#خاطره_شهادت🌷
#شهید_محمد_قائد_رحمتی🕊🌹
اواخر بهار سال 1366 بود و ما در منطقه کردستان در اردوگاه لشکر در بانه به سر می بردیم، بچه ها به علت خستگی زیاد، بعداز نماز و شام فورا برای خواب آماده می شدند. ولی در این میان رفتار و حرکات شهید« محمد قائد رحمتی» عبرت آموز بود، چرا که تا نیمه های شب به تلاوت آیات سبز خدا مشغول بود و پس از نماز شب، بچه ها را برای نماز صبح بیدار می کرد.
____________
چند ساعت قبل از عملیات نصر (4) بود، همه بچه ها سوار تویوتا شده بودند، در میان چهره های بچه ها شور و شوق عجیبی موج می زد، همه شاد بودند،در همین لحظات متوجه او شدم، ناگهان بدنش لرزید_ وبه عادت همیشه_ مشغول ذکر گفتن شد.
________
انگار از همه کس و همه چیز جز خدا بریده بود، صدایش حزنی عجیب داشت. میان بچه ها به او شک برده بودم که رفتنی باشد، حدسم درست بود، چند ساعت بعد « محمد قائد رحمتی» جوان مظلوم و مومن گردان حمزه از لشکر 7 ولی عصر (عج)، به خدا رسید.
______
چند روز پس از عملیات نصر 4 یکی از بسیجیان گردان حمزه ، عارف وارسته و مظلوم گردان، شهید محمد قائد رحمتی را در عالم رویا مشاهده می کند. به او می گوید:« چطور شد که در آن عملیات با آن حجم سنگین آتش، شما شهید شدید و ما ماندیم؟» شهید لبخندی می زند و می گوید :
« نام همگی شما در لیست شهدا ثبت بود...»
پس از مکث کوتاهی ادامه می دهد:
« اما تقدیر بود که شما بمانید.»
#کلام
#شهید_محمد_قائد_رحمتی🕊🌹
ما همه دربرابراین #فرمان خداوند(و قاتلو هم حتی لاتکون فتنه) مسئولیم .
درهرجا،ومشغول به هرکاری که می باشیم بایدبا #مال_و_جان خود، دین خدارا #یاری کنیم.
همسنگرانم! حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگهدارید ،و همیشه با یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید.
امام را یاری کنید و قدر او را بدانید و سخنان گرانبهای او را با دل و جان جامه عمل بپوشانید، او را الگوی زندگی خود قرار دهید و در کارهایتان از او سر مشق گیرید.
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd