eitaa logo
بنیاد شهید مطهری
22.3هزار دنبال‌کننده
801 عکس
840 ویدیو
10 فایل
کانال رسمی «بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مطهری» صفحات در فضای مجازی 👇👇 تلگرام: t.me/motahari_ir سروش: Sapp.ir/motahari_ir سایت: portal.motahari.ir اینستاگرام: instagram.com/motahari.ir اپلیکیشن: motahari.ir/app ارتباط با ادمین: @bonyad_motahari
مشاهده در ایتا
دانلود
بنیاد شهید مطهری
💠 چه هنگامی کار مایه شرافت است؟ #عکس_نوشت @motahari_ir
🌺 شرافت انسان به دانش و ايمان و عزّت و كرامت نفس اوست و كار از آن جهت مايه شرافت است كه وسيله تأمين اين كرامت ها و شرافت هاست. 🔷 انسان، هم سازنده كار است و هم ساخته شده او، و اين امتياز، خاصّ انسان است - كه هيچ موجودى ديگر با او در اين جهت شريك نيست - و از نوع خاصّ آفرينش الهى او سرچشمه مى گيرد. 📚 استاد شهید مطهری، جامعه و تاریخ، ص 97 @motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
❗️یک اعتراف #عکس_نوشت @motahari_ir
❗️بايد اعتراف كنم كه خود ما، همين تيپ ما در اثر انحرافاتى كه در طول تاريخ در تعليمات ما وجود داشته به گونه‌اى هستيم كه در اين حوزه‌هاى علمى و دينى از اول غرق در يك سلسله مسائل مى‌شويم و در اين مجرا قرار نمى‌گيريم كه قرآن را بشناسيم. زبان عربى را هم درست ياد نمى‌گيريم، آن مقدارى هم كه ياد مى‌گيريم به درد قرآن‌فهمى و قرآن‌شناسى نمى‌خورد. ✅ اگر يك طلبه از همان اوايل تحصيلش همين كتاب‌هايى را كه در باب اعجاز قرآن نوشته شده است از قديم و جديد بخواند (از جديد مثل همين كتاب صادق رافعى، و از قديم مثل همان كتاب عبد القاهر جرجانى و ابوبكر باقلانى)، اگر يك طلبه از اول با اين موضوع آشنا شود و بعد با توجه به جنبه‌هاى اعجازآميز قرآن وارد قرآن شود و بعد وادارش كنند به حفظ و ضبط قرآن، او اعجاز قرآن را خيلى بهتر مى‌تواند درك كند از كسى كه مثل ما اين طور نيست. 📚 استاد شهید مطهری، نبوت، ص 234 @motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
آیا حساسیت‌های یک جامعه به اصطلاح دینی همیشه با آموزه‌های آن دین مطابقت دارد؟ #عکس_نوشت @motahari_i
❗️داستان «ارمنی بادمجان» 🔷 ‌اشتباه است اگر خیال کنیم که یک جامعه به اصطلاح دینی حساسیت‌هایش همیشه رنگ و شکل دینی دارد و احیانا انگیزه دینی هم دارد، آیا اگر حساسیت‌ها در موضوعات دینی بود و حتی انگیزه‌ها هم دینی بود کافی است که آن حساسیت‌ها را با آن دین و مصالح آن دین منطبق بدانیم؟ 🔷 جواب این است: نه، نکته مهم همین جا است. ‌گاهی مردم به علل خاص اجتماعی درباره بعضی مسائل بسیار اصولی دین حساسیت خود را از دست می‌دهند، گویی شعورشان نسبت به ان اصول خفته است، به چشم خود می‌بینند که آن اصول پایمال می‌شود ولی ککشان به اصطلاح نمی‌گزد. ‌ولی درباره‌ بعضی مسائل که از نظر خود دین جزء اصول نیست، جزء فروع است، یا احیانا جزء فروع هم نیست، جزء شعائر است، یا خیر جزء اصول است ولی بالاخره اصلی است در عرض اصل‌های دیگر، آن چنان حساسیت نشان می‌دهند که حتی توهم خدشه‌ای بر آن، یا شایعه دروغ خدشه بر آن، آنها را به جوش می‌آورد. ‌گاهی هم حساسیت‌های کاذب در جامعه بوجود می‌آورند یعنی مردم درباره اموری حساسیت نشان می دهند که دلیلی ندارد. 🔷 ‌یکی از آقایان نقل می‌کردند که در یکی از شهرستان‌ها مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، خدا به او فرزندی نداده بود جز یک پسر، آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعا لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمده بود، این پسر کم‌کم جوانی برومند شد. ‌جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. کار به جایی رسید که کم‌کم در خانه پدر که هیچ وقت جز مجالس مذهبی ‌مجلسی تشکیل نمی‌شد بساط مشروب پهن می‌کرد. ‌تدریجا زنان هر جایی را می‌آورد، پدر بیچاره دندان به جگر می‌گذاشت و چیزی نمی‌گفت. ‌ 🔷 در آن اوقات تازه «گوجه فرنگی» به ایران آمده بود. ‌عده‌ای علیه این گوجه ملعون فرنگی! تبلیغ می‌کردند به عنوان این که فرنگی است و از فرنگ آمده حرام است و مردم هم نمی‌خوردند و تدریجا مردم آن شهر حساسیت شدیدی درباره گوجه فرنگی پیدا کرده بودند و از هر حرامی در نظرشان حرام‌تر بود. ‌در آن شهر به این گوجه «ارمنی بادمجان» می‌گفتند، این لقب از لقب «گوجه فرنگی» حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجه فرنگی فقط وطن این گوجه را مشخص می‌کرد، ولی کلمه «ارمنی بادمجان» مذهب و دین آن را معین کرد! قهرا در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازه وارد بیشتر بود. ‌ 🔷 روزی به آن حاجی که پسرش هرزه و لاابالی شده بود و خودش خون می‌خورد و خاموش بود، اهل خانه خبر دادند که امروز آقا پسر کار تازه‌ای کرده است، یک دستمال «ارمنی بادمجان» با خود به خانه آورده است. ‌پدر وقتی که این خبر را شنید دیگر تاب و توان را از دست داد آمد پسر را صدا زد و گفت : پسر شراب خوردی صبر کردم، دنبال فحشاء رفتی صبر کردم، قمار کردی صبر کردم، خانه‌ام را مرکز شراب و فحشاء کردی صبر کردم، حالا کار را به جایی رسانده‌ای که «ارمنی بادمجان» به خانه من آورده‌ای، این دیگر برای من قابل تحمل نیست. ‌دیگر من از تو پسر گذشتم باید از خانه من به هر گوری که میخواهی بروی! 📚 استاد شهید مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص153- 155 @motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
🔴 وقتی خداوند بنده‌ای را دوست بدارد.. ⚫️ سالروز شهادت ششمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام جع
🌺 در حدیث از حضرت امام صادق علیه السلام آمده است: 🔷«إنّ اللّه إذا أَحَبّ عبداً غَتَّه بالبلاء غَتّاً»🔷 «خدا زمانى كه بنده‌اى را دوست بدارد او را در درياى شدائد غوطه‌ور مى‌سازد». 🌹 يعنى همچون مربّى شنا كه شاگرد تازه كار خود را وارد آب مى‌كند تا تلاش كند و دست و پا بزند و در نتيجه ورزيده شود و شناگرى را ياد بگيرد؛ خدا هم بندگانى را كه دوست مى‌دارد و مى‌خواهد به كمال برساند، در بلاها غوطه‌ور مى‌سازد. 💠 انسان اگر يك عمر درباره شنا كتاب بخواند، تا در آب نرود شناگر نمى‌شود؛ زمانى شناگرى را مى‌آموزد كه عملًا در آب قرار گيرد و مبارزه با غرق شدن را تمرين كند و احياناً خود را با خطر غرق شدن در صورت دير جنبيدن مواجه ببيند. ✅ انسان بايد در دنيا شدائد ببيند تا خروج از شدائد را ياد بگيرد، بايد سختيها ببيند تا پخته و كامل گردد. 📚 استاد شهید مطهری، عدل الهی، ص ۱۴۴ @motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
✅ ثروتمندان باید سطح زندگی خود را با عموم مردم تطبیق دهند #عکس_نوشت 🔻کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻
✅ ثروتمندان باید سطح زندگی خود را با عموم مردم تطبیق دهند 🔹یک اصل ثابت و تغییرناپذیر این است که یک نفر مسلمان باید زندگی خود را از زندگی عمومی جدا نداند، باید زندگی خود را با زندگی عموم تطبیق دهد. 🔸معنی ندارد درحالی‌که عموم مردم در بدبختی زندگی می‌کنند عده دیگر با مستمسک قراردادن «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللهِ الَّتی اَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ» در دریای نعمت غوطه‌ور بشوند هرچند فرض کنیم که از راه حلال به چنگ آورده باشند. 🔹خود امام صادق سلام‌الله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. 🔸فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات می‌کنم. ‌ 📝 استاد مطهری، بیست گفتار، ص127 ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
