⚫️ نحوه شهادت طلبه بسیجی آرمان علی وردی در روز چهارشنبه
✍آرمان علیوردی در آشوبهای اخیر توسط لیدرهای آشوبگران در اکباتان تهران ربوده شده و پس از شکنجه با شوکرهای خاص و شبه نظامی به کما رفت. حجم ضربههایی که به سر این طلبه بسیجی وارد شده باعث ضربه مغزی وی شده بود.
◽️دوستان این طلبه ساعتها در خیابان بهدنبال وی بودند. پس از چند ساعت یکی از گشتهای اطلاعاتی یک چیزی را کنار خیابان میبیند که روی آن پتو کشیده شده است. وقتی پتو را کنار میزنند جسم بدون حرکت و غرق در خون آرمان علیوردی را میبینند. آنقدر ضربه بر صورت این طلبه وارد شده بود که به راحتی قابل شناسایی نبود. در نهایت جسم کمجان او به سختی توسط دوستانش شناسایی میشود.
🌷شادی روح این شهید و دیگر شهدای اخیر صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤مجنون العباس🖤:
لـٰایقِ داشتنت نبودیم ؛
نوش ِ جـٰانمان فراقت :)
#حاج_قاسم🕊!'
#ایران_تسلیت💔!'
#برای_آرتین🖤!'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرگـز مبـاد خاطـر ما خالــے از غمـت🥀
#حاج_قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دلتنگی دختر شهید امنیت پرویز کرم پور زمان یاد گرفتن کلمه «بابا»
هدایت شده از narges nekoie
.🔴 دلنوشتهی مادر یک طلبه برای مادر آرمان
اولین بار که میشنوی فرزندت، پسر است، حس عجیبی داری. لبخندی روی لبانت میآید. ته دلت غنج میرود. حس میکنی تکیهگاه جدیدی پیدا کردی. همانطور که اگر دختر باشد خوشحال میشوی که انیس و مونسی پیدا کردی.
پسرت جلوی چشمانت بزرگ و بزرگتر میشود و هر لحظه، نگرانیهایت هم با او بزرگتر!
شیطنتها و ظرف شکستنهایش را زیر سبیلی رد و خودت را قانع میکنی که اقتضاء پسر بودنش است.
لحظه به لحظه بد و خوب را یادش میدهی. نگرانی که در کوچه و خیابان به کسی زور نگوید. راه خطا نرود. حرف ناجور نگوید و نشنود.
بار اول که مشکی میپوشد و دست پدرش را میگیرد و مسجد و هیئت میرود، ذوق مرگ میشوی که: «خدایا شکرت! پسرم راهش را پیدا کرد».
در چشم بر هم زدنی، دبستانی میشود و بعد، دبیرستانی. قد میکشد و صدایش دو رگه میشود و موهای صورتش، معصومیت پسرانهاش را دو چندان میکند.
ولی باز نگرانی! نمیدانی کدام مسیر را در پیش میگیرد!
در نماز روز و شبت دعا میکنی: «خدایا! بهترین راه را برایش مقدر فرما!»
روزی از خواب بیدار میشوی و میبینی راهش را پیدا کرده. عشقش شده حوزه و علم و کتاب و امام حسین(علیه السلام).
ته دلت میلرزد! با خود میگویی میتوانست مهندس یا دکتر شود اما حالا ... .
حالا اصرار میکند بر راهی که روشن است، اما سخت. راهی که پایان ندارد. نه علمش، نه معنویتش، نه اخلاق و نه عرفانش. مسیر حوزه، بینهایت است!
به چشم خود میبینی پسرت راه سختی را انتخاب کرده، راهی که شاید محرومیتهای فراوان دنیوی برایش به ارمغان بیاورد، اما دلخوشی که ذخیره آخرت خوبی پیدا کردی.
حال، پسرت را در قامت طلبهای میبینی.
حجرهدار میشود. از شنبه تا چهارشنبه، تنها تلفنی میتوانی با او صحبت کنی.
عصر چهارشنبه اما در فکری!
در فکری این دو روزی که درکنار تو و خانواده است، چطور اوقات خوشی برایش فراهم کنی؟
در فکری حداقل این چند وعده در کنارت، غذای مورد علاقهاش را بخورد.
از در که میآید، چپ و راست صورتش را نگاه میکنی و دنبال بهانهای که با او حرف بزنی.
...
هنوز از طلبه شدنش چیزی نگذشته که آسمان شهرت سیاه میشود. اغتشاش و درگیری و ناامنی شهر را فرامیگیرد. مشتی اراذل و اوباش به بهانههای واهی، امنیت را نشانه میگیرند.
حالا و هر لحظه، دلشوره سالم رسیدن فرزندت را داری.
اما پسرت!
پسرت ته دلش قرص است.
میخواهد در قامت طلبه ای بسیجی برقرار کننده آرامش و امنیت باشد.
برای دختران، برای زنان و برای مردم سرزمینش!
در دلت به داشتن چنین پسری افتخار میکنی، اما ... .
میوه دلت، دست خالی به میدان رفته!
بی خبر از همه جا میگویی: «خدایا! دسته گلم را به تو میسپارم! جگر گوشهام را سالم به خانه برگردان!»
لحظات به کندی میگذرد. خبری از دسته گلت نیست!
زنگ تلفن به صدا در میآید...
آقای علی وردی! پسرتان مجروح شده ....
آسمان بر سرت خراب میشود.
تا به بیمارستان برسی، نفسی برایت نمیماند.
میفهمی آرمانت از دنیا رفته، اما دوباره احیاء شده. قلبش میزند.
نفسی چاق میکنی. نور امید در دلت روشن میشود: «پس انشاءالله زنده میماند».
هنوز شبی نگذشته که فیلم شکنجهی جگر گوشهات در فضای مجازی پخش میشود. هر کس میبیند، میگوید: «وای بر حال مادرش! کاش مادرش نبیند و نداند و ...»
دو روز، تنها دو روز فرصتیست که خدا برای آمادگی شهادت فرزندت میدهد.
و سرانجام ...
و سرانجام، روح مطهر آرمان بیست و یک سالهات به آسمان عروج میکند.
او به آرزویش میرسد
اما کاخ رؤیای تو برای دامادیش همراه هزاران آرزوی دیگری که برایش داشتی، فرو میریزد.
داعشصفتان زمان، تاب تحمل معصومیت پسرت را نداشتند!
حال در دل زمزمه میکنی: «میون خاک و خونی! تو ای ماه جوونم! مثه موهات، پریشونم! آروم آروم میذارم من، صورت رو صورت ماهت! دعا کن جون بدم اینجا، میاد مادر به همراهت! چه دلگیره، بی تو دنیا! که میمیره بی تو مادر!»
و این چنین روضه علیاکبر(علیه السلام) و روضه تنهایی سیدالشهداء(علیه السلام) در گودال قتلگاه، بعد از 1400 سال، برایت زنده میشود!
#شهید_ارمان_علی_وردی
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
از زخم، نترسیم که ما زاده ی دردیم
ورد لبمان مرگ به شیطان بزرگ است
#مرگ_بر_آمریکا 👊
#مرگ_بر_اسرائیل 👊
#سیزده_آبان #یوم_الله
#پایان_مماشات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیدعلی لب ترکند
جان رافدایش میکنم😊
سایتون مستدام خوب خوبان❤️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
#مرد_عزت_اقتدار
من...
کارد بـه استخوانِ دلم
که می رسد
تـمامِ وجودم
ناخودآگاه
تـو را صـدا میزنَد..
ای صاحب خنده های قشنگ
دلمان برایت تنگ است
برگرد...
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
شادی روح شهید آرمان علی وردی صلوات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
فرازی از زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ موُسَی بْن ِ جَعْفَر، وَ رَحْمَهُ اللّه ِ وَ بَرَکاتُهُ. اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ، عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّه ِ، وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ، وَ أَوَرَدْنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ، وَ سَقانا بِکَأْس ِ جَدِّ کُمْ مِنْ یَد ِ عَلِی ِّ بْن ِ اَبی طالِب، صَلَواتُ اللّه عَلَیْکُمْ، أَسْئَلُ اللّه أَنْ یُر ِیَنا فیکُمُ السُّروُرَ وَ الْفَرَجَ...
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#وفات_حضرت_معصومه
کریمه اهلبیت عصمت و طهارت
تسلیت باد
#لبیک_یا_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻با اینکه غم داشتیم ، صاحب عَلَم داشتیم ...
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.علمازدستعلمدارنیفتدهرگز✌️🏻♥️🇮🇷
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید حسن نصرالله:
به دوستان و عاشقان جمهوری اسلامی
در سراسر جهان عرض می کنم...✊✊
#لبیک_یا_خامنه_ای
انا لله و إنا إلیه راجعون▪️▪️
مرگ شکوفه زندگیتان و کم شدن عطر
و بوی او از این جهان خاکی را خدمت شما خانواده محترم رشیدی تسلیت میگوییم.
امیدواریم شمیم دلپذیر این مادر بزرگوار فراخنای ملکوت
و محضر حق تعالی را عطرآگین سازد.
انشاالله خداوند متعال روح ایشان را با سالار شهیدان اقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام محشور فرماید
▪️موکب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی طغرالجرد
📃 #داستانک
زنگ ساختمان پرورشگاه را که زد، آفتاب وسط آسمان بود. از صبح بستههای پستی را از خانهای به خانهای دیگر رسانده بود و حالا این آخرین مقصد بود. پرستار بسته را که تحویل گرفت، گفت:«یه زحمتی براتون داشتم» همانطور که داشت خورجین نامهها را مرتب میکرد، گفت:«درخدمتم» پرستار یک پاکت کوچک را جلو گرفت و گفت:«یکی از بچههای ما اصرار داره شما این نامه رو براش پست کنین» لبخند زد و گفت:«خب چرا نمیندازینش توی صندوق پست؟» پرستار گفت:«آخه میگه فقط به آقای پستچی اعتماد داره» پاکت را از دست پرستار گرفت و گفت:«پس آدرسش کجاست؟» پرستار گفت:«آدرسش رو بلد نیستیم» درحالی که داشت موتور را از روی جک برمیداشت، گفت:«خب پس چطوری نامه رو برسونم؟» پرستار مکثی کرد و گفت:«نامه رو برای امام زمان نوشته و ازم قول گرفته که از شما بخوام جوابش رو هم براش بیارید» این را که شنید خشکش زد. پرستار گفت:«نگران نباشید. بچه است و یادش میره. فقط خواستم دلش نشکنه.» یکبار دیگر پشت و روی نامه را نگاه کرد. خواست چیزی بگوید اما نتوانست. شب که به خانه برگشت تمام فکرش پیش نامه بود. کاش همان اول نامه را پس داده بود و توی دل پسربچه امید نکاشته بود. یک هفته بعد اما بالاخره راهحل را پیدا کرد. بستههای پستی پرورشگاه را که تحویل داد، از پرستار خواست که پسربچه را صدا کند. چند دقیقه بعد پسربچه هفتهشت سالهای پیدایش شد. نامه را که به دست پسربچه داد، گفت:«این هم جواب نامهت» پسربچه با چشمهایی ذوقزده گفت:«یعنی خودِ خود امام زمان این نامه رو نوشته؟» لبخند زد و گفت:«خودِ خودش!» راه که افتاد باران شروع شده بود. به خوشحالی پسربچه فکر کرد و کلمههای نامه را با خودش مرور کرد. هماننامهای که امام زمان برای شیخ مفید نوشته بود و او به زبان کودکانه برش گردانده بود:«این یه نامه از امام زمانه: عزیز دلم! حواسم بهت هست و فراموشت نکردم»
پینوشت:
اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ الَّلاْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الاْعْداءُ
ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن مینمودند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷به یاد شهدای مظلوم مدافع «حرم جمهوری اسلامی ایران»🇮
#پایان_مماشات
#حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شهید سردار سلیمانی
این حرف باید قاب بشود در سرتاسر ایران
حرف های امروزه رسانه ها را این کلیپ خنثی می کنه نشر حداکثری واجب هست
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مرد_غیرت_اقتدار
#پایان_مماشات
#حجاب
خبر ناگهانی از دست دادن معلم به حدی سنگین و جان گداز است که به سختی در باورمان جای میگیرد. اما صد افسوس که چاره ای جز تسلیم به خواسته چرخ گردون نیست. در کنار هم هستیم تا تسلی خاطری باشیم برای غم فقدان معلم بزرگوارمان.
خانواده محترم عبدلی
درگذشت حاجیه فاطمه عبدلی را تسلیت عرض نموده و انشاالله از خداوند متعال خواستاریم که روح ایشان را با سالار شهیدان اقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام محشور فرماید
▪️ ازطرف موکب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی طغرالجرد
شهیدانہ🌿
مثل گلهای ترک خوردهی کاشی شدهایم
بعد تو پیر که نه،ما متلاشی شدهایم...💔
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
📸 تصویری قدیمی از شهید سلیمانی در جمع همرزمانش
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ.