12.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکتر منان رئیسی منتخب مردم قم
در برنامه ی صف اول:
خونه ی قوطی کبریتی تحویل مردم
می دهیم بعد می گوییم چرا طلاق زیاد شد نرخ فرزندآوری کم شد و.....
آمار فرزند خواهی در کشور ما بالاست اما.........
👇👇👇
@motaharevafi77
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چقدر قشنگ بود
به قول مجری
جوان ها یاد بگیرند!!
@motaharevafi77
هوالمتین
درباب فخرفروشی با توجیه روایی شایان مصلح
دینداری در مدار سلیقه اینگونه است که انسان مغزِ دین را دچار قبض میکند و با بسطِ پوستهی آن برای هریک از افعال خود توجیهی صدمنیهغاز میآورد. این اشخاص روایاتی را سرلوحهی زندگی خود قرار میدهند که با سلیقهشان همخوانی بیشتری داشته باشد تا بتوانند آنگونه که دوست دارند زندگی بکنند، نه آنگونه که دین از آنها انتظار دارد.
سردمداران "دینداری سلیقهای" همان ۳نفر هستند که مدام مورد لعن و نفرین این جماعت قرار میگیرند اما خودشان نیز مانند روش آنها عمل میکنند! بخشی از دین را قبول میکنند و با بخش دیگرش بیگانه میشوند.
این جماعت از برائت تنها فحاشی به آن ۳نفر را یاد گرفتهاند و بس، چراکه دشمنشناسی در عصر مدرن یقینا هزینههایی خواهد داشت که اینها از پرداخت آن عاجزند.
این جماعت میان قول و فعل امام تفکیک قائل میشوند و گاهی از سر نادانی رفتارشان منافات با فعل معصوم"ع" دارد. در کجای تاریخ زندگانی ائمهیمعصومین"ع" آورده شده که آن ذوات مقدس اینگونه به فخرفروشی بپردازند و آنرا نیز نوعی شکرگزاری قلمداد بکنند که عنایتی است از فضل پروردگار؟!
این جماعت را میتوان با میزان ارادت در شهادت و ولادت حضرات معصومین ع بهخوبی شناسایی کرد! که امامِ شهادت بیشتر از امامِ ولادت به سلیقهشان میخورد!
ایدئولوژی حاکم بر عقبهی این جماعت نوعی "سلیقهمحوری" است که نمونهاش را هم میتوان در حوزهها پیدا کرد و هم در جوامع مذهبی، البته اعم از هئیتی و غیر هیئتی.
این جماعت بهشکلی با روایات برخورد میکنند که من نامش را "روایتزدگی" مینامم. اینها روایات را خارج از فضای زندگی معصوم تحلیل میکنند و بدان میپردازند که این دقیقا ذبح مقام عصمت است. اینها نمیدانند که شیعه باید فرزند زمان خود باشد و سیّاس، و در زمین دشمن بازی نکند. حال این دشمن آن ۳نفر باشند یا آمریکا و غرب فرق چندانی نمیکند.
وقتی دین را محصور در افراد کردیم و نه در تفکر حاکم در فضای جامعه، نتیجهاش میشود یک "تحجر شیک و مجلسی" که در جامعهای که عمدهی مردم آن با سختی زندگانی خود را اداره میکنند به نام روایت و به کام خودمان فخرفروشی بکنیم.
اف بر چنین دینداری سخیف و متحجری که در پوسته سقیفه را لعن میکند و در مغز مثل "اسلام سقیفهای" عمل میکند.
و البته ناگفته نماند که قیاس ما اینجا قیاس مفهومی است و ربطی به افراد ندارد. که در این قیاس، معیار شاعر بودن و مداح بودن و فوتبالیست بودن نیست، بلکه معیار نحوهی حضور و بروز دینداری افراد در جامعه است.
و اف بر چنین دینداری سخیف و مبتذل.
امیرحسناوصالی
https://eitaa.com/paragraph_osali
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عقوبت روزه خواری در پاکستان
😄
@motaharevafi77
🔴 رهبر معظم انقلاب: ابراز نگرانی نسبت به مسئله #حجاب در جامعه، بجا و صحیح است
حجاب یک حکم شرعی و یک مسئله قانونی است و در این زمینه باید در درجه اول دستگاههای دولتی و حکومتی و مدیران آنها مراقبت کنند تا براساس قانون عمل شود.
@motaharevafi77
چشم آقا 😍😍
وقتی آقامون امر می کنند
چه نیازی هست
به افاضات و تحلیل های برخی ها
@motaharevafi77
زندان و ماه رمضان
دستپخت عالی همسر
خاطره ای از رهبر انقلاب
__________________________
ماه مبارک رمضان ۱۳۹۰( قمــری) در زندان از راه رسید. دهم آبان، اول ماه مبارک بود. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم. در این ماه، چهره روزمره زندگی دگرگون می شــود و انســان روزه دار لذت معنوی خاصی را احساس می کند. نخستین روز ماه رمضان سپری شد، هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند... نماز را خواندم و به ســیر در عالم خاطرات این مــاه - بویژه خاطرات ســاعت افطار و شــادمانی روزه داران در هنگام افطار- پرداختم.
آن لحظات شادی آور و فرح افزای سر سفره افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. همچنین آن خوردنی های اندک و سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه «ماقوت» مختص خود را - غذای معروف مشهدی ها که ظاهرا مختص خود آنها است - به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می شود و به شیوه خاصی آن را میپزند.
همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود بازآمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوعتر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت.
روز دوم نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
برشی از کتاب «خون دلی که لعل شد»
@motaharevafi77