eitaa logo
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
5.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
690 ویدیو
1 فایل
سلام دوستان عزیز خوش آمدید/ فعالیت کانال شبانه روزی می باشد لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd لینک اخبار شبانه کانال @sabanhkabar لینک گروه چت https://eitaa.com/joinchat/2156987196Cb75d654c81 آیدی مدیر/ تبلیغات @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 حسین موتور می‌راند و من پشت سرش نشسته بودم. ناگهان وسط «تپه‌های ذلیجان» ایستاد. پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟ از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن. گفتم: چرا؟ گفت: احساس می‌کنم دچار غرور شده‌ام. تعجب کردم، وسط دشت و تپه‌های ذلیجان، جایی که کسی ما را نمی‌دید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟ وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره می‌کرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم. معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شده‌ایم. تا مدت‌ها سوار موتور نمی‌شد ... 🔸 شهید غلامحسین خزاعی ‌‌‍‌‎‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
جبهه بود و .... راز و نیاز خالصانه مردانش ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
🍂 شما را روی سر، شما را روی چشم باید گذاشت! که یادمان نرود، این حسین حسین گفتن‌ها در آرامشِ این شب‌هایمان ثمره‌ی خون شماست ... ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
🍂 تانکـهای دشـمن، بند کرده بودند به لودری که سمت خاکریز ما کار می‌کرد. چند گلوله در کنار لودر به زمین نشست؛ اما راننده عین خیالش نبود. چهره اش گرچه خـاک گرفته بود اما از بشاش بودن صورتش کم نمیـکرد؛ فقـط لبـخـند میــزد. 🔹 داشتم با یکی از بچه ها صحبت می‌کردم که صدای انفجـاری، دیده ها را به سمت لودر چرخاند. لودر در دود و آتش گـم شده بود و اثـری از راننده به چـشم نمی‌خورد؛ گـویا لبخـند آخــر او را خـریده بـودند. 🔹 تیر مستقیم تانک، مأموریت خود را انجام داده بود. بچه ها کلاه آهنی راننده لودر را آن طرف رودخانه، در حالی که سوراخ سوراخ شده بود پیدا کردند و لـودر همچـنان می سـوخت. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
یک روز محمدرضا، علی‌رضا را تهدید کرد و گفت «اگر کوتاه نیایی به بابا می‌گم در مدرسه چه‌کار می‌کنی.» آن‌ها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و من با شنیدن این حرف کمی نگران شدم. مدتی بعد محمدرضا را کشیدم کنار و گفتم «بابا، علیرضا در مدرسه چه‌کار می‌کنه؟» گفت « با پول ‌توجیبی که بهش میدی، دفتر و مداد برای بچه‌هایی که خانواده‌هایشان فقیر هستند، می‌خره.» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
1_1730865156.MP3
1.28M
🔴 نواهای ماندگار مثنوی خون 🔻 با نوای حاج صادق آهنگران ❣ بوی خون می آید از این سرزمین بوی خون می آید از این سرزمین بوی شبنم های مدفون در زمین بوی هجران ،بوی غم، بوی فراق از سوی یک قبر بی شمع و چراغ ای زمین بوی غریبی میدهی بوی قران های جیبی میدهی ‌‌‍‌‎‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat 🍂
