eitaa logo
پایگاه خبری تحلیلی مشتلق کتول
192 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
22 فایل
جهاد تبیین واجب کفایی است
مشاهده در ایتا
دانلود
《 صدهاهزارجوان، پیشران حرکت انقلاب اسلامی 》 🔻 «نقطه‌ی امیدآفرین این است که در این تلاش همه‌جانبه‌ی‌ دشمن،شمامی‌بینیددر چنین شرایطی که دشمن شمشیر را از رو بسته،دانشجوی انقلابی درفلان دانشگاه فحش ناموسی می‌شنود،از میدان خارج نمیشود؛طلبه‌ی بسیجی زیر شکنجه به شهادت میرسد،حاضرنیست حرفی را که دشمن می خواهدبر زبان جاری کند.مجاهدان فداکار، مدافعان حرم،فعّالان سخت‌کوش جهاد تبیین، گروه‌های کمک مؤمنانه‌، اردوهای جهادی، اینها همه جوانهای این کشورند.با وجوداینترنت، با وجودشبکه‌های اجتماعی،باوجوداین‌همه لغزشگاه‌ ها، جوانهای ما در این راه دارند حرکت میکنند.» سطرهای بالا، بخش‌هایی از بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی است. ایشان در ادامه با ذکر یک نمونه ازاین مصادیق،باب دیگری ازتحلیل موفقیت انقلاب اسلامی در انتقال ارزش‌ها از نسلی به نسل دیگر را بازگو کردند.اتفاقی که نه تنها مایه امیدواری است بلکه درست،نقطه مقابل تحلیل‌های مغرضانه دشمنان است:«شما می‌بینید ازیک روستایک شخصیّت منوّرو نورانی برمی‌ خیزد؛از یک روستای اطراف شهریاریک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به وجود می‌آید.ماازاین مصطفی های صدرزاده درتمام سرتاسرکشور بسیارداریم، هزاران داریم؛ اینها همه امیدبخش است.» 🔹 "اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید،هرجا بروم می‌گویم که شماکاری نمی‌کنید.هرجا بروم می‌ گویم دروغ است که شهداعندربهم یرزقون هستند،می‌گویم روزی نمی‌خوریدوهیچ مشکلی از کسی برطرف نمی‌کنید.خودتان باید کارهای من را جور کنید."اینهاراهمان جوانی گفته بودکه ۱۰ سال بعد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نامش را پشت تریبون بردند و او را نمونه‌ای از رویش‌های انقلاب اسلامی دانستند که حتی سال‌های سخت دهه شصت راهم به یاد ندارند. اولین نسلی که با فاصله ازانقلاب و جنگ پابه دوران جوانی گذاشته و از قضا، دشمن برای استحاله جمهوری اسلامی امید زیادی به این نسل بسته بود.در اوج تابستان ۱۳۹۲ مصطفی تصمیم گرفته بود کسب و کارش را تعطیل کند و راهی سوریه شود.بگفته خودش قراربود در اولین اعزام به ‌عنوان آشپز راهی میدان شودکه به دلایلی از پای پرواز در فرودگاه او را برگرداندند. مصطفی هم با زبان روزه و دل پر، تمام مسیر برگشت از فرودگاه تا خانه در شهریار را گریه کرده و بعد از آن هم به همراه همسرش رفته بودمزار شهدای گمنام...تمام زندگی برای مصطفی، عرصه جهاد بود.حتی زمانی که در اوج مبارزات سیاسی وفرهنگی پیش از بحران سوریه،مسلک مصطفی جهاد بود و مقدم بر همه جهادها هم جهادبا نفس. حرف‌ هایی بر زبان می‌راند و توصیه‌هایی می‌کرد که نشان می داداز زمین و زمان بریده وگوش به عالم شهود سپرده.در همان ایام به دوستانش گفته بود: "وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید با اولین چیزی که بایدبجنگیم خودمان هستیم،وقتی که کارتان می‌گیردو دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیروجذب کنید، هرگز،اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سربزنید،زندگی نامه شهدا را بخوانیدسعی کنیددر روحیه خود شهادت طلبی راپرورش دهید،سخنان مقام معظم رهبری را حتماگوش کنید،قلب شمارا بیدارمی کندوراه درست رانشانتان می‌دهد،دعای ندبه وهیئت چهارشنبه رامحکم بچسبید، خودسازی دغدغه اصلی شما باشد." 🔹مصطفی بخشی ازهمان نسلی است که بعداز دفاع مقدس، طبق تحلیل های اندیشکده‌ها و رسانه‌های غربی، قرار بوده سپاه اجنبی باشند برای استحاله جمهوری اسلامی از درون!درحرف‌ها وجملات مصطفی دلبستگی به مکتب عاشورا و مقاومت برای برپابودن پرچم اسلام،هویدابود.جوانِ مجاهدِداستان تبدیل به یک عارف شهودی شده بودکه دیگرشهادت هم برایش موضوعیت نداشت.شهادت برای مصطفی طریقیت داشت برای ادای تکلیف ورضای خدا!بعداز بحران آمریکایی-صهیونیستی تروریسم تکفیری هم که دیگر صحنه خیلی واضح شده بود. 🔹 بسیجیان خمینی درمدافعان حرم بازتولید شده بودند با این تفاوت که دیگر نه پشت دروازه‌ های خرمشهروآبادان و قصر شیرین بلکه در پشت مرزهای فلسطین اشغالی می‌جنگیدند. انقلاب اسلامی برخلاف همه طراحی‌ها و زمینه‌ سازی‌ها نه‌تنهامتوقف نشده که درعین همه مشکلات و موانع پیش رفته بود.حالا بهتر می‌توان راه وافق روشنی رادیدکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ ای مدام نویدآن رامی‌دهند:«جوان ایرانی،مورد کینه‌ی دشمنان است...ازاوّل انقلاب تاامروزجوان ها بودندکه کارهای بزرگ رادرجبهه‌های مختلف، میدان های مختلف،بعهده گرفتندوپیش بردند.در همین زمان معاصرشما،شهیدحججی،مصطفی صدرزاده، آرمان علی‌وردی، روح‌الله عجمیان. اینها برجسته‌اند،نقطه‌های واقعاً برجسته‌ اند. صدهاهزارجوانِ ایرانیِ مسئولیّت‌ شناس امروز وجود دارند؛ اینها موتور پیشران حرکت کشور وحرکت نظامند》
« زورمان بــه انگلیسـی ها نمی رســد! » ایـن را محمدرضا شاه پهلوی گفته بود. قصه به اواخردهه 40 شمسی و داستان جدایی بحرین از ایران برمیگردد.جزیره ای که از زمان قاجارها به اشغال انگلیسی‌ها در آمده بود. دو سه قرنی بـود که انگلیسی‌ها با تکیه به ناوگان دریایی شان یکی از قدرتهای بلامنازع دریایی دنیا محسوب میشدند.همین توانایی هم باعث شده بود که قدرت اشغالگری مضاعفی پیدا کنند.در آبهای جنوب ایران از دریای عمان تا خلیج فارس هم احدی حق نداشت بدون اجازه انگلیسی‌ها تکان بخورد و رفت و آمد کند. اشغال بحرین به‌عنوان‌ یک جزیره راهبردی در جنوب‌غربی خلیج فارس نیز در چنین بســتری اتفاق افتاده بود.قاجارها در حد و اندازه ای نبودند که بتوانند از منافع ایـران دردریا دفاع کنند آنهم وقتی که حریف روبروی شان ناوگان دریایی بریتانیای استعمارگر بود! پهلوی اول و دوم هم با همه ادعاهای وطن پرستی و ناسیونالیستی اقدامی مقابل این اشغالگری انجام ندادند. در اواخر دهه 40 شمسی وقتی پای عمل به میان آمد، پهلوی دوم خطاب به یکی از فرماندهان نظامیاش که متحیرانه پیگیر علت جدایی بخشی ازخاک ایران بود آن عبارت چهار واژه ای را بر زبان راند: 《زورمان به انگلیسی‌ها نمیرسد!》 در ادامه با یک شعبده‌بازی سیاسی خاک ایران از سرزمین مادری جدا شد.