رسیده. بارها تاکید کردند که برای حل مشکلات، چشم امید به جوانان مؤمن انقلابی است. همان جوانانی که تحت رهبری خود ایشان تربیت شدند و اکنون به ثمر نشسته اند. @mosabereh
تک کاندیدا بودن جریان انقلاب در انتخابات درست نیست! از سال ۷۶، تمام انتخابات ریاست جمهوری بر اساس ترساندن مردم از خطرات رأی آوردن حریف شکل گرفته. (این مطلب را از زاویه‌ی طرفداران نظام و رهبری می‌نویسم.) ۱. جریان‌هایی که انقلابی‌تر هستند هم با این استدلال معمولاً سعی کرده‌اند با شعار وحدت، یک کاندیدای اصلی را در صحنه نگه دارند و بقیه را به هر نحوی کنار بگذارند. البته گمان می‌کنم اگر خیلی از این انقلابی‌ها به‌جای امام خمینی بودند، دوست داشتند به‌جای جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی تشکیل بدهند. تا رهبر، همه‌ی مسئولان را انتصاب کند و نیازی به انتخاب مردم نباشد. چرا؟ چون متوجه جایگاه مردم و انتخاب و اراده‌ی مردم در یک نظام الهی نشده‌اند. پیامبران می‌آیند تا مردم قیام و حرکت کنند. «لیقوم النّاسُ بالقسط». مردم باید مسیر را انتخاب و برایش اراده کنند؛ کار را مردم باید انجام بدهند. لذا هر وقت مردم همراهی نکردند، پیامبر و امام معصوم هم در ظاهر موفق نشدند. سبک انتخاب و اراده‌ی مردم در دوران ما درمورد مسائل کلان، با انتخابات طرح‌ریزی شده. امام و رهبری می‌خواهند که مردم خودشان درک کنند و تصمیم بگیرند و حتی اشتباه کنند تا به مسیر حق پی ببرند؛ لذا گِرا نمی‌دهند که به کدام کاندیدا رأی بدهید، بلکه اصول و شرایط را بیان می‌کنند. اما جریانات سیاسی می‌خواهند به‌عنوان پدرخوانده، به‌جای مردم تصمیم بگیرند و بگویند فقط به این کاندیدا رأی بدهید. بله جریانات سیاسی باید کاندیدای اصلح از نظر خودشان را انتخاب و برای آن تبلیغ کنند، اما این‌که فضا را به صورتی شکل بدهند که فرد دیگری جرأت کاندیدا شدن نداشته باشد، دقیقاً حرکت در جهت مخالف خواست رهبری است. اگر رأی آوری به هر قیمتی اصل است، چرا از شورای نگهبان نمی‌خواهیم که آن فرد مقابل را رد صلاحیت کند تا خیالمان راحت شود؟ اصلا چرا رأی گیری؟ ۲. با این روش، معمولا مردم را از انتخاب اصلح سوق ‌می‌دهیم به سمت انتخاب آن کسی که ما می‌گوییم احتمال رأی‌آوری دارد (صالح مقبول). در واقع حق انتخاب امت حزب‌الله را با تکلیف نمایی این‌که به فلان کاندیدا باید رأی بدهید می‌گیریم! جالب هم این است که در تمام این دوره‌ها که فشار آوردند تا به اصلح رأی داده نشود، آن کاندیدای مثلاً صالح مقبول رأی هم نیاورده! ۳. با این روش، احتمال زیاد دارد که بزرگان احزاب سیاسی (که معمولا سنّشان هم بالاست)، راه ورود جوانان و افراد جدید را با این توجیه که احتمال رأی آوری ندارد سد کنند. ضمناً هیچ وقت هم نباید منتظر یک رئیس جمهور تراز نظام اسلامی باشیم، چرا که با همین توجیه «صالح مقبول به جای اصلح»، رد می‌شود. ۴. این روش، کمک به همان دوقطبی شدنی است که خواسته‌ی اساسی جریانات لیبرال کشور است؛ همان‌ها که چون هنری ندارند، تنها راه انتخاب شدن را از طریق نفی و تخریب طرف مقابل می‌دانند و تا به حال هم معمولاً موفق بوده‌اند! ۵. باید این را جا انداخت