وقتِ رفتن چشمِ خود بر قامتش میدوختم
پشتِ هر گامش چوشمع از هجرتش میسوختم
#حسن_کریمزاده
#و
ایهام واستعاره وتمثیل ونقطه چین
آسان که نیست شاعرِ چشمان او شدن
#محمد_علی_بهمنی
#ا
مصرع رنگین به مطلع میرساند خویش را
هر که کسب آدمیت کرد آدم میشود
#صائب_تبریزی
#م
قلب من داشت شبی از ضربان می افتاد
لمس دستان تو او را به طپش وا می داشت
#مسعود_محمدپور
#ق
به دورت روز و شب چون گردش پرگار، حیرانم
ولی خود نیز میدانم که دور باطلی دارم !!!
#امید_صفریان
#ب
شب زندهدار باش، کزین باغ دلفریب
آن غنچه فیض برد که پیش از سحر شکفت
#صائب_تبریزی
#ش
منحصر شد همه ی دار و ندارم به جنون
به چه ره خرج کنم اینهمه دارایی را؟
#عارف_قزوینی
#م
لیلی و مجنون اگر ميبود در دوران تو
این یکی حیران من می گشت ؛آن حیران تو
#کلیم_کاشانی
#ل