eitaa logo
اندیشه مطهر (تخصصی)
332 دنبال‌کننده
38 عکس
2 ویدیو
1 فایل
نقد و بررسی مکاتب و اندیشه های تاثیر گذار (بویژه مکاتب فلسفی ، سیاسی ، اجتماعی غرب) بر اساس آثار شهید مطهری(ره)
مشاهده در ایتا
دانلود
اندیشه مطهر (تخصصی)
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(۱۳) 4️⃣ فروید: ناكاميها معلول قيود اجتماعى است، با آزادی مطلق غرائز
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(۱۴) 4️⃣فروید : ناكاميها معلول قيود اجتماعى است، با آزادی مطلق غرائز بویژه غريزه جنسی ناكامى و عوارض ناشى از آنها از بین خواهد رفت 🔽 به طور كلى در طبيعت انسانى از نظر خواسته ‏هاى روحى محدوديت در كار نيست. انسان روحاً طالب بى ‏نهايت آفريده شده است. وقتى هم كه خواسته ‏هاى روحى در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدى متوقف نمى ‏شود، رسيدن به هر مرحله ‏اى ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود مى ‏آورد. 🔽 اشتباه كرده ‏اند كسانى كه طغيان نفس امّاره و احساسات شهوانى را تنها معلول محروميتها و عقده ‏هاى ناشى از محروميتها دانسته ‏اند. همان‏طور كه محروميتها سبب طغيان و شعله ‏ور شدن شهوات مى ‏گردد، پيروى و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله ‏ور شدن آتش شهوات مى ‏گردد. امثال فرويد آن طرف سكه را خوانده ‏اند و از اين طرف سكه غافل مانده ‏اند. 🔽 اشتباه فرويد و امثال او در اين است كه پنداشته ‏اند تنها راه آرام كردن غرايز ارضاء و اشباع بى ‏حد و حصر آنهاست. اينها فقط متوجه محدوديت ها و ممنوعيت ها و عواقب سوء آنها شده ‏اند و مدعى هستند كه قيد و ممنوعيت، غريزه را عاصى و منحرف و سركش و ناآرام مى ‏سازد. طرحشان اين است كه براى ايجاد آرامش اين غريزه بايد به آن آزادى مطلق داد، آنهم بدين معنى كه به زن اجازه هر جلوه ‏گرى و به مرد اجازه هر تماسى داده شود. 🔽 اينها چون يك طرف قضيه را خوانده ‏اند توجه نكرده ‏اند كه همان‏طور كه محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سركوب و توليد عقده مى ‏كند، رها كردن و تسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات در آوردن آن را ديوانه مى ‏سازد، و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواسته ‏اى براى هر فردى برآورده شود، بلكه امكان ندارد همه خواسته ‏هاى بى ‏پايان يك فرد برآورده شود، غريزه بدتر سركوب مى ‏شود و عقده روحى به وجود مى ‏آيد. 🔽 به عقيده ما براى آرامش غريزه دو چيز لازم است: يكى ارضاء غريزه در حد حاجت طبيعى، و ديگر جلوگيرى از تهييج و تحريك آن. ادامه دارد مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسأله حجاب)، ج‏19، ص: 461- 460- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
اندیشه مطهر (تخصصی)
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(۱۴) 4️⃣فروید : ناكاميها معلول قيود اجتماعى است، با آزادی مطلق غرائز
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(۱۵) 4️⃣فروید : ناكاميها معلول قيود اجتماعى است، با آزادی مطلق غرائز بویژه غريزه جنسی ناكامى و عوارض ناشى از آنها از بین خواهد رفت 🔽 به عقيده ما براى آرامش غريزه دو چيز لازم است: يكى ارضاء غريزه در حد حاجت طبيعى، و ديگر جلوگيرى از تهييج و تحريك آن. 🔽 انسان از لحاظ حوائج طبيعى مانند چاه نفت است كه تراكم و تجمع گازهاى داخلى آن خطر انفجار را به وجود مى ‏آورد. در اين صورت بايد گاز آن را خارج كرد و به آتش داد ولى اين آتش را هرگز با طعمه زياد نمى ‏توان سير كرد. 🔽 اينكه اجتماع به وسائل مختلف سمعى و بصرى و لمسى موجبات هيجان غريزه را فراهم كند و آنگاه بخواهد با ارضاء، غريزه ديوانه شده را آرام كند ميسر نخواهد شد. هرگز بدين وسيله نمى ‏توان آرامش و رضايت ايجاد كرد، بلكه بر اضطراب و تلاطم و نارضايى غريزه با هزاران عوارض روانى و جنايات ناشى از آن افزوده مى‏شود. 🔽 تحريك و تهييج بى‏حساب غريزه جنسى عوارض وخيم ديگرى نظير بلوغهاى زودرس و پيرى و فرسودگى نيز دارد. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسأله حجاب)، ج‏19، ص: 462- 461- - با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
