جوّ فاسد اجتماعی جوّ روحی را فاسد میکند و جوّ فاسد روحی زمینه رشد اندیشههای متعالی را ضعیف و زمینه رشد اندیشههای پست را تقویت میکند.
به همین جهت است که در اسلام به اصلاح محیط اجتماعی اهتمام زیاد شده است و باز به همین جهت است که سیاستهایی که میخواهند اندیشههای متعالی را در مردمی بکشند، زمینه فساد اخلاقی و عملی آنها را فراهم میکنند و برای فراهم کردن این زمینه، محیط اجتماعی را با وسایلی که در اختیار دارند فاسد مینمایند.
(عللگرایشبهمادیگری، ص۱۷۱)
@motahari_nab
برعکسِ آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کردهاند و گفتهاند:
«حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است» بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.
آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد.
اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارد- بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است- و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم میکند.
اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید.
پوشانیدن بدن به استثنای وجه و کفّین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست.
آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجوییهای شهوانی است.
(مسئلهحجاب، ص۸۴)
@motahari_nab
زن بیش از مرد به داشتن کانون خانوادگی نیازمند است.
(نظامحقوقزندراسلام، ص۳۲۱)
@motahari_nab
پروردگار عرش، علی(ع) را در روز مباهله «جان محمّد» خواند و این حقیقتی غیر قابل انکار است.
(ولاءهاوولایتها، ص۴۲)
@motahari_nab
یوسفی که از خودش مطمئن است، در عین حال میگوید:
انَّ النَّفْسَ لَامّارَةٌ بِالسّوءِ.
میخواهد بگوید دستگاه نفس انسان آنقدر پیچیده و پیچیده است که گاهی ممکن است در آن لایه دهمش چیزی باشد که انسان خودش نفهمد،
و لهذا میگوید:
من هرگز نفس خودم را تبرئه نمیکنم، و خصلت مؤمن این است که هیچ گاه به نفس خود از نظر شرارت نکردن اعتماد نمیکند.
(انسانکامل، ص۱۹۶،۱۹۷)
@motahari_nab
پیغمبر با مردم کافر، یعنی با کفر صریح، با کفر مکشوف و بیپرده روبرو بود، با کفری که میگفت من کفرم، ولی علی(ع) با کفر در زیر پرده یعنی با نفاق روبرو بود؛
با قومی روبرو بود که هدفشان همان هدف کفار بود اما در زیر پرده اسلام، در زیر پرده قدس و تقوا، در زیر لوای قرآن و ظاهر قرآن.
(سیریدرسیرهائمهاطهار، ص۲۸)
@motahari_nab
انسان اگر امرش دایر باشد که راحت باشد و درد را احساس نکند، یعنی جاهل و لَخت و بیدرد باشد، و یا هوشیار باشد و درد را در خود احساس کند کدام را انتخاب میکند؟
آیا انسان ترجیح میدهد که هوشیار و آگاه باشد ولی درد را احساس کند، یا بیهوش و کودن و احمق باشد و درد را احساس نکند؟
ناراحتی هوشیار و آگاه ترجیح دارد بر راحتی و آسایش جاهل و بیخبر و لَخت و بیحس.
در مَثَل میگویند:
انسان اگر سقراطی باشد نحیف و لاغر، بهتر است از اینکه خوکی باشد فربه؛ یعنی اگر انسانْ دانا و دانشمند باشد ولی محروم، بهتر است از اینکه مانند یک خوک همه نوع وسایل برایش فراهم باشد ولی هیچ چیز را نفهمد.
(انسانکامل، ص۶۱،۶۲)
@motahari_nab
عزاداری حسینبنعلی(ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است.
(بررسیاجمالینهضتهایاسلامی درصدسالهاخیر، ص۸۳)
@motahari_nab
مکتب حسین، مکتب انسانسازی است نه مکتب گنهکارسازی.
حسین سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهکاری.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۱۰۳)
@motahari_nab
روح علمی یعنی روح حقیقت جویی، روح بی غرضی و طبعاً روح بیتعصبی، روح خالی از جمود و روح خالی از غرور.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۴۰)
@motahari_nab
امام حسین(ع) با قیام و مبارزه خود بنیاد کاخ ظلم را واژگون، و اسلام را تجدید حیات، و درخت دین را آبیاری کرد.
به چه نحو و چگونه؟
به این که شخصیت معنوی مسلمانان را بیدار و احیا کرد، در آنها حماسهای را که مرده بود زنده کرد.
(حماسهحسینی، ج۲، ص۲۱۸،۲۱۹)
@motahari_nab
گناه آن وقت بخشیده میشود که روح ما پیوندی با روح حسینبنعلی(ع) بخورد؛
اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعاً بخشیده میشود ولی علامت بخشیده شدنش این است که دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمیرویم.
اما اینکه از مجلس حسینبنعلی(ع) بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانه این است که روح ما با روح حسین بن علی پیوند نخورده است.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۱۷۵)
@motahari_nab