eitaa logo
مرکز مشاوره اسلامی سماح-البرز
563 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
224 ویدیو
5 فایل
☘️مهربانِ گرامی سلام. خوش آمدید . 🔸اسلامی و تخصصی بودن آموزه های روانشناختی و مشاوره ای در عرصه: خانواده ، ازدواج ، نوجوان ،کودک و ...،رویکرد اصلی ما در گزینش مطالب این کانال است. 🙏 امیدواریم شایستگی اعتماد شما را داشته باشیم . ارتباط با ادمین: baqa
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 📌 ✔️✔️ دعوای زن و شوهر طبیعی است اما 🚫 بسیار غیر طبیعی است که تمامی دوستان و اقوام و همسایه ها از این دعواهای زناشویی باخبر شوند! ➖ پس نسبت به مسایل و مشکلات خود، رازدار باشید و فراموش نکنید که به زودی با هم آشتی خواهید کرد آن وقت همسر شما با حرف هایی که پشت سرش زده اید موقعیت بدی در بین فامیل، دوستان و آشنایان پیدا میکند و خود شما نیز به خاطر آن که آن قدر بدگویی کرده بودید پشیمان خواهید شد. 🌹@moshavereh_alborz🌹
#پندانه #سلامِ_نفتی 💠 در محلّه‌ی ما یک گاریچی بود که نفت می‌فروخت و به او عمو نفتی می‌گفتند. یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه‌تان را گازکشی کرده‌اید!؟ گفتم: بله! گفت: پس درست فهمیدم. چون سلام‌هایت تغییر کرده است!😔 من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟ گفت: قبل از اینکه خانه‌ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می‌گرفتی، حالم را می‌پرسیدی. همه اهل محل همین‌طور بودند. هرکس خانه‌اش گازکشی می‌شود، دیگر سلام علیک او تغییر می‌کند. 💠 از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت می‌داده. عوض این‌که بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد. 💠 سی سال او را با اخلاق خوب تحويل گرفتم. خیال می‌کردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم. 💠 یادمان باشد، سلاممان نفتی نباشد و بوی نیاز ندهد! و البته به کسی سوءظن نداشته باشیم و نگوییم چرا سلام کردنت نفتی است بلکه استقبال گرمی از توجّه او کنیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌐 به #سماح (مرکز مشاوره اسلامی حوزه علمیه) بپیوندید👇 @moshavereh_alborz
#پندانه ✳️هنرمندترین انسان‌ها: 🌺با لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار استفراغ شد. 🌼او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. 🌸پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند، با لبخند مانع شد و گفت: ♦️کلاه است می‌شوییم پاک می شود... 🌺مدت ها بعد در عملیاتی سردار حسین خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی. 📚حدیث خوبان_ ص۲۵۴* ‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌐 به #سماح (مرکز مشاوره اسلامی حوزه علمیه) بپیوندید👇 @moshavereh_alborz
📌 تمام مصائب ما در زندگی از بی‌اعتمادی به خداوند است نه بی‌اعتقادی! 🔹همه ما به خدا اعتقاد داریم، ولی همه ما اعتماد نداریم. 🔸شیطان می‌گوید: «باید داشته باشی که بدهی.» اما خدا می‌گوید: «باید بدهی که داشته باشی.» 🔹خداوند دعای کسانی را می‌کند و جواب می‌دهد که به وعده او اعتماد کنند، نه فقط اعتقاد داشته باشند. تمام مصائب ما در زندگی از بی‌اعتمادی به خداوند است نه بی‌اعتقادی. 🔸 به خداوند است که به او را در قلب تثبیت می‌کند، و اعتقادی که با اعتماد در تثبیت نشود لرزان است و با کوچک‌ترین باد در می‌پَرد. 🔹سعادت، هدیه خداوند به کسانی است که به وعده‌های صدق او اعتماد کرده و در آتش الهی وارد شده‌اند. 💠 کانال رسمی مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س) https://eitaa.com/moshavere_jz
✅تکنیک هایی که به شما کمک می‌کنه که دعوا رو مدیریت کنید👇👇 🔴به هم ناسزا نگویید. 🟣اشتباهات گذشته همسرتان را به رخ نکشید. 🟠مقابل بچه‌ها دعوا نکنید. 🔵جای خواب خود را جدا نکنید. 🟡اختلافات خانوادگی را بیرون از محیط خانه مطرح نکنید‌. 🟤به جای طعنه و کنایه زدن توقعاتتان را مستقیم بگویید. 🔴نگویید تو باعث آزار منی، بلکه بگویید: این کار تو مرا آزار می‌دهد. ❀✾••┈┈•❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•❀ 🦋 🌱 ‌❣️ https://eitaa.com/hamsardarl
بسم الله الرحمن الرحیم میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام مبارک باد. 🌷امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند : نیکوترین نیکی، خلق نیک است 🌷 🔅 ( مصداق عملی حُسن خْلق، و سُوء خُلق در زندگی روزمره افراد ) : ✍️ دو داستان و خاطره شنیدنی و آموزنده متفاوت از گم‌شدن مداد سیاه در مدرسه 🔻مرد اول می‌گفت: 🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. 🔸آن‌قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ‌وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. 🔹روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی‌دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. 🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم. 🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگ‌تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. 🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم! 🔻مرد دوم می‌گفت: 🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم: مداد سیاهم را گم کردم. 🔸مادرم گفت: خب چه کار کردی بدون مداد؟ 🔹گفتم: از دوستم مداد گرفتم. 🔸مادرم گفت: خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ 🔹گفتم: نه. چیزی از من نخواست. 🔸مادرم گفت: پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ 🔹گفتم: چگونه نیکی کنم؟ 🔸مادرم گفت: دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیری. 🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملی‌کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. 🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. ✅🌺 حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین هستم. اشتباه فرزند یا دانش آموز را باید پذیرفت و بدون خشم و عصبانیت، بهترین راهکار را به آن داد. بهترین راهکار گاهی با سکوت گاهی با مشارکت خودشان و گاهی با گذشت زمان شکل می گیرد. تربیت و کار فرهنگی تدریجی و با درایت و برنامه شکل می گیرد. https://eitaa.com/hamsardarl