✅ ذکر مصیبت امام جواد(ع) از زبان شهید مطهری 🔹سیاست خلفای عباسی با سیاست اموی‌ها فرق داشت. اموی‌ها خشن‌تر بودند ولی اینها موذی‌تر بودند یعنی سیاستمدارانه‌تر عمل می‌کردند که فقط عده قلیلی می‌توانستند دست سیاست اینها را بخوانند. 🔹یکی از کارهایی که اینها می‌کردند این بود که چون می‌خواستند ائمه را تحت‌ نظر داشته باشند، به زور و اجبار، یکی از دخترهایشان را به آنها می‌چسباندند که باید با این ازدواج کنی! بعد که ازدواج می‌کردند، می‌گفتند: دختر ما و داماد ما باید همین جا کنار خودمان باشند! برای این که به یک شکلی که مردم نفهمند اینها را تحت نظر و تحت مراقبت شدید و اذیت شدید داشته باشند. 🔹معتصم بالاخره سبب شد که همسر امام یعنی امّ الفضل امام را مسموم کرد، آن هم با یک وضع خیلی ناراحت‌کننده‌ای. و چون برای همه مسموم‌کننده‌ها معلوم و محرز بود که دستور خلیفه بوده، جرأت این که بدن امام را دفن کنند، نداشتند. 🔹حتی معتصم دستور داد: بدنش را بیندازید در کوچه. دو سه روز بدن امام در میان کوچه افتاده بود. بعد به معتصم خبر دادند که یک وضع خارق‌العاده‌ای پیش آمده. هر میتی اگر سه چهار روز روی زمین افتاده باشد بدنش عفونت پیدا می‌کند و بدن این مرد روز به روز بر بوی خوشش افزوده می‌شود، و اگر مردم این موضوع را بفهمند اوضاع خیلی بد می‌شود. 🔹این بود که خودش زودتر اجازه داد بدن امام را دفن کنند. وجود مقدسش را در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در همین محل معروف یعنی کاظمین(علیهما السلام) دفن کردند. و حالت ایشان از این جهت، تأسّی داشت به جدّ بزرگوارشان حسین بن علی(ع) که فرمود: مُلْقاً ثَلاثاً بِلا غُسْلٍ وَ لا کفَنٍ. و لا حول و لا قوّة الّا بالله العلی العظیم. 📝 آشنایی با قرآن، ج12، ص32-29 (با تلخیص) ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
⚫️ سالروز شهادت شکافنده علوم، امام محمد باقر(ع) بر شما تسلیت باد! ✅ داستانی آموزنده از زندگانی امام محمد باقر علیه السلام 🔹محمد بن منکدر یکی از زهّاد و متصوفه آن عصر است؛ می‌گوید در یک روز بسیار گرم به خارج شهر مدینه رفته بودم، چشمم افتاد به محمدبن علی الباقر(ع) در حالی که غرق در عرق شده بود. 🔹در دل خود گفتم ببین بزرگی از بزرگان قریش چگونه حرص دنیا او را وادار کرده است که در این هوای گرم آمده اینجا! و خوب است بروم او را موعظه‌ای بکنم. جلو رفتم و سلام گفتم و با صدای بلند سلام مرا پاسخ داد. من گفتم: شما یکی از بزرگان قریش هستید و سزاوار نیست در یک چنین هوای گرمی در طلب دنیا بیرون آیید. اگر الان در همین حال مرگ برسد و روح شما قبض بشود، چه جوابی نزد خدا خواهید داشت؟ 🔹می‌گوید امام این حرف را شنید، فرمود : به خدا اگر در همین حال مرگ مرا فراگیرد، در حالی رسیده است که مشغول اطاعت خدا هستم. من این کار را برای تحصیل روزی و برای این که به تو و امثال تو احتیاجی نداشته باشم می‌کنم. من باید از آن روزی بترسم که مرگ من برسد در حالی که من مشغول معصیت هستم. 🔷 من بايد از آن روزى بترسم كه مرگ من برسد در حالى كه من مشغول معصيت هستم. محمد بن منكدر مى‌گويد گفتم: خدا تو را رحمت كند كه خواستم تو را موعظه كنم و متنبه سازم، تو مرا موعظه كردى و متنبه ساختى و مرا به اشتباه خود متوجه ساختى. 📝 استاد مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ج2، ص70 ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
✅ حکومت یکی از فروع امامت است نه همه آن 🔸اساس مسئله در باب امامت، آن جنبه معنوی است. امامان یعنی انسان‌هایی معنوی مادون پیغمبر(ص) که از طریقی معنوی اسلام را می‌دانند و می‌شناسند و مانند پیغمبر، معصوم از خطا و لغزش و گناه‌اند. امام، مرجع قاطعی است که اگر جمله‌ای از او بشنوید، نه احتمال خطا در آن می‌دهید و نه احتمال انحراف عمدی، که اسمش می‌شود «عصمت». (ص۴۷) 🔹ما نباید مسئله امامت را از اول به صورت یک مسئله خیلی ساده دنیاوی یعنی حکومت مطرح کنیم بعد بگوییم آیا از نظر اسلام حکومت، استبدادی و تنصیصی است یا انتخابی؟ نه، مسئله به این شکل مطرح نیست. در شیعه، «امامت» مطرح است. یک شأن امام حکومت است و البته با وجود امام معصوم جای حکومت کردن کس دیگری نیست همین‌طور که با وجود پیغمبر اکرم(ص) جای حکومت کردن کس دیگری نیست. (ص۵۵) 🔸مسئله امامت از جنبه زعامت و حکومت این است که حالا که بعد از پیغمبر مانند زمان ایشان معصوم وجود دارد و پیغمبر وصیی برای خود معین کرده است که او در سطح افراد دیگر نیست و از نظر صلاحیت مثل خود پیغمبر استثنایی است، دیگر جای انتخاب و شورا و این حرف‌ها نیست. (ص۵۳) 🔹همان‌طور که در زمان پیغمبر نمی‌گفتند که پیغمبر فقط پیام‌آور است و وحی به او نازل می‌شود، تکلیف حکومت با شوراست و مردم بیایند رأی بدهند که آیا خود پیغمبر را حاکم قرار دهیم یا شخص دیگر را، بلکه این طور فکر می‌کردند که با وجود پیغمبر، این بشر فوق بشر که در مرحله‌ای است که با عالم وحی اتصال دارد، اصلا این مسئله مطرح نیست، بعد از ایشان نیز جای این سخنان نیست. (ص۵۴) 📝 استاد مطهری، امامت و رهبری 🔻کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
🔴 نهضت امام حسین(ع) هر سال يک پيروزى جديد به دست مى‌آورد 🔸اگر ما مبارزه حسين بن على عليه السلام را با لشكريان يزيد و ابن زياد از جنبه نظامى، يعنى از نظر ظاهرى و صورى، در نظر بگيريم امام حسين(ع) شكست خورد و آنها پيروز شدند؛ اما اگر ماهيت قضيه را در نظر بگيريم، فكرى و اعتقادى است، يعنى حكومت يزيد سمبل جريانى بود كه مى‌خواست فكر اسلامى را از بين ببرد و امام حسين(ع) براى احياى فكر اسلامى جنگيد، در اين صورت بايد ببينيم آيا امام حسين(ع) به مقصودش رسيد يا نرسيد؟ 🔹آيا توانست يک فكر را در دنيا زنده كند يا نتوانست؟ مى‌بينيم كه توانست. هزار و سيصد سال است كه اين نهضت هر سال يک پيروزى جديد به دست مى‌آورد؛ يعنى هر سال عاشورا، عاشوراست و معنى «كلّ يوم عاشورا» اين است كه هر روز به نام امام حسين(ع) با ظلم و باطلى مبارزه مى‌شود و حق و عدالتى احياء مى‌شود. 🔸اين پيروزى است و پيروزى بالاتر از اين چيست؟ يزيدها و ابن زيادها مى‌روند ولى حسين‌ها و عبّاس‌ها و زينب‌ها باقى مى‌مانند، البته به عنوان يک ایده نه به عنوان يک شخص، بلكه به عنوان يک صاحب اختيار و حاكم بر جامعه خويش. آرى، آنها مى‌ميرند اما اينها زنده و جاويد باقى مى‌مانند. 📝 استاد مطهری، نبرد حق و باطل، ص۴۱ ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
🔴 چه می‌خوریم؟! 🔹انسان با هر عملى از اعمال خودش به نوعى روحا" تغذيه مى‌كند. وقتى كه انسان دارد غيبت مى‌كند خيال مى‌كند كه فقط دارد حرف مى‌زند و به مخاطب تحويل مى‌دهد؛ حساب آن را نمى‌كند كه بيش از مقدارى كه ديگرى تحويل مى‌گيرد خودش تحويل مى‌گيرد! 🔸انسان از عمل خودش واقعا به نوعى تغذيه مى‌كند؛ يعنى «حرف زدن» براى انسان نوعى چيز خوردن است، «گوش كردن» نوع ديگر چيز خوردن است، «نگاه كردن» نوع ديگر چيز خوردن است، «فكر كردن» نوع ديگر چيز خوردن است. 🔸اين كه فرمود: غيبت خورش سگ‌هاى جهنم است يعنى شخص غيبت‌كننده همين الآن كه اينجا هست به صورت يك سگ جهنمى درآمده است و دارد از اين مردار مى‌خورد. 📝 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱۳، ص۵۴ (با تلخیص) ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