🔸به اطلاع می رساند : ان شاء الله بزودی سلسله مباحثی تحت عنوان «نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل» فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی در کانال «اندیشه مطهر» (تخصصی) ارسال خواهد شد https://eitaa.com/motahari1340
اندیشه مطهر (تخصصی)
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(۱۵) 4️⃣فروید : ناكاميها معلول قيود اجتماعى است، با آزادی مطلق غرائز
♦️نقد و بررسی دیدگاههای فروید(۱۶) قسمت پایانی 4️⃣ فروید : ناكاميها معلول قيود اجتماعى است، با آزادی مطلق غرائز بویژه غريزه جنسی ناكامى و عوارض ناشى از آنها از بین خواهد رفت 🔽... اما اينكه مى ‏گويند: «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى ما مُنعَ مِنْه» مطلب صحيحى است ولى نيازمند به توضيح است. انسان به چيزى حرص مى ‏ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحريك شود؛ به اصطلاح تمناى چيزى را در وجود شخصى بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امرى اصلًا عرضه نشود يا كمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود. 🔽 فرويد كه طرفدار سرسخت آزادى غريزه جنسى بود، خود متوجه شد كه خطا رفته است، لذا پيشنهاد كرد كه بايد آن را از راه خاص خودش به مسير ديگرى منحرف كرد و به مسائل علمى و هنرى نظير نقاشى و غيره منعطف ساخت و به اصطلاح طرفدار تصعيد شد؛ زيرا تجربه و آمار نشان داده بود كه با برداشتن قيود اجتماعى، بيماريها و عوارض روانى ناشى از غريزه جنسى بيشتر شده است. 🔽 من نمى ‏دانم آقاى فرويد كه طرفدار تصعيد است از چه راه آن را پيشنهاد مى ‏كند. آيا جز از طريق محدود كردن است؟ ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسأله حجاب)، ج‏19، ص: 462-461- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) 🔸دیدگاه کلی شهید مطهری در باره شخصیت علمی برتراند راسل راسل با اينكه يك فيلسوف ماترياليست است و با اينكه متأسفانه يك خصلت روحى دارد كه شأن يك فيلسوف دانشمند نيست، يعنى وقار يك دانشمند و فيلسوف در او نيست (در نوشته ‏هايش با هر كس كه طرف مى ‏شود حرفهايش را با طنز و مسخرگى و دلقك ‏بازى بيان مى ‏كند) ولى شك نداريم كه مرد دانشمند و رياضى‏دانى است، مردى است كه در منطق جديد و منطق رياضى شأن فوق‏العاده‏اى دارد، يكى از فيلسوفان بزرگ دنياست و چون يك فيلسوف ماترياليستى كه وابسته به يك حزب يا سياست باشد نيست كه افكارش جنبه ديكته شدن داشته باشد و مجبور باشد مطابق مصالح حزبى و سياسى و مصالح آن كشورى كه وابسته به آن است به صورت قالبى، دستورى و تلقينى حرف بزند، تا حدّ زيادى مرد آزاد فكرى است و گاهى نظرياتى برخلاف فلسفه خودش مى ‏گويد. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(مساله شناخت) ؛ ج‏13 ؛ ص373- با ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) قسمت اول 1️⃣ راسل و انکار برهان «علت نخستین» در نظام هستی 🔸تصوّر فيلسوفانه (!) راسل در باره خداوند و برهان علت نخستین 🔽 راسل كتاب كوچكى دارد به نام چرا مسيحى نيستم؟ در آن كتاب تنها مسيحيّت را انتقاد نمى ‏كند، بلكه اساسا انديشه ‏هاى مذهبى را عموما و انديشه خدا را خصوصا - كه برخى غير مذهبي ها نيز قبول دارند - مورد ايراد و انتقاد قرار مى ‏دهد. وى در آن‏ كتاب از جمله مطالبى كه ايراد مى ‏گيرد «برهان علّت نخستين» است. 🔽 براى اينكه بدانيم آقاى راسل- اين فيلسوف بزرگ غرب كه نامش همه جا را گرفته- اين مسائل را به چه شكلى در ذهن خود تصوير مى ‏كرده است، عبارت او را نقل مى ‏كنيم. مى ‏گويد: «اساس اين برهان عبارت از اين است كه تمام آنچه را ما در اين جهان مى ‏بينيم داراى علّتى است و اگر زنجير علّتها را دنبال كنيم سرانجام به نخستين علّت مى ‏رسيم و اين نخستين علّت را علّة العلل يا خدا مى ‏ناميم». 