انسانی که اسلام میخواهد، با انسانی که مکتبهای فلسفی بشر میخواهند، از زمین تا آسمان فرق دارد.
خیلی چیزها که اسلام میگوید، با آنچه دیگران میگویند یکی است اما نه با یک دید.
(هدفزندگی، ص۲۴)
@motahari_nab
تجربههای گذشته نشان داده است که هر وقت در جامعه ما نوعی آزادی فکری بوده، این امر به ضرر اسلام تمام نشده بلکه به سود اسلام تمام شده است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۹۴)
@motahari_nab
اکثر عقایدی که مردم روی زمین پیدا میکنند عقایدی است که دلبستگی است نه تفکر.
آیا بشر از نظر دلبستگیها باید آزاد باشد؟ این دلبستگیهاست که در انسان تعصب و جمود و خمود و سکون به وجود میآورد و اساسا اغلب، عقیده دست و پای فکر را میبندد. عقیده که پیدا شد، اولین اثرش این است که جلو فعالیت فکر و آزادی تفکر انسان را میگیرد چون به آن دل بسته است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۲۹۸)
@motahari_nab
تقوا و تزکیه موجب پرورش اراده انسان میشود و اراده را برای به کار بستن آماده میکند.
یعنی روشن شدن به تنهایی کافی نیست، باید روشن شد و باید اقتدار پیدا کرد برای به کار بستن.
تقوا و تزکیه نفس به اراده اخلاقی انسان قدرت و توانایی به کار بستن میدهد.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۲۵)
@motahari_nab
واقعاً وقتی که انسان تاریخها را مطالعه میکند کمکم مطمئن میشود هر عمل انسانی واقعی که در آن صداقت وجود داشته است یا از ناحیه پیامبران است یا از ناحیه اتباع پیامبران.
هر نهضتی که در آن پیامبران شرکت نداشتهاند حقیقت هم در آن وجود نداشته است.
(پانزدهگفتار، ص۱۱۰)
@motahari_nab
عادت دلبستگی میآورد و دلبستگی اسارت.
به هر اندازه که انسان بیشتر به اشیاء عادت داشته باشد، بیشتر به آنها بسته است و اسیر آنهاست، و به هر اندازه که انسان اسیر باشد آزادی ندارد.
(احیایتفکراسلامی، ص۹۱)
@motahari_nab
خود روشنفکری خیلی خوب است ولی اگر روشنفکری یک راه افراط را پیش گرفت، خودش عامل شکست خودش است.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۲۱۰)
@motahari_nab
سنگر (انقلاب) از طرف خداپرستان آنگاه خالی شد که در مدّعیان پیشوایی دینی، روح عافیت طلبی پدید آمد.
و به عبارت صحیحتر، این پدیده از آن وقت رخ داد که مردمی عافیت طلب و اهل زندگی روزمرّه و به تعبیر خود دین، مردمی اهل دنیا، به جای پیامبران و پیشوایان دینی نشستند و مردم به غلط، اینها را که روحیهای بر ضدّ روحیه پیامبران و امامان و تربیت شدگان واقعی آنها داشتند- و اگر تشابهی درکار بود اندکی در قیافه و لباس بود- نماینده و مظهر و جانشین آنها دانستند.
(عللگرایشبهمادیگری، ص۱۸۵)
@motahari_nab
همان طوری که رکن حیات دشت و صحرا باران و بالأخص باران کوهستانی است، رکن حیات خانوادگی احساسات و عواطف مرد نسبت به زن است. از این عواطف است که هم زندگی زن و هم زندگی فرزندان صفا و جلا و خرمی میگیرد.
(نظامحقوقزندراسلام، ص۲۵۶)
@motahari_nab
اراده قوّه مجریه عقل است، نه اینکه اراده عین عقل باشد. اراده نیروی دیگری است در انسان.
ای بسا صاحب عقلهای خیلی قوی و نیرومند که ارادهشان ضعیف است، وای بسا صاحب ارادههای بسیار قوی که عقلشان ضعیف است.
اینها دو قوّه است، منتها کار اراده این است که طرحهای عقل را اجرا میکند.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۲۳۳_۲۳۴)
@motahari_nab
کلمه «استعمار» را ما خیلی شنیدهایم. استعمار یک شکل ندارد. استعمار سیاسیداریم، استعمار اقتصادی داریم و استعمار فرهنگی داریم که از استعمار سیاسی و اقتصادی خطرناکتر است و اصلا امکان ندارد که استعمار اقتصادی باشد بدون استعمار سیاسی و استعمار فرهنگی.
پایه استعمار سیاسی و استعمار اقتصادی، استعمار فرهنگی است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۱۶۲_۱۶۳)
@motahari_nab
عالیترین مظهر عقل و تربیت صحیح، خطایابی از خویشتن است؛ یعنی انسان بتواند در دریای ژرف افکار و اندیشهها و تمایلات و افعال و اقوال خود فروبرود و خطاهای خود را بیابد و انگشت روی آنها بگذارد و آنها را از خود دور کند.
از بشر انتظار اینکه خطا نکند، خطاست، بشر جایزالخطاست؛ از بشر باید انتظار داشت که خطاهای خود را تکرار نکند، از خطاهای خود استفاده کند.
یعنی چه از خطاهای خود استفاده کند؟
یعنی آنها را بشناسد و مصمم گردد که تکرار نکند.
(حکمتهاواندرزها، ج۱، ص۶۷)
@motahari_nab