شهیدی که اسم و رسم امام حسنی داشت و با ذکر یا اباعبدالله آسمانی شد 🔹️ سیزدهم ارديبهشت ۶۵ درکـربلای فـکه همچـون مقـتدايش حضـرت ابوالفـضل العبـاس(ع) هـر دو دستش جـدا میشود و چشمانش هم مورد اصابت گلوله قرار مي‌گيرد. در حالی كه به علت خونريزی شديد دچار عطش شده بود و آب طلب می كرد، نیمه های شب آسمان شروع به باریدن كرد. ◽ دمادم صبح، یارانی که در کنارش بودند دیدند که حسن نیـم‌خـیز شد و عرضـه داشت : « الســلام علــیک یــا ابـــاعــبداللـــه ع » و بعد سـر به زمین گذاشت و به آسمـان پــرکشید .. ◽ مدتی قبل برای دوستان نزدیکش، تاریخ و نحوۀ شهادتش را بیان کرده بود! و دقيقاً روز شهادتش با سالروز تولدش يكی می شود.  🔻 پیـکر مطهرش ۱۸ روز در سرزمین گرم و سوزان فـکه، زیر آتش بی امان دشمن ماند تا به آغوش خـانواده بازگشت. 🔻 شهـید محـمد حـسن حسنـیان فـرمانده گـردان المـهدی (عج) لشــگر ده سیدالشـهدا(ع) ◇مزار مطهرش: بهشت زهـرا - قطعه ۲۴ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم پر از دلتنگیست به جای اینکه تو بنشینی و من حرف بزنم حرفهایم اشک شده و تو سنگی سرد، که حرفهایم بر رویش می چکد. امروز اشکهایم را روی سنگ سردت ریختم تا بگویم مبارک ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 بشنویم سخنان دلنشین سرلشگر سلیمانی همراه با صدای انفجار و در مورد زنده بودن شهید ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
❣الان که این نامه را برایتان می‌نویسم هنگام غروب است. سرخی مخصوصی آسمان را فرا گرفته است. شاید انعکاس سرخی خون شهیدان گلگون کفن خوزستان است که این چنین بر افق تابیده است و یا شاید بازتاب سرخی چشمان گریسته مادر شهدا است و یا شاید سرخی قلب عاشقانه لقاالله است. کسی نمی‌داند و هر چه است زیبا و غمگین است دوستان گرمای سوزان اینجا حماسه کربلا را در اذهان متجلی می کند با این تفاوت که دیگر لشکر حق بی یار و یاور نیست و عاشقانه همه جان به کف گرفته آماده شهادت هستند عزیزان موضوعی را که می خواهم یادآور شوم این است که این جبهه ها نیستند که به دانشجویان نیازمندند بلکه این دانشجویانند که محتاج به ‏جبهه ها می‌باشند و باید از رزمندگان درس مقاومت ایثار و  جانبازی را فرا گیرند. گزیده ای از وصیت نامه شهید «سیدعلی ابدی» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
❣یادی از سردار شهید حاج موسی رضا زاده 🌹حاج موسی ارادت و توسلات خاصی به امام زمان عج داشت. روز جمعه ای بود. همسر برادرش را جهت وضع حمل به بیمارستان نورآباد بردیم. وضعش خراب بود، چند ساعت در اتاق عمل بود، اما بچه به دنیا نمی آمد. دکتر نا امید گفت کاری از دست ما ساخته نیست به شیراز منتقلش کنید! برادر حاج موسی رفت تا کارهای انتقال را انجام دهد. رو به حاج موسی گفتم تا شیراز چند ساعت راه است، خدایی نکرده ممکن است در این جاده ها برای مادر یا بچه اش اتفاقی بیافتد! حاج موسی سرش پائین بود. سرخ شده بود. سرش را بالا آورد و محکم گفت: یا صاحب الزمان، نگذار ما این روز جمعه آواره جاده ها شویم! چند دقیقه نگذشته، پرستاری از اتاق عمل آمد و خبر به دنیا آمدن بچه را به ما داد! باز توسلش جواب داده بود. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
❣ جنایت دردناک منافقین شهیده زینب کمائی در اوایل جنگ بدلیل فعالیت فرهنگی و رعایت حجاب توسط سازمان منافقین در شاهین شهر ترور شد. و نحوه ترورش هم بوسیله گلوله و هم بوسیله چادرش خفه شد و در گلزار شهداء اصفهان دفن گردید.... شادی روحش صلوات ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
هم قد گلوله توپ بود. گفتم: چه جوری اومدی جبهه ؟ گفت: با التماس! گفتم: چه جوری گلوله رو بلند می‌کنی میاری؟ گفت : با التماس! به شوخی گفتم، می‌دونی آدم چه جوری شهید میشه؟ لبخندی زد و گفت: با التماس! تکه های بدنش رو که جمع می‌کردم فهمیدم چقدر التماس کرده . بدانیم که به امام وولی، وشهدا و جانبازان و آزادگان و رزمندگان اسلام وخانواده هایشان مدیونیم. ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
🌹 به آنهایی‌که قصهٔ کربلا را باور ندارند بگویید ما کربلا را دیده‌ایم ؛ ما همراه‌ و همرزم اصحاب عاشوراییِ امامِ عشق بوده‌ایم ؛ ما امروز می‌دانیم قصه‌ی یک اربعین فراق یعنی چه ... شلمچه ۱۳۶۵ عملیات کربلای پنج عکاس: ساسان مؤیدی بدرقه پیکر دو رزمنده‌ی شهید در میان اندوه همرزمان ➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
52.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹مثنوی شهادت 🌷شب است و سکوت است و ماه است و من.... ➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
صادق آهنگران تو یه تیکه از یه شعر می‌خونه: "شمعِ شب های دوعیجی می‌شدیم" می دونید این مصرع یعنی چی؟ عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری مینداخت. فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه شعله‌ور میشه. رزمنده ها که زیر این بمب ها گیر می کردن، فسفر به تن‌شون می‌چسبید و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمی شد و اونا می‌سوختن و می‌سوختن و می‌سوختن... و صبح، باد خاکستر هاشون رو می‌برد. همه مدیون هستیم. چه خون هایی ریخته شد برای ماها. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat #اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
❣بدون شرح ایثار به تمام معنا بسیجی دیده بیدار عشق است بسیجی پیر میدان دار عشق است ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
❣به غیبت کردن خیلی حساس بود می گفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید برای هر غیبت یک سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید شب این سنگ ها را بشمارید این طوری تعداد غیبتها یادمان نمی رود و سعی می کنیم تعداد سنگ ها را کم کنیم ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
1_1029383533.mp3
941.3K
🔴 نواهای ماندگار 💠 حاج صادق آهنگران از سری نوحه های فتح المبین آمدم تا کرخه را از خون خود دریا کنم        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دیده نشده از حضور سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی؛ فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله(ع) در جمع نیروهای گردان ۴۰۷ بم در نقطه رهایی قبل از شب عملیات 🔸 برای خنده‌ هایت "و ان یڪاد" خوانده‌ایم و در میان نگاهت "صد قل‌ هو الله" یافته‌ایم تا بدانی ما با تــــو به "احسن‌الخالقین" رسیده‌ایم ...        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
شهادت می دهند اما به "اهل درد" نه بی خیال ها فقط دم زدن از  شهدا افتخار نیست باید زندگی‌مان حرف‌مان نگاه‌مان، لقمه هایمان رفاقت‌مان بوی شهدا را بدهد عطر بندگی خالص برای خدا سرباز خدا که شدی شهیدی❣ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
❣گذری در گلزار شهیدان دلم گرفته بود. از فراق یاران. از دوری لاله‌ها. دل است دیگر. کارش همین است. گاهی می گیرد. گاهی بهانه گیری می کند. نمی دانم شایدم درد جاماندگی است. می‌ترسد آخر بمیرد و شهید نشود و از یارانش دور بیوفتد. گویا این بار هم بهانه گرفته بود. بهانه سایت خیبر و تپه عرفانش. بهانه هور و شلمچه. فاو و اروند. بهانه فکه و طلائیه. دستم از تربت پاک یارانم کوتاه بود تا به زیارتشان بروم و بهانه دل برگیرم. دنبال مرهمی بودم تا روح غمگینم را آرام کنم. بهترین جا گلزار شهیدان بود. چون ساکن شیراز بودم به سراغ گلزار شهدای شیراز رفتم. عرض ادب کردم و سلامی دادم. اذن دخول گرفتم و پای در حریمشان گذاشتم. در میانشان قدم زدم. نگاهی به سنگ مزارشان و نگاهی به صورت زیبا و معصومشان داشتم. اما چیز عجیبی بود. خیلی عجیب. انگاری همشان را می‌شناختم. آشنای آشنا بودند. هرچند در هنگام رزم در کنارشان نبودم. آخه آنها شیرازی بودند و من بهبهانی. آنها بچه‌های لشکر فجر بودند و المهدی. من لشکر ولیعصر بودم و امام حسن. اما انگاری سالهاست که آنها را می‌شناسم. فرقی با همرزمان شهیدم نداشتند. تنها فرقی که داشتند اسمشان بود. اما همه در یک نام مشترک بودند. نام زیبای شهید. در کنارشان آرامش پیدا کرده بودم. دل گرفته‌ام شاد شده بود. بهانه دلم گم شده بود. فضای نورانی و معنوی گلزار کار خودش را کرده بود. از قدم زدن در کنارشان لذت می‌بردم و خسته نمی‌شدم. دوست داشتم ساعت ها در کنارشان بمانم. به کنار تربت پاک شهیدی رسیدم. امام رضایی‌اش می‌خواندند. نامش امام رضایی نبود. اما چون تذکره زیارت امام رئوف را به خیل مشتاقان زیارتش داده بود به شهید امام رضایی شهرت یافته بود. نامش سید کوچک موسوی بود. او سردار جانبازی بود که حتی یک برگ کاغذ به عنوان پرونده جانبازی در بنیاد جانبازان نداشت. خودش گفته که می‌خواهم اگر قرار است پرونده‌ای بعداز پرونده پاسداریم تشکیل شود پرونده شهادتم باشد. شد آنچه را که می‌خواست. دومین پرونده مجاهدتش پرونده شهادتش شد. کرامات زیادی داشت و تذکره زیارت امام رضا (ع) یکی از کراماتش بود. کافی است نام مبارکش را در اینترنت جستجو کنید و کراماتی را که خود کرامت یافتگانش نوشته اند ببینید. از او خواستم که دعا کند عاقبت من هم ختم به شهادت شود. به راهم ادامه دادم تا به قطعه شهدای گمنام رسیدم. اما گمنام؟ کدام گمنام؟ گمنام یعنی چه؟ مگر شهید هم گمنام می‌شود؟ من هرچه دیدم شهرت بود و خودنمایی. آنها فقط نام دنیایی خود را گم کرده بودند و نام شهید را برای خود برگزیده بودند. شاید آن هم خواست خودشان بوده تا مانند مزار مادر، بی نام و نشان باشند. اما کافی بود کمی کنارشان بنشینی تا هم خودشان را معرفی کنند. هم بگویند چه بر سرشان آمده است. از تیر و ترکش‌هایی که بر بدنشان نشسته. تا سال‌هایی که دور از چشمان مادر در زیر آفتاب سوزان تابستان و سرمای زمستان و در زیر باران خوابیده بودند. صلواتی به روح پاکشان فرستادم و از کنارشان گذشتم. دیگه کاملاً آرام شده بودم و تسکین پیدا کرده بودم. آنها خوب مهمان نوازی کرده بودند. شما هم اگر دنبال آرامش می‌گردید حتماً سری به گلزار شهدای شهرتان بزنید. کافی است دستتان را دراز کنید تا آنها دستتان را بگیرند. در میانشان قدم بزنید و در کنار یکی از آنها بنشینید. درد دل کنید و حاجت بخواهید. مطمئن باشید دست خالی برنمی گردید. آنها رسم مهمان نوازی را خوب بلدند. ✍حسن تقی زاده بهبهانی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
🕊 فرماندۀ گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف 🌸🍃وسط عملیات بودیم و زیر رگبار دشمن، دیدم دارد کفش‌هایش را درمی‌آورد .گفتم : چی کار می‌کنی؟ 🌸🍃جواب داد : ظهر شده، باید نماز خواند . گفتم : تو این وضعیت درآوردن کفش ضرورت نداره . 🌸🍃لبخندی زد و گفت : هرگز با کفش نماز نخواندم، این بار هم نمی‌خوانم . وضویش را گرفت و با هم به نماز ایستادیم، ناگهان خمپاره‌ای کنارمان خورد . از هوش رفتم. 🌸🍃به هوش که آمدم، دیدم آن طرف‌تر از من، با همان لبخند همیشگی روی لبش، پابرهنه به دیدار معشوق شتافته . راوی :سردارشهیدغلامرضا صالحی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
