eitaa logo
اندیشه مطهر (تخصصی)
315 دنبال‌کننده
27 عکس
2 ویدیو
1 فایل
نقد و بررسی مکاتب و اندیشه های تاثیر گذار (بویژه مکاتب فلسفی ، سیاسی ، اجتماعی غرب) بر اساس آثار شهید مطهری(ره)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ شهید یحیی سنوار: من این جمله از امام علی را خوب به خاطرم سپرده‌ام: دو روز در زندگی انسان هست، روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست، و روزی که مرگ سرنوشت توست. در روز اول هیچ کس نمی‌تواند به تو آسیبی برساند و در روز دوم هیچ کس نمی‌تواند تو را نجات دهد.
♦️نقد های شهید مطهری به اعلامیه حقوق بشر غربی (۲) 🔻انسان از نظر غربى تا حدود يك ماشين تنزل كرده است، روح و اصالت آن مورد انكار واقع شده است. اعتقاد به علت غايى و هدف داشتن طبيعت يك عقيده ارتجاعى تلقى مى ‏گردد. 🔻... من نمى ‏دانم اگر بناست منكر هدف داشتن خلقت باشيم و بايد معتقد باشيم كه طبيعت جريانات خود را كوركورانه طى مى ‏كند، 🔻اگر يگانه قانون ضامن حيات انواع جاندارها ، تنازع بقا و انتخاب اصلح و تغييرات كاملًا تصادفى است و بقا و موجوديت انسان مولود تغييرات تصادفى و بى ‏هدف و يك سلسله جنايات چند ميليون سالى است كه اجداد وى نسبت به انواع ديگر روا داشته تا امروز به اين شكل باقى مانده است، 🔻اگر بناست معتقد باشيم كه انسان خود نمونه ‏اى است از ماشينهايى كه اكنون خود به دست خود مى ‏سازد، اگر بناست اعتقاد به روح و اصالت و بقاى آن خودخواهى و اغراق و مبالغه در باره خود باشد، اگر بناست انگيزه و محرك اصلى بشر در همه كارها امور اقتصادى يا جنسى يا برترى طلبى باشد، 🔻اگر بناست نيك و بد بطور كلى مفاهيم نسبى باشند و الهامات فطرى و وجدانى سخن ياوه شمرده شود، اگر انسان جنساً بنده شهوات و ميلهاى نفسانى خود باشد و جز در برابر زور سر تسليم خم نكند، و اگر ... چگونه مى ‏توانيم از حيثيت و شرافت انسانى و حقوق غير قابل سلب و شخصيت قابل احترام انسان دم بزنيم و آن را اساس و پايه همه فعاليتهاى خود قرار دهيم؟! ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص: 151- 150- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
🔸غرب در باره انسان دچار تناقض شده است ♦️نقد های شهید مطهری به اعلامیه حقوق بشر غربی(3) 🔻در فلسفه غرب تا آنجا كه ممكن بوده به حيثيت ذاتى انسان لطمه وارد شده و مقام انسان پايين آمده است. 🔻دنياى غرب از طرفى انسان را از لحاظ پيدايش و عللى كه او را به وجود آورده است، از لحاظ هدف دستگاه آفرينش در باره او، از لحاظ ساختمان‏ و تار و پود وجود و هستى ‏اش، از لحاظ انگيزه و محرك اعمالش، از لحاظ وجدان و ضميرش، تا اين اندازه او را پايين آورده كه گفتيم. آنگاه اعلاميه بلند بالا در باره ارزش و مقام انسان و حيثيت و كرامت و شرافت ذاتى و حقوق مقدس و غير قابل انتقالش صادر مى ‏كند و همه افراد بشر را دعوت مى ‏كند كه به اين اعلاميه بالابلند ايمان بياورند. 🔻براى غرب لازم بود اول در تفسيرى كه از انسان مى ‏كند تجديد نظرى به عمل آورد، آنگاه اعلاميه ‏هاى بلندبالا در زمينه حقوق مقدس و فطرى بشر صادر كند. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص: 152- 151- https://eitaa.com/motahari1340
♦️نقد های شهید مطهری به اعلامیه حقوق بشر غربی(۴) 🔻براى غرب لازم بود اول در تفسيرى كه از انسان مى ‏كند تجديد نظرى به عمل آورد، آنگاه اعلاميه ‏هاى بلند بالا در زمينه حقوق مقدس و فطرى بشر صادر كند. 🔻...اعلاميه حقوق بشر را بايد كسى صادر كند كه انسان را در درجه ‏اى عالى‏تر از يك تركيب مادى ماشينى مى‏ بيند، انگيزه ها و محركهاى انسان را منحصر به امور حيوانى و شخصى نمى ‏داند، براى انسان وجدان انسانى قائل است. 🔻اعلاميه حقوق بشر را بايد شرق صادر كند كه به اصل «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» ايمان دارد و در انسان نمونه ‏اى از مظاهر الوهيت سراغ دارد. 🔻كسى بايد دم از حقوق بشر بزند كه در انسان آهنگ سير و سفرى تا سرمنزل «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ‏» قائل است. 🔻اعلاميه حقوق بشر شايسته آن سيستم هاى فلسفى است كه به حكم «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» در سرشت انسان تمايل به نيكى قائلند. 🔻اعلاميه حقوق بشر را بايد كسى صادر كند كه به سرشت بشر خوشبين است و به حكم «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ‏» آن را معتدل‏ترين و كاملترين سرشت ها مى ‏داند. 🔻آنچه شايسته طرز تفكر غربى در تفسير انسان است، اعلاميه حقوق بشر نيست بلكه همان طرز رفتارى است كه غرب عملًا در باره انسان روا مى ‏دارد؛ يعنى كشتن همه عواطف انسانى، به بازى گرفتن مميّزات بشرى، تقدم سرمايه بر انسان، اولويت‏ پول بر بشر، معبود بودن ماشين، خدايى ثروت، استثمار انسانها، قدرت بى ‏نهايت سرمايه دارى، كه اگر احياناً يك نفر ميليونر ثروت خود را براى بعد از خودش به سگ محبوبش منتقل كند آن سگ احترامى ما فوق احترام انسانها پيدا مى‏ كند؛ انسانها در خدمت يك سگ ثروتمند به عنوان پيشكار، منشى، دفتردار استخدام مى‏ شوند و در مقابل او دست به سينه مى ‏ايستند و تعظيم مى ‏كنند. ادامه دارد مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص: 153- 152- با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/motahari1340
🔸غرب، هم خود را فراموش كرده و هم خداى خود را ♦️نقد های شهید مطهری به اعلامیه حقوق بشر غربی(5) آخرین قسمت 🔻مسأله مهم اجتماع بشر در امروز اين است كه بشر به تعبير قرآن «خود» را فراموش كرده است، هم خود را فراموش كرده و هم خداى خود را. 🔻مسأله مهم اين است كه «خود» را تحقير كرده است، از درون بينى و توجه به باطن و ضمير غافل شده و توجه خويش را يكسره به دنياى حسى و مادى محدود كرده است. هدفى براى خود جز چشيدن ماديات نمى ‏بيند و نمى‏ داند، خلقت را عبث مى‏ انگارد، خود را انكار مى ‏كند، روح خود را از دست داده است. 🔻بيشتر بدبختي هاى امروز بشر ناشى از اين طرز تفكر است و متأسفانه نزديك است جهانگير شود و يكباره بشريت را نيست و نابود كند. 🔻اين طرز تفكر در باره انسان سبب شده كه هرچه تمدن توسعه پيدا مى ‏كند و عظيم‏تر مى‏ گردد، متمدن به سوى حقارت مى‏ گرايد. 🔻اين طرز تفكر در باره انسان موجب گشته كه انسانهاى واقعى را همواره در گذشته بايد جستجو كرد و دستگاه عظيم تمدن امروز به ساختن هر چيز عالى و دست اول قادر است جز به ساختن انسان. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص: 153- https://eitaa.com/motahari1340
🔸رهبر معظم انقلاب : علما و فضلا و جوان‌ها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتاب‌هاي شهيد مطهري را خوانده باشند. ⏺سلسله مباحث اسلام شناسی تحلیلی و تخصصی بر اساس آثار استاد شهید مطهری(2) 🔸درس دوم : چرا مکاتب و ايدئولوژيها با يكديگر متفاوتند؟ 🔻ايدئولوژي ها و مكتب ها زاده جهان ‏بينى ‏ها هستند. تكيه ‏گاه ايدئولوژي ها جهان ‏بينى ‏ها هستند. جهان ‏بينى يعنى نوع برداشت، تفسير و نوع تحليلى كه يك انسان درباره هستى و جهان و درباره انسان و جامعه و تاريخ دارد. 🔻...ايدئولوژى مى ‏گويد: چگونه بايد بود، چگونه بايد زيست، چگونه بايد شد، چگونه بايد ساخت (از ماده سازندگى)، يعنى خود را چگونه بايد بسازيم، طبق چه الگويى بايد بسازيم، جامعه خودمان را چگونه بايد بسازيم. 🔻...اينها همه «چرا» دارد؛ تو مى ‏گويى اين‏چنين باش، چرا بايد اين‏چنين باشم و آن‏چنان نباشم؟ مى ‏گويى اين‏چنين زندگى كن، چرا اين‏چنين زندگى كنم؟ چرا آن‏چنان زندگى نكنم؟ 🔻...اين چراها را «جهان‏بينى» پاسخ مى ‏دهد، مى ‏گويد: وقتى من مى ‏گويم اين‏چنين باش، چون هستى اين‏چنين است، ساختمان جهان اين‏چنين است، انسان چنين موجودى است، جامعه چنين حقيقت و ماهيّتى دارد، چنين قوانين و سننى دارد، روان انسان چنين هويّت و چنين قوانين و سننى دارد، جهان اين‏چنين يا آن‏چنان است. 🔻...هر طور كه ما در مورد جهان‏بينى فكر كنيم ناچار ايدئولوژى ما تابع جهان‏بينى ما خواهد بود. مثلًا امكان ندارد كه انسان جهان را ماده محض بداند و انسان را مادى محض، ولى براى زندگى در جهان جاويد هم فكر كند كه اگر مى ‏خواهى سعادت جاويد داشته باشى چنين و چنان باش؛ ديگر سعادت جاويدى در كار نيست. 🔻اين است كه مى ‏گويند ايدئولوژى زاده جهان‏بينى است. جهان‏بينى به منزله زير بناى فكر است و ايدئولوژى به منزله روبنا؛ 🔸پرسش : چرا جهان ‏بينى ‏ها مختلف است؟ 🔸در پست بعدی به پاسخ این پرسش خواهیم پرداخت. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 341- 340- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
🔸اندیشه مطهر(عمومی) در«ایتا» https://eitaa.com/shakhes1340 🔸«اندیشه مطهر» (تخصصی) در «ایتا» https://eitaa.com/motahari1340 🔹«بازخوانی اندیشه های امام خمینی» در«ایتا» https://eitaa.com/Imam1340 🔹«باز خوانی اندیشه های رهبری» در «ایتا» https://eitaa.com/rahbari1340
⏺ سلسله مباحث اسلام شناسی تحلیلی و تخصصی بر اساس آثار استاد شهید مطهری(۳) 🔸درس سوم : چرا جهان ‏بينى ‏ها مختلف است؟ 🔻...چرا يكى مادى فكر مى ‏كند و ديگرى الهى؟ يكى يك پاره استدلالات و دلائل ترتيب مى ‏دهد و آن جهان‏بينى را نتيجه ‏گيرى مى ‏كند و ديگرى دلائل ديگرى ترتيب مى ‏دهد و جهان‏بينى ديگرى را نتيجه ‏گيرى مى ‏كند؟ جواب اين است كه او جهان را به گونه ‏اى مى ‏شناسد و اين به گونه ديگر، شناخت او از جهان اين گونه است و شناخت اين از جهان به گونه ديگر؛ و نمى ‏شود هم شناخت اين صحيح باشد و هم شناخت آن؛ از اين دو لااقل يكى اشتباه است و يكى صحيح. 🔻همين جاست كه مسئله شناخت صحيح و شناخت غلط مطرح مى‏شود. پس اول برويم سراغ مسئله شناخت و ببينيم كه شناخت صحيح چه شناختى است؛ يعنى قبل از آنكه برويم سراغ جهان و بگوييم جهان اين گونه است يا آن گونه، و قبل از آنكه برويم سراغ ايدئولوژى و بگوييم اين ايدئولوژى صحيح است يا آن ايدئولوژى، بايد برويم سراغ شناخت، ببينيم كدام شناخت صحيح است و كدام غلط، و اصلا شناخت صحيح يعنى چه و شناخت غلط يعنى چه؟ 🔸در پست بعدی به اهمیت مساله شناخت خواهیم پرداخت. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 342- 341- https://eitaa.com/motahari1340
⏺ اسلام شناسی تحلیلی و تخصصی بر اساس آثار استاد شهید مطهری(4) 🔸درس چهارم : اهميت و قدمت مسأله شناخت‏ 🔻دنيا، دنياى مكتب و ايدئولوژى است. مكتب و ايدئولوژى بر پايه جهان‏بينى است و جهان‏بينى بر پايه شناخت. 🔻از اينجا انسان به اهميت مسئله شناخت پى مى ‏برد. آنكه ايدئولوژى ‏اش مثلًا بر اساس جهان‏بينى مادى است، جهان‏بينى مادى ‏اش بر اساس نظريه خاصى در باب شناخت است. آن ديگرى ايدئولوژى ديگرى دارد بر اساس جهان‏بينى ديگرى و آن جهان‏بينى بر اساس نظريه ‏اى است كه در باب شناخت دارد. 🔻در جهان ديروز به اهميت اين مسئله پى نبرده بودند. ولى مسئله شناخت يك مسئله بسيار قديمى است و بيش از دو هزار سال از عمر آن مى ‏گذرد. 🔻... امروز فلسفه ‏هاى دنياى جديد بيشتر و بيشتر در اطراف نظريه شناخت دور مى ‏زند. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 343- 342-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/motahari1340
🔸به اطلاع می رساند: در ادامه نقد و بررسی مکاتب و اندیشه های فلسفی - اجتماعی تاثیر گذار در غرب بر اساس آثار شهید مطهری(ره) ان شاء الله بزودی سلسله مباحثی در زمینه نقد و بررسی اندیشه های «زیگموند فروید» در کانال تخصصی اندیشه مطهر ارسال خواهد شد. https://eitaa.com/motahari1340
نقد و بررسی اندیشه های زیگموند فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) روانشناس و روانکاو برجسته اتریشی (قسمت اول) 1️⃣ روان خود آگاه و روان ناخودآگاه 🔻يك «شعور ظاهر»(روان خود آگاه) داريم كه همه احساس مى ‏كنيم؛ همين است كه من يك ادراكاتى، ميل هايى، احساساتى، لذاتى و غرائزى دارم. شعور ظاهر يعنى آن دنياى «من» ى كه من الآن آن را وجدان مى ‏كنم. 🔻فرويد مى ‏گويد يك شعور ديگرى هست كه ماهيتش ماهيت شعور و آگاهی است ولى انسان در شعور ظاهرش وجود آن را درك نمى کند (روان ناخودآگاه) ...روان ناخودآگاه يعنى چيزهايى كه از جنس و سنخ روان هست ولى با وجود اين، ما به آنها آگاه نيستيم و آنها را در خودمان درك نمى ‏كنيم. 🔻حوزه روان ناخودآگاه دو خصوصيت دارد: 🔸يك خصوصيت آن اين است كه حاكم بر روان خودآگاه است. روان ناخودآگاه فرمان مى ‏دهد، روان خودآگاه مى ‏پذيرد. ازاين ‏جهت گفته ‏اند مثل روان ناخودآگاه و روان خودآگاه مثل يك كارخانه عظيمى است كه دستگاه موتور و دستگاه انتقال نيروى اين كارخانه در زير زمين نهاده شده است و قسمت هاى رويين آن كه عمليات نهايى را انجام مى ‏دهد در قسمت بالا قرار دارد. 🔸...خصوصيت دوم اين است كه علاوه بر اينكه طبقه زيرين روح ما [يعنى‏] روان ناخودآگاه فرمانده است و روان خودآگاه فرمانبر، بخش روان ناخودآگاه بسى عظيم ‏تر و وسيع‏تر و گسترده ‏تر است. قسمت خودآگاه ما نسبت به بخش ناخودآگاه، قسمت كم و كوچكى را تشكيل مى ‏دهد. قسمت مهم روان ما را روان ناخودآگاه ما تشكيل مى ‏دهد. 🔻مثل مى ‏زنند كه اگر هندوانه يا قطعه يخى را در آب بيندازند، مقدار كمى از آن از آب بيرون مى ‏آيد و آب قسمت اعظم آن را در برمى ‏گيرد. مى ‏گويند عينا به همان نسبت كه قسمت هاى بيشترى از يك هندوانه يا يخ زير آب قرار مى ‏گيرد و قسمت كمى روى آب، قسمتهايى از روان انسان هم به همين نسبت از آگاهى ما مخفى و از شعور ما پنهان است؛ قسمت بسيار كم آن همان است كه خودمان آن را درك مى ‏كنيم و به وجود آن آگاه هستيم. 🔻در قديم يك مثل عاميانه ‏اى بود، مردم فكر مى ‏كردند- من نمى ‏دانم تا چه اندازه درست است- كه آدم هاى كوتوله خيلى زرنگ و باهوش هستند؛ مى ‏گفتند اين آدم كوتوله كه مى ‏بينى قدش اين‏قدر است، ده برابر اين مقدار زير زمين است. 🔻اين يك حرف عاميانه ‏اى بود [اما] بعد معلوم شد كه همه مردم اين‏طورند، همه مردم كوتوله ‏اند ولى از نظر روانى ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13،ص: 436- 435-و ص: 434- 133- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
نقد و بررسی اندیشه های زیگموند فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) روانشناس و روانکاو برجسته اتریشی (قسمت دوم) 1️⃣ روان خود آگاه و روان ناخودآگاه 2️⃣ تجلّيات روان ناخودآگاه انسان، عناصر رانده شده از روان خودآگاه اوست 🔸پرسش : روان ناخودآگاه از كجا و چگونه ايجاد مى ‏شود؟ 🔻فرويد - كه قهرمان روانكاوى است- معتقد بود كه تمام عناصر روان ناخودآگاه انسان از روان خودآگاه گريخته ‏اند و در آنجا جايى را براى خودشان تشكيل داده ‏اند؛ يعنى عناصر روان ناخودآگاه ابتدا در روان خودآگاه بوده ‏اند، ولى اين عناصر از مرزى كه ميان روان خودآگاه و روان ناخودآگاه وجود دارد به طور پنهان گريخته ‏اند و به قسمت روان ناخودآگاه رفته ‏اند. 🔻آنها تدريجا در آنجا دنيايى تشكيل داده ‏اند كه از روان خودآگاه بسيار مفصل‏تر و وسيع‏تر و گسترده ‏تر است. از نظر فرويد، مخصوصا پس ‏راندگى ‏هاى روان [باعث اين گريز مى ‏شود]. 🔻«پس ‏راندگى ‏ها» يعنى آنجا كه غرايز و تمايلات انسان ميل به بروز و ظهور دارند ولى انسان مانع بروز و ظهور آنها مى ‏شود (به قول او سانسور مى ‏كند)، عادات و عرف اجتماعى اجازه نمى ‏دهد كه قسمتى از روان خودآگاه انسان [بروز كند]. مثلًا انسان بر يك امرى خشم گيرد [ولى نتواند خشم خود را ارضا كند]. 🔻البته بيشتر تكيه فرويد روى تمايلات جنسى است.... ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 436- 435- https://eitaa.com/motahari1340
نقد و بررسی اندیشه های زیگموند فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) روانشناس و روانکاو برجسته اتریشی (قسمت سوم) 1️⃣ روان خود آگاه و روان ناخودآگاه 2️⃣ تجلّيات روان ناخودآگاه انسان، عناصر رانده شده از روان خودآگاه اوست 🔻...البته بيشتر تكيه فرويد روى تمايلات جنسى است: انسان از نظر جنسى تمايلى پيدا مى ‏كند ولى شرايط و محيط اجتماعى اجازه بروز نمى ‏دهد؛ چاره ‏اى نمى ‏بيند الّا اينكه اين ميل و به اصطلاح اين عشق را فراموش كند. مثلًا به خيابان مى ‏رود، چشمش به يك صورت مى ‏افتد، دلش به دنبال چشم مى ‏رود ، ولى انسان حس مى ‏كند كه نمى ‏شود دنبالش را گرفت، راه بسته است، چاره ‏اى نمى ‏بيند جز اينكه فراموش كند، فراموش هم مى ‏كند ولى در واقع فراموش نكرده است؛ قضيه فراموش شدنى نيست. 🔻وقتى آن ميل ديد كه به او اجازه بيرون آمدن از اين طرف نمى ‏دهند، از آن دروازه ديگر كه در روان انسان وجود دارد مى ‏گريزد و به روان ناخودآگاه مى ‏رود. اين احساس و تمايل هميشه مى ‏داند كه اگر بخواهد بيرون بيايد فورا مى ‏گويند: برو گم شو! و اجازه بيرون آمدن به او نمى ‏دهند. 🔻اما او كه نمى ‏تواند براى هميشه [در روان ناخودآگاه‏] بماند. چه مى ‏كند؟ تغيير چهره و قيافه مى ‏دهد، ماسك به چهره خودش مى ‏زند. مثل كسى كه در كشورى تحت تعقيب است، از مرزها فرار مى ‏كند و به خارج از كشور مى ‏رود؛ مى ‏داند كه اگر با آن چهره و قيافه و با آن شناسنامه و گذرنامه از مرز داخل شود فورا توقيف مى ‏شود، و از طرفى مى ‏خواهد به كشور بيايد؛ چه مى ‏كند؟ شناسنامه و گذرنامه ‏اش را عوض مى ‏كند، ماسك مى ‏زند و با نام ديگر از مرز وارد مى ‏شود. 🔻فرويد معتقد است كه بسيارى از تجلّيات روان ناخودآگاه انسان، عناصر رانده شده از روان خودآگاه است كه ابتدا جنبه سفلى و جنبه پست و حيوانى داشته ‏اند، بعد گريخته ‏اند و به روان ناخودآگاه رفته ‏اند؛ چاره ‏اى نديده ‏اند جز اينكه در يك لباس و با ماسك و چهره ديگرى بيرون بيايند. 🔻مثلًا به صورت يك خيرخواهى اخلاقى بروز مى ‏كنند. وقتى انسان مى ‏بيند عاطفه ‏اى در دلش بروز كرده و مثلًا مدتى است اين ميل در او پيدا شده كه در مؤسسات نيكوكارى خدمت كند، آن وقت به آن اجازه بيرون آمدن مى ‏دهد، چرا؟ چون شناسنامه و گذرنامه ‏اش عوض شده، چهره و لباس و قيافه ‏اش تغيير كرده است. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 436- 435- https://eitaa.com/motahari1340
⏹ اصول اندیشه های زیگموند فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) روانشناس و روانکاو برجسته اتریشی (قسمت چهارم) 1️⃣ روان خود آگاه و روان ناخودآگاه 2️⃣ تجلّيات روان ناخودآگاه انسان، عناصر رانده شده از روان خودآگاه اوست 3️⃣ توجیه همه حوادث اجتماع و زندگی حتی دین و اخلاق با غریزه جنسی 🔽 فرويد می گوید: دين نه ناشى از ترس است، نه از جهل است، نه عكس العمل در مقابل بى ‏نظمى ‏هاست و نه عاملى است در راه كسب امتيازات طبقاتى. 🔽 او همان طورى كه همه حوادث اجتماع را با غريزه جنسى تحليل و توجيه مى ‏كرد، خواست دين را هم از اين راه توجيه كند و نتيجتاً گفت: بشر در اجتماع از نظر جنسى محروميّت هايى پيدا مى ‏كند كه موجب مى ‏شود غريزه عقب رانده شده و به شعور ناخودآگاه برود. وقتى كه آنجا رفت قيود اجتماعى جلويش را مى ‏گيرد كه بيرون نيايد، امّا در آن صورت اين محروميّت ها از راهها و به شكل هاى ديگرى بروز مى ‏كند كه يكى از آنها دين است. دين ريشه ‏اش تمايل جنسى است و نه چيز ديگر. 🔽او همچنين مى ‏گفت كه ريشه اخلاق هم تمايلات جنسى است، علم هم ريشه ‏اش جنسى است. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خورشيد دين هرگز غروب نمى ‏كند)، ج‏3، ص: 392- 391-با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
⏹ اصول اندیشه های زیگموند فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) روانشناس و روانکاو برجسته اتریشی (قسمت پنجم) 1️⃣ روان خود آگاه و روان ناخودآگاه 2️⃣ تجلّيات روان ناخودآگاه انسان، عناصر رانده شده از روان خودآگاه اوست 3️⃣ توجیه همه حوادث اجتماع و زندگی حتی دین و اخلاق با غریزه جنسی 4️⃣ با آزادی مطلق جنسی ، دین و اخلاق هم از بین خواهد رفت اگر از فروید بپرسیم آيا به عقيده شما دين چه موقعى از ميان مردم خواهد رفت؟ خواهد ‏گفت: آزادى جنسى مطلق بدهيد به طورى كه هيچ محروميّت جنسى وجود نداشته باشد، در آن صورت دين هم وجود نخواهد داشت. امّا طولى نكشيد كه فرويد خودش هم از حرف خودش پشيمان شد. شاگردهايش نيز از او نپذيرفتند. در همين‏جاست كه نظريّه فطرى بودن دين و اينكه دين جزو نهاد بشر است پيدا مى‏شود. 🔸بعد از بیان اصول دیدگاههای فروید ، در پست های بعدی به نقد و بررسی آنها از دیدگاه شهید مطهری خواهیم پرداخت ان شاء الله ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خورشيد دين هرگز غروب نمى ‏كند)، ج‏3، ص: 392- 391- https://eitaa.com/motahari1340
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(1) 🔸تذکر : لازم به ذکر است نوع چینش مطالب در تبیین اصول دیدگاههای فروید و نقد و برررسی آن طبق نظر شخصی بوده و در اثار شهید مطهری چنین شیوه ای دیده نمی شود . سعی شده حتی المقدور تمامی آثار شهید مطهری پیرامون موضوع مورد بحث ملاحظه و به روشی منظم و منسجم در اختیار مخاطبان فرهیخته قرار گیرد 1️⃣ کشف روان ناخودآگاه(1) 🔻 ...امروز در اصل اين مطلب كه انسان داراى دو روان است: روان خودآگاه و روان ناخودآگاه، و اينكه روان ناخودآگاه حاكم و مسخّر روان خودآگاه است و نيز حوزه بسيار عظيم‏ترى است‏ ، (اگر بگوييم روان خودآگاه به اندازه يك درياچه است، روان ناخودآگاه به اندازه يك اقيانوس بزرگ است) شك و ترديدى نيست. 🔻مسئله تلقين از مسائل بزرگ «علم الروح» است. اين مسئله را امروز با روان ناخودآگاه به شكل عالى توجيه و تفسير كرده ‏اند كه انسان چگونه روانش تلقين‏ مى ‏پذيرد. انسان در بيدارى هم تلقين ‏پذير است ولى چون در بيدارى روح مقاومت مى ‏كند [نمى ‏توان اثر آن را مانند هنگام خواب ملاحظه كرد.] 🔻اگر بتوانند كسى را به وسيله هيپنوتيزم به خواب مغناطيسى ببرند هرچه به او تلقين كنند در روان ناخودآگاهش وارد مى ‏شود (چون در حال خواب، روان خودآگاه مقاومت نمى ‏كند) و وقتى بيدار شود حس نمى ‏كند كه چيزى به او گفته يا ياد داده ‏اند. 🔻امروز مسئله معالجه جسمى بسيارى از بيماريها با وسائل روحى مثل تلقين، يك مسئله بسيار جالب توجه و به رسميّت شناخته شده است. بنابر این وجود روان ناخودآگاه در انسان ، امری مسلّم است. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 439- 437 با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/motahari1340
