هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
چند ماه قبل رهبرانقلاب درباره عکس معروف تجدید بیعت ارتشی ها با امام در بهمن57 فرمودند:
«آن روز که این حرکت تاریخی نوزدهم بهمن در برابر امام انجام گرفت، اگر آن عکسی که از این واقعه منتشر شد منتشر نمیشد، یعنی این کار تبیینی اگر انجام نمیگرفت، این حادثه نه این جور ماندگار میشد، نه اثرگذار میشد؛ یک حادثهای بود مثل حوادث فراوان دیگری که اتّفاق میافتد و فراموش میشود. عامل ماندگاری و اثرگذاری این حادثه عبارت بود از همان قاب تصویر هنرمندانهای که از این منتشر شد؛ تبیین، این است.»
تصویر شهادت حسن صیاد خدایی و پراید او هم قاب نمادینی بود که در تاریخ ماندگار شد، تصویری که به بهترین نحو پاسخ شبهه «مدافعان حرم پول نجومی میگرفتند» را داد.
شاید صدها ساعت سخنرانی و برنامه نمیتوانست به این ظرافت ثابت کند که کسانی که به سوریه رفتند و جان شان را در راه دفاع از اسلام و اهل بیت تقدیم کردند، نه به دنبال پول بلکه به دنبال والاترین اهداف و آرمان های الهی بودند.کسانی که اتفاقا فرماندهان آنها نیز سطح زندگی شان مانند توده های مردم و بلکه کمتر از آنها بود.
چه عمر با برکتی که تصویر شهادتش هم جهاد تببین بود...
#رهبر_انقلاب
#جهاد_تبیین
#جهادگران_مسأله_محور
#گروه_جهادی_منتظران_موعود_عج_قم
#محله_شهید_محلاتی
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
سلام
شبکه سه هم اکنون
#سلام_فرمانده
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
تویی از ریشه ی قرآن ناطق
امام ِمذهبِ پاک حقایق
زمین را آفریده تا توباشی
برایش تا همیشه صبح صادق
------------------------------
زمین مست از نگاهِ عاشق او
زمان، بندِ زبان ناطقِ او
رئیس مذهبِ نوروامیداست
دل وجانِ همیشه صادق او
----------------------------
شهادت رئیس مذهب شیعه جعفری حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را به پیشگاه حضرت بقیة الله الاعظم عج و به تمام دوستاران این خاندان عرض تسلیت دارم.
#گروه_جهادی_منتظران_موعود_عج_قم
#محله_شهید_محلاتی
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
AUD-20220526-WA0002.mp3
8.95M
#سلام_همسایه
۲۵ شوال سالروز
شهادت حضرت امام جعفر صادق
علیه السلام را به پیشگاه حضرت بقیة الله الاعظم عج و تمام دوستاران این خاندان عرض تسلیت داریم.
#من_غلام_اهلبیتم
#گروه_جهادی_منتظران_موعود_عج_قم
#محله_شهید_محلاتی
@mahale114
هدایت شده از هیئت یازهراء (علیهاالسلام)
🏴دسته عزاداری شهادت امام صادق(علیه السلام)🏴
▫️جمعه ۶ خرداد ساعت ۱۹
◾️بلوار۱۵خرداد،انتهای خیابان شهیداسدپور،مسجد بقیه الله(عجل الله)
#هیئت_یازهرا_س
#شهادت_امام_صادق
@heyatyazahra1
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی حادثه آبادان.
#رهبر_انقلاب
#پیام_تسلیت
#محاکمه_مسئولان_ناکارآمد
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
30.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حقوق مدافعان حرم چقدر بود؟
#حافظه_تاریخی_ایرانی
به بهانه شهادت شهید صیاد خدایی مباحثی را مطرح کرده ایم که باعث شده این قسمت از برنامه توسط اینستاگرام حذف شود و یوتویوب نیز اگرچه اجازه انتشار فیلم را داد اما بلافاصله اعلام کرد این فیلم به خاطر محتوای آن محدود خواهد شد.
ما را برای توزیع گسترده سیزدهمین قسمت از برنامه حافظه تاریخی ایرانی همراهی کنید.
#مدافعان_حرم
#شهدا_شرمنده_ایم
#شهید_صیاد_خدایی
#انقلاب
#بصیرت
#استقلال
#ایران_قوی
#جهاد_تبیین
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
🔅 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
✍️ أطِبْ كَسبَكَ تُستَجَبْ دَعوَتُكَ، فإنَّ الرّجلَ يَرفَعُ اللُّقْمَةَ إلى فِيهِ (حَراما) فما تُستَجابُ له دَعوَةٌ أربَعينَ يوما
🔴 درآمدت را پاک كن تا دعايت مستجاب شود؛ زيرا هرگاه آدمى لقمه[اى حرام] به دهان خود ببرد تا چهل روز دعايى از او پذيرفته نمىشود.
