ـ تا حالا تشنه شدی؟🤔 + خب معلومه! این چه حرفیه آخه؟!🤨 ـ نه منظورم هر مدل تشنگی نیست. + پس منظورت چیه؟ ـ منظورم تشنه نور شدنه ☺️✨ + چی؟ نور؟ حالا چی هست این نور؟ ـ همون که غذای روحته. همون که گاهی اوقات دلت یه چیزی میخواد و نمیدونی چیه! + اره راست میگی ها بعضی موقع ها اینطوری میشه. حالا چطوری دلمو سیر نور کنم؟🤔 ـ میگن وقتی میخوای آب بخوری باید جرعه جرعه بنوشی... می تونی از این نور هم، هر شب ساعت ۸ با عنوان #جرعه‌ای_نور استفاده کنی...☺️🌱 راستــی! تا یادم نرفته بگم که این جرعه های نور از یه کتاب خیییلی جذاب به نام سه دقیقه در قیامته جا نمونی رفیق !❤️😉 #تیم_سایبری_فاطمیه

#سه_دقیقه_در_قیامت ۱ #جرعه‌ای_نور✨ نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم. بلافاصله دیدم جوانی زیبا بالای سرم ایستاده. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم. با ادب سلام کردم. ایشان فرمود: ... #تیم_سایبری_فاطمیه

#سه_دقیقه_در_قیامت ۲ #جرعه‌ای_نور✨ در مقابل آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشم من از مكان خودش خارج شده! حالت عجيبي بود. از طرفي درد شديدي داشتم. همان روز به بيمارستان مراجعه كردم و التماس ميكردم كه مرا عمل كنيد. ديگر قابل تحمل نيست #تیم_سایبری_فاطمیه

#سه_دقیقه_در_قیامت ۳ #جرعه‌ای_نور✨ به شخص پشت ميز سلام كردم. با ادب جواب داد. منتظر بودم. ميخواستم ببينم چه كار دارد. اين دو جوان كه در كنار من بودند، هيچ عكس العملي نشان ندادند. حاال من بودم و همان دو جوان كه در كنارم قرار داشتند. جوان پشت ميز يك كتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد! #تیم_سایبری_فاطمیه

#سه_دقیقه_در_قیامت ۴ #جرعه‌ای_نور✨ همينطور كه به صفحه اول نگاه ميكردم و به اعمال خوبم افتخار ميكردم، يكدفعه ديدم، تمام اعمال خوبم در حال محو شدن است! صفحه پر از اعمال خوب بود اما حال تبديل به كاغذ سفيد شده بود! باعصبانيت به آقايي كه پشت ميز بود گفتم: چرا اينها محو شد. مگر من اين كارهاي خوب را انجام ندادم!؟ #تیم_سایبری_فاطمیه

#سه_دقیقه_در_قیامت ۵ #جرعه‌ای_نور✨ به جوان پشت ميز گفتم: من كاري براي آنها نكردم!؟ او گفت: تو نيت اين كار را داشتي و در اين راه تلاش كردي، اما به نتيجه نرسيدي. براي همين، نيت و حركتي كه كردي، در نامه عملت ثبت شده #تیم_سایبری_فاطمیه

#سه_دقیقه_در_قیامت ۶ #جرعه‌ای_نور✨ همين طور كه با ناراحتي، كتاب اعمالم را ورق ميزدم و با اعمال نابود شده مواجه ميشدم، يكباره ديدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده: نجات يك انسان #تیم_سایبری_فاطمیه

#سه_دقیقه_در_قیامت ۷ #جرعه‌ای_نور✨ يكباره جوان پشت ميز گفت: به دستور آقا اباعبدالله پنج سال از اعمال شما را بخشيديم. اين پنج سال بدون حساب طي ميشود. باتعجب گفتم: يعني چي!؟ گفت:.... #تیم_سایبری_فاطمیه