که هیچ حزب و گروه سیاسی حق ندارد خود را نماینده‌ی انقلاب معرفی کند، بله آنها باید تلاش کنند تا به معیارهای انقلابی نزدیک شوند، اما این مردمند که باید با مقایسه‌ی هر فرد و گروه، در هر دوره، عملکرد آن‌ها را تأیید و نظر آن‌ها را بپذیرند. نباید شخصیت‌ها و احزاب بشوند شاخص، بلکه باید اصول انقلاب شاخص باشد. همان که امیرالمؤمنین فرمودند به اشخاص نگاه نکنید، حق را بشناسید و با آن ارزیابی کنید. «إعرف الحق تعرف اهله». معادل شدن انقلاب با اشخاص یا احزاب سیاسی، می‌تواند باعث انحراف انقلاب از اصول خود بشود. برجام یک نمونه‌ی خوب برای نشان دادن این موضوع بود که اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، تقسیم‌بندی دقیقی نیست و خیلی از این‌ها در این سیاستِ غلط همفکر بودند. ۶. تعداد کم کاندیداها، سلیقه‌های کمتری را پوشش ‌می‌دهد و با اصل مشارکت حداکثری هماهنگی ندارد. ۷. ضمناً با توجه به این‌که برای انتخاب رئیس جمهور، نیاز به بیشتر از نصف آرا هست، تعداد زیاد کاندیداها مشکلی ایجاد نمی‌کند. چرا که اگر حریف بیشتر از نصف آرا را داشته باشد که به هرحال رأی می‌آورد، و اگر نداشته باشد، دو نفر به مرحله دوم می‌روند. ۸. باید بپذیریم که اصل اول، حضور پرشور مردم است؛ انتخاب اصلح در مرتبه بعد قرار دارد و باید با این نگاه در انتخابات وارد شویم. (به گمانم احزاب این را قبول نداشته باشند!) «انتخابات هر چه پُرشورتر، هر چه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود... البتّه اگر این شرکت پُرشور مردم همراه بشود با یک انتخاب درست که حقیقتاً یک نیروی کارآمد و باایمان و پُر‌انگیزه و علاقه‌مند به کار انتخاب بشود به وسیله‌ی مردم، خب این نورٌعلی‌نور است و آینده‌ی کشور را تضمین خواهد کرد.» رهبر انقلاب ۱۳۹۹٫۱۱٫۲۹ @mosabereh
درمورد کتاب اسلام ناب چقدر احتمال ‌می‌دهیم که اسلام را اساساً غلط فهمیده باشیم؟ امام خمینی معتقد بودند حتی بسیاری از روحانیون تصور خطایی از اسلام دارند! چه رسد به بقیه: «در تحریف حقایق اسلام کار کردند؛ به‌طوری که بسیاری از مردم و افراد تحصیل‌کرده نسبت به اسلام گمراه و دچار اشتباه شده‌اند... الآن گذشته از عامه مردم، طبقه تحصیل‌کرده، چه دانشگاهی و چه بسیاری از محصلین روحانی، اسلام را درست نفهمیده‌اند و از آن تصور خطایی دارند... چنانچه کسی بخواهد اسلام را آن طور که هست معرفی کند، مردم به این زودی‌ها باورشان نمی‌آید؛ بلکه عمال استعمار در حوزه‌ها هیاهو و جنجال به پا می‌کنند.» کتاب ولایت فقیه، ص۹ البته ویژگی اسلام این است که با وجود معجزه جاوید قرآن، در هر زمان امکان بازگشت به حقیقت آن فراهم است و تحریف‌ها در آن قابل رفع هستند (بر خلاف سایر ادیان). خدا به رهبر انقلاب عنایت کرده و حکمت را از دل بر زبانشان جاری نموده. اندیشه ایشان که کاملا مبتنی بر قرآن است، اندیشه‌ای متقن و نظام‌مند است. در این کتاب تلاش شده این نگاه متفاوت که حقیقت اسلام است، در کمترین حجم ممکن بیان شود. نگاهی که احتمالا با برداشت اکثر افراد متفاوت خواهد بود. البته ذهن ما اجازه نمی‌دهد که به آسانی تصویر جدیدی از اسلام به آن وارد شود و