eitaa logo
اندیشه مطهر (تخصصی)
331 دنبال‌کننده
40 عکس
4 ویدیو
1 فایل
نقد و بررسی مکاتب و اندیشه های تاثیر گذار (بویژه مکاتب فلسفی ، سیاسی ، اجتماعی غرب) بر اساس آثار شهید مطهری(ره)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸اعتراف راسل به نیاز انسان عصر حاضر به نوعی ایمان 🔻...دانشمندان بسيارى معتقد شدند كه همه مشكلات بشر با سر انگشت علم گشوده خواهد شد، ولى تجربه خلاف آن را ثابت كرد. امروز ديگر انديشمندى يافت نمى‏شود كه نياز انسان را به نوعى ايمان و لو ايمان غير مذهبى- كه به هر حال امرى ماوراى علم است- انكار كند. 🔻«برتراند راسل‏» با آنكه گرايشهاى مادّى دارد اعتراف مى‏كند كه: «كارى كه منظور آن فقط در آمد باشد، نتيجه مفيدى بار نخواهد آورد. براى چنين نتيجه ‏اى بايد كارى پيشه كرد كه در آن «ايمان» به يك فرد، به يك مرام، به يك غايت نهفته باشد.»(زناشویی و اخلاق) 🔻امروز ماترياليستها هم ناچارند مدّعى شوند كه ما از جنبه فلسفى، ماترياليست و از جنبه اخلاقى، ايده ‏آليست مى ‏باشيم، يعنى از جنبه نظرى، مادّى و از جنبه عملى و آرمانى، معنوى هستيم‏ . 🔻اينكه چگونه ممكن است انسان نظرا مادّى باشد و عملا معنوى، مشكلى است كه خود مادّيين بايد بدان پاسخ بگويند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(انسان و ایمان) ؛ ج‏2 ؛ ص37- https://eitaa.com/motahari1340
اندیشه مطهر (تخصصی)
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) ق
🔸مكتب اخلاقى راسل‏ : اخلاق بر مبنای تیزهوشی ♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) (قسمت یازدهم) 5️⃣ مكتب اخلاقى راسل‏ : اخلاق بر مبنای تیزهوشی 🔸تبیین: 🔽 راسل اخلاقش به اصطلاح اخلاق عقلى به معنى اخلاق تيزهوشى‏ است. راسل در واقع به دليل همان مادى فكر كردنش، به هيچ معيارى از معيارهاى اخلاقى قائل نيست؛ نه به خير و فضيلت افلاطون اعتقادى دارد، نه به حد وسط ارسطو و نه به اخلاق وجدانى يعنى احساس تكليف كانت. مى ‏گويد: بشر يك موجودى است كه جبرا منفعت ‏خواه آفريده شده، جز در پى سود خودش نيست، بقيه همه ‏اش حرف است. باور نكنيد كه بشر جز سود خودش چيز ديگرى را بخواهد. 🔽 می گوید : از طرف ديگر ما در جامعه نياز داريم به يك سلسله روابط حسنه كه نام آنها را «اخلاق» گذاشته ‏ايم. مى ‏گوييم حقوق يكديگر را رعايت كنيم، نسبت به يكديگر احترام بگزاريم، وظايف اجتماعى خودمان را انجام بدهيم. ...، آنچه كه بشر در زندگى اجتماعى ‏اش به آن احتياج دارد به نام اخلاق، همين هاست. 🔽 بعد مى‏گويد: اخلاق اين است كه ما كارى بكنيم كه همين اصول در جامعه حكمفرما باشد؛ افراد همه معتقد به اين اصول بشوند كه حقوق يكديگر را رعايت كنند، وظايفشان را انجام بدهند، به يكديگر احترام بگزارند و از اين قبيل. 🔽 - راسل در نقد مبنای اخلاقی خداپرستان می گوید - : شما مى ‏خواهيد اينها را بر يك مبناى غير مادى قرار بدهيد: چرا حقوق يكديگر را رعايت كنيم؟ چون فضيلت اين است يا چون تكليف و مسئوليت چنين ايجاب مى‏كند. راسل می گوید : نه، اين حرفها اساس و پايه ‏اى ندارد، حقيقت اين است كه منافع انسان هم در همين است. ما بايد به بشر بفهمانيم كه تو بايد دنبال منافع و خوشى خودت باشى، و منافع تو در همين است. اشتباه مى ‏كنى كه خيال مى ‏كنى اگر حق ديگرى را پايمال كنى به خودت سود رسانده ‏اى، يا اگر تكليف خودت را انجام ندادى به خودت سودى رساندى، و يا اگر احترامات را رعايت نكردى همين‏طور. (اين مثالها را من مى ‏گويم) اينها همه اشتباه است. بايد عقل و هوش بشر را زياد كرد و به او دوربينى داد. آدمى كه خيال مى ‏كند سودش در پايمال كردن حقوق مردم است، به علت نزديك ‏بينى اوست، پيش پايش را مى ‏بيند و دور را نمى ‏بيند و عكس‏العمل ‏ها را توجه ندارد. بايد به بشر مجموع عكس‏العمل ‏ها را فهماند. 🔽 راسل مثال مى ‏زند، مى ‏گويد: من ممكن است ابتدا فكر كنم كه اگر بروم گاو همسايه را بدزدم سود بيشترى خواهم داشت، ولى وقتى به من بفهمانند كه اگر تو گاو همسايه را بدزدى همسايه هم گاو تو را مى ‏دزدد و آن همسايه ديگر هم مثلًا الاغت را مى ‏دزدد و تو بجاى اينكه يك سود ببرى صد زيان مى ‏برى، بديهى است گاو همسايه را نمى ‏برم تا گاو مرا نبرند و اين خيلى طبيعى است. پس فقط بايد به بشر تيزهوشى داد و به او حالى كرد كه آنچه «اخلاق» ناميده مى‏شود همان چيزهايى است كه سود همگان را در بر دارد. 🔸شهید مطهری : اين هم يك نوع مكتب اخلاقى كه در واقع ارزشهاى اخلاقى را انكار كرده؛ يعنى مقياس، منافع شده است در پست های بعدی نقدهای شهید مطهری به این دیدگاه ارسال خواهد شد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (فلسفه اخلاق)، ج‏22، ص: 666- 664- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
🔸نقد مكتب اخلاقى راسل‏ : اخلاق بر مبنای منفعت و تیزهوشی(۱) ♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل (قسمت دوازدهم ) 1️⃣انکار اخلاق به عنوان یک ارزش متعالی: 🔻[طبق اين مكتب‏] تمام كارهاى اخلاقى از اين قبيل است: من بايد راست بگويم، سود من در راست گفتن است، اگر دروغ بگويم افراد ديگر نيز به من دروغ مى ‏گويند. من بايد امين باشم، اگر امانت به خرج ندهم هيچ كس امانت به خرج نمى ‏دهد و اين صددرصد به ضرر من است، پس نفع من در امين بودن است. 🔻سخن راسل در واقع انكار اخلاق به عنوان يك ارزش است، چون اخلاق را در سود پياده كرده است. پس اولين ايرادى كه به آقاى راسل وارد است اين است كه اخلاقى كه او پيشنهاد مى ‏كند فاقد ارزش متعالى و قداست است و چيزى ما فوق منفعت نيست بلكه خود منفعت است، و اين برخلاف شعارهايى است كه خود راسل مى ‏دهد. 🔻يكى از كسانى كه شعارهايش بر ضد فلسفه ‏اش مى ‏باشد راسل است. او خودش را در دنيا به انسان‏دوستى و انسان‏خواهى معروف كرده بود و حال آنكه اصلًا فلسفه ‏اش بر ضد آن است، فلسفه ‏اش فلسفه منفعت ‏خواهى است. پس تمام ارزشهاى صلح ‏دوستى راسل به شخص خودش برمى ‏گردد... براى اينكه سود شخص من در اين است. بنابراين كار تو ارزش ندارد. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (فلسفه اخلاق)، ج‏22، ص: 668- 666-با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
