📚#داستانک
✡در کتاب فیه ما فیه #مولانا داستان بسیار تأملبرانگیزی به صورت #شعر درباره جوان #عاشقی است که به عشق دیدن معشوقهاش هر شب از این طرف دریا به آن طرف #دریا میرفته و سحرگاهان باز میگشته و تلاطمها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمیکرد.
✡ دوستان و آشنایان همیشه او را مورد #ملامت قرار میدادند و او را به خاطر این کار #سرزنش میکردند اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آنها نمیداد و دیدار معشوق آنقدر برای او #انگیزه بوجود میآورد که تمام سختیها و ناملایمات را بجان میخرید.
💠شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شبها از دریا گذشت و به #معشوق رسید. همین که معشوقه خود را دید با کمال #تعجب پرسید: «چرا این چنین خالی در چهره خود داری❗️»
❇️معشوقه او گفت: «این #خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشدهای.»
💠جوان عاشق گفت: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم.»
💠لحظهای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسید: «چه شده که در گوشه صورت تو جای #خراش و جراحت است❓»
❇️معشوقه او گفت: «این #جراحت از روز اول #آشنایی من با تو در چهرهام وجود داشته و مربوط به دوران کودکی است و من در تعجبم که تو چطور متوجه نشدی❗️»
💠جوان عاشق میگوید: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن جراحت را ندیده بودم.»
💠لحظهای بعد آن جوان عاشق باز پرسید: «چه بر سر #دندان پیشین تو آمده؟ گویی شکسته است❗️»
❇️معشوقه جواب میدهد: «شکستگی دندان پیشین من در اتفاقی در دوران کودکیام رخ داده و از روز اول آشنایی ما بوده و من نمیدانم چرا متوجه نشده بودی❗️»
💠جوان عاشق باز هم همان پاسخ را میدهد. آن جوان #ایرادات دیگری از چهره معشوقهاش میبیند و بازگو میکند و معشوقه نیز همان جوابها را میگوید. به هر حال هر دو آنها شب را با هم به سحر میرسانند و مثل تمام سحرهای پیشیین آن جوان عاشق از معشوقه خداحافظی میکند تا از مسیر دریا باز گردد. معشوقهاش میگوید: «این بار باز نگرد، دریا بسیار پر #تلاطم و طوفانی است❗️»
💠جوان عاشق با لبخندی میگوید: «دریا از این #خروشانتر بوده و من آمدهام، این تلاطمها نمیتواند مانع من شود.»
❇️معشوقهاش میگوید: «آن زمان که دریا طوفانی بود و میآمدی، #عاشق بودی و این عشق نمیگذاشت هیچ اتفاقی برای تو بیافتد. اما دیشب بخاطر هوس آمدی، به همین خاطر تمام بدیها و ایرادات من را دیدی. از تو درخواست میکنم برنگردی زیرا در دریا #غرق میشوی.»
✡جوان عاشق #قبول نمیکند و باز میگردد و در دریا #غرق میشود.
♨️مولانا پس از این داستان در چندین صفحه به تفسیر میپردازد؛ مولانا میگوید تمام ز#ندگی شما مانند این داستان است. زندگی شما را #نوع نگاه شما به پیرامونتان شکل میدهد. اگر نگاهتان، مانند نگاه یک عاشق باشد، همه چیز را عاشقانه میبینید. اگر نگاهتان #منفی باشد همه چیز را منفی میبینید. دیگر آدم های خوب و مثبت را در زندگی پیدا نخواهید کرد و نخواهید دید. دیگر اتفاقات خوب و مثبت در زندگی شما رخ نخواهد داد و نگاه منفیتان اجازه نخواهد داد چیزهای خوب را متوجه شوید. اگر نگاه عاشقانه از ذهنتان دور شود تمام بدیها را خواهید دید و خوبیها را متوجه نخواهید شد. نگاهتان اگر عاشقانه باشد بدیها را میتوانید به خوبی تبدیل کنید.
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
🍃🌸🍃
#مجردها_خودشونو_برای_بحران_آماده_کنن😳
👈 هر #دختر و #پسر جوان، #پیش_از_ازدواج، باید خود را برای #بحرانها #آماده کند و با نخستین #اشتباه همسرشان #آشفته نشوند.🤔
👈 به جای #شناسایی_مقصر، #آگاهی خود را بالا ببرند تا با استفاده از این آگاهیها بتوانند بسیاری از #اختلافاتشان را از میان بردارند.🙃
👈 این #تفکر باید در هر یک از زوجین #نهادینه شود که #زندگی همیشه در #آرامش مطلق یا در #تلاطم مطلق نخواهد بود بلکه هر دو اینها در #کنارهم به زندگی معنا و مفهوم میبخشد.🤯
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd