eitaa logo
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
5.4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
620 ویدیو
1 فایل
سلام خوش آمدید فعالیت کانال ۲۴ساعته‌ اهداف کانال: زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای گرانقدر رصد اخبار لحظه ای منطقه و محور مقاومت رهگیری و شناسایی تحرکات دریایی و هوایی شناور ها و هواگرد های نظامی در منطقه فعال سیاسی تبلیغات @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدان قصه پر سوز عشقند شهیدان شمع عالم سوز عشقند شهیدان راهیان کوی یارند شهیدان عاشق و خونین تبارند شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات شهدای صابرین کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته 🔻 شهیــد مـدافع حـــرم سردار حاج محمد زلقی 🗓شهادت: ۱۳ خرداد ۹۵ 📿شادی روحشان صلوات 🚩کانال مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعویض شیفت نیروهای غیور تیپ۴۸فتح یاسوج در سرمای باور نکردنی منفی 30 درجه. کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
حرم عشق كربلاست ؛ و چگونه در بند خاك بماند آنكه پرواز آموخته‌ است و راه كربلا می‌شناسد ... کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
کوله پشتی اش پر از گلوله آتیش گرفت نتونستند کوله رو ازش جدا کنند  از بچه هاخواست به راه خودشون ادامه دهند و با چفیه دهان خودش رو بست تا عملیات لو نرود... تنها کف پوتینهاش که نسوز بود باقی ماند ... بسیجی۱۶ساله لشکر ۴۱ ثارالله شادی روحش صلوات کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️"همین مسیری که شهدا رفتند بری به امام زمان(عج) می‌رسی... مسیر دیگری نیست!" کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت🌷 https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
🌹؛🌴🌹 🌴؛🌹 🌹 جنایت در خرمشهر / ۳۰ از زبان افسران حاضر در خرمشهر ‌‌‍‌‎
🌹؛🌴🌹 🌴؛🌹 🌹 جنایت در خرمشهر / ۳۱ از زبان افسران حاضر در خرمشهر ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 ستوان نورى فيصل القيسی در ادامه رو به صدام گفت: سرورم! مسأله دیگری را که باید به عرض برسانم این است که به محض ورود به بندر و پیشروی به سوی انبارهای بزرگ با مقاومت شدیدی مواجه شدیم. آنها از انواع اسلحه در مقابل با ما استفاده میکردند. در پایان کار ما موفق شدیم مقاومت آنها را در هم شکنیم و به کمک هواپیماها تمام مواضع و سنگرهای آنها را منهدم کردیم. صدام گفت در واقع نیروهای هوایی نقش بارزی در این عملیات داشت؛ باید بگویم اگر مردان قهرمان ما در نیروی هوایی نبودند ما نمی توانستیم محمره را تصرف و آزاد کنیم. به هر حال شماها نقش بارزی داشته اید. اما در تمام مراحل آزادسازی محمره عقابان تیز پرواز ما نقش ویژه ای ایفا کردند. افسر دیگری برخاست و خود را چنین معرفی کرد: من سروان اسماعيل عبد القادر الدیوانی هستم. در واقع از اینکه امروز در محضر حضرت عالی هستم و میتوانم گوشه ای از عملیات آزادسازی محمره را به استحضار برسانم باعث سعادت و خوشبختی من است. در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۹ در ساعت هشت شب، فرمانده با من تماس گرفت و دستور پیشروی به سوی پادگان حمید را صادر کرد. هنگامی که به آنجا رسیدم یک دستگاه از تانکهای ما به آتش کشیده شد و تمام افراد آن کشته شدند. صدام دمکراسی و قومیت عرب و عزت میهن باید درد و رنج ها را تحمل کرد و دست و پاهایی قطع شود. سروان اسماعیل افزود: بعد از تصرف پادگان حمید جناب فرمانده تیپ سرهنگ ستاد عبدالهادی العامری با ما تماس گرفت و گفت به سوی کارون حرکت کن. واحد تانک را به سوی کارون به حرکت در آوردم. در همان اثنا به ما حمله شد. هنگام شب به محل مأموریت رسیدیم. در درگیری ستوان فرحان علیوی العماری به شهادت رسید. در واقع علت به شهادت رسیدن او این بود که از تانکش بیرون آمده بود و با هفت تیرش با تعدادی از ایرانی ها مقابله می کرد. او گفت، آنها در راهراه آزادی وطن کشته شده اند. صدام گفت: بهشت گوارای او باد! سروان به سخنانش چنین ادامه داد ما به ساحل کارون رسیده بودیم، در این هنگام نیروهای ما برای فریب نیروهای اسلامی دست به مانورهایی زدند. بعد از آن لشکرهای ما به نزدیکی خرمشهر رسیدند و با برخورداری از پشتیبانی هواپیماها و آتش توپخانه اقدام به آزادسازی خرمشهر کردند. بعد از آن به ما دستور داده شد وارد خرمشهر شویم. سرورم، بعد از آن به سوی خرمشهر حرکت کردیم. تعداد زیادی از واحدهای ما در حال پیشروی و یا بازگشت به عقب بودند. یکی از سربازان دژبان در ایستگاه شماره یک به من گفت: جناب سروان کجا میروید؟ گفتم: جناب فرمانده به من دستور داده تا به خرمشهر بیایم. آن سرباز گوشی تلفن را برداشت و با فرمانده خودش صحبت کرد. او هم گفت بگذارید برود. سرورم! حدود یک کیلومتری خرمشهر رسیده بودیم که دو دستگاه از تانک های ما به آتش کشیده شد. صدام گفت ظاهراً همه تانکهای تو باید آتش گرفته باشند و تو و یک تانک باقی مانده باشد! سروان افزود: جناب رئیس جمهور! بعد از آن به خرمشهر رسیدیم. شرایط اهالی بسیار رقت انگیز بود. صدام گفت: به به جهنم نباید کسی دلش برای آنها بسوزد. سروان سخنانش را این گونه تکمیل کرد به سوی یکی از خانواده ها رفتم و به آنها گفتم کجا می خواهید بروید؟ گفتند: قصد داریم به مکان امنی برویم. سرورم آنها را به محلی که تحت کنترل نیروهای ما بود بردم و در آنجا استقرار یافتند. اما در این اثنا تعداد دیگری از تانکهای ما به آتش کشیده شد. صدام با حالت خشم و غضب گفت: معلوم است، اشخاص بزدل و ترسویی مانند تو تانکهایش سالم نمی‌ماند. من تعجب می‌کنم چه کسی تو را انتخاب کرد تا مدال شجاعت بگیری؟ سروان گفت جناب فرمانده لشکر! فرمانده لشکر نیز خودش در آن جلسه حاضر بود. صدام خطاب به محافظین گفت: این افسر را به اتاق ویژه ببرید؛ میخواهم خودم او را تکه پاره کنم تا رحم و شفقت از قلبش بیرون آید. او را ببرید تا از او درس حقوق بشر بیاموزیم. از جلوی چشمانم دور شو! محافظین به سوی او آمدند به دستانش دستبند زدند و او را با خود بردند. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd 🍂
🌹؛🌴🌹 🌴؛🌹 🌹 جنایت در خرمشهر / ۳۲ از زبان افسران حاضر در خرمشهر ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 سروان سخنانش را این گونه تکمیل کرد به سوی یکی از خانواده ها رفتم و به آنها گفتم کجا می خواهید بروید؟ گفتند: قصد داریم به مکان امنی برویم. سرورم آنها را به محلی که تحت کنترل نیروهای ما بود بردم و در آنجا استقرار یافتند. اما در این اثنا تعداد دیگری از تانکهای ما به آتش کشیده شد. صدام با حالت خشم و غضب گفت: معلوم است، اشخاص بزدل و ترسویی مانند تو تانکهایش سالم نمی‌ماند. من تعجب می‌کنم چه کسی تو را انتخاب کرد تا مدال شجاعت بگیری؟ سروان گفت جناب فرمانده لشکر! فرمانده لشکر نیز خودش در آن جلسه حاضر بود. صدام خطاب به محافظین گفت: این افسر را به اتاق ویژه ببرید؛ میخواهم خودم او را تکه پاره کنم تا رحم و شفقت از قلبش بیرون آید. او را ببرید تا از او درس حقوق بشر بیاموزیم. از جلوی چشمانم دور شو! محافظین به سوی او آمدند به دستانش دستبند زدند و او را با خود بردند. صدام یک عدد سیگار آمریکایی روشن کرد و گفت بس است دیگر. به افتخار افسرانمان جشنی تدارک دیده ایم. هیچگاه در طول عمرم آن صحنه های زشت روز اعطای مدال شجاعت و سخنان صدام را فراموش نمی‌کنم، به خصوص هنگامی که رقاصه ها آمدند و با بدنی نیمه عریان شروع به رقصیدن کردند. صدام هر از گاهی پیاله ای شراب می نوشید و خطاب به رقاصه ها و افراد حاضر می گفت: خوش باشید. محمره، نیز امشب همراه با شما می رقصد. مجلس به اتمام رسید و همه افراد سالن را ترک کردند. کسی نمی داند چه بسا وقتی صدام تنها ماند به این مسأله فکر می کرد که سرانجام اهالی خرمشهر روزی خواهند آمد تا آن را بازپس بگیرند. در حالی که از آن مراسم باز می‌گشتیم هنوز هم باورمان نمی شد که آیا آن صحنه ها واقعی بود یا اینکه خواب و خیال؛ اما به هر حال واقعی بودند. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ‌کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd 🍂
🌹؛🌴🌹 🌴؛🌹 🌹 جنایت در خرمشهر / ۳۳ از زبان افسران حاضر در خرمشهر ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 قبل از آنکه توفان بوزد مرا تهدید به اعدام کردند. - سرگردهانی السامرائی‌ پس از تصرف خرمشهر ، من از طرف فرمانده گردان دوم تیپ ۶۰ لشکر دهم مأمور شدم تا فرماندهی یک گشت شبانه را در منطقه ای نزدیک خطوط تماس آبادان - خرمشهر به عهده بگیرم. در واقع مکان مورد نظر خیلی دور بود و احتمال درگیری تا ۹۰ درصد وجود داشت. پس از بررسی وضعیت از روی نقشه با فرمانده تیپ ملاقات کردم و سخنان زیر میان ما رد و بدل شد. جناب فرمانده من موضوع را از روی نقشه مورد بررسی قرار دادم، منطقه مورد نظر فاصله اش با ما خیلی زیاد است و رفتن به آنجا واقعاً خطرناک است آیا امکان تغییر مکان وجود ندارد؟ - نه به هیچ وجه امکان تغییر مکان گشتی وجود ندارد. اطلاعات به دست آمده توسط استخبارات تأکید می‌کند که ایرانی ها قصد دارند از این منطقه به خرمشهر رخنه کنند. - جناب فرمانده! اما احتمال وقوع درگیری در این مأموریت وجود دارد! - شما یک گشتی رزمی را فرماندهی می کنید و وقوع درگیری امری طبیعی است؛ این همه سؤال برای چیست؟! ساعت هشت شب گروهان به راه افتاد. واحد برای انجام مأموریت از همه نوع امکانات برخوردار بود. سربازان لباس مخصوص به تن داشتند. همچنین همه افراد به آنچه از نظر مواد غذایی و رزمی احتیاج داشتند مجهز شده بودند. در روشهای مرسوم نظامی معروف است که تعداد یک واحد گشتی باید حدود پانزده نفر باشد و مأموریت هر یک از آنها تکنیکی و ویژه است؛ یعنی هر کس در گروه دارای وظیفه خاصی است. در واقع دلایل چندی موجب شده است که تعداد افراد گشتی اندک باشند که یکی از مهمترین آن دلایل ، مسأله حفظ امنیت است؛ یعنی تعداد اندک موجب رعایت امنیت می‌شود و در نتیجه موفق می‌شوند تا دشمن را غافلگیر کنند. اما تعداد افراد گشتی مورد نظر در آن شب به ۱۸۰ نفر می رسید. بنابراین چگونه میتوان تصور کرد که این تعداد زیاد ملزم به رعایت مسائل امنیتی باشند و چگونه می‌توان تصور کرد که دستورات از بالاترین فرد تا آخرین نفر اجرا خواهد شد. با وجود این ما عازم منطقه مورد نظر شدیم. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ پیگیر باشید کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd 🍂
ای رهروان کوی شهادت سفر بخیر ای راهیان راه سعادت سفر بخیر ای غنچه های پرپر میدان عشق ای کاروان شرع وطریقت سفربخیر نام شما به صفحه تاریخ ثبت شد ای مومنان دین و دیانت سفر بخیر کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
1_13280186421.mp3
9.01M
عشق است کربلای تو لبیک یا حسین جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین حاج صادق آهنگران کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
گوی سبقت می برند این خاکیان در خروج خویش از افلاکیان عشق این‌جا اوج پیدا می کند قطره این‌جا کار دریا می کند رخصتی تا ترک این هستی کنیم بشکنید این شیشه تا مستی کنیم پرده بالا رفت و دیدم هست و نیست راستی نادیدنی‌ها دیدنی‌ست.... #شهدا_گاهی_نگاهی😔 کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 سن و سال نمیشناخت. پیر و جوان نمیشناخت . دفاع از وطن ، دفاع از خاک دفاع از ناموس بود .... مردانگی می‌خواست و غیرت. کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🍂 آی به مقصد رسيده‌های آنسوی اروند ما مسافران اين سوی آب را دريابيد... ▪︎صبحتان در مسیر نور ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd 🍂
به واژه‌ی مردانگی تو غیرت دادی .... کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
❣زائر کربلا بودم. دست به پنجره های ضریح امام حسین(ع) فرو کردم با حالت زار از ایشان پسری خواستم که غلام ایشان باشد. ده ماه بعد، پسرم در 13 رجب، روز میلاد امیر المؤمنین(ع) به دنیا آمد و او را غلامحسین نامیدم. عشق به امام حسین(ع) از همان کودکی در وجودش شعله می کشید، چه شب های سردی که سوار بر موتور از این روستا به او روستا می رفت و برای روستاییان از امام حسین(ع) می گفت و نوحه و مرثیه می خواند. اوج این عشق در وصیت نامه اش هویداست، جایی که نوشته بود:« خدایا من خجالت می کشم در روز قیامت سرور شهیدان بدنش پاره پاره باشد و من سالم باشم. بار پروردگارا از تو می خواهم هر زمان که صلاح دانستی شهید شوم ( ضمن اینکه به تمام مقربانت قسمت می دهم که مرگ در رختخواب را نصیبم نکنی) اگر شهادت نصیبم شد بدنم تکه تکه شود تا شرمنده نباشم!» آرزویش مستجاب شد، وقتی شب 21 ماه رمضان، شب شهادت امیر المؤمنین(ع) گلوله مستقیم تانک به پیکرش خورد و تکه تکه شد! راوی پدر شهید هدیه به شهید غلامحسین( حمید) عارف دارابی صلوات- شهدای فارس کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
سالروز عروج ملکوتی شهید والامقام محمود کاوه 🌺یازدهم شهریورماه1365 روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت‌های بی‌نظیر او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را دریافت کرد و به بارگاه عز الهی فرا خوانده شد. خصال و ویژگیهای درخشنده کاوه در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسؤولیتهای مختلف، درسی است بس بزرگ. امید است با بکارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن همواره مهیا و آماده سازیم. ان شاءالله کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
ڪولہ بارش پُر از "شهادت" بود :) 🌱کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
🍂🍂 🔻ملاصالح قاری 0⃣2⃣ 👈 بخش دوم: جنگ و دفاع آن شب سفره شام در میان نگرانی و ناراحتی پهن شد. لقم
🍂🍂 🔻ملاصالح قاری 1⃣2⃣ 👈 بخش دوم: جنگ و دفاع خرمشهر اشغال شده بود و آبادان در محاصره بود. مسلح کردن تمام عشایر از چوئبده تا انتهای مرز آبی جزیره مینو و روستاهای فیاضیه و خط مرزی خرمشهر امری ضروری بود. باید برای دفاع و دفع حملات دشمن در تمام نقاط مرز، کاری می کردیم. در اتاقی در ستاد عشایر با آقای جمی و شیخ عیسی طرفی و برادران دیگر، حرف میزدیم. وضعیت خطرناک و دشواری پیش آمده بود. کمبود اسلحه حس می شد. تصمیم گرفتیم که هرجور شده اسلحه تهیه کنیم تا عشایر برای دفاع از مرزها مسلح شوند. آقای جمی برای این موضوع مهم نامه ای به آقای خامنه ای نوشت که نماینده امام بود و در ستاد جنگ در استانداری خوزستان مستقر بود. بعدازظهر بود که به زاغه های مهمات ارتش رسیدیم. سلاح هایی که می خواستیم از انواع تفنگ های برنو، ژ-سه و چند آرپی جی و ادوات نیمه سنگین بود. سلاح و مهمات را روی چند خودروی نظامی بار زدیم و به سوی بندر امام حرکت کردیم. در بندر همه کارها به سرعت انجام شد و ساعتی بعد، مهمات با بالگرد شینوک، به سمت آبادان رفت و در بندر چوئبده تخلیه شد. وقتی لندکروزهای پر از مهمات و اسلحه به شهر در محاصره رسیدند، شب بر همه جا سایه انداخته بود و انفجارهای مهیب و حملات وحشیانه توبخانه و گلوله هایی که بعثی ها از آن سوی آب شلیک می کردند، بندبند بدن را می لرزاند سلاح و مهمات را به محل ستاد در ساختمان هلال احمر در بریم منتقل کردیم. فردای آن روز از تمام مقرها و هسته های مقاومتی که در روستاها و مرزها تشکیل شده بود، نمایندگانی برای تحویل اسلحه و مهمات آمدند که با دادن رسید و امضا، سلاح گرفتند تا به دشمن بعثی بفهمانند که مرزها به حال خود رها نشده و در تمام مرز آبی و خاکی، دیواری از گوشت و خون انسانها، جوانان با غیرت عرب و بومی شهر و روستا روبه روی شهرهای بصره و سيبه عراق و جاهای دیگر مرز و در منطقه فیاضیه آماده دفاع اند. کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd 🍂