فریضه علم یک فریضه عمومی است، اختصاص به طبقه ای یا صنفی یا جنسی ندارد.
ممکن است یک چیز مثلاً بر جوانان فرض باشد نه بر پیران، بر حاکم فرض باشد نه بر رعیّت، یا بر رعیّت فرض باشد نه بر حاکم، وظیفه مرد باشد نه وظیفه زن، مانند جهاد و نماز جمعه که فقط بر مردان فرض است، بر زنان فرض نیست؛
اما این فریضه که نامش فریضه علم است بر هر مسلمانی فرض است و هیچ گونه اختصاصی ندارد.
(دهگفتار، ص۱۶۷)
@motahari_nab
ائمه اطهار در هر زمانی مصلحت اسلام و مسلمین را درنظر میگرفتند و چون دورهها و زمانها و مقتضیات زمان و مکان تغییر میکرد خواهوناخواه همانطور رفتار میکردند که مصالح اسلامی اقتضا میکرد و در هر زمان جبههای مخصوص و شکلی نو از جهاد بهوجود میآمد و آنها با بصیرت کامل آن جبههها را تشخیص میدادند.
(بیستگفتار، ص۱۳۲)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
ایمانی که از بصیرت جدا باشد اسلام آن را ایمان واقعی نمیداند.
(پانزدهگفتار، ص۶۹)
@motahari_nab
خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی.
مردمی نادان و فاقد بصیرت بودند بلکه اساساً منکر بصیرت در عمل بودند.
(جاذبهودافعهعلی(ع)، ص۱۱۰)
@motahari_nab
همان گونه که علی(علیهالسلام) الگوی مرد اسلام و مرد نمونه اسلام بود زهرا(سلاماللهعلیها) زن نمونه اسلام بود.
(آشناییباقرآن، ج۱۱، ص۱۴۴)
@motahari_nab
مقام مادری از مقام پدری بالاتر است، به دلیل اینکه نقش مادر در تکوین نسل بعدی از نقش پدر کاملتر است.
در تکوین سلول اول، پدر و مادر علی السویه شریکند و از آن به بعد تا نه ماه فرزند از خون و هم از روح یعنی فکر و خلق مادر تغذی میکند.
(یادداشتها، ج۵، ص۵۴)
@motahari_nab
مادر وظیفهاش تنها زاییدن نیست. مادر وظیفهای به حکم فطرت و طبیعت و به حکم قانون اسلام- که سرچشمهاش همان فطرت است- دارد که بزرگترین و با اهمیت ترین و در عین حال شریفترین وظایف است و آن بزرگ کردن و تربیت فرزند است این وظیفه برخلاف تصور بعضی مادران قابل نیابت و واگذاری نیست، یعنی غیر مادر اعم از کلفت و لَلِه و از دولت و از پانسیون و غیره نمیتواند جانشین مادر بشود.
رمز محبت زایدالوصف و ضرب المثل مادر و قهراً لذت عظیم مادر از وجود فرزند همانا وظیفهای است عظیم که خلقت به عهده مادر گذاشته است.
(یادداشتها، ج۷، ص۲۶،۲۷)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
شهادت تزریق خون است به پیکر اجتماع؛ این شهدا هستند که به پیکر اجتماع و در رگهای اجتماع- خاصه اجتماعاتی که دچار کم خونی هستند- خون جدید وارد میکنند.
(قیاموانقلابمهدی(ع) ومقالهشهید، ص۸۷_۸۸)
@motahari_nab
در شرایطی که حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفی کننده راه و روش موجود معین دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن واقعاً نوعی سربازی است.
در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است.
(بررسیاجمالینهضتهایاسلامی درصدسالهاخیر، ص۸۳)
@motahari_nab
اسلام در دستورات خود درباره پوشش و حریم میان زن و مرد چه هدف و منظوری داشته است؟
آیا خواسته است زن را از لحاظ اقتصادی در خدمت مرد قرار دهد؟!
قدر مسلّم این است که حجاب در اسلام بدین منظور نیست.
اسلام هرگز نخواسته مرد از زن بهره کشی اقتصادی کند، بلکه سخت با آن مبارزه کرده است.
اسلام با قطعیت تامّی که به هیچ وجه قابل مناقشه نیست، اعلام کرده است که مرد هیچ گونه حق استفاده اقتصادی از زن ندارد.
این مسئله که زن استقلال اقتصادی دارد از مسلّمات قطعی اسلام است.
کار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن اگر مایل باشد، کاری که در خانه به وی واگذار میشود مجّاناً و تبرّعاً انجام میدهد، و اگر نخواهد، مرد حق ندارد او را مجبور کند.
(مسئلهحجاب، ص۵۲)
@motahari_nab
مبنای حجاب در اسلام چنانکه گفتیم این است که التذاذات جنسی باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع، خالص برای کار و فعالیت باشد.
به همین جهت به زن اجازه نمیدهد که وقتی از خانه بیرون میرود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمیدهد که چشم چرانی کند.
چنین حجابی نه تنها نیروی کار زن را فلج نمیکند، موجب تقویت نیروی کار اجتماع نیز میباشد.
(مسئلهحجاب، ص۹۷)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
حجاب اسلامی مستلزم حبس و راکد و معطل و مهمل گذاشتن استعدادهای طبیعی جنس زن نیست.
حجاب اسلامی بر محور دو اصل است: یکی اینکه کامیابی جنسی به هر شکل چه به شکل نظر کردن و چه لمس و چه رقص و چه آمیزش و چه خوانندگی باید محدود باشد به محیط خانوادگی و به همسر مشروع، و دیگر اینکه زن نباید وسیله تحریک و تهییج مردان بیگانه را فراهم کند.
(یادداشتها، ج۳، ص۱۶۴)
@motahari_nab
فلسفه روحانیت حفظ مواریث معنوی اسلام و مغز در مقابل پوست است. جدایی روحانیت از سیاست از قبیل جدایی مغز از پوست است.
(یادداشتها، ج۹، ص۱۸۶)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
هر اندازه احمق زیاد باشد، بازار نفاق داغتر است.
مبارزه با احمق و حماقت، مبارزه با نفاق نیز هست زیرا احمق ابزار دست منافق است.
قهراً مبارزه با احمق و حماقت خلع سلاح کردن منافق، و شمشیر از دست منافق گرفتن است.
(جاذبهودافعهعلی(ع)، ص۱۵۸)
@motahari_nab
علی شیعه جاهل نمیخواهد، علی شیعهای که حقه بازها و یهودیها و جهودها بیایند شایعه درست کنند بگویند اقبال پاکستانی به امام جعفر صادقتان فحش داده، بعد مثل برق در میان این مردم ساری و جاری بشود که اقبال پاکستانی- العیاذبالله- ناصبی بوده (این مردی که مخلص اهل بیت پیغمبر است) و نروند کتابش را باز کنند یا اقلاً تاریخش را از سفارت پاکستان یا جای دیگر بپرسند، چنین شیعهای را علی(علیهالسلام) نمیخواهد و از او بیزار است.
چشمهایتان را باز کنید، گوشهایتان را باز کنید، هر حرفی را که میشنوید فوراً نگویید «میگویند چنین».
آخر این «میگویند» ها ریشههایش یک جاهای خطرناک است. تحقیق کنید، بعد از تحقیق هرچه که میخواهید بینکم و بین الله بگویید، اما بیتحقیق حرفی را نزنید.
(سیریدرسیرهائمهاطهار، ص۴۴،۴۵)
@motahari_nab
همین یک جمله علی (ع) خطاب به دو فرزندش امام حسن و امام حسین کافی است:
"کونا للظّالم خصما و للمظلوم عونا"
پایه زندگیتان همیشه بر دشمنی با ستمگر و کمک به مظلوم باشد. در این زمینه این قدر هست که احتیاجی به ذکر جملات دیگر نیست.
پس پایه تعلیمات اسلامی بر عدالتخواهی گذاشته شده؛ یعنی در ایدئولوژی اسلامی دستورات اسلامی به مردم مسلمان در جهت حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم است.
(انقلاباسلامیازدیدگاهفلسفهتاریخ، ص۴۰)
@motahari_nab
امامباقر(علیهالسلام) میفرماید:
خداوند به مؤمن سه خصلت داده است:
عزت در دنیا و آخرت، رستگاری در دنیا و آخرت،
"وَ الْمَهابَةَ فی صُدورِ الظّالِمینَ"
و هیبت در سینه ستمکاران؛ یعنی مؤمن حالتی دارد که ستمکار در دل خود از او احساس هیبت میکند.
(انسانکامل، ص۲۳۴)
@motahari_nab
حدیث دیگر از امام هادی(ع) است:
"مَنْ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ فَلاتَأْمَنْ شَرَّهُ"
بترس از آدمی که خودش برای خودش قیمت ندارد؛ آن کسی که حس کرامت نفس، این سرمایه عظیم را از دست داده، از چنین آدمی بترس؛ آدمی که احساس شرافت و کرامت در خود نمیکند، از شرّ او ایمن مباش.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۳۷)
@motahari_nab
یکی از ارزشهای قاطع و مسلّم انسان که اسلام آن را صددرصد تأیید میکند و واقعاً ارزشی انسانی است، خدمتگزارِ خلق خدا بودن است.
(انسانکامل، ص۳۸)
@motahari_nab
ما اگر بخواهیم طرحی برای جامعه اسلامی خودمان داشته باشیم، اگر بخواهیم انقلاب واقعی در جامعه اسلامی رخ بدهد و طرح انقلابی جامعه اسلامی ما بر اساس اسلام باشد و از جامعه اسلامی الگو بگیریم، در طرح اصلاح جامعه اسلامی از اول باید برویم سراغ توحید اسلام.
اگر میخواهیم از جای دیگر الگو بگیریم که دیگر اسم اسلام نباید رویش بگذاریم.
اول جامعه خودمان را با توحید اسلام مقیاس بگیریم، بعد ببینیم چقدر این زندگی ما پر از شرک است!
چقدر اسم خدا در زندگی ما وجود دارد و معنی خدا در زندگی ما وجود ندارد! پس بازگردیم به حق، توبه کنیم، توبه به معنی واقعی؛ بازگردیم به توحید؛ بازگردیم به یگانهشناسی به معنی واقعی، بازگردیم به یگانهپرستی به معنی واقعی؛ بشویم همان یگانهپرستهایی که در صدر اسلام وجود داشتند.
(خدادرزندگیانسان، ص۶۲)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
کسانی توانستهاند انسانها را نجات دهند که اول خودشان نجات پیدا کردهاند.
نجات انسانها یعنی چه؟ نجات انسانها از چه چیز؟ از اسارت طبیعت؟ از اسارت انسانهای دیگر که معنایش آزادی انسان از انسان است؟
اینها درست است [اما آنچه مقدم بر اینهاست] نجات انسان از خودی خود و از نفس امّاره خود و از خودِ محدودش است، و تا انسان از خود محدود خویش نجات پیدا نکند هرگز از اسارت طبیعت و اسارت انسانهای دیگر نجات پیدا نمیکند.
(انسانکامل، ص۸۳_۸۴)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
بشر با آرزو زندگى مى کند.
واى به وقتى که آرزو در انسان بمیرد.
(مقدمهایبرکلامجدید، ص۹۷)
@motahari_nab
اسلام که در صدر برنامه خودش مبارزه با ظلم و غارتگری را قرار داده است، وقتی که ظلم و غارتگری فرد را تحمل نمیکند به طریق اولی ظلم و غارتگری یک ملت را بر ملت دیگر تحمل نمیکند چون اسلام در تعلیماتش نشان داده است که برای حقوق جامعه حساسیت بیشتری از حقوق فرد قائل است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۲۷)
@motahari_nab
عبادت به حکم آنکه روحش تذکر است، شعور و آگاهی نفس را نسبت به ذات حق به عنوان چشمی بینا و ناظر و مراقبی حاضر بیدار میکند.
(یادداشتها، ج۶، ص۱۸۶)
@motahari_nab
دین اسلام همواره در مبارزه با کفر غالب شده و در مبارزه با نفاق، مغلوب.
کفر هرگاه به صراحت و قیافه کفرآمیز با دین مقابله کند شکست میخورد ولی وقتی که ماسک دین به چهره بزند و به صورت نفاق درآید دین را از پا درمیآورد، و شاید علتش این است که در این وقت از هردو نیرو استفاده میکند:
نیروی باطنی کفر و نیروی ظاهری اسلام.
ولی البته نفاق در برابر کفر نیرویی ندارد، زیرا استظهار به دین در مقابل کفر اثری ندارد و نیرویی نمیبخشد.
(یادداشتها، ج۱۵، ص۱۲۸)
@motahari_nab