. المصباح للکفعمی: قالَت سُکَینَةُ [بِنتُ الحُسَینِ علیه السلام]: لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ علیه السلام، اعتَنَقتُهُ فَاغمِیَ عَلَیَّ، فَسَمِعتُهُ یَقولُ:
شیعَتی ما إن شَرِبتُم رَیَّ عَذبٍ فَاذکُرونی
أو سَمِعتُم بِغَریبٍ أو شَهیدٍ فَاندُبونی
فَقامَت مَرعوبَةً قَد قَرِحَت مَآقیها، وهِیَ تَلطِمُ عَلى خَدَّیها، وإذا بِهاتِفٍ یَقولُ:
بَکَتِ الأَرضُ وَالسَّماءُ عَلَیهِ
بِدُموعٍ غَزیرَةٍ ودِماءِ
تَبکِیانِ المَقتولَ فی کَربَلاءَ
بَینَ غَوغاءِ امَّةٍ أدعِیاءِ
مُنِعَ الماءَ وهُوَ عَنهُ قَریبٌ
عَینُ ابکی المَمنوعَ شُربَ الماءِ
ى: سَکینه، دختر حسین علیه السلام، گفت: هنگامى که حسین علیه السلام کشته شد، به گردن او آویختم و بیهوش شدم و شنیدم که مىگفت:
«پیروان من! هر گاه از آب گوارا سیراب شدید
یا در باره غریب یا شهیدى چیزى شنیدید، بر من ناله کنید».
سکینه، بیمناک و با صورت و بینىِ زخمى برخاست، در حالى که گونههایش را مىخراشید و [شنید] هاتفى مىگوید:
زمین و آسمان بر او گریستند
با اشکهاى روان و با [سِرشک] خون.
آن دو بر کشته کربلا گریستند
در هیاهوى مردمان پُرمدّعا.
آب را در کناره رود، از او دریغ کردند.
اى چشم! بر او گریه کن که او را از خوردن آب، باز داشتند.
📖📖المصباح للکفعمی: ص ۹۶
#شب_دوازدهم
#اسرا