eitaa logo
موکب فرهنگی اجتماعی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
153 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
34 فایل
موکب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی حاج‌قاسم‌اگردل‌هارا تسخیرکردچون خودش،راحتی‌اش، امکاناتش،لذتش اولویتش‌نبود! جانش‌برای‌خدا،توانش برای‌خدا،دارایی‌اش‌درراه‌خدا🌱:) #حاج_قاسم
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️وَأَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ بزرگ ترین فقر حماقت و نادانى است زیرا آدم احمق هم آخرت خود را به باد مى دهد و هم دنیایش را. او منافع زودگذر را بر سعادت جاویدانش مقدم مى دارد و لذت ناپایدار را بر سعادت پایدار. به همین دلیل روز رستاخیز دستش از حسنات تهى است و پشتش از بار سیئات سنگین. در دنیا نیز بر اثر ندانم کارى ها دوستان خود را از دست مى دهد و منافع آنى را بر درآمدهاى آینده مقدم مى شمرد. بخل و تنگ نظرى که لازمه حماقت است مردم را به او بدبین مى کند و تدبیر لازم براى تمشیت امور مادى را از دست مى دهد وبه همین دلیل فقر عقل باعث فقر در زندگى مادى او نیز مى شود. یکى از مشکلات مهم کار احمق نیز مشکل بودن درمان اوست، زیرا او مانند بیمارى است که نه دارو مى خورد و نه پرهیز مى کند.
دنیا و آخرت به منزله مشرق و مغرب اند و انسان همچون كسى است كه در ميان اين دو در حركت است هر زمان به يكى نزديك مى شود از ديگرى دور مى گردد و اين دو همچون دو همسر يك مردند. 📚
عِبَادَ اللهِ، إنَّ تَقْوَى اللهِ حَمَتْ أَوْلِيَاءَ اللهِ مَحَارِمَهُ، وَأَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ، حَتَّى أَسْهَرَتْ لَيَاليَهُمْ، وَأَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُمْ اى بندگان خدا ! تقواى الهى دوستان خدا را از ارتکاب گناهان باز داشته و قلبهايشان را قرين خوف و خشيّت ساخته، تا آن جا که شبهايشان را بيدار و روزهايشان را گرم و سوزان کرده است» بديهى است دو تعبير بالا که درباره روز و شب شده، دو تعبير کنايى لطيف است و منظور شب زنده دارانى است که در دل شب به پا مى خيزند و خواب را از خود دريغ داشته به راز و نياز با پروردگار مى پردازند و روزها را روزه مى گيرند و به ياد خدا هستند.اين تعبير، نشان مى دهد که تقواى الهى سرچشمه حرکت به سوى تمام خوبيها و نيکيهاست چرا که وقتى انسان در درون خود احساس مسئوليت کند حرکت او به سوى اطاعت اوامر الهى و ترک معاصى آغاز مى شود، و شب زنده داريها و روزه گرفتنها بخشى از آثار اين خدا ترسى باطنى است که نامش تقوا است.
