می‌گشاید هر گره را حضرت ام‌البنین .

-

از امروز ²⁵ . ⁹ . ¹⁴⁰³ ؛ مراسم ِتشییع شهیدِ گمنام : ) .

عباس'ع باب‌الـحوائج بودنش را از مادرش ام‌البنیـن'س آموخته .

پسرهاتو قربون مخصوصاً ابلفضل .

کشته‌ی چشای ِقمرتم .

هزار عباس اگر می‌داشت تقدیم علی می‌کرد نخوان ام‌البنین او را که ام‌العارفین بوده .

و در آخر خوشبحال مشهدیا که کنارتونن ، آقای امام رضا ما که مُردیم از دلتنگی ؛ خودت فرجی کن دوری کافیه .

-

ما و شما رفیقیم ، هرچند اعتقاداتمون با هم فرق میکنه اما تو سختی ، غم و غصه شادی‌ها در کنار هم بهترینارو می‌سازیم و قشنگی رفاقت به همینه خوشحالم که بیشتر از ۱۰ ساله با همیم ، دمتون گرم : )

زمستون تو منطقه ما اینجوری ِکه : باید بخاریُ برداری بری تو حیاط بشینی ؛ یه دقیقه هوا سرده یه دقیقه گرم .

بابِ نجاتِ نوکرها ؟ سفره های ام‌البنین سلام‌الله .

-

ما طفلِ خاک باز تو هستیم ، یاعلی ، ما را بگو زِ خاکِ نجف جستجو کنند .

آدما میتونن حرفای خوبی بزنن ولی در عین حال آدم خوبی نباشن ؛

حرف زدنم با خدا :

خدایا من خودم از دست خودم عصبانی‌ام .

آن ك را حُب على نيست به دل ، از ما نيست .

شجاعانه‌ترین کاری که تا به حال انجام داده‌ام این بود که وقتی از درون ویران بودم به زندگی ادامه دادم و هیچ‌کس متوجه نشد .

جمع های ِخانوادگی رو با هیچی نمیشه عوض کرد .

-

شهدا سنگ ِنشانند که ره گم نشود .

پدرم خانه‌اش اینجاست به من حق بدهید خانه‌ای نیست برایم به‌جز ایوان ِعلی ..

یلدای‌ِ من‌ آن‌ شب‌ است‌ که‌ در شهرِ نجف ، شصت ثانیه بیشتر نامِ حیــدر ببرم . (:

آفتابِ شبِ یلدایِ همه : )) .