۹۲ نساء
•••★★★🌱🍂🌱★★★•••
✍مسلمانى به نام «عيّاش بن ابى ربيعه» كه سالها در مكّه به دست «حارث» شكنجه شده بود، روزى پس از هجرت مسلمانان به مدينه، حارث را در مدينه ديد و بى خبر از مسلمان شدنش، او را به عنوان كافر شكنجه گر كشت. خبر به پيامبر دادند، و اين آيه نازل شد.
★☆★پرداخت ديه آثارى دارد:
1⃣: مرهمى براى بازماندگان مقتول است.
2⃣: جلوگيرى از بى مبالاتى مردم است، تا نگويند قتل خطايى، بها ندارد.
3⃣: احترام به جان افراد و امنيّت اجتماعى است.
4⃣: جبران خلأ اقتصادى است كه در اثر قتل پيدا مى شود.
در جايى كه بستگان مقتول، از دشمنان مسلمين باشند، خونبها به آنان داده نمى شود، تا بنيه ى مالى دشمنان اسلام تقويت نشود. به علاوه اسلام، ارتباط مقتول مؤمن با خانواده ى كافرش را بريده است، پس جايى براى جبران نيست.
امام صادق عليه السلام فرمود: آزاد كردن برده، پرداخت حقّ خدا و ديه دادن پرداخت حقّ اولياى مقتول است.
يك #ديه و #خونبهاى كامل، به اندازه ى متوسط درآمد يك فرد عادّى است. هزار مثقال طلا يا صد شتر و يا دويست گاو.
در آيه مقدار ديه بيان نشده، تا نياز به مفسران واقعى قرآن و سنّت پيامبر و اهل بيت بيشتر احساس شود.
ديه ى پرداختى به خانواده مقتول مسلمان، اوّل آزادى برده مطرح شده، سپس خونبها، ولى در بستگان كافر، اوّل سخن از خونبهاست، سپس آزادى برده. شايد چون خويشانِ غير مسلمان، توجّهشان بيشتر به مادّيات است ويا آنكه پرداخت ديه، در حفظ وبقاى پيمان مؤثّرتر است.
★★★۱۹ نکته مهم دیه👇
1⃣ قتل بى گناه، در اسلام حرام است.
2⃣ قتل، با ايمان ناسازگار است.
3⃣ مؤمن، جايزالخطاست، بايد مواظب باشد.
4⃣ احترام جان مسلمان تا حدّى است كه از قتل خطايى هم نمى توان به آسانى گذشت.
5⃣ خطا، يكى از ملاك هاى رفع تكليف يا تخفيف در كيفر است.
6⃣ جبران فقدان مؤمن، با آزاد كردن انسان با ايمان است.
7⃣ آزادى، نوعى حيات است. وقتى حيات يك نفر گرفته مى شود، به جبرانش بايد يك نفر را آزاد كرد.
8⃣ آزادى بردگان، در لابلاى برنامه هاى اسلام گنجانده شده است.
9⃣ تسليم ديه، مشروط به درخواست خانواده مقتول نيست، بلكه وظيفه ى قاتل پرداخت آن است
0⃣1⃣ به هركس نبايد ديه داد، بايد به خانواده مقتول داد تا حقّ به حق دار برسد.
1⃣1⃣ خانواده ى مقتول، مالك خونبها مى شود.
2⃣1⃣ در حالات هيجانى هم، عواطف و رحم نبايد فراموش شود و عفو از خطاكار، يك صدقه ى پسنديده است.
3⃣1⃣ نوع جريمه ها بايد از يك سو به نفع افراد مؤمن باشد، و از سوى ديگر سبب تقويت جامعه ى كفّار نگردد. لذا پرداخت ديه و خونبها به دشمن حربى، ممنوع است.
4⃣1⃣ در اسلام و قوانينش، بن بست نيست. احكام اسلامى تعطيل نمى شود، ولى تخفيف دارد.
5⃣1⃣ در اسلام، جريمه به مقدار توان جسمى و مالى افراد است.
6⃣1⃣ روزه هاى پياپى، وسيله اى براى پاكسازى روح است.
7⃣1⃣ جان مؤمن بسيار مهم است، و كفّارات، نوعى تخفيف و ارفاق الهى است.
8⃣1⃣ قتل غير عمدى نيز انسان را از لطف خدا دور مى كند و پرداخت ديه و آزاد كردن برده راهى است براى برگرداندن لطف الهى به قاتل.
9⃣1⃣ قوانين الهى، بر اساس علم و حكمت و با ملاحظه ى همه ى جوانب مسأله است
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi
۳۸ مائده
🍇🍇🍇🍋🍋🍇🍇🍇
✍ #قوانين_جزايى_اسلام براى بازدارندگى است، نه انتقام جويى.
در اين آيه ابتدا مرد دزد، سپس زن دزد مطرح شده است، ولى در آيه ى دوّم سوره ى نور كه حكم #زنا بيان شده، ابتدا زن زناكار، سپس مرد زناكار ياد شده است، شايد به خاطر آن كه در سرقت، نقش مردِ خلافكار بيشتر است و در زنا، نقش زنِ خلافكار.
از مرحوم سيد مرتضى علم الهدى (از علماى هزار سال قبل) پرسيدند: چرا دستى كه پانصد مثقال طلا #ديه دارد، به خاطر يك چهارم مثقال دزدى، قطع مى شود؟ پاسخ فرمود: «امانت»، قيمت دست را بالا مى برد و «خيانت»، ارزش آن را مى كاهد.
طبق روايات، مقدار قطع دست، چهار انگشت است و بايد انگشت شست و كف دست باقى بماند. مقدار مالى هم كه به خاطر آن دست دزد قطع مى شود، بايد حداقل به قيمت يك چهارم دينار (يك چهارم مثقال طلا) باشد. مال هم بايد در مكان حفاظت شده باشد، نه در مثل كاروانسرا، حمّام، #مسجد و اماكن عمومى. سارق نيز بايد از قانون قطع دست مطلع باشد، وگرنه دست او قطع نمى شود. همچنين اگر كسى در سال هاى قحطى از روى اضطرار، مواد غذايى را سرقت كند دستش قطع نمى شود. البتّه در تمام مواردى كه دست قطع نمى شود كيفرهاى ديگرى در كار است كه تفصيل آن در كتب فقهى آمده است. (92)
#پيامبر_اسلام صلى الله عليه وآله، بدترين نوع سرقت را سرقت از #نماز و ناقص انجام دادن ركوع و سجود دانسته اند. (93)
اجراى اين احكام، نياز به حكومت و قدرت و نظام و تشكيلات دارد، پس اسلام، دين حكومت و سياست است.
اسلام، قبل از بريدن دست، بر اهميّت و لزوم كار و اداره ى زندگى فقرا از طريق بيت المال و بستگان نزديك و قرض الحسنه و تعاون و... تأكيد مى كند، ولى با اين حال فقر، بهانه و مجوّز سرقت نيست. (94)
سيستم جزايى دنيا، چون تنها به زندان و جريمه ى مالى تكيه دارد، از مقابله با سرقت عاجز است.
قطع دست، براى مجرم عامل هشدار دائمى و مايه ى جلوگيرى از لغزش مجدّد او وديگران است. «فاقطعوا ايديهما»
🔥 كيفر زن و مرد دزد يكسان است. «السارق و السارقة»
🍁 بايد امنيّت جامعه را با قاطعيّت حفظ كرد. «فاقطعوا»
🍀 در قوانين كيفرى اسلام، علاوه بر تنبيه مجرم، عبرت ديگران هم مطرح است. «نكالاً»
۴۵ مائده
🦢🦢🦢🦢🦜🦜🦢🦢🦢🦢
✍در آيه ى قبل گفته شد كه تورات هدايت و نور است، در اين آيه، #قانون_قصاص مطرح شده و شايد نشان آن باشد كه قانون قصاص درجامعه، سبب نور وهدايت است. همان گونه كه در آيه ديگر مى خوانيم: «ولكم فى القصاص حيوة» (105) براى شما در قصاص حيات وزندگى است.
نام بردن از چشم وگوش در قانون قصاص از باب نمونه است وگرنه آسيب به هر عضوى قصاص دارد. (106)
#امام_صادق عليه السلام درباره ى اين آيه فرمود: خداوند به اندازه آنچه از #قصاص عفو شود، از گناهان او مى بخشد. (107)
در تورات، «ديه» نيست، مجرم يا قصاص مى شود يا عفو. امّا در اسلام، #ديه به عنوان راه سوّم مطرح است.
🏳 همه ى انسان ها، از هر نژاد و قبيله، فقير و غنى، در مقابل قانون يكسانند، و خون كسى رنگين تر از ديگرى نيست. (109) «النّفس بالنفس»
📚 قصاص، در اديان پيشين هم بوده است. (110) «كتبنا عليهم فيها» (اسلام و اديان ديگر، قوانين مشابهى دارند.)
💰 صدقه، تنها انفاق مالى نيست، عفو و گذشت از مجرم هم نوعى صدقه است. «فمن تصدّق به»
⛓ جريمه ى مالى و حبس، به تنهايى نمى تواند عاملى براى بازداشتن مجرم از جرم باشد. «النّفس بالنّفس»
🍀 اگر حكم خدا جارى نشود، ظلم جامعه را فرا مى گيرد. «و من لم يحكم بما انزل اللّه فأولئك هم الظالمون»
-----
109) البتّه ميان زن ومرد در حكم قصاص، تفاوت هاى حكيمانه اى در كتب فقهى بيان شده است.
110) تورات، سِفر خروج، فصل 21، 23 و 26.
111) تفسير الميزان.