📚 ميزان الحكمه، جلد۴، صفحه ۳۰
#حدیث_روز
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
#پندانه
#سلام_همسایه
گر دست فتادهای بگیری، مَردی
عارفی ۴۰ شبانهروز چله گرفته بود تا خدا را زیارت کند. تمام روزها روزه بود و در حال اعتکاف. از خلقالله بریده بود. صبح به صیام و شب به قیام. زاری و تضرع به درگاه او.
شب سیوششم ندایی در خود شنید که میگفت:
ساعت ۶ بعدازظهر، در بازار مسگران، سراغ دکان فلان مسگر برو، خدا را زیارت خواهی کرد.
عارف از ساعت ۵ در بازار مسگران حاضر شد و در کوچههای بازار از پی دکان میگشت.
وی نقل میکند که پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان میداد. قصد فروش آن را داشت.
به هر مسگری نشان میداد، وزن میکرد و میگفت:
۴ ریال و ۲۰ شاهی.
پیرزن میگفت:
نمیشود ۶ ریال بخرید؟
مسگران میگفتند:
خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمیصرفد.
پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار میچرخید و همه همین قیمت را میدادند.
بالاخره به مسگری رسید که دکان موردنظر من بود.
مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت:
این دیگ را برای فروش آوردم، به ۶ ریال میفروشم، خریداری؟
مسگر پرسید:
چرا به ۶ ریال؟
پیرزن سفره دل خود را باز کرد و گفت:
پسری مریض دارم، دکتر نسخهای برای او نوشته که پول آن ۶ ریال میشود!
مسگر دیگ را گرفت و گفت:
این دیگ، سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی. امّا اگر اصرار داری من آن را به ۲۵ ریال میخرم!
پیرزن گفت:
مرا مسخره میکنی؟
مسگر گفت:
ابداً.
دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!
پیرزن که شدیداً متعجب شده بود؛ دعاکنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد.
من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم:
عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند. آنگاه تو به ۲۵ ریال میخری؟!
مسگر پیر گفت:
من دیگ نخریدم. من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانهاش را نفروشد، من دیگ نخریدم.
از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم و در فکر فرورفته بودم که ندایی با صدای بلند گفت:
با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد! دست افتادهای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم آمد.
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
#پندانه
#سلام_همسایه
گر دست فتادهای بگیری، مَردی
عارفی ۴۰ شبانهروز چله گرفته بود تا خدا را زیارت کند. تمام روزها روزه بود و در حال اعتکاف. از خلقالله بریده بود. صبح به صیام و شب به قیام. زاری و تضرع به درگاه او.
شب سیوششم ندایی در خود شنید که میگفت:
ساعت ۶ بعدازظهر، در بازار مسگران، سراغ دکان فلان مسگر برو، خدا را زیارت خواهی کرد.
عارف از ساعت ۵ در بازار مسگران حاضر شد و در کوچههای بازار از پی دکان میگشت.
وی نقل میکند که پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان میداد. قصد فروش آن را داشت.
به هر مسگری نشان میداد، وزن میکرد و میگفت:
۴ ریال و ۲۰ شاهی.
پیرزن میگفت:
نمیشود ۶ ریال بخرید؟
مسگران میگفتند:
خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمیصرفد.
پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار میچرخید و همه همین قیمت را میدادند.
بالاخره به مسگری رسید که دکان موردنظر من بود.
مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت:
این دیگ را برای فروش آوردم، به ۶ ریال میفروشم، خریداری؟
مسگر پرسید:
چرا به ۶ ریال؟
پیرزن سفره دل خود را باز کرد و گفت:
پسری مریض دارم، دکتر نسخهای برای او نوشته که پول آن ۶ ریال میشود!
مسگر دیگ را گرفت و گفت:
این دیگ، سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی. امّا اگر اصرار داری من آن را به ۲۵ ریال میخرم!
پیرزن گفت:
مرا مسخره میکنی؟
مسگر گفت:
ابداً.
دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!
پیرزن که شدیداً متعجب شده بود؛ دعاکنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد.
من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم:
عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند. آنگاه تو به ۲۵ ریال میخری؟!
مسگر پیر گفت:
من دیگ نخریدم. من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانهاش را نفروشد، من دیگ نخریدم.
از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم و در فکر فرورفته بودم که ندایی با صدای بلند گفت:
با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد! دست افتادهای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم آمد.
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
shabnameh856.mp3
10.63M
#خبر
#آقای_تحلیلگر
حسین عبدالباقی زنده است یا مرده؟ چند نکته مهم درباره متروپل آبادان
شبنامه / بررسی چند نکته مهم در خصوص حادثه متروپل آبادان / حسین عبدالباقی در سردخانه یا دبی؟ / چند ابهام مهم که لازم است مرور کنیم ... /
آقای تحلیلگر
@mahale114