نموداری تنظیم کنید که در محور عمودی آن ساعت مطالعه و در محور افقی آن تاریخ نوشته شود.
و روزانه ساعت مطالعاتیتون رو علامت بزنید و نقاط کشیده شده رو به هم وصل کنید.
در آخر چله میتونید بازخورد مطالعاتی خودتون رو مشاهده کنید.
🌱امیدواریم که شیب این نمودار روبه بالا باشد و یا در یک اعتدال معقولی قرار گرفته باشد .
در روز های ابتدایی ممکن است فراز و نشسب های عمیقی رو مشاهده کنید.
اما بدلیل اینکه قرار تو این ۴۰روز از بیشترین حد انرژیتون استفاده کنید و از #اهمال_کاری و #تنبلی دوری کنید قطعا نسبت به روزهای قبل چله به رشد قابل مشاهده ای دست پیدا خواهید کرد.
از طرفی اگه روزی افت درسی داشتید و کم خوندید چله رو رها نکنید از خود شهید کمک بگیرید و فرداش جبران کنید. سعی کنید تو این ۴۰روز بخصوص خودتون رو به مطالعه و دوری از تنبلی عادت بدید و در نیمه دوم این دوره چهل روزه یعنی در ۲۰روز دوم سعی کنید اروم اروم به یک حد اعتدال خوبی سطح مطالعاتیتون رو برسونید
یادداشت نکات مثبت و درآوردن نکات منفی سبک مطالعاتی روزانتون در انتهای روز فراموش نشه.
سعی کنید هرروز نکات منفی رو به مثبت تبدیل کنید.
ماهم در این ۴۰ روز با ارائه نکات مفید کمکتون میکنیم.✌️🏻
کیا میخوان با این چله #شهید_مصطفی_احمدی_روشن رو همراه لحظه هاشون کنن؟😍
💫 @MostafaAhmadiRoshan
🔺میدونستی پنج نفر بالا فارغالتحصیل ایران هستند و پنج نفر پایین فارغالتحصیل آمریکا و اروپا؟
⁉️سوال:
به نظرت چرا بالایی ها دانشمند شدند و بعد ترور شدند ولی پایینی ها مذاکره کننده؟
💫 @MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگ_زیارت_شهدا
بی تو بالا بلند! دلتنگیم...
از هوای بهشتی ات چه خبر؟!
💫 @MostafaAhmadiRoshan
رزمایش کمک مومنانه🎁
#ویژه_شب_یلدا 🍉
جهت ارسال کمک های نقدی و غیر نقدی به اطلاعات پوستر بالا مراجعه فرمایید
@mostafaahmadiroshan
#شهید_قشقایی
دیدار خانواده شهید قشقایی با رهبر انقلاب✓
خانواده شهید رضا قشقایی، همراه و همکار شهید مصطفی احمدی روشن در فضایی عاطفی و معنوی با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر انقلاب در این دیدار با تجلیل از صبر و استقامت خانواده های معظم شهدا خاطر نشان کردند: این جوانان عزیز و فداکار مانند ستاره هایی هستند که هر کدامشان در آسمان پیروزی ملت بزرگ
ایران میدرخشند.
در ادامه این دیدار فرزند شهید قشقایی با قرائت متنی به ابراز احساسات پرداخت.
منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی
💫 @MostafaAhmadiRoshan
رزمایش کمک مومنانه🎁
#ویژه_شب_یلدا 🍉
جهت ارسال کمک های نقدی و غیر نقدی به اطلاعات پوستر بالا مراجعه فرمایید
@mostafaahmadiroshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگ_زیارت_شهدا
جانا نکند فکر کنی در دل ما یاد تو نیست...
گوش کن نبض دلمان زمزمه اش با تو یکیست...
💫 @MostafaAhmadiRoshan
🗯يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
🔅ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید.
آیه 6 سوره حجرات
@mostafaahmadiroshan
🌷 مراسم گرامیداشت نهمین سالگرد شهادت دانشمند هستهای ایران؛ شهید مصطفی احمدی روشن
💠 با حضور:
👤 مهندس حسین آبنیکی
معاون سابق سازمان انرژی اتمی
👤آقای مرتضی قاضی
نویسنده کتاب یادگاران(شهید احمدی روشن)
📆 جمعه ۱۹ دی ماه
🕰 ساعت ۱۸ الی ۲۰
💻برای شرکت در جلسه در زمان مقرر 👈Vc.sharif.edu/ch/aeenroshan
👉 کلیک کنید.
@mostafaahmadiroshan
@AeeneRoshan_SUT
@sut_kongere_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگ_زیارت_شهدا
شک ندارم که پس از حادثه پروازت
مصطفی ها همه از خون تو برمی خیزند...