✅ بیان لطیف میرزا مهدی اصفهانی در مورد به یاد خدا بودن 🔸مرحوم ميرزا مهدی اصفهانی در مشهد مرد صاحب‌دلی بود. البته يک ذوق و سليقۀ خاصی داشت، مخصوصا خيلی دشمن فلسفه و فلاسفه بود كه خيلی‌ها قبول نداشتند، ولی مرد وارسته‌ای بود. 🔹يک وقت پای صحبت ایشان بودم اين آيه را عنوان كرد: «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ». چون خودش مرد باحالی بود می‌گفت برای يک آدم صاحب‌دل چيزی از اين بالاتر نيست که من را ياد كنيد، شما را ياد كنم. اين احساسی است كه به يک آدم باحال دست می‌دهد. اصلا خود این مطلب يک پيام عاشقانه است. 📝 استاد مطهری، انسان‌شناسی قرآن، ص۱۳۳ #گزیده_کتاب ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
⚫️ سالروز شهادت مظلومانه امام علی النقی الهادی علیه السلام تسلیت باد. @motahari_ir
🔴 اشعار تکان‌دهنده امام هادی(ع) در بزم شاهانه خلیفه عباسی 🔹متوکل یک شب بی‌خبر و بدون سابقه، عده‌ای از دژخیمان خود را فرستاد به خانه امام هادی علیه السلام که خانه‌اش را تفتیش و خود امام را هم حاضر نمایند. متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده مشغول می‌گساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه امام شدند و امام را به حضور متوکل بردند. 🔹وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می‌گساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار». 🔹متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده». فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم». متوکل گفت: «چاره‌ای نیست، حتما باید شعر بخوانی». 🔹امام شروع کرد به خواندن اشعاری که مضمونش این است: 👈 «قله‌های بلند را برای خود منزلگاه کردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می‌کردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد». 👈 «آخرالامر از دامن آن قله‌های منیع و از داخل آن حصن‌های محکم و مستحکم به داخل گودال‌های قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودال‌ها فرود آمدند!». 👈 «در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینت‌ها و آن تاج‌ها و هیمنه‌ها و شکوه و جلال‌ها؟». 👈 «کجا رفت آن چهره‌های پرورده نعمت‌ها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده‌های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می‌داشت؟». 👈 «قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره‌های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرم‌های زمین شد که بر روی آنها حرکت می‌کنند!». 👈 «زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همان‌ها که خورنده همه چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده‌اند!». 🔹نشئه شراب از سر می‌گساران پرید. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشک‌هایش مثل باران جاری شد. به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای مدتی کوتاه، از یک قلب پرقساوت بزداید. 📝 استاد مطهری، داستان راستان، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۳ (با تلخیص) 🔻کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir