مُتَرَصِّد نوشت
استوریهای امروز تیشین در باب کمک به لبنان بود. دوست داشتید میتونید از اینجا مطالعه کنید. https://
درگاه پرداخت مترصد رو راه انداختم و از این به بعد میتونید بدون محدودیتهای کارت، کمکهاتون رو واریز کنید💚
درگاه پرداخت👇
https://zarinp.al/motarased
مامان از دوستش یه لباسی خریده که از نظر مدل و جنس کیفیت مطلوب رو نداره. بهش میگم: مامان این اصلا برازندهات نیست. شما بین مردمی، جایگاهی داری. مردم هم عقلشون به چشمشونه. نباید هر چیزی بپوشی.
اصلا مردم هیچی، شان خودت چی؟
میگه: خب یعنی لباس مجلسی بپوشم؟ میگم نه. همون لباسهای شیکی که همیشه میپوشیدی.
چند وقته پایگاه اجتماعیت رو عوض کردی، کسایی که باهاشون رفت و آمد داری آدمهای خوب و شریف اما روی سلیقهات خیلی تاثیر گذاشتن.
رفته سر کمدش میگه بیا بیین فاطمیه اومد چی بپوشم؟
لباسهاش رو دراوردم دونه دونه براش ست کردم، با یه ذوقی میگه آها الان شیک شد؟
خب چی با چی شیک میشه؟
دلم ریییییش شد. از یه سنی به بعد مامان باباها خیلی مظلوم میشن و انگار همهی اون چیزهایی که بلد بودن یادشون میره.
با خودم فکر میکنم مامان فقط ۶۰ سالشه. چرا انقدر زود کارهایی که تو جوونی میکرد یادش رفته؟
چقدر زود نیاز به مامان پیدا کرده…
به نظرم غمگینترین بخش بزرگ شدن، بالا رفتن سن خودت نیست، پیر شدن مامان باباته💔💔
مُتَرَصِّد نوشت
مامان از دوستش یه لباسی خریده که از نظر مدل و جنس کیفیت مطلوب رو نداره. بهش میگم: مامان این اصلا برا
غم؟
اونجا که باید مامان بابای مامان بابات شی و بیش از قبل مراقبشون باشی.
#پیام_شما
من دانشجوی پزشکی هستم بین مریض ها میبینم اونایی که سنشون از ۵۵ به بالاست و دختر ندارن یه طور عجیییبی مظلوم هستن😢
خیلی دلم میسوزه براشون 💔💔💔💔
اوایل آبان رفتم شرح حال یه مریضی که دیالیز میشد و به دلیل عدم رسیدگی و رعایت بهداشت محل کاتترش عفونت مکرر داشته و چندین مرتبه جای کاتترها رو عوض کرده بودن. روزی که رفتم تولدش بود و کسی همراهش نبود چون دختر نداشت و دو تا پسر داشت فقط 😔
مُتَرَصِّد نوشت
#پیام_شما من دانشجوی پزشکی هستم بین مریض ها میبینم اونایی که سنشون از ۵۵ به بالاست و دختر ندارن ی
جالبه مامانها عاشق پسرهاشونن
اما این دختره که به دردشون میخوره!
مُتَرَصِّد نوشت
جالبه مامانها عاشق پسرهاشونن اما این دختره که به دردشون میخوره!
#پیام_شما
مامانها به نظرم اگر همسرای خوب داشته باشن نیازی ندارن جای خالی رو با پسر پر کنن (برای همه صدق نمیکنه ولی خیلی رایجه)
مُتَرَصِّد نوشت
#پیام_شما مامانها به نظرم اگر همسرای خوب داشته باشن نیازی ندارن جای خالی رو با پسر پر کنن (برای ه
دلیل نمیشه چون از همسرت عاطفه و محبت ندیدی، خلاءهات رو با پسرت پر کنی.
فرزندت فرزندته، شریک عاطفیت نیست.
مادرهایی که با پسرشون بر اساس خلاءهای روحیشون رفتار میکنن، اول از همه به اون طفل بیچاره آسیب میزنن بعدها به زن و بچه اون پسر.
مُتَرَصِّد نوشت
جالبه مامانها عاشق پسرهاشونن اما این دختره که به دردشون میخوره!
#پیام_شما
چون عروساشون آدم نیستن
مُتَرَصِّد نوشت
#پیام_شما چون عروساشون آدم نیستن
نمیدونم جنسیت شما چیه
اما اگر مادری و پسرت با غیر آدم ازدواج کرده، یعنی پسر خودتم آدم نبوده.
اگر مردی و این رو میگی باز به خودت برمیگرده.
این توقع کاملا اشتباهه.
درسته خیلی خوبه که عروس خانواده همسر رو عین خانواده خودش دوست داشته باشه و بهشون احترام بذاره.
اما نباید از عروس انتظاری وجود داشته باشه.
مگه الان یه پیرمرد پیرزن نیاز به مراقبت دارن، دامادشون کاری میکنه؟
دامادشون نهایتا همکاری کنه که همسرش به وظایفش نسبت به والدینش برسه.
خودم نگاهم نگاه عروس مادرشوهری نیست و از روی کوتهفکری رایج در جامعه حرف نمیزنم.
من زیر دست مادری بزرگ شدم که وقتی تموم عمههام به مادربزرگم پشت کردن و اون یکی عروسش تو برف از خونه بیرون انداختش، تا آخر عمر مادربزرگم مراقبش بود و بیبیم همیشه میگفت: عروس خیر ببینی که بیشتر از بچههام به دادم رسیدی. آرزومه رو دستای خودت بمیرم و فقط خودت بالاسرم باشی.
آخرهم لحظه مرگش فقط من و مامان بالاسرش بودیم و مامان شهادتین رو بهش تلقین کرد.
من خودم همون اول به همسرم گفتم خدا نیاره روزی که والدینت به کمک کسی نیاز پیدا کنن اما اگر کمک لازم شدن، فرقی بین مادر تو و مادر من نیست.
فلذا میخوام بگم بنده خودم چنین تفکری دارم اما با این حال توقع پرستارشدن از عروس و داماد غیر منطقیه.
والدین بر گردن فرزندشون حق دارن
اما فرزند باید دقت داشته باشه که همسر و فرزند خودش هم بر گردنش حق دارن.
اگر والدین به کمک نیاز دارن وظیفهی بچهشونه که کمکشون کنه.
پسر خودش در قبال مادر پدرش مسئوله. اگر خانم پرستار والدین آقا شد که لطفش رو میرسونه اگر نشد هم خود پسر که عیب پیدا نکرده، به وظایفش بدون اجحاف در حق بقیه عمل کنه.
بنده خدایی بود گلایه میکرد که آره شوهرم برای مادرش خونه کرایه کرده. هرماه ۲۰ میلیون بهش کمک میکنه.
بهش گفتم: الحمدلله شوهرت انقدر داره که با این همه خرج، چیزی از اموالش کم نمیشه. بعد مگه تو و بچهات رو گرسنه گذاشته؟
اون مادر بیشوهر، بچههاش رو به دندون کشید و بزرگ کرد. حالا وظیفه شوهرته که وضعش خوبه به مادرش رسیدگی کنه. تو هم نذار شیطون تو دلت جولان بده.
اگر شوهرت از حق زن و بچهاش میزد، جای تامل داشت اما اون از حق شما نزده که.