۹۲
🔮۴ #داستان_کوتاه از #انفاق🔮
1⃣ ابوطلحه انصارى، بيشترين درختان خرما را در مدينه داشت وباغ او محبوب ترين اموالش بود. اين باغ كه روبروى مسجد پيامبر صلى الله عليه وآله واقع شده بود، آب زلالى داشت. رسول خداصلى الله عليه وآله گاه وبى گاه وارد آن باغ مى شد واز چشمه ى آن مى نوشيد. اين باغِ زيبا و عالى، درآمد كلانى داشت كه مردم از آن سخن مى گفتند. وقتى آيه ۹۲ ال عمران نازل شد او خدمت پيامبر رسيد وعرض كرد: محبوب ترين چيزها نزد من اين باغ است، مى خواهم آن را در راه خدا انفاق كنم. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: تجارت خوبى است، آفرين بر تو، ولى پيشنهاد من آن است كه اين باغ را به فقراى فاميل و بستگان خويش دهى. او قبول كرد وباغ را بين آنان تقسيم نمود.
2⃣ مهمانى بر ابوذر وارد شد، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان يكى از شتران مرا نحر و غذا تهيه كنيد. آنها شتر لاغرى را انتخاب كردند. ابوذر ناراحت شد و پرسيد: چرا شتر فربه و چاق را نياورديد؟ گفتند: آن را براى نياز آينده تو گذاشتيم. ابوذر فرمود: روز نياز من روز قبر من است.
3⃣ وقتى فاطمه زهراعليها السلام را در شب عروسى به خانه شوهر مى بردند، فقيرى از حضرت پيراهن كهنه اى خواست. فاطمه زهرا عليها السلام به ياد اين آيه «لن تنالوا البر...» همان پيراهن نوى عروسيش را انفاق كرد.
4⃣ عبداللّه بن جعفر، غلام سياهى را ديد كه در باغى كارگرى مى كند، به وقت غذا سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست. غلام لقمه اى به او داد، باز سگ با نگاه خود تقاضاى غذا كرد، غلام غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا تمام شد. از او پرسيد: خودت چه مى خورى؟ گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسيد: چرا اين كار را كردى؟ گفت: اين سگ از راه دور آمده و گرسنه بود. عبداللّه از فتوّت اين غلام تعجّب كرد. آن باغ و غلام را خريد، غلام را آزاد كرد و باغ را به او بخشيد.
🔹در احاديث ذيل اين آيه مى خوانيم كه راه رسيدن به برّ(خیر زیاد)، كمك به والدين است قبل از درخواست آنان، گرچه بى نياز باشند.
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال مهدی موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