#زندگینامه_شهید_محمدیارمعارفوند
🌷ایشان در اوایل بهاری ترین فصل در اول فروردین ماه سال ۱۳۴۴در شهرستان ملایر به دنیا آمد. پدرش که محمد ابراهیم نام داشت به همان مادری پاکدامن زحمت تربیت ایشان را بر دوش کشیدند.
👨🎓پس از گذراندن دوران کودکی در سن شش سالگی وارد دبستان شد. تحصیلات ابتدایی را در همان محل زادگاهش با موفقیت پشت سر گذاشت و بعد از گذراندن دوره پنج ساله ابتدایی، در سال ۱۳۵۵ دوره راهنمایی را آغاز نمود و تا اول راهنمایی بیشتر نتوانست به تحصیلات کلاسیک ادامه دهد.
👌در جلسات معنوی قرآن و مراسم اهل بیت – علیهم السلام- شرکت میکرد. و خیلی در مجالس سیاسی و در پایگاه ها و مساجد فعالیت چشمگیری داشت و به امام علاقه شدیدی داشت و این علاقه باعث شده بود او خیلی از سختی ها را به جان بخرد و لحظه ای از تلاش و کوشش برای پیروزی انقلاب و تدام این انقلاب دست بر نمیداشت.
💐 پس از اتمام دوره راهنمایی با انتخابی آگاهانه و الهی تصمیم گرفت عمر خود را وقف تبلیغ دین خدا کند تا با آموزشهای لازم و تهذیب نفس خویش، دیگران را نیز هدایت کند و بر همین اساس در سال ۱۳۵۷ وارد حوزه علمیه ملایر شده و تحصیلات خود را در حوزه علمیه در کنار عالمان و عارفان بزرگ دینی شهرستان ملایر آغاز نمود.دروس حوزوی را تا سطح ۲ یعنی پایان رسائل و مکاسب ادامه داد و به خاطر شوق و علاقه خاصی که به جهاد دراه خدا داشت و لبیک گفتن به فرمان امام را از اوجب واجبات می دانست و خیلی حسرت شهادت را می خورد برای همین با خود فکر کرد چه فرصتی از این بهتر برای اینکه بتواند طعم شهادت را بچشد به این منظور درس و بحث را رها کرد و برای اعزام به جبهه ها به خدمت سربازی در سپاه رفت تا از آن جا بتواند به جبهه ها عزام شود
✅کم حرف و گوشهگیر بود؛ ولی هر وقت لب به سخن می گشود، حالت تحیّر و تعجب همه را میگرفت و بدین سبب هر حقیقت جویی را به مشرب گوارای خویش می خواند و دم آسمانی او در مورد پرداختن به حماسه بزرگش که همان هنر جان باختن در کوی دوست می باشد، مددکار قلم ما است.
🌹تا این که سرانجام در ۲۵/۶/۶۶ در جبهه کردستان در اثر اصابت گلوله به سر و سینه توسط ضد انقلاب ها در شهر دیواندره به آرزوی دیرینه خود رسید، سر در دامن مولایش حسین – علیهالسلام- نهاد و عاشقانه شربت شیرین شهادت نوشید. پیکر مطهرش پس از تشییع با شکوه در روستای « ده شاکر » در ملایر به خاک سپرده شد.