🔽 راسل آنگاه اين برهان را اين‏چنين انتقاد مى ‏كند: «به هنگام جوانى درباره اين مسائل ژرف نمى ‏انديشيدم و برهان علّة العلل را تا مدّتى مديد پذيرفتم، تا اينكه روزى به سنّ هيجده سالگى ضمن خواندن اتوبيوگرافى جان استوارت ميل بدين جمله برخوردم: «پدرم به من مى ‏گفت كه اين پرسش: چه كسى مرا آفريده است؟ جواب ندارد، زيرا بلافاصله اين سؤال مطرح مى ‏شود چه كسى خدا را آفريد؟» جمله ‏اى بدين سادگى، دروغ برهان علّة العلل را برايم آشكار ساخت و هنوز هم آن را دروغ مى ‏دانم. اگر هر چيز بايد علّتى داشته باشد، پس خداى را نيز علّتى بايد. اگر چيزى بدون علّت وجود تواند داشت، اين چيز مى ‏تواند هم خدا باشد و هم جهان پوچى اين برهان به همين جهت است.» 🔸در پست بعدی به نقد و بررسی دیدگاه راسل در انکار برهان علت نخستین خواهیم پرداخت. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (علل گرايش به ماديگرى)، ج‏1، ص: 511- 510- با ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) (قسمت دوم) 1️⃣راسل و انکار برهان علت نخستین در نظام هستی 🔹پاسخ اجمالی شهید مطهری : 1️⃣ سخن در اين نيست كه آيا هر چيز بايد علّت داشته باشد يا استثنائاً می توان يك موجود بدون علّت داشت، و اگر يك چيز بدون علّت مى ‏تواند وجود داشته باشد چه فرق مى ‏كند كه خدا باشد يا جهان. 🔽 سخن در اين است كه هر چيز و هر موجود ازآن ‏جهت كه چيز است و به نوعى داراى هستى است، نه ملاك نياز به علّت است و نه ملاك بى ‏نيازى، تا گفته شود چه فرقى در اين جهت ميان چيزهاست. 🔽 سخن در اين است كه در ميان چيزها و موجودات، چيزى و موجودى هست كه وجود صرف و كمال مطلق است و هر كمالى از اوست و به سوى اوست و او چون هستى عين ذاتش است، بى ‏نياز از علّت است، بر خلاف چيزهايى كه هستى را به صورت عاريت دارند. آن‏چنان موجودى - كه وجود صرف و كمال مطلق است - نه وجود و نه كمالات وجود را فاقد است تا طلب كند و به سوى آن بشتابد، و نه اين كمالات را از دست مى ‏دهد. 2️⃣ از طرف ديگر، ما در جهانى زندگى مى ‏كنيم كه همه چيز در آن جنبه موقتى دارد؛ همه چيز در جستجوى چيز ديگرى است كه ندارد؛ همه چيز آنچه را دارد در وقت ديگر از دست مى ‏دهد. 🔽 در جهانى زندگى مى ‏كنيم كه همه چيز در آن در معرض فنا و زوال و تغيير و تحوّل است؛ همه علامات فقر و نياز و عاريتى بودن و عاريتى داشتن در جبين همه اجزايش نمودار است؛ پس چنين جهانى نمى ‏تواند علّت نخستين و واجب الوجود باشد. ادامه دارد مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (علل گرايش به ماديگرى)، ، ص: 512- 511- با ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
🟡السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله 🟢حلول ماه رجب، ماه بندگی و استغفار و سالروز ولادت خجسته حضرت امام محمد باقر علیه السلام را به محضر مقدس حضرت ولی عصر(عج)، و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام تبریک و تهنیت می گوئیم
«دبیرخانه امور معرفتی معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه» با همکاری «بنیاد شهید مطهری»، «دوره تمهیدی تربیت مدرس آثار استاد مطهری» را برگزار می‌کند: برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام به این لینک مراجعه کنید: https://tahzib.ismc.ir/7296 و یا می‌توانید با این شماره تماس بگیرید: 02533133495 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
اندیشه مطهر (تخصصی)
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) (ق
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) قسمت سوم 2️⃣ راسل و انکار برهان علت نخستین در نظام هستی ادامه پاسخ اجمالی 3️⃣ استدلال ابراهيم (ع) بر اثبات ذات واجب الوجود و علت نخستین كه در قرآن كريم آمده است: «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ. فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى‏ كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ. فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ. فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَرِي‏ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ. إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ.» (انعام : 79-75) 🔽 خلاصه استدلال اين است كه : به سائقه فطرت و به حكم بديهى عقل، ابراهیم خود را مربوب و دست ‏پرورده و مقهور مى ‏بيند و در جستجوى پروردگار و قاهر خود قرار مى ‏گيرد. ستاره و ماه و خورشيد به ترتيب نظرش را جلب مى ‏كند، 🔽 امّا با اندك ملاحظه، آثار مربوبيّت و مقهوريّت و دست ‏پروردگى را در آنها - كه درخشنده ‏ترين موجودات‏ند و مردم عصر و زمان ابراهيم آنها را مدير و مدبّر جهان مى ‏دانستند- و در ساير موجودات جهان طبيعت مشاهده مى ‏كند؛ 🔽 سودا را يكجا مى ‏كند و روى دل را به سوى قدرت قاهره ‏اى مى ‏آورد كه «ربّ» مطلق و قاهر مطلق است و نشانه ‏اى از مربوبيّت و مقهوريّت و حدوث و فنا و فقر و نادارى در او نيست. از اين فقر و فناها و حدوث و زوالها و مربوبيّت ها و مقهوريّت ها به وجود آن قاهريّت و كمال پى مى ‏برد. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (علل گرايش به ماديگرى)، ج‏1، ص: 512- با ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340
اندیشه مطهر (تخصصی)
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل فیلسوف مشهور و معاصر انگلیسی( ۱۸۷۲ – ۱۹۷۰) قس
♦️سلسله مباحثی در نقد و بررسی اندیشه های برتراند راسل قسمت چهارم 1️⃣ راسل و انکار برهان علت نخستین در نظام هستی 🔸ادامه پاسخ شهید مطهری به نقد راسل به برهان علت نخستین 4️⃣ ... ممكن است در ذهن افرادى كه تمرينى در اين مسائل ندارند، يك سؤال ديگر طرح شود و آن اينكه : درست است كه علّت نخستين چون قديم و كامل و نامحدود و واجب الوجود است بى ‏نياز از هرگونه وابستگى است و ساير اشياء چون چنين نيستند وابسته و نيازمندند، ولى چرا علّت نخستين، علّت نخستين شد؟ يعنى‏ چرا تنها او در ميان موجودات جهان، قديم و كامل و نامحدود و واجب الوجود شد؟ چرا او حادث و ناقص نشد؟ و چرا يك موجود ديگر از موجودات كه اكنون ناقص و نيازمند است، مقام واجب الوجود را حيازت نكرد؟ 🔽 در اين پرسش چنين فرض شده كه ممكن بود واجب الوجود، واجب الوجود نباشد و علّتى دخالت كرد و آن را واجب الوجود كرد نه ممكن الوجود، و هم ممكن بود كه ممكن الوجود، ممكن الوجود نباشد و در اثر دخالت علّتى خاص ممكن الوجود شد. و به تعبير ديگر، ممكن بود وجود كامل الذّات نامحدود، ناقص و محدود باشد و وجود ناقص محدود، كامل الذّات و نامحدود باشد و عاملى دخالت كرد و آن يكى را كامل الذّات و نامحدود ساخت و ديگرى را ناقص الذّات و محدود. آرى، اين است ريشه اين پرسش. 🔽 پرسش ‏كننده توجّه ندارد كه مرتبه هر موجود عين ذات آن موجود است، همچنان كه مرتبه هر عدد عين ذات آن عدد است. بنابر این ا اگر موجودى به حكم غناى ذاتى و كمال ذاتى مستغنى از علّت شد، پس هيچ علّتى هيچ گونه دخالتى در او نمى‏تواند داشته باشد و هيچ علّتى او را به وجود نياورده است و هيچ علّتى هم او را در مرتبه ‏اى كه هست قرار نداده است. 5️⃣ سؤال از اينكه چرا علّت نخستين، علّت نخستين شد- كه در فلسفه غرب يك سؤال بلا جواب تلقّى شده است- سؤالى است بى ‏معنى. علّت نخستين، موجوديّتش عين حقيقت و عين ذاتش است و هم علّت نخستين بودنش عين ذاتش است و در هر دو حيثيّت، بى ‏نياز از علّت است. 🔽 اين پرسش درست مثل اين است كه بگوييم چرا عدد يك عدد يك شد و عدد دو نشد و چرا عدد دو عدد دو شد و عدد يك نشد و در جاى عدد يك ننشست؟ 🔸لازم به ذکر است : به دلیل صعوبت بحث از بیان تفصیلی استاد مطهری در پاسخ به شبهه علت نخستین صرف نظر کرده و مخاطبان ارجمند را در صورتی که مایل به توضیحات بیشتر و پاسخ تفصیلی در این زمینه هستند به مطالعه دو کتاب ارزشمند شهید مطهری : «علل گرایش به مادیگری» و «عدل الهی» دعوت می کنیم. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (علل گرايش به ماديگرى)، ج‏1، ص: 510- 509- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/motahari1340