🍀🌺🍀🌺🍀 فقط یک طلبه بود و... یه ساعت مانده بود به عملیات طلبه دوست داشتنی و متقی گردان تخریب شهید سید محسن کشفی با دوستان مطایبه و شوخی میکرد و عجیب نور بالا می زد انگاری ی پروژکتور پر قدرت روی سر و صورتش پرتو افشانی می کرد 😭 رفتم کنارش و گفتم سید بوی الرحمان میدی ، بابا نور بالا کمتر بزن کور شدیم ، راستی این لامپ هزار وات را از کجا خریدی آدرسشو بده منم برم بخرم😭 با همان متانت و بردباری و همان لبخند ملیحی که بر لب داشت گفت برادر ما رفتنی هستیم و تو این عملیات شهید میشم لامپ من بعد از شهادت برای تو 😭 گفتم ای بابا ندانسته غیب میگی اصلا کی گفته شما توی این عملیات شرکت میکنی؟؟ با تبسمی خاص گفت فلانی، آنکه صلاح دانسته حکم ماموریت من رو امضاء کرده برو پی کارت و کمتر اذیتم کن بزار همین ساعات آخر هم از خدا غافل نشیم و اذکار و ادعیه ها را بخونیم و توشه آخرت بچینیم 😭 شیطنتم گل کرد و گفتم راستی سید ترا جدت آن دنیا حوریان را خیلی اذیت نکن زشته آنوقت میگن حریصی و... جمله ای گفت که هنوز که هنوزه بعد از گذشت حدود ۴۰ ساله تو گوشم زنگ میزنه، با اخلاص تمام که براحتی میشد از چهره اش خوند گفت :حوری ارزانی خودت من فقط خدا را میخوام و رضایتش برام از هزاران هزار بهشت ارزشمندتره . 😭 ...و گفت فلانی اگر عشق حوری موری و بهشت داری و میخوای با شهادت به آنها برسی بدون که تو خسرانی و بدجوری ضرر میکنی .😭 عشق اول و آخر فقط خدا خدا و خدا و صد البته عشق به حضرت زهرا که مادر سادات است و رویت جمال منورش بهشت حقیقی من است 😭 و این سید جلیل القدر در عملیات قادر در ارتفاعات گزیل پاوه دست در دست خورشید و رقص کنان رهسپار علی علیین شد و رفت تا سر بگذارد بر دامن مادرش زهرای اطهر 😭 جمال منور شهداء صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat
❣داستان جالب پوتین‌های شهید قربان اکبری ، پای اسیر عراقی ...* *💐 بسم رب الزهراء(س) و الشهداء و الصدیقین* *وقتی سوسنگرد آزاد شد ، اسرای عراقی را به طرف اتاق فرماندهی می‌بردیم . به آنها دستور دادیم برای ورود به اتاق فرماندهی کفش‌هایشان را از پا در آورند . در بین آن همه پوتین یک جفت پوتین تعجب مرا بر انگیخت ...* *روی لبه‌ی داخلی پوتین‌ها نوشته شده بود : " قربان اکبری " خیلی سریع موضوع را با برادران پاسدار در میان گذاشتم و آنها صاحب پوتین را صدا زدند ...* *وقتی از اسیر عراقی پرسیدیم : چرا روی کفش‌هایت نام ایرانی نوشته‌ای ؟؟ در جواب گفت : این کفش‌های یکی از بسیجی‌های شماست و من آن را از پای او در آوردام ...* *وقتی این حرف را زد به رگ غیرت ما بر خورد و خواستیم یقیه‌اش را بچسبیم ولی او ادامه داد : او فرد شجاعی بود و موقعی اسیر شد که هیچ گلوله‌ای در اسلحه‌اش نداشت و مرتب فریاد می‌زد : " الله اکبر " وقتی او را گرفتیم افسر بعثی با کتک به جانش افتاد و او در حالی که همچنان کتک می‌خورد به عکس صدام که روی خودروی جیپ بود آب دهان انداخت ...* *بعثی‌ها در دادگاهی صحرایی او را همراه 9 نفر دیگر تیرباران کردند و فقط به پیکر قربان اکبری حدود 30 تیر شلیک نمودند و من از آن همه شجاعت متحیر شده بودم ، پوتین‌هایش را به یادگار از پایش درآوردم و پای خودم کردم ...* *ما بر اساس آدرسی که اسیر عراقی داده بود ، پیکر مطهرش را کشف نمودیم ...* *🌷 شـهـیـد قـربـان اکـبـری* *نام پدر : علی محمد* *تاریخ تولد : 1340/3/2* *تاریخ شهادت : 1359/8/28* *محل شهادت : در نبرد تن به تن با کفار بعثی  در روز تاسوعا  در کربلای سوسنگرد بشهادت رسید* *طول مدت حیات : 20 سال و 6 ماه و 4 روز* *مزار مطهر : شهر ترکالکی ، گلزار شهدای محمدابن زید(ع)* *🌼 شـادی روحـش صـلـوات* ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/mostagansahadat