هدایت شده از دروس و بحوث
#شرح_شمسیه
#اصطلاح_شناسی
#تاکتیک_بحث
وقتی نویسنده یا گوینده ای بر مطلوب خود ، دلیلی اقامه می کند و دیگری (خصم) در صدد پاسخ به او بر می آید چند حالت فرض می شود:
الف.خصم به یکی از مقدمات دلیل ذکر شده یا به تک تک آنها، اعتراض می کند، این را در اصطلاح #منع یا #نقض (نقض تفصیلی) یا #مناقضه می گویند. در کتب قوم در چنین جاهایی می گویند: هذا منع لقوله کذا....
در این نوع از اعتراض ممکن است معترض صرفا بگوید: این مقدمه ی شما برای من اثبات نشده و در اثر آن نمی توانم نتیجه شما را قبول کنم و ممکن است پا را فراتر گذاشته و بگوید این مقدمه شما باطل است که در این صورت باید دلیلی بر ابطال آن مقدمه اقامه کند که اصطلاحا به آن #سند_منع می گویند.
ب.خصم به صورت نامعین به یک از مقدمات دلیل اشکال کند مثلا بگوید: "لیس دلیلک بجمیع مقدماته صحیحا" به این نوع اعتراض در اصطلاح #نقض_اجمالی گفته می شود.
در این صورت بر معترض لتزم است #شاهدی بر اعتراض خود اقامه کند.
ج.خصم بدون توجه به دلیل ذکر شده و مقدمات آن ، خود دلیلی بر نقیض مطلوب گوینده ایراد می کند. که به این اصطلاحا #معارضه گفته می شود.
#هامش: این چند اصطلاح از قدیم زبان بحث در میان علماء بوده است.می توانید با یک سرچ ساده در منابع قدیم ، کثرت کاربرد این اصطلاحات را مشاهده کنید.
نگاه کنید به :
- تحریر القواعد المنطقیه فی شرح الرساله الشمسیه ، ص ۶۴ ، حاشیه ۱ از میرشریف جرجانی.
- وشروح الشمسیه ، ج ۱، ص ۱۴۲ و ۱۴۳
◽️کانال "دروس و دیدگاه ها"
لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/2499805228C7c39fe0c0c