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(2) 1️⃣ کشف روان ناخودآگاه(2) 🔻مسئله كشف روان‏ ناخودآگاه دو نتيجه علمى براى الهيّون دربر داشت - با اينكه كسانى كه در اين راه كار كرده ‏اند دنبال اين نبودند كه براى الهيّون كارى كرده باشند آنها دنبال كار علمى خودشان بودند-‏ : 1️⃣ اصالت روح 🔻روان ناخودآگاه اصالت روح را بيش از پيش ثابت كرد زيرا مسلّم شد كه عوارضى كه در روان ناخودآگاه پيدا مى‏شود اصلا به عالم اعصاب انسان مربوط نيست. حتى خود فرويد معتقد است كه بسيارى از ديوانگي ها كه پيدا مى‏شود معلول بيماريهاى عصبى نيست، معلول فرمان روان ناخودآگاه است. 🔻گاهى مى ‏گويند فلان كس از غصه ديوانه شد، و واقعاً هم هستند افرادى كه از غصه ديوانه مى ‏شوند. البته ديوانه به اين معنا كه يك حالت «خل‏گرى» پيدا مى ‏كنند و ديگر آن غصه ‏اى كه بايد بخورند اصلا نمى ‏خورند. وقتى اين افراد را معاينه پزشكى مى ‏كنند هيچ عارضه ‏اى در اعصابشان مشاهده نمى ‏كنند ولى در عين حال در عمل مى ‏بينند كه كارهاى خل‏گرى مى ‏كنند. 🔻چرا اين‏طور مى ‏شوند؟ اين نوع افراد گاهى دچار مصيبت هاى بسيار بزرگ غير قابل تحمل مى ‏شوند. اينجاست كه روان ناخودآگاه دست به كار مى ‏شود، يعنى كارى مى ‏كند كه در دستگاه شعور خودآگاه اختلال ايجاد شود. در عالم خيالات و تخيّلات و اوهام، عالمى براى خودش پيدا مى ‏كند و هنگامى كه در عالم خيالات و اوهام رفت اصلًا هيچ فكر نمى ‏كند كه مثلًا بچه ‏اش مرده است، چه بسا فكر مى ‏كند كه او زنده است. 🔻من به بعضى از اين اشخاص برخورد كرده ‏ام كه در بعضى از كارهايشان فوق‏العاده ‏اند، يعنى مثل يك آدم عادى، باهوش و بافهم و زيرك هستند، ولى مع ذلك در يك سلسله مسائل اين حالت خل‏گرى را دارند. بعد از تحقيق روشن شده كه اينها چنين اشخاصى هستند. 🔸... پس نتيجه اول كشف روان ناخودآگاه اين بود كه مسئله اصالت روح را بسيار روشن كرد؛ معلوم شد روان انسان خيلى عميق‏تر از اين حرف ساده بچه ‏گانه ‏اى است كه چهارتا ماترياليست مى ‏گويند: [حالات روانى انسان معلول‏] فعل و انفعال شيميايى سلسله اعصاب است. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 440- 439- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
شهید مطهری: 🔻اسلام فقط و فقط با مواجهه‏ صريح و شجاعانه با عقايد و افكار مختلف و متناقض با اسلام مى ‏تواند به حيات خودش ادامه بدهد. 🔻چنين تصور نشود كه با جلوگيرى از ابراز افكار و عقايد مى‏ شود از اسلام پاسدارى كرد. 🔻از اسلام فقط با يك نيرو مى‏ شود پاسدارى كرد و آن : منطق و آزادى دادن و مواجهه صريح و رك و روشن با افكار مخالف است. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج‏24، ص: 131- با ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(3) 1️⃣ کشف روان ناخودآگاه(3) 🔻مسئله كشف روان‏ ناخودآگاه دو نتيجه علمى براى الهيّون دربر داشت - با اينكه كسانى كه در اين راه كار كرده ‏اند دنبال اين نبودند كه براى الهيّون كارى كرده باشند آنها دنبال كار علمى خودشان بودند-‏ : 1️⃣ اصالت روح 2️⃣ «شناخت آيه ‏اى» نتيجه دوم كشف روان ناخودآگاه، در «شناخت ‏شناسى» است. 🔻روان ناخودآگاه - كه امروز از نظر علم يك حقيقت مسلّم شناخته مى‏شود - نسبت به روان خودآگاه يعنى «غيب» نسبت به «شهادت». روان ناخودآگاه، غيب وجود انسان است‏ . 🔻قبلًا هم غيب و شهادت مى ‏گفتيم [ولى اين‏طور معنا مى ‏كرديم‏]: شهادت يعنى اين بدن و غيب يعنى روان (همين روان خودآگاه). 🔻امروز ثابت شده كه نه تنها شهادتى داريم (يعنى بدن) و غيبى داريم (يعنى روان) بلكه يك غيب غيبى هم داريم كه همان روان ناخودآگاه است. 🔻بدن خود را با حواس ظاهرى حس مى ‏كنيم، روان را با حس باطن شهود مى ‏كنيم، اما روان ناخودآگاه را از كجا درك مى ‏كنيم؟ آيا فرويد و امثال فرويد روان ناخودآگاه را در لابراتوار كشف كردند؟ اگر در لابراتوار ببينند كه جسمانى است و روان نيست. روان را كسى در لابراتوار نمى ‏بيند (هيچ كس هم چنين ادعايى نكرده است) 🔻اگر بگوييد خودشان اين را در خودشان احساس مى ‏كردند، آن وقت مى‏شود روان خودآگاه. آرى، از مجموع علائم و نشانه ‏هايى كه در روان خودآگاه ديدند، كم ‏كم آن را كشف كردند. از اين علائم و بروزات و ظهورات، مخصوصا از آنچه كه‏ در عالم رؤيا براى انسان رخ مى‏دهد [به وجود روان ناخودآگاه پى بردند]. 🔻عالم رؤيا براى فرويد يك كليد حل معماى روان ناخودآگاه شد، يعنى از وجود رؤياها توانست پى ببرد كه انسان روان ناخودآگاهى دارد كه نمى ‏توان آن را در زير ذرّه ‏بين ‏ها ديد و يا شهود باطن كرد (مثلًا آگاهى روان‏شناسى از آن پيدا كرد). علائم در مجموع نشان داد كه ما يك چنين غيب و پنهانى داريم. 🔻اين چه نوع شناختى است؟ اين همان شناخت آيه ‏اى است يعنى خداى متعال به ذهن انسان خاصيتى داده است كه از آنچه مى ‏بيند و حس مى ‏كند، به عنوان علامت و نشانه [استفاده مى ‏كند تا] درون و باطنى را كه پشت آن است كشف كند روان ناخودآگاه را بشر كشف كرد (نه اينكه احساس كرد، كشف كرد)، غيبى را از شهادت كشف كرد. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 441- 440- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(4) 🔸تذکر : همانگونه که در ابتدا ذکر شد نوع چینش مطالب در تبیین اصول دیدگاههای فروید و نقد و برررسی آن طبق نظر شخصی بوده و در اثار شهید مطهری چنین شیوه ای دیده نمی شود . 1️⃣ کشف روان ناخودآگاه(4) 🟢 روان ناخود آگاه در منابع دینی(1) 🔻در زمینه «پنهان هاى روان انسان» ( روان ناخود آگاه) نكاتى در قرآن مجيد و كلمات على (عليه السلام) و كلمات حكماى الهى و عرفايى مثل مولوى وجود دارد؛ 🔻در قرآن مجيد در سوره مباركه طه مى ‏فرمايد: «فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‏» خدا آگاه به راز است، آگاه به پنهان است، و آگاه به پنهان‏تر از پنهان است. اين «پنهان‏تر از پنهان» چيست؟ 🔻...از امام سؤال شد: چرا قرآن مى ‏گويد خدا راز را مى‏داند و «از راز پنهان ‏تر» را هم مى ‏داند؟ «از راز مخفى ‏تر» چيست؟ امام فرمود: «از راز پنهان ‏تر» آن چيزى است كه در روان تو وجود دارد و خودت نمى ‏دانى و فراموش كرده ‏اى. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 434- 433- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(5) 1️⃣ کشف روان ناخودآگاه(5) 🟢 روان ناخود آگاه در منابع دینی (2) ✅ على (عليه السلام) در دعاى كميل مى ‏فرمايد: «...الّذين وكّلتهم بحفظ ما يكون منّى» تو ملائكه ‏اى را بر من موكّل كردى‏ ، آنها را مأمور من كردى و تمام اعمال مرا ضبط و ثبت مى ‏كنند. ✅بعد براى اين كه مردم چنين خيال و توهمى نكنند كه خدا كه ملائكه را فرستاده العياذ باللّه مثل كسى است كه به مأمور احتياج دارد و خودش به تنهايى نمى ‏تواند، يا شريك در ملك و به تعبير قرآن «ولىّ از ذلّ» دارد، مى ‏فرمايد: «و كنت انت الرقيب علىّ من ورائهم» تو خودت باز بر فرشتگان، ناظر و شاهد هستى؛ نه فقط شاهد بر آنها «و الشّاهد لما خفى عنهم» چيزهايى در حوزه وجود من است كه حتى بر ملائكه كه جنود غيبى هستند مخفى مى ‏ماند - يعنى وجود من غيب و پنهان هايى دارد كه ملائكه هم از آنها آگاه نيستند و نمى ‏توانند آگاه باشند- ولى تو خودت آن گواهى هستى كه آنچه را كه بر آنها هم پنهان است شاهدى. 🔸در 5 پست اخیر ، اولین اصل از اصول فکری فروید (کشف روان ناخودآگاه) مورد بررسی قرار گرفت ان شاء الله در پست های بعدی به نقد و بررسی دومین اصل از اصول فکری او خواهیم پرداخت ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله شناخت)، ج‏13، ص: 434- 433- با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340