گمونم منظورم رو خوب نرسوندم. داستان‌های مرتبط با رشد و اعتلای شخصیت در پس رنج‌ها برام جذابه. وگرنه ذکر مصیبت بدبختی و‌ گرفتاری‌ها نه تنها برام جذاب نیست که اصلا نمیذارم کسی پیشم از این چیزها بگه. خدا هم دوست نداره بنده‌اش مشکلاتش رو پیش بقیه بگه. گفتن و بازگو کردن اون مشکلی قشنگه که به رشد ختم شده باشه. عبرت و درس داشته باشه. وگرنه داستان خیانت کامبیز به سهیلا به من چه؟

مثلا اینکه طرف بخواد بگه تو زندگی قبلیم شوهرم این بلاها رو سرم آورده نه تنها جذاب نیست که بلافاصله موضوع رو تغییر میدم یا نشون میدم که مایل به شنیدنش نیستم. برای چی با حرف‌هایی که منجر به رشد یه آدم نشده و معلوم نیست چقدر منصفانه باشه روحم رو کدر کنم؟ اما اینکه طرف بیاد تعریف کنه تو زندگی قبلیش ریشه شکستش چی بوده، چه تقصیراتی داشته و چه اتفاقات کوچیکی، دومینووار سبب طلاق شده. این برام خیییییلی جذابه. مثلا همین امشب اتفاقا موضوع ماجرای خیانت همسر دوستم با یک خانم متاهل بود که تا مرز اعدام آقا پیش رفته بود. اما خب حرف‌ها حول ضعف‌هایی بود که کم‌کم سبب این اتفاق شد. مثلا یه نکته‌ای که خیلی برام مهم بود، بین حرفاش گفت که نه من اهل حرف زدن بودم نه اون. قهر میکردیم میذاشتیم انقدر بگذره که یادمون بره، چیزی رو حل و فصل نمی‌کردیم. خب این برای من مهم بود. یه نکته‌ی عبرت آمیز بود. وگرنه به من چه که آقا کجا و چطوری با اون خانم متاهل آشنا شدن؟

میتونید از این روش برای جلوگیری از غیبت هم استفاده کنید. مثلا طرف میاد میگه اره شوهرم فلان کارو کرده. جای اینکه دل به دلش بدی. ازش بپرس خب به نظرت چه دلایلی باعث این مسئله شده؟ اگر طرف پاسخ خوبی بده یعنی یار خوبی برای گفتگوهای مفید و رشدآفرینه اگر سفسطه کنه و بزنه به در کلی بازی که آررره من مقصر نیستم و صددرصد شوهرم مقصره. بهش میگی: خب باشه پس بیخیال اصلا و اینگونه باب غیبت بسته میشه و طرف میفهمه شما یار خوبی برای غیبت نیستی😎

من این حرکت رو روی خیییییلی‌ها پیاده کردم و جوابه😎 البته به میزان صراحت لهجه شما و اتخاذ کلمات مناسب هم بستگی داره.

🌿لبنان کشوری که به وقت آسایش از نعمت گاز لوله کشی محروم بود حالا گرفتار جنگه و شیعیانی که در چادر و کمپ‌های آوارگان قراره روزهای سختی داشته باشند به کمک ما نیاز دارن. 🌿ما در مجموعه تولیدی تی‌شین بنا داریم در پی اطاعت از امر ولی از امکانات خود‌‌ در جهت تولید البسه زمستانی با بهترین کیفیت و حداقلی‌ترین قیمت استفاده کرده و پوشاک موردنیاز عزیزان لبنانی رو تامین و ارسال کنیم. 🔻 شما هم میتونید با واریز کمک‌های خودتون به شماره‌ی زیر در این مهم شریک باشید. 5894631112691746 برزنونی _ رفاه مجموعه تولیدی پوشاک و محصولات هویت‌بخش تی‌شین با همکاری گروه فرهنگی بنات القدس.

گزارش تولید و ارسال در صفحه اینستاگرام تی‌شین و همین کانال تقدیم خیرین عزیز میشه🪴

استوری‌های امروز تی‌شین در باب کمک به لبنان بود. دوست داشتید میتونید از اینجا مطالعه کنید. https://www.instagram.com/stories/tishin.shop/3498948712445693501?utm_source=ig_story_item_share&igsh=MXcxNnc2Z2x0bG90Zw==

درگاه پرداخت مترصد رو راه انداختم و از این به بعد میتونید بدون محدودیت‌های کارت، کمک‌هاتون رو واریز کنید💚 درگاه پرداخت👇 https://zarinp.al/motarased

مامان از دوستش یه لباسی خریده که از نظر مدل و جنس کیفیت مطلوب رو نداره. بهش میگم: مامان این اصلا برازنده‌ات نیست. شما بین مردمی، جایگاهی داری. مردم هم عقلشون به چشمشونه. نباید هر چیزی بپوشی. اصلا مردم هیچی، شان خودت چی؟ میگه: خب یعنی لباس مجلسی بپوشم؟ میگم نه. همون لباس‌های شیکی که همیشه می‌پوشیدی. چند وقته پایگاه اجتماعیت رو عوض کردی، کسایی که باهاشون رفت و آمد داری آدم‌های خوب و شریف اما روی سلیقه‌ات خیلی تاثیر گذاشتن. رفته سر کمدش میگه بیا بیین فاطمیه اومد چی بپوشم؟ لباس‌هاش رو دراوردم دونه دونه براش ست کردم، با یه ذوقی میگه آها الان شیک شد؟ خب‌ چی با چی شیک میشه؟ دلم ریییییش شد. از یه سنی به بعد مامان باباها خیلی مظلوم میشن و انگار همه‌ی اون چیزهایی که بلد بودن یادشون میره. با خودم فکر میکنم مامان فقط ۶۰ سالشه. چرا انقدر زود کارهایی که تو جوونی میکرد یادش رفته؟ چقدر زود نیاز به مامان پیدا کرده… به نظرم غمگین‌ترین بخش بزرگ شدن، بالا رفتن سن خودت نیست، پیر شدن مامان باباته💔💔

غم؟ اونجا که باید مامان بابای مامان بابات شی و بیش از قبل مراقبشون باشی.

#پیام_شما من دانشجوی پزشکی هستم بین مریض ها می‌بینم اونایی که سنشون از ۵۵ به بالاست و دختر ندارن یه طور عجیییبی مظلوم هستن😢 خیلی دلم میسوزه براشون 💔💔💔💔 اوایل آبان رفتم شرح حال یه مریضی که دیالیز میشد و به دلیل عدم رسیدگی و رعایت بهداشت محل کاتترش عفونت مکرر داشته و چندین مرتبه جای کاتترها رو عوض کرده بودن. روزی که رفتم تولدش بود و کسی همراهش نبود چون دختر نداشت و دو تا پسر داشت فقط 😔

جالبه مامان‌ها عاشق پسرهاشونن اما این دختره که به دردشون میخوره!