هر حرف متفاوتی را فیلتر می‌کند؛ مگر با دقت و تمرکز. سابقه‌ی این کتاب: قبلاً کتابی درمورد رسالت روحانیون و نهاد رهبری در دانشگاه‌ها از منظر رهبر انقلاب آماده کرده بودم که نشر معارف در سال ۱۳۹۱ چاپ کرد. در قسمت درآمد آن کتاب، یک طرح کلی از اندیشه‌ی رهبر انقلاب ارائه کرده بودم که بعدا با کمی تغییر، به‌صورت یک جزوه باعنوان «زنجیره منطقی» در حوزه دانشجویی دانشگاه شریف منتشر شد. یکی از اساتیدم که آن را دیده بودند، گفتند بحث خوبیه و پیشنهاد کردند روی آن مباحثه داشته باشیم. از آن موقع به‌صورت هفتگی، با ایشان و جمع محدودی از طلبه‌ها و دانشجوها، به مدت حدود یک و نیم سال مباحثاتی با محوریت آن داشتیم که برای هر هفته تکمیل می‌شد و نظرات دوستان در آن اعمال می‌شد. از حدود دوسال و نیم قبل که با جمعی از دوستان به سازمان تبلیغات آمدیم و مأموریت اصلی سازمان تبلیغات هم تبیین اسلام ناب بود، کار متمرکزی روی آن شد و در جلساتی با حضور مسئولین سازمان مباحثه و از برخی هم به‌صورت مکتوب نظرخواهی شد و نهایتا با حاج آقا قمی مجددا مباحثه نهایی و اصلاح روی متن آن انجام شد و کتاب با مقدمه ایشان در اسفند ۹۹ توسط نشر بین‌الملل چاپ شد. instagram.com/nashrebeynolmelal @mosabereh
مصابره | محمد طهماسبی
. انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی با اراده‌ی ملّت ایجاد شد و فقط با اراده‌ی ملّت ادامه خواهند یافت. این انقلاب با جنگ از بین نمی‌رود، بلکه زمانی از بین می‌رود که دیگر مردم نخواهند این مسیر را ادامه دهند. ، بخش مهمی از این پروژه بود. چند گام مقدماتی برجام این‌ها بود: ۱- گسترش تحریم‌ها و ایجاد مشکلات معیشتی برای مردم تا زمینه آماده شود. ۲- تبلیغ این که این مشکلات و تحریم‌ها به‌خاطر سیاست‌های انقلابی (به قول آن‌ها شعارهای دهه‌ی شصتی) است. ۳- گره زدن حل تمام مشکلات به رسیدن توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها. ۴- مذاکره یعنی چیزی بدهی و چیزی بگیری، لذا باید چیزهایی را بدهیم. در برجام، سیاست استکبارستیزی هدف گرفته شد؛ تعریف از اوباما به‌عنوان باهوش و مؤدب، راه رفتن با کری، تضمین دانستن قول کری و... به تعبیر خودشان تابو شکنی از مذاکره با آمریکا بود. بعد از امضای برجام هم، بلافاصله گفتند برجام ۲و۳ در راه هستند، که برجام موشکی و منطقه‌ای بودند؛ یعنی هدف گرفتن دو سیاست مهم دیگر نظام اسلامی. یک تنه زهر این حرکت را تا حد بسیار زیادی گرفتند اما متأسفانه بسیاری از خواص ما در این طرح گسترده و پیچیده فریب خوردند که ضربه‌ی آن را هم خوردیم، ما باید همواره به وظیفه‌ی روشنگری‌مان عمل کنیم تا امام جامعه کارش مؤثر واقع شود. لطفاً به این جملات رهبر انقلاب در کلیپ بالا با دقت گوش کنید: ∆مسئله‌ی نفوذ را مطرح کردیم در قضیه‌ی برجام و پس از آن. ∆خیلی مسئله عجیبی است. ∆کسانی که دسترسی به اطلاعات دارند می‌دانند چه دامی برای کشور گسترده‌اند برای نفوذ. ∆نفوذ کردن در حصن و حصار اراده و فکر و تصمیم ملت ایران. ∆نفوذی اگر داخل ارکان نظام شود مثل موریانه از داخل می‌جود. ----- خنده‌دارترین و تلخ‌ترین حرف اینه که گفته می‌شه رهبر انقلاب با برجام موافق بودند! پ.ن. نفوذی، حلقه‌ی وصل انجام برنامه‌های دشمن در داخله. البته خیلی‌ها ندانسته در این طرح سهیم بودند. @mosabereh
14000110 بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره‌ی ملّی چهار هزار شهید استان یزد.pdf
372.8K
متن کامل عنوان‌زده شده‌ی بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره‌ی ملّی چهار هزار شهید استان یزد ۱۴۰۰/۱/۱۰ @mosabereh
14000125 بیانات رهبر انقلاب در محفل انس با قرآن کریم.pdf
470.9K
متن کامل عنوان‌زده شده‌ی بیانات رهبر انقلاب در محفل انس با قرآن کریم ۱۴۰۰/۱/۲۵ @mosabereh
سیاست ، فحش نیست؛ یک روش سیاسی معمول در اندیشه‌ی اومانیستی غرب است که در ایران هم متخصصانی دارد. نیکولو ماکیاولی در کتاب شهریار، وظیفه سیاستمداران را دستیابی به قدرت و حفظ آن می‌داند. او به کار بردن هر چیزی را در سیاست برای پیشبرد اهداف مجاز می‌شمارد و سیاست را به‌کلی از اخلاق جدا می‌داند. اصل او: هدف وسیله را توجیه می‌کند. می‌گوید که شهریار باید به غایت دو رو و پنهان‌کار شود و بیاموزد که چگونه با حقه‌بازی آدمیان را گیج و سرگردان کند تا تظاهر و ریاکاری او را حقیقت بپندارند. حال با این اصول نگاهی گذرا به این ۸ سال داشته باشیم: ۱- سیاه نمایی مطلق وضعیت گذشته. ۲- تخریب رقبا با سرهنگ و گازانبری خواندن آن‌ها. ۳- دادن وعده‌های بزرگ یک ماهه و صد روزه و خود را کلید حل مشکلات معرفی کردن. ۴- تداوم این وعده دادن‌ها در هر سال و این‌که سال بعد سال خیلی خوبی خواهد بود. ۵- تا سالها، مشکلات را تقصیر دولت قبل انداختن. ۶- خود را انتقادپذیر نشان دادن و در عین حال برچسب‌ها و توهین‌های متعدد به منتقدان وارد کردن. ۷- گره زدن همه‌ی مشکلات به تحریم‌ها و منحصر کردن راه حل مشکلات در مذاکره مستقیم با کدخدا. ۸- مخالفان و دلواپسان روال مذاکرات و متن ضعیف برجام را با تهمت «موافقان و کاسبان تحریم» کنار راندن. ۹- وعده دادن رفع تمام تحریمها و گشایش اقتصادی با اجرای برجام. ۱۰- مدت‌ها گزارش دروغ به مردم دادن که تحریم‌ها رفع شده و ال سی باز میشه و... ۱۱- بعد از افشای رفع نشدن تحریم‌ها با وجود انجام تمام تعهدات ایران، توجیه آن که مانند باغ گلابی بعدا میوه خواهد داد. ۱۲- بعد از واضح شدن شکست برجام، باوجود تذکرات مکرر قبلی رهبر انقلاب و شکستن خطوط قرمز ایشان، آن را تحت «منویات مقام معظم رهبری» خواندن. ۱۳- تلاش برای فایده تراشیدن برای برجام و بیان این‌که اصلا هدف اقتصادی نبود و ما از نظر اخلاقی بردیم و سایه جنگ را برداشتیم. ۱۴- بعد از خروج آمریکا از برجام در زمان ترامپ، به اروپا و اینستکس دل بستن و زمان گذراندن بدون عمل اروپا. ۱۵- بعد از ایجاد افتضاح در اقتصاد و سیاست، با فرار به جلو شروع به تعریف و تمجید از خود کردن که اگر ما نبودیم خیلی بدتر بود! ۱۶- و دوباره گره زدن حل تمام مشکلات به مذاکره و همچنان خود را منجی اقتصاد نشان دادن و آماده سازی اذهان برای دوگانه سازی در انتخابات و تکرار همین روال. این مسیر، عینا در مقابل مکتب و است. راه حل، روشن گری مداوم برای است تا در این سیکل فریب گرفتار نشوند. @mosabereh