eitaa logo
تبیین انواع ازدواج
1.7هزار دنبال‌کننده
871 عکس
1.3هزار ویدیو
41 فایل
✅بالاخص درشرایط فعلی جامعه ✅هرچه برای خودمون میپسندیم برای دیگران هم بپسندیم ابعاد مختلفی داره حلال خدا رو حرام تلقی نکنیم https://eitaa.com/halaal110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹من اهل تهران و متولد ۷۵ هستم، می‌خواهم برای شوهرم، زن دوم بگیرم! 🔻دو سال پیش یک زنگ زد. گفت : من سه فرزند شیر به شیر دارم و متولد ۷۵ هستم. در مسجد محل هم فعال هستم و برای ازدواج هم می‌کنم. لیست تعداد دختران بالای سی سال خیلی ست ولی پسرها همه اکثرا زیر سی سال هستند. کتاب هم خواندم. تصمیم گرفتم برای همسرم ، خواستگاری بروم. گفتم شغل همسرتان چیست؟ گفت . گفتم سخت است، ممکن است پشیمان شوید. دیدم خیلی نگاه هایش توحیدی ست. 🔻گفتم بگویید خودش تماس بگیرد . تماس گرفت و صحبت کرد. گفتم باید به همراه خانمت بیای . چند روز بعد در قرار گذاشتیم. ضرورت تعدد را گفتم و آن و هایی که دارد. آیه ان الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا را تفسیر کردم. از سختی های تعدد هم گفتم که برخی بعد از دیدن مشکلات جا زدند. تاکید هم کردم خدا هم برای هرکسی در بعد از ورود به تعدد خاصی قرار میدهد. و دهن آدم را سرویس می کند. بعد از سرویس کردن دهن بنده، (ثم استقاموا) بعدش خیرات و برکات می آید. 🔻دیدم خانمش از خود آقا خیلی قرص و محکم است. به ایمانش و که از عقل به قلبش نشسته غبطه خوردم. به آقا گفتم: از ممکن است بعد از تعدد ت کنند! 🔻گفت: مهم نیست، خدا بزرگ است. خدای سپاه ، خدای بعد از اخراج هم هست. مهم عمل به تکلیف است. و گفت اینکه تا الان هم هیچ نگرفته است... دیدم وقتی زن و شوهر خیلی محکم هستند. گفتم بروید جلو. 🔻بعد از دو ماه زنگ زد : گفت حاج آقا ؛ شب ۲۲ بهمن عروسی ست تشریف بیاورید. گفت اگر رفقای دیگر هم هستند از طرف ما دعوت کنید. یکی از بچه های که خودش هم تعددی بود، دعوت کردم. شد سخنران مجلس کوچک و عروسی ساده و پرصفا در منزل شان. 🔻بعد از ۹ ماه تماس گرفت ، حاج آقا را گرفته ام. اگر ممکن است تشریف بیاورید حرم و در مراسم عقد ما حاضر شوید. 🔻با خودم یک قاب فرش متبرک حرم امام رضا و یک هفتاد سال زیر ضریح اباعبدالله را (سنگ نگین را یکی از مجاهدان در شهر که سالها پیش در اربعین در منزلش سخنرانی در مورد تعددزوجات داشتم هدیه داده بود) بردم. نگین را آماده کرده بودم هدیه بدهم خانم اول. 🔻خطبه عقد را برادر عروس که طلبه فاضلی بود، در حضور پدر و مادرش خواند. خواهر بزرگوار و عزیزم، عروس خانم وکیلم شما را به عقد دائم آقای ... با مهریه دربیاورم... 🔻خانم اول هم کنار آقا داماد بود. محکم تر از گذشته. مثل همان روزی که خطبه عقد را برای زن دوم خواند و خودش به خانم دوم هدیه داده بود. 🔻سنگ نگین را با اجازه خانم اول ، بخاطر و همسر چهارم شدنش، هدیه دادم به عروس خانم جدید. 🔻حالا خانم اول و خانم چهارم به دنیا آمده اند. 🔻- می‌گفت برایم در سپاه گرفتند، همه سپاه جمع شده بودند، آیا مرا اخراج کنند یا خیر؟! منبر تعددی رفتم. روحانی آنجا بود، می گفت ما همه این حرف ها را بلدیم. همه شان قانع کردم از هدفی که دارم. گفتم: اهل سنت شعار چهار همسر، چهل فرزند را دارند، اهل بیت علیهم السلام همه چند همسر داشتند، علمای بزرگ و برخی فقهای شیعه چند همسر داشته اند، آیا فتوایی داریم که برای پاسدار حرام باشد؟! هیچکس حرفی نداشت بزند. فقط گفتند تبلیغ علنی نکنید! پی‌نوشت: قانون نانوشته و ذوقی در برخی نهادهای انقلابی وجود داشته که فردی را همسر دوم می گرفتند اخراج می‌کردند. ثمره این سالها فعالیت‌های بچه های تمدنی این شده است در سپاه که حساسیت زیاد و بعضا اخراج وجود داشته است، این ذوقی عمل کردن و خلاف شرعی که برخی از فرماندهان و یا روحانیت نهاد نمایندگی انجام می‌دادند و پاسداری را اخراج می‌کردند از بین برود. و سنگری دیگر فتح شود. ✅حلالِ خدا را ؛ حرام تلقی نکنیم🌸 https://eitaa.com/movaghathalal
🔹من اهل تهران و متولد ۷۵ هستم، می‌خواهم برای شوهرم، زن دوم بگیرم! قسمت اول ✍ حجت‌الاسلام نوروزی 🔻شماره ناشناس بود. جواب دادم. سلام حاج آقا. شما رو معرفی کرده‌اند برای مشاوره . - بفرمایید. - من اهل تهرانم و ۲۵ سالم است.( متولد ۷۵ ). پنج سال هم از ازدواج نگذشته است و سه فرزند شیر به شیر دارم. انشالله قصد دارم اگر خداوند رزق‌مان کند ۱۴ فرزند بیاورم. 🔻در مسجد محل هم فعال هستم و هم می‌کنم. در دفتری که برای وساطت دارم تعداد دختران بالای سی سال خیلی زیاد است ست، ولی پسرها همه اکثرا زیر سی سال هستند. دسر بالای سی سال به ندرت پیدا می‌شود. آنها هم معمولا دنبال دختران کوچک‌تر از خودشان و زیر سی سال هستند. 🔻کتاب هم خواندم. تصمیم گرفتم برای همسرم ، خواستگاری بروم. - کدام کتاب شهید را؟ - کتاب حقوق زن در اسلام و کتاب حجاب و چند کتاب دیگرش را. - یعنی با خواندن همین کتاب تصمیم گرفتید برای همسرتان خواستگاری بروید. - خیر. تنها این کتاب نبود. فعالیت . وقتی دیدم عملا در این چند سال خواستگاری برای دختران بالای سی سال وجود ندارد، به فکر فرو رفتم. دیدم یکی از احکام اسلام است. باید قبحش را عملی شکست. دیدم با حرف نمی‌شود، اقدام عملی لازم است و اول خودم باید به این حکم عمل کنم! کتاب نظام حقوق زن مرا مصمم‌تر و محکم‌تر کرد. 🔻- گفتم شغل همسرتان چیست؟ گفت . گفتم سخت است، ممکن است پشیمان شوید. دیدم خیلی نگاه هایش توحیدی ست. 🔻گفتم بگویید همسرتان تماس بگیرد . تماس گرفت و صحبت کرد. گفتم باید به همراه خانمت بیای . چند روز بعد در قرار گذاشتیم. ضرورت تعدد را گفتم و و هایی که دارد. 🔻آیه ان الذین قالوا ثم استقاموا را تفسیر کردم. از سختی‌های تعدد گفتم. از اینکه برخی بعد از دیدن مشکلات جا زدند. تاکید هم کردم خدا هم برای هرکسی در بعد از ورود به تعدد خاصی قرار می‌دهد. یعنی خدا دهن بنده‌اش را سرویس می‌کند. بعدش تتنزل علیهم الملائکه و بشارت برکات است. 🔻چند مثال عینی زدم. اگر جوگیر هستند پشیمان شوند. گفتم مطمئن باشید اول کار خدا همه را در سختی می‌اندازد. هرکسی حتما ابتلائات دارد. 🔻فردی که خانم اولش راضی بوده است، پدر و مادر دو طرف هم همراه کرده است. خانم دوم که از نخبگان اروپا بود و خانواده‌اش هم همراه بوده‌اند، اما بخاطر ، دانشجوی دکتری بود اخراجش کردند، استاد مدعو جامعه‌ ؟؟ بود محروم از تدریس شد. در مرکز پژوهش‌های صدا و سیما سمت مدیریتی داشت، حراست محل کارش فشار آوردند باید استعفا دهد (البته ایشان مقاومت کردند و استعفا ندادند). ولی الحمدلله ایشان کردند. خانم اول و دوم با هم در یک منزل زندگی می‌کنند و ده فرزند دارد. هم دکتری‌اش را از یک دانشگاه معتبرتر دیگر گرفت. هم یکی از مبلغان موفق در اروپا ست. همان آدم‌هایی که از سیستم اخراجش کردند. در دوران تحریم‌ها بواسطه اروپایی بودن خانمش از ایشان برای تسهیل اموری در اروپا کمک خواسته‌اند. چند مثال دیگر از افرادی که دچار ابتلائات و سختی‌ها شدند زدم. 🔻دیدم خانمش از خود آقا خیلی قرص و محکم‌تر است. به ایمانش و که از عقل به قلبش نشسته غبطه خوردم. - به آقا گفتم: ممکن است از بعد از تعدد کنند! 🔻گفت: مهم نیست، خدا بزرگ است. خدای سپاه، خدای بعد از اخراج هم هست. مهم عمل به تکلیف است. می‌گفت تا الان هم هیچ نگرفته است... دیدم وقتی زن و شوهر خیلی محکم هستند. گفتم بروید جلو. 🔻بعد از چهل پنجاه روز تلفنم زنگ خورد. همان خانم بود. صدایش لرزان و مضطرب بود. مستأصل بود و گریان! ✅حلالِ خدا را ؛ حرام تلقی نکنیم🌸 https://eitaa.com/movaghathalal
🌸🍃 یکی از رفقا میگفت: "قصد داشتم گفتم برم و از امام رضا(ع)… یه زن خوب بخوام...❗️ رفتم و درخواستمو به آقا گفتم... شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️ هر جای حرم که میخوابیدم... خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...😢 "آقا بلند شو..." 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 متوجه شدم کنار پنجره فولاد… یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن… کسی هم کاری به کارشون نداره. رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و....... تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️ صبح شد...پارچه رو وا کردم...☺️ پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم... چشتون روز بد نبینه…❗️ یهو یکی داد زد : "آی ملت…شفا گرررفت…😱 به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭 نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که… خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️ "مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛ مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..." "آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️ خوابم میومد،جا واسه خواب نبود... رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴… همین" تاااا اینو گفتم… یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت: "تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"🤕 خیلی دلم شکست💔 رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم: "آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔 زن که بهمون ندادی هیچ… یه کشیده آب دار هم خوردیم. همینجور که داشتم نِق میزدم… یهو یکی زد رو شونم و گفت: "سلام پسرم❗️ "مجرّدی⁉️" گفتم آره؛ "من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️ اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛ تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت... خلاااااصهههه... تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁 بعد ازدواج با خانومم اومديم حرم... از آقا تشکر كردم و گفتم: "آقا،ما حاضریما...😂 یه سیلی دیگه بخوریم و یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂😂😂 (به روایت آقای موسوی زاده) ✅حلالِ خدا را ؛ حرام تلقی نکنیم🌸 https://eitaa.com/movaghathalal