بالاخره گاهی پیدا میشن کسانی که، برای دسته‌بیل و پاشتکونی(وسیله‌ای برای کندن علف‌های هرز)، قاعده و قانون قائلند ولی برای #دین و مسائلش نه...!! بالاخره بعد از اندکی تأخیر، یک فرز‌ سنگ قوی آورده شد... آمادش کردند، اوردند بالاسر خط و شیشه... این صحنه یادم نمی‌رود که فرز سنگ روشن بود و صدا به صدا نمی‌رسید، _یه نفر می‌گفت حاج آقا اجازه بدید شیشه را بردارم تا بتوان برش را انجام داد... _حاج‌آقا اما می‌گفتند نه... میخواهم برشِ تو دقیق در بیاید... _او می‌گفت خطرناک است و ممکن است شیشه بشکند و به چشم من و شما بپاشد... و خب درست هم میگفت.. _حاج‌آقا اما باز می‌گفتند اگر شيشه را برداریم دقیق در نمی‌آید، و خب درست هم می‌گفتند... هیچ وقت یادم نمی‌رود، که حاج‌آقا در این کلنجار کمی هم عصبانی شدند، اما از موضع خود کوتاه نیامدند تا بالاخره یک میلگرد، که یکی از اطرافیان پیدا کرده بود چاره‌ی کار شد... این بود دقّت و تاکید یک #عالمِ_دین که #تقوایش اجازه نمی‌دهد حتی نیم‌درجه‌ای در قبله‌ی یک مسجد #انحراف ایجاد گردد، هر چند که برخی مردم پشت سر او به دروغ بگویند، همیشه داد می‌زند... و از این تاریخ نمازهای نمازگزران مسجد دُر درچه روبه‌راه‌تَر شد.. وسط این همه هیاهو گاهی باید قدر نعمت‌ها را بیشتر بدانیم... که خدای کعبه‌ی ابراهیمی میفرماید: [ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ ] ...ﺍﮔﺮ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ، ﻗﻄﻌﺎً [ ﻧﻌﻤﺖِ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﻰﺍﻓﺰﺍﻳﻢ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ. به امید آنکه دل‌هایمان روزبه‌روز روبه‌راه‌تَر گردد... یا علی... ┄┅┅❅💠@mousavidorchehi