🔸نقد مكتب اخلاقى راسل‏ : اخلاق بر مبنای منفعت و تیزهوشی(۲) ♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل (قسمت سیزدهم) 2️⃣ اخلاق بر مبنای منافع ، پایه دومش تساوی قدرتهاست : 🔻اين اخلاق پيشنهادى فقط در جايى نافع است كه قدرتها متساوى باشند،مثل همان دوتا همسايه: من گاو همسايه را نمى ‏دزدم چون همسايه مى ‏آيد گاو مرا مى ‏دزدد. وقتى كه دو نيروى برابر در مقابل يكديگر قرار بگيرند يا يك نيروى ضعيف در مقابل نيروى قوى قرار بگيرد، اين را خوب ملاحظه مى ‏كنند. اما در جايى كه يك نيرو فوق‏العاده قوى است و يك نيرو ضعيف، و اين نيروى قوى مى ‏داند كه آن نيروى ضعيف تا صد سال ديگر هم نمى ‏تواند منافع او را بگيرد، اخلاق براى او چنين اقتضايى ندارد. 🔻بنابراين اگر مثلًا اگر دو ابرقدرت در مقابل یکدیگر قرار بگيرند، اخلاق حكم مى ‏كند كه هر دو اخلاقى باشند چون رقيب گردن ‏كلفتى مثل هم دارند، ولى هر دو اينها در مقابل ملل ضعيف، هيچ وقت اخلاق اقتضا نمى ‏كند كه [اخلاقى باشند] چون مى ‏دانند كه ملل ضعيف تا صد سال ديگر هم قدرت ندارند [منافع آنها را بگيرند]، بلكه از اول نمى ‏گذارند اينها قدرت پيدا كنند و بنابراين اطمينان خاطر كامل پيدا مى ‏كنند؛ 🔻 در اين صورت اين اخلاق هاى بر اساس منفعت مثل اخلاق راسل به چه كار مى ‏آيد؟! اصلًا اخلاق براى اين است كه جلو قدرتمند را در كمال قدرت بگيرد ( اوْلَى النّاسِ بِالْعَفْوِ اقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقوبَةِ آن كه بيشتر قدرت دارد به او بيشتر عفو و گذشت و غيره را تلقين كند، و الّا اخلاقى كه براساس منافع باشد پايه دومش هم تساوى قدرتهاست، يعنى فقط بر فرض تساوى قدرتها كارگر است....اما اگر متساوى نبودند ديگر اخلاق وجود ندارد. بنابراين، اين اخلاق هم اخلاق نيست، انكار اخلاق است. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (فلسفه اخلاق)، ج‏22، ص: 668- 666-با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
اندیشه مطهر (تخصصی)
🔸نقد مكتب اخلاقى راسل‏ : اخلاق بر مبنای منفعت و تیزهوشی(۲) ♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه ها
🔸نقد مكتب اخلاقى راسل‏ : اخلاق بر مبنای منفعت و تیزهوشی(۳) ♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل (قسمت چهاردهم) 3️⃣ مکتب اخلاقی راسل مشوق ضد اخلاق است : 🔻... در واقع معناى فلسفه راسل اين است: اخلاق را رها كنيد؛ چون اخلاق مساوى است با ارزش داشتن، قداست، و چيزى ما فوق منافع و ما فوق حيوانيت. اخلاق يعنى انسانيت، و انسانيت يعنى ارزشى ما فوق حيوانيت و كارى ما فوق منافع. 🔻معنى ‏حرف راسل اين است كه اخلاق، اساسى ندارد ولى آن نتيجه ‏اى را كه شما از اخلاق مى ‏توانيد بگيريد از تعليم هم مى ‏توانيد بگيريد، به اينكه به مردم حالى كنيد كه منافع همگانى اين جور اقتضا مى ‏كند. 🔻.... ايراد چنین سخنی این است كه بله، به مردمى كه از نظر قدرت متساوى هستند مى‏شود چنين حرفى را گفت ولى در مورد آن كسى كه زورمند است اين اخلاق كارگر نيست بلكه او را تشويق به ضد اخلاق مى‏كند، چون مى‏گويد اصلًا معيارْ منافع است، او مجبور است اخلاقى باشد ولى تو هيچ اجبارى ندارى كه اخلاقى باشى. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (فلسفه اخلاق)، ج‏22، ص: 668- 666-با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340