🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_شصتم
لبخندے نمایشے رو لبم داشتم کہ ناراحتشوݧ نکنم.
مریم اومد کنارم نشست: خوووووب حالا دیگہ نوبت کادوهاست .
إ وا مریم جاݧ همیـنم کافے بود کادو دیگہ چرا
وا اسماء اصل تولد کادوشہ ها. چشماتو ببند
حالا باز کـݧ. یہ ادکلـݧ تو جعبہ کہ با پاپیوݧ قرمز تزئیـݧ شده بود
گونشو بوسیدم گفتم واااااے مرسے مریم جاݧ .
محسنے اومد جلو با خجالت کادوشو دادو گفت: ببخشید دیگہ آبجے مـݧ بلد نیستم کادو بگیرم ،سلیقہ ے مریم خانومہ، امیدوارم خوشتوݧ بیاد .
کادو رو باز کردم یہ روسرے حریر بنفش با گلهاے یاسے واقعا قشنگ بود.
از محسنے تشکر کردم. کیک و خوردیم و آماده ے رفتـݧ شدیم. از جام بلند شدم کہ محسنے با یہ جعبہ بزرگ اومد سمتم: بفرمایید آبجے اینم هدیہ ے همسرتوݧ قبل از رفتنش سپرد کہ بدم بهتوݧ.
از خوشحالے نمیدونستم چیکار باید بکنم. جعبہ رو گرفتم و تشکر کردم .
اصلا دلم نمیخواست بازش کنم .
توراه مریم زد بہ بازومو گفت: نمیخواے بازش کنے ندید پدید؟؟؟
ابروهامو بہ نشونہ ے ن دادم بالا و گفتم: ببینم قضیہ ے خواستگارے محسنے الکے بود
دستشو گذاشت رو دهنشو آروم خندید: ݧه بابا اسماء جدیہ
خوب بگو ببینم قضیہ چیہ؟؟؟
هر چے صب گفتم: واقعیت بود
خوب؟؟؟؟
میشہ بشینیم یہ جا صحبت کنیم؟؟
محسنے و چیکار کنیم؟؟
نمیدونم وایسا .
رو کردم بہ محسنے و گفتم: آقاے محسنے خیلے ممنوݧ بابت امروز واقعا خوشحالم کردید. شما دیگہ تشیف ببرید ما خودموݧ میریم .
پسر چشم و دل پاکے بود ولے اونقدرام حزب اللهے نبود خیلے هم شلوغ و شر بود اما الان مظلوم شده بود .
سرشو آورد بالا و گفت: نخ خواهش میکنم وظیفم بود ، ماشیـݧ هست میرسونمتوݧ.
ݧه دیگہ مزاحمتوݧ نمیشیم
نه چہ مزاحمتے مسیرمہ، خودم هم باهاتوݧ کار دارم.
آخہ مـݧ با مریم کار دارم .
آهاݧ خوب ایرادے نداره مـݧ اینجا ها کار دارم شما کارتوݧ تموم شد بہ مـݧ زنگ بزنید بیام...
✍ ادامه دارد ....
✨🦋✨
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_شصت_و_یکم
آخہ مـݧ با مریم کار دارم .
آهاݧ خوب ایرادے نداره مـݧ اینجا ها کار دارم شما کارتوݧ تموم شد بہ مـݧ زنگ بزنید بیام...
بعد هم ازموݧ دور شد.
بہ نیمکتے کہ نزدیکموݧ بود اشاره کردم ،مریم بیا بریم اونجا بشینیم.
خوب بگو ببینم قضیہ چیہ؟؟؟
إم ...إم چطورے بگم؟؟میدونے اسماء نمیخوام بهت دروغ بگم کہ.مـݧ وحید و دوست دارم.
خندیدم و گفتم:منظورت محسنے دیگہ؟؟؟؟خب پس مبارکہ
آره.اما یہ مشکلے هست ایـݧ وسط
چہ مشکلے؟؟؟
خوانوادم.
چطور ؟؟؟اونا مخالفـݧ؟؟؟
ݧ ݧ اونا بہ نظر مـݧ احترام میزارݧ اما...
اما چے؟؟؟
اسماء پسر عموم هم خواستگارمہ از،بچگے دائم عموم داره میگہ کہ مریم و ساماݧ مال همـݧ.اما ݧ مـݧ ساماݧ و میخوام ݧ اوݧ منو روحرف عموم هم نمیشہ حرف زد
اینطورے کہ نمیشہ مریم یہ روز با پسر عموت دوتایے برید پیش عموت ایـݧ حرفایے کہ زدے و بهش بگید .
نمیشہ
میشہ تو بہ خدا توکل کـݧ
اوووم .اسماء یہ چیز دیگہ ام هست
دیگہ چے؟؟
بہ نظرت منو وحید بہ هم میخوریم؟؟ݧ ظاهرموݧ شبیہ همہ ݧ اعتقاداتموݧ،اوݧ خیلے اعتقاداتش قویہ
مریم اوݧ تورو همینطورے کہ هستے انتخاب کرده ،بعدشم تو مگہ اعتقاداتت چشہ؟؟؟خیلیم خوبے
مریم آهے کشیدو سرشو انداخت پاییـݧ ،چے بگم .
هیچے نمیخواد بگے اگہ حرفات تموم شده بہ اوݧ بنده خدا زنگ بزنم بیاد .
زنگ بزݧ
حالا امروز چطورے باهم رفتید خرید؟؟؟
واے بسختے اسماء از خوشحالے نمیدونست چیکار باید بکنہ از طرفے هم خجالت میکشید و سرش همش پاییـݧ بود،همہ چیم خودش حساب کرد .
آخے الهے.
✍ ادامه دارد ....
✨🦋✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 امام عصر میگه
وقتی قلوبتون مجتمع بشه
من میام...
👤حاج حسین یکتا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
حاج قاسم میگفت:
..حُبّالمَهدی(عج)،حُبّاللهعزّوجل
🔹معتقدم #امام_زمان (عج) كه ظهور بكنند، حكومتی که ايجاد ميكنند، قلّهی آن حکومت، آن دورهای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد.
#حاجی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اسرائیل قبل از ظهور #امام_زمان نابود می شود یا بعد از ظهور؟
📚 بنا بر روایات در کتاب عصر ظهور، اسرائیل در سال ظهور نابود خواهد شد ... به طور همزمان ... یعنی پرچم های سیاه سید خراسانی از خراسان حرکت می کنند و در بیت المقدس فرود می آیند...!
🎙حجتالاسلام طائب
#حاج_قاسم
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️امام عسکری علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل می فرمایند:
🌷 وَ أَمَّا نَفَثَاتُهُ: فَأَنْ يَرَى أَحَدُكُمْ أَنَّ شَيْئاً بَعْدَ الْقُرْآنِ أَشْفَى لَهُ مِنْ ذِكْرِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَيْنَا، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ ذِكْرَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ شِفَاءً لِلصُّدُورِ، وَ جَعَلَ الصَّلَوَاتِ عَلَيْنَا مَاحِيَةً لِلْأَوْزَارِ وَ الذُّنُوبِ، وَ....
🌷🔹️🌷
🔹️جادوی شیطان این است که یکی از شما چنین گمان کند که بعد از قرآن چیزی شفابخش تر از یاد ما و #صلوات بر ما اهلبیت وجود دارد!
🌷و یقینا خداوند یاد ما اهلبیت را شفای سینه ها قرار داده و #صلوات بر ما را محو کننده گناهان و پاک کننده عیبها و مضاعف کننده ثوابها قرار داده.
📘تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص۵۸۵.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥راه شهدا ...
🎙شهید#احمد_کاظمی🕊🌷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
410475_465.mp3
1.82M
💚دعای عهد
🔸️با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿🌻
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
💚سلام به چهارده معصوم(ع):💚
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
3⃣1⃣ چله ی کانال متوسلین به شهدا
💫 امروز " #جمعه 21 مهر ماه"
📌#روز_سیام چله صلوات و زیارت عاشورا《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
" #عبدالمطلب_اکبری "🌷🌷🌷
معرف: خانم ملیحه اکبری خواهر شهید و خانم نرگس اکبری دختر دایی شهید 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@motevasselin_be_shohada
شهید والامقام عبدالمطلب اکبری🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳
محل ولادت: روستای شهید آباد_خرم بید فارس
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱/۱۹
محل شهادت: شلمچه_عملیات کربلای ۸
مزار: گلزار شهدای شهید آباد
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
🔰زندگینامه شهید گرانقدر عبدالمطلب اکبری
💐🍃شهید اکبری فرزند محمد قلی، متولد ۱۳۴۳ متأهل ، از بدو تولد ناشنوا و ناگویا ( کر و لال) بود . در آن زمان امکان دسترسی به مدارس استثنایی نبود. با توجه به هوش و استعداد سرشار، در دبستان عشایری همانند سایر دانش آموزان مستمع آزاد حاضر می شد وتا کلاس پنجم ابتدایی ، مطالب خواندن و نوشتن و محاسبات را به خوبی فرا گرفت. بسیار زیرک و حواس جمع بود .صحبت ها را خوب می فهمید و اخبار و وقایع را با اشاره یا نوشتن به مخاطبین می فهماند.
🌹🍃کارگری زبردست بود و سپس به بنایی ماهر و فهیم و طراح تبدیل شد. از اوایل ۱۳۶۱ باعضویت بسیج به میدان های رزم شتافت و در بیش از شش مرحله اعزام دوشادوش دیگر رزمندگان اسلام در اکثر خطوط و مناطق جنوب از فاو تا دهلران حضور داشت و در عملیات رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر، والفجر ۸، کربلای ۴ و ۵ و کربلای ۸ شرکت فعال داشت .
🌺🍃در جبهه ها به طور معجزه آسا، صدای توپ و خمپاره ها و مکان زمین خوردنشان راخیلی خوب می شنیدو تشخیص می داد.
در عملیات کربلای ۴، شهید رسول یوسفی را که به سختی مجروح بود کیلومترها به عقب آورد ولی او به خاطر شدت جراحات وارده شهید شد.
🥀🕊 درعملیات کربلای ۵ دچار مسمومیت شیمیایی شد و در عملیات کربلای ۸ در منطقه ی شلمچه به تاریخ ۱۳۶۶/۱/۱۹ به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد و در همان مکان از گلزار شهدای شهید آباد که ماه ها قبل پیش بینی کرده بود، به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی🌹🌿
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹✨🕊🌹✨🕊🌹✨
نفر سمت راست شهید عبدالمطلب🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🔷شهید والامقام عبدالمطلب اکبری...
❣#اسوه
حضرت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند:
باید هر کس از شما شیعیان اعمالی انجام دهد که او را به ما نزدیک کند. و دوستی ما را نسبت به او بیشتر کند. و از رفتاری که ما دوست نداریم و ما را ناراحت می کند دوری کند.
(بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۷۶)
📝می خواهیم به سفری برویم به یکی از روستاهای دوردست سفر کنیم به جایی که مردمانش حق بزرگی برگردن انقلاب دارند.
وقتی از مسیر اصفهان به شیراز حرکت و از آباده عبور کنیم، به شهرستان کوچکی به نام «خرم بید» میرسیم. در حوالی این شهرستان روستای کوچکی است که اکنون نامش«شهید آباد» است. خانوادههای ساکن این روستا زیاد نیستند اما وقتی به گلزار شهدای روستا سر بزنی تعجب خواهی کرد.
🥀آن ها چهل و شش شهید تقدیم انقلاب و اسلام کرده اند؛ شهدایی که هرکدام پرچمی برای سرافرازی و سربلندی نظام هستند. از میان قبور شهدا وقتی عبورکنی به قبر سردار رشید اسلام، شعبان علی اکبری، خواهی رسید.
✨در بالای مزار او قبر شهیدی است که اکنون زائرانی از مناطق دور و نزدیک دارد. آنجا مزار شهید عبدالمطلب اکبری است.
عبدالمطلب به همه، من و شما نشان داده که هیچ چیز نمیتواند مانع رشد و کمال معنوی انسان شود. او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود. نه می شنید، نه می توانست حرف بزند. مردم با شخصی با این ویژگی چگونه برخورد می کنند؟
🌸اما این پسر هوش و استعداد فوق العاده داشت. با بچههای هم سن و سال خود مدرسه رفت. تا کلاس پنجم درس خواند. بعد به سراغ بنایی رفت. یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانههای روستا یادگار اوست. هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت عبدالمطلب را خبر میکرد.
در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود.
🌤انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آنها مانند مرید و مراد بود. دوست او، شعبان علی اکبری، مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند.
عبدالمطلب با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سختترین کارها را قبول میکرد. او آرپی جی زن شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدفگیری میکرد.
🌱دوستانش از عبدالمطلب چیزهای عجیبی میگفتند. یکی میگفت عجیب است؛ عبدالمطلب ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک میشود او زودتر از همه خیز برمیدارد.
🌷دیگری می گفت بارها باهم توی خط بودیم عبدالمطلب بسیار به نماز اول وقت مقید بود.ما شنوایی داشتیم ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت. اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت وآماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد.
🦋… اما این رزمنده شجاع و غریب زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود.
وقتی شعبا ن علی را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود واشک می ریخت.شعبان در والفجر ۸ به شهادت رسید.
💥عبدالمطلب در بالای مزارش نشست و روی زمین وبالای سرشهید شعبانعلی با چوبی که در دست داشت علامت زد و با زبان بی زبانی به ما گفت : من می روم شهید می شوم و
اینجا قبر من است. اتفاقاً تعدادی از همرزمان شهید هم شاهد ماجرا بودند ولی زیاد توجهی نکردند.
🥀🕊عبدالمطلب در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود.بلافاصله به منطقه برگشت.درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد .هر جا همه خسته می شدند او یک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد.
☘برادرش می گفت نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ عبدالمطلب اکبری به وصال محبوب خود رسید.پیکر پاک این شهید را به روستا اوردند.شهدا را به ردیف در روستا دفن می کردند. حالا نوبت به جایی رسیده بود بالای مزار شعبان علی وقتی او را به خاک می سپردیم برخی با تعجب به هم نگاه می کردند خاطره ای به یادشان آمده بود.
😔روزی که عبدالمطلب درست همین مکان را نشان می داد و می گفت:
«من اینجا دفن خواهم شد.»
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🌿✨🌷🌿✨🌷🌿
🌹خاطره ای از #شهید_عبدالمطلب_اکبری از زبان رحیم اکبری:
✨در پانزده کیلومتری اهواز با هم در یک گردان بودیم ایشان مرتب در دعاها و نمازها شرکت می کرد.حال و هوای بخصوصی داشت،عشق او به بسیجیان زیاد بود.او یک شب قبل از شهادتش تمام کفشهای رزمندگان که در یک گردان بودند تمیز کرد و واکس زد و چفیه آنها را شست.
🌿او آنقدر به شهادت علاقه داشت که دیگر متوجه خود نبود و آن قدر در قلب رفقایش جای گرفته بود که واقعا قابل توصیف نیست.زمانی که زخمی می شود رفقایی که دیده بودند می گفتند در آخرین لحظات با همان حالت کرولال بودن کلمه الله اکبر را بر زبان آورد و جان خویش را تسلیم آفریدگار خویش کرد.
💐شهید در عملیاتهای رمضان،والفجر یک،خیبر،والفجر 8،کربلای 4 و 5 شرکت کرد و یک دفعه شیمیایی شده بود و مدتی در خانه بود تا اینکه در کربلای 8 شرکت کرد و به لقاءالله پیوست.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🕊♥️
🌺✨خاطره از زبان رسول اکبری درباره ی شهید عبدالمطلب اکبری:
《تکه چوبی گرفت دستش و آمد جایی را خط کشید و گفت اینجا جای من است و این دفعه دیگر می روم و شهید می شوم😢》
🦋☘🦋☘🦋
🔻از دوران کودکی کرولال بود اما خیلی با هوش و نترس و حریف بود و مدتهای مدیدی در جبهه گذراند . او بنایی هم می کرد بنده تازه اسکلت خانه ام را ساخته بودم و تیرآهن هایش را جهت طاق زدن آماده کرده بودم که او آمد و گفت حیف که دیگر وقت ندارم و می خواهم بروم جبهه اگر نه می آمدم خودم طاقش را می زدم و شروع کرد که می روم و شهید می شوم البته با اشاره می گفت که این دفعه دیگر می روم شهید می شوم.
🔸بنده گفتم من شهید می شوم، گفت تو حیف است و زن و بچه داری و من هم گفتم تو هم که زن داری گفت تو بچه داری و آنها گناه هستند . یکروز بعد از ظهر بود و باران نم نم می آمد تعدادی بودیم در گلزار شهدا و ایشان هم بودند تکه چوبی گرفت دستش و آمد جایی را خط کشید و گفت اینجا جای من است و این دفعه دیگر می روم و شهید می شوم ، زمانی که ایشان آنجا را علامتگذاری کرد و به جبهه رفت هنوز در ردیف قبلی جای سه یا چهار شهید دیگر بود و شهدا را ردیف دفن می کردند .
🥀در این مدت سه چهار شهید آمد و ردیف قبلی پر شد و زمانی که او شهید شد آوردند طبق روالی که دفن می کردند همانجایی شد که شهید آنجا را نشان داده بود و شهید همانجای مشخص شده دفن گردید .😔
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