#هشدار_امام
حدیث سوم از مجموعه هشدارهای ائمه معصومین(ع):
#به_خاطر_خشم_من
قال الصادق (ع): إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مَلَكَيْنِ إِلَى أَهْلِ مَدِينَةٍ لِيَقْلِبَاهَا عَلَى أَهْلِهَا فَلَمَّا اِنْتَهَيَا إِلَى اَلْمَدِينَةِ وَجَدَا رَجُلاً يَدْعُو اَللَّهَ وَ يَتَضَرَّعُ - الی أن قال - فَعَادَ إِلَى اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ يَا رَبِّ إِنِّي اِنْتَهَيْتُ إِلَى اَلْمَدِينَةِ فَوَجَدْتُ عَبْدَكَ فُلاَناً يَدْعُوكَ وَ يَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ فَقَالَ اِمْضِ بِمَا أَمَرْتُكَ بِهِ فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ يَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَيْظاً لِي قَطُّ.
امام صادق عليه السّلام فرمود: به راستى خداوند عزّ و جلّ دو فرشته را به سوى اهل شهرى فرستاد تا آن شهر را بر اهلش واژگون كنند. هنگامى كه آن دو به شهر رسيدند، مردى را ديدند كه خدا را فرامىخواند و تضرّع و زارى مىكرد…
سپس امام (ع) بعد از بیان توضیحاتی فرمود: [یکی آن دو فرشته] به سوى خداى تبارك و تعالى بازگشت و گفت: پروردگارا! من به شهر رسيدم و فلان بندهات را ديدم كه تو را فرامىخواند و زارى مىكند!
خداوند فرمود: كارى را كه دستور دادم انجام بده؛ چون آن شخص، مردى است كه هرگز به خاطر خشم من، رنگ چهرهاش تغيير نكرده است (و بر كسى خشمگين نشده است).
الکافي ج ۵، ص ۵۸