💫 @MostafaAhmadiRoshan
شهید مصطفی احمدی روشن🇮🇷
▪️این عکس از آخرین عکس های آقا مصطفاست...
چند روز مانده به شهادت
حس این عکس ما رو یاد این آیه قرآن میندازه:
سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ
(فرشتگان هنگام ديدارِ بهشتيان به آنان مىگويند) بخاطر استقامتى كه كرديد، بر شما درود باد. پس چه نيكوست سراى آخرت...
.
.
▪️شب حادثه از زبان دوست مصطفی:
شب پیش از حادثه، خانم و بچه ها را فرستاده بودم خانه مادرم اینا کرج. قرار بود به یک سفر کاری بروم لرستان. آن شب در خانه تنها بودم. ایام اربعین بود، دلم هوای آقامصطفی را کرد. دوتا شماره ازش داشتم شروع کردم به شماره گرفتن. یکی از شماره ها می گفت در دسترس نیست. یکی هم هرچه بوق می خورد کسی جواب نداد....
.
▪️ آن شب هم قسمت نبود آن صدای نازنین را بشنوم. فردا شد؛ حال عجیبی داشتم نمیدانستم چه مرگم شده، سفر نرفتم، قرار کاری داشتم، رو به راه نبودم، نمی دانستم چرا؟ خانه ماندم. یکی دو ساعت بعد خانمم اینا از کرج برگشتند. ساعت ۱۰ بود. کمی بعد نزدیک ظهر بود که یکی از بچه ها از دوستان مشترک من و مصطفی زنگ زد.
.
▪️گفت: احمدی روشن دکترا دارد؟ گفتم: نه چطور؟ گفت: این احمدی روشن که می گویند ترورش کردند مصطفای خودمان نیست؟ نفهمیدم یعنی نتوانستم مکالمه را ادامه بدهم ریختم به هم، وسط خانه بلند شدم به قدم زدن. تلویزیون را روشن کردم. شروع کردم اینور و اونور به پرس و جو، نتیجه این بود بله مصطفی ترور شده. خانمم خیلی بهم ریخته بود. مصطفی علاقه خاصی به سادات داشت. خانم ما را خانم سادات صدا می کرد. هر دفعه هم که می آمد خانه ما، یک روسری چیزی برای خانمم هدیه می گرفت.
.
▪️حالا من دستپاچه شده بودم و مدام سعی می کردم به این شک پناه ببرم که این مصطفی هست یا نیست؟ با اینکه مطمئن شده بودم. حالا با صدای بلند گریه می کردم. خانمم هم آن طرف داشت گریه می کرد. بچه ها دوباره یکی یکی زنگ زدند. یک عده دانشگاه جمع شدند.
.
▪️پسرخاله خانم مصطفی زنگ زد و برگشت گفت: بچه ها همه خانه مصطفی هستند، پاشو بیا اینجا. سریع یک ماشین گرفتیم و با خانم و بچه راه افتادیم رفتیم. دیدم بابا و مامان و همه بچه ها جمع هستند. بعد رفتیم پیکرش را ببینی. به پیکرش که رسیدم جمله ای به او گفتم، یعنی رفتم جلو و گفتم: آقامصطفی این رسمش نبود...
یکی از همکارانش میگفت تا همین شب آخر داشت برنامه هایش را جمع و جور میکرد و جلسات و کارها را به من میسپرد
چگونه نبودنش را باور کنم...
.
🔺به نقل از: دوست شهید
منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی
@MostafaAhmadiRoshan
شهید مصطفی احمدی روشن🇮🇷
⬛️ روزنگار شهادت
۲۱دی ماه سال ۹۰؛ روز شهادت مصطفی
ساعت ۸صبح
▪️ آقامصطفی معمولا سیاه نمی پوشید، مثلا این طور نبود که دهه اول محرم را کامل سیاه بپوشد. سال ۹۰ یعنی همان سالی که شهید شد گفت: من امسال می خواهم تمام محرم را مشکی بپوشم.
صبح روز حادثه که نزدیک اربعین بود وقتی سیاه پوشید گفتم: چرا سیاه میپوشی؟ شوخی زیاد می کرد خندید و گفت: دلم می خواهد.
▪️زیاد اهل تظاهر نبود، مثل همیشه از خانه رفت بیرون. صدای آسانسور را شنیدم رفت. من علیرضا را بردم مهد بعد برگشتم خانه. امتحان داشتم، درس می خواندم.
▪️بعد پسرخاله ام زنگ زد، او در دفتر نهاد ریاست جمهوری کار می کند. مصطفی را به اسم مصطفی احمدی می شناختند نه مصطفی احمدی روشن. پسرخالهام آن روز توی تلفن پرسید: فامیلی آقا مصطفی چیه؟ گفتم: احمدی روشن، بعد تلفن را قطع کرد. نفهمیدم چرا تلفن قطع شد.
▪️ساعت نه و نیم صبح بود من داشتم درس می خواندم، نگران نشدم ولی چند دقیقه بعد ناگهان حالم بهم ریخت. زنگ زدم به پسرخالهام نپرسیدم ماجرا چیست؟ گریه کردم، فهمیدم. چطوری فهمیدم را نمیدانم؟ حالم بد و بد می شد تا اینکه گفتند: آقا مصطفی در دم شهید شده، حتی زخمی هم نشده.
▪️تلفن را قطع کردم زنگ زدم به مادر آقا مصطفی. بعد یکی از دوستانش زنگ زد. چیز تازه ای می گفت. گفت: مصطفی در بیمارستان است. فوری به او گفتم: دروغ می گویی گفت: نه بعد گفت: به دلیل مسائل امنیتی مصطفی پیش ماست. این را که گفت، گفتم: حالا مثلا این چیزی که می گویی اگر درست باشد خب باید بگویی کدام بیمارستان است؟ گفت: بیمارستان لبافی نژاد. این بیمارستان از خانه ما زیاد دور نبود. منزل خالهام هم نزدیک آنجا است. آژانش گرفتم و رفتم که بروم به بیمارستان.
▪️آن روز ترافیک سنگینی توی تهران بود، ماشین جلو نمی رفت. به ناچار پیاده شدم. داشتم میدویدم که موبایلم زنگ خورد. پسرخاله ام بود گفتم: دارم میروم بیمارستان مصطفی را ببینم. گفت: مصطفی بیمارستان لبافی نژاد نیست.
▪️من آنجا يقين کردم که وقت مصطفی رسیده است و خوابم تعبیر شده.
🔺به نقل از: همسر شهید
منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی
💫 @MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگ_زیارت_شهدا
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی
و بین من و تو فاصله هاست...!🕊️
💫 @MostafaAhmadiRoshan
🕊برگزاری مراسم شام غریبان حضرت زهرا(س)
و نهمین سالگرد شهادت دانشمند جوان هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
🎤سخنران: حضرت حجت الاسلام والمسلمین صدیقی
🎤با مداحی کربلایی امین قدیم
⏰ زمان:یکشنبه 28 دیماه-ساعت 20:00-21:15
◾به تاسی از مقام عظمای ولایت(حفظه الله) و به جهت رعایت پروتکل های بهداشتی مراسم با حضور خانواده و به صورت #مجازی پخش خواهد شد.
اینستاگرام:
https://instagram.com/shahid.mostafa.ahmadiroshan?igshid=10vu8ax1wehjf
آپارات:
https://www.aparat.com/mostafa.ahmadi.roshan/live
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگ_زیارت_شهدا
شهادت یعنی متفاوت به آخر برسیم!
وگرنه مرگ، پایان همه قصه هاست....
💫 @MostafaAhmadiRoshan
▪️سالروز وفات حضرت ام البنین (س) تسلیت باد▪️
«روز تکریم مادران و همسران شهدا»
🍃🌸 #نقش_یک_خانم | قسمت ششم
همت کنید بر خواستههای نفسانی پا بگذارید، فقط برای خدا بخواهید. اگر شما این جور شدید همهمان خوب میشویم، هم مردهایمان هم فرزندانمان. کلیدِ [حل] مشکل زن است؛ لذا گفتند بهشت در زیر قدم زنان است، مادران است. از اینجا شروع میشود، از زن ها شروع میشود. اگر شما که کلید بهشت زیر قدمتان هست، اگر شما خوب شدید -آنجور خوب ها- هم مرد ها خوب خواهند شد، هم بچه ها خوب خواهند شد؛ بچه ها یعنی دختر ها و پسر ها. وقتی دختر ها و پسر ها خوب شدند یعنی نسل آینده یکسره خوب است. میدانید این به چه معناست؟ به معنای تداوم انقلاب، یعنی کلید تداوم انقلاب دست شماهاست.
(مقام معظم رهبری
۳۰ بهمن ۱۳۶۱
نقش و رسالت زن، ج۵)
نقشِ یک خانم در رویش #مصطفیها، زیاد است. همانند مادر مصطفی که وظیفه خود را شناخت.
با #خودسازی و #وظیفهشناسی، مصطفی پرور باشید که به قول امام "یک فرزند خوب شما [بانوان] اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همه عالم."
کلید تداوم انقلاب
خوب و خوب "تر" شوید.
💫 @MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگ_زیارت_شهدا
آن چه در غيبتت ای دوست به من میگذرد...
نتوانم که حکايت کنم الا به حضور...
💫 @MostafaAhmadiRoshan
#شهید_قشقایی
به شوخی دعوا کرد✓
در این چند سالی که رضا و آقا مصطفی با هم همکار بودند من ایشان را از نزدیک ندیده بودم و همیشه تعریفش را شنیده بودم. البته رضا اصرار داشت که ما با هم رفت و آمد کنیم اما من می گفتم: رویم نمی شود رضا می گفت: آقا مصطفی این طوری نیست خیلی خاکی و خودمانی است و خانمش هم خانم بسیار خوبی است ولی خب این فرصت پیش نیامد. تا اینکه یک شب یک هفته قبل از شهادتشان دیر وقت بود و رضا می خواست برود ماشینی را به آقا مصطفی تحویل بدهد گفتم: من هم با تو می آیم و با هم رفتیم. توی راه که بودیم رضا گفت: الان مصطفی می آید پایین و دعوایم می کند و می گوید چرا نگفتی خانمت هم همراهت هست؟ صبر کن ببین الان با زیر شلواری هم می آید پایین. همین طور هم شد. آقا مصطفی که آمد جلو در، زیرشلواری پوشیده بود و با دیدن من خجالت کشیده بود و دیدم که دارد با رضا به شوخی دعوا می کند بعد هم کلی اصرار کرد که بیایید بالا. خانمش هم خیلی تعارف کرد که برویم بالا ولی چون دیر وقت بود نرفتیم.
🔺به نقل از: همسر شهید رضا قشقایی
منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی
💫 @MostafaAhmadiRoshan
🌷باز از کینه ی نسل من و تو لبریزند
گرگ هایی که دراین معرکه دندان تیزند
🌷گرگ از غیرت شیران وطن می ترسد
بی سبب نیست اگر خون تو را میریزند
🌷رفتنت مثل اتم ریخت به هم دنیا را
پیش ایمان تو این حادثه ها ناچیزند
🌷مرگ در مسلک ما ختم کبوترها نیست
لاله های وطن ما همه بی پاییزند
🌷تا که ایران جوان داده، پر از شیردل است
گرگ ها از حسد و کینه نمی پرهیزند
🌷شیرهای وطنم پشت سرت بعد از این
محو یک خاطره ی سرخ غرور آمیزند
🌷شک ندارم که پس ازحادثه ی پروازت
مصطفی ها همه از خون تو برمی خیزند
🇮🇷 ایام الله دهه فجر گرامی باد 🇮🇷
💫 @MostafaAhmadiRoshan
🌸 سالروز میلاد با سعادت حضرت زهرا(س) و روز مادر مبارک باد.
🌸 یکی از دوستانش می گوید به او گفتم:
« بچه ننه بیا زودتر برو که الان میگی مامانم اومده کار مهمی داره.
می دونم مامانت اومده ببیندت. کار مهمی هم نداره.»
شاکی می شد.
داد و بی داد می کرد که نه، این جوری نیست. حالا فرض کن این جوریه.
من عزیز دردونه شم. حالا میگی چی؟
🌸 به مادرش میگفت"مامانی". پشت تلفن لحنش را عوض میکرد و با مادرش مثل بچه ها حرف میزد.
🌸 گاهی وقت ها مادرش که می آمد دم در شرکت،
می رفت دو دقیقه مادرش را می دید و برمیگشت، حتی اگر جلسه بود.
خودش هم به این می بالید.
در عین حال که بچه ی خیلی محکمی بود، در مقابل من سعی می کرد مطابق توقع من باشد.
یعنی خودش را برایم لوس می کرد،
یا وقتی که از دانشگاه می آمد، حتما لباس هایش را می آورد من بشویم.
🌸 بچه ها می گویند:
«ما می دیدیم لباس های نشسته ش رو می برده خونه، ولی نمی دونستیم چرا.
آقای اکبری ازش پرسید مصطفی، چرا لباساتو جمع می کنی تو ساک می بری؟ گفت این لباس ها رو مامانم دوست داره بشوره.
وقتی لباسای منو می شوره،
دیگه فکر نمی کنه بزرگ شدم و همه کارهام از او جدا شده.»
بعد از شستن من می برد خودش اتو می زد، مرتب می کرد، می پوشید.
مصطفی به همه ی احساسات من جواب می داد. وقتی می آمد،
کلی خودش را برایم لوس می کرد که فلان غذا را دوست دارد، حتما برایش درست کنم.
من هم همه ی این کارها را برایش انجام می دادم.
🔺به نقل از مادر شهید
💫 @MostafaAhmadiRoshan