▫️أَلاَ فَاعْمَلُوا فِي الرَّغْبَةِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِي الرَّهْبَةِ! آگاه باشيد! همان گونه که به هنگام ترس و ناراحتى، (بر خدا عمل مى کنيد) به هنگام آرامش نيز عمل کنيد; خداپرستى و ديندارى، به اين نيست که در مشکلات، به سوى خدا رويم و دست به دامان لطف او بزنيم، امّا به هنگام فرو نشستن طوفان مشکلات خدا و طاعت او را به فراموشى بسپاريم. اگر چنين باشد مشرکان و بت پرستانِ عصر جاهليت نيز از خداپرستان خالص بودند; زيرا قرآن درباره آنها مى گويد:غافل از اين که روى آوردن در مشکلات به سوى خدا افتخارى نيست، بلکه افتخار آن است که در آرامش و راحتى و سلامت و قدرت، انسان متوجه خدا باشد و طوق بندگى او را بر گردن نهد. آنها که در چنين ساعاتى به ياد او هستند خدا آنان را در ساعات سخت و طوفانى از لطف خود محروم نخواهد کرد. نشانه ايمان خالص آن است که انسان در سلامت و بيمارى، جوانى و پيرى، فقر و غنا، پيروزى و شکست، آزادى و زندان و بالأخره در همه حال به ياد او باشد و بر آستان او پيشانى نهد. 📘
☄آغاز قيامت و پايان دنيا ▫️فَاللّهَ اللّهَ عِبَادَ اللّهِ! فَإِنَّ الدُّنْيَا مَاضِيَةٌ بِکُمْ عَلَى سَنَن وَ أَنْتُمْ وَ السَّاعَةُ فِي قَرَن وَ کَأَنَّهَا قَدْ جَاءَتْ بِأَشْرَاطِهَا، وَ أَزِفَتْ بِأَفْرَاطِهَا، وَ وَقَفَتْ بِکُمْ عَلَى صِرَاطِهَا. وَ کَأَنَّهَا قَدْ أَشْرَفَتْ بِزَلازِلِهَا، وَ أَنَاخَتْ بِکَلاَکِلِهَا از خدا بترسيد از خدا بترسيد اى بندگان خدا! (بدانيد) که دنيا شما را به همان راه خود مى برد (که ديگران را برد، و سرنوشتى همچون سرنوشت آنها داريد) شما و قيامت را با يک رشته بسته اند (و کاملا به يکديگر نزديک هستيد) گويا نشانه هاى آن فرا رسيده و علائم آن نزديک شده، و شما را در مسير خود قرار داده است، گويا زلزله هايش در شرف وقوع است و مانند شتر سينه بر زمين نهاده است جمله «أنتم و الساعة في قرن» با توجه به اينکه «قرن» به معناى طنابى است که چند شتر را با آن مى بندند، اشاره به اين است که فاصله شما از قيامت دور نيست. اين تعبير ممکن است اشاره به قيامت صغرا، يعنى مرگ باشد يا قيامت کبرا، يعنى روز رستاخيز، زيرا عمر دنيا هر قدر باشد ناچيز است و قيامت فرا مى رسد. تفاوت جمله «و کأنّها قد جاءت بأشراطها» و جمله «و أزفت بأفراطها» در اين است که در جمله اوّل مى گويد: نشانه هاى قيامت فرا رسيده و در جمله دوم سخن از فراهم شدن مقدّمات آن است. جمله «وَ أَنَاخَتْ بِکَلاَکِلِهَا» را بعضى اشاره به سختيهاى قيامت دانسته اند، زيرا هنگامى که شتر مى خوابد و سينه به زمين مى چسباند سنگينى خود را بر زمين مى افکند; ولى بعيد نيست که اشاره به آن باشد که برنامه مرگ و قيامت همچون شترى است که بر در خانه همه مى خوابد. کنايه از اينکه هيچ کس از آن رها نيست. 📘
توصیف وتبیین اسلام ▫️وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ، وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ، وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ اسلام براى کسانى که از آن روشنایى بطلبند، نور (و هدایت) است و براى آنها که آن را درک کنند، مایه فهم است و براى آنها که تدبّر کنند، سرچشمه عقل است» از آنجا که براى رسیدن به یک حقیقت، سه مرحله وجود دارد: نخست، پیدا کردن جایگاه آن. سپس، فهمیدن. و بعد، تحلیل دقیق نمودن است. امام(علیه السلام) در سه جمله کوتاه مراحل سه گانه را بیان فرموده; نخست مى فرماید: اسلام نور درخشانى است که افراد را به سوى خود فرا مى خواند تا به آن برسند. سپس مى گوید: قابل درک است براى کسانى که آن را تعقّل کنند. و سرانجام مى فرماید: آنها که در آن تدبّر نمایند، به مغز و حقیقت آن مى رسند.و به راستى، اسلام واجد همه این صفات است! چرا که قرآن که شرح و مبیّن اسلام است، همه جا بر دلیل و برهان و بر منطق عقل تکیه مى کند 📘
▫️مَا خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النَّار... 🟤آن خوبى و نعمتى كه جهنم دنبال آن باشد خوبى نيست و آن بدى و مشكلى كه بعد از آن بهشت باشد بدى محسوب نمى شود ✍مفهوم «خير» و «شر» به طور اجمال بر همه روشن است ولى معيار سنجش آن در جوامع و مكاتب مختلف كاملا متفاوت مى باشد، مادى گراها خير و نيكى را در لذات مادى مى دانند و بدى را در ضررها و زيان هاى مادى، در حالى كه مكاتب الهى خير و شر را به گونه ديگرى تفسير مى كنند. آن ها خير را در سعادت جاويدان سراى ديگر و در فضايل انسانى و صفات برجسته اخلاقى مى دانند، هرچند زيان هاى مادى نيز ظاهراً سنگين است و به عكس، شر و بدى را در رذايل اخلاقى و كارهاى غير انسانى و آنچه مايه خسران و زيان در سراى ديگر مى شود حساب مى كنند و اينجاست كه ديدگاه اين دو مكتب كاملا از هم جدا مى شود.اگر انسان، امروز غذاى بسيار لذيذى بخورد ولى بعد از آن يك هفته بيمار شود و در بستر بيفتد هيچ عاقلى آن را خير نمى نامد و به عكس اگر انسان داروى تلخى را مى نوشد و به دنبال آن از يك بيمارى سخت بهبودى مى يابد هيچ كس آن را شرحساب نمى كند بنابراين آغاز وانجام و تمام جوانب را بايد در نظر گرفت تا بتوان حكم به خير بودن يا شر بودن چيزى كرد به همين دليل كارهاى ظاهراً خيرى كه بعد از آن آتش دوزخ است واقعاً شر است هوس رانى هاى بى حساب حكومت كردن به غير حق، لذات گناه آلود دنيوى تمامشان ازنظر خداپرستان شر است چون پايانش دوزخ است و به عكس شهادت در راه خدا و انفاق فى سبيل الله و تحمل زحمات در مبارزه با هواى نفس كه بعد از آن بهشت جاويدان الهى است واقعاً خير است 📘
چه کسی زيانكار حقيقى است؟ من حاسب نفسه رَبح، و من غفل عنها خَسر. كسى كه از نفس خود حساب بكشد، سود برد و هر كه از آن غافل ماند، زيان كند. 📚
وَأَيُّ سَبَب أَوْثَقُ مِنْ سَبَب بَيْنَکَ وَبَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ و کدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از حبل الله باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى تعبير به حبل (ريسمان و طناب) اشاره به اين است که چون انسان بدون تربيت الهى در قعر چاه طبيعت گرفتار است، ريسمانى محکم لازم است که به آن چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان قرآن و اسلام و عترت است. 📘
کلام مولاعلی(ع) 📿بادِرِ الفُرصَةَ قَبلَ أن تكونَ غُصّةً پيش از آن كه فرصت از دست برود، و اندوه ببار آورد، از فرصت ها استفاده كن. فرصت به معناى فراهم بودن مقدمات براى رسيدن به يک مقصد است; گاه انسان مقصد مهمى دارد و مقدماتش فراهم نيست; ولى ناگهان در يک لحظه فراهم مى گردد که بايد بدون فوت وقت از آن لحظه استفاده کند و خود را به مقصد برساند که اگر غفلت کند و از دست برود چه بسا در آينده هرگز چنان شرايطى براى رسيدن به مقصد فراهم نگردد. فرصت مانند بادها و نسيم هاى موافقى است که به سوى مقصد مى وزد که اگر کشتى بادبانى از آن استفاده نکند ممکن است ساعت ها و روزها بر سطح دريا بماند و مايه غصه و اندوه شود. 📘
🔻 قلعه امنِ تقوا! ▫️اعْلَمُوا، عِبَادَ اللّهِ، أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْن عَزِيز، وَالْفُجُورَ دَارُ حِصْن ذَلِيل، لاَ يَمْنَعُ أَهْلَهُ، وَ لاَ يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ 🌖بندگان خدا بدانيد که تقوا دژى است محکم و استوار (که ساکنان خود را از گزند عذاب دنيا و آخرت حفظ مى کند) و فجور و بى تقوايى، حصارى سُست و بى دفاع که ساکنانش را (از خطرها) باز نمى دارد و کسى را که به آن پناه برد حفظ نمى کند» ✍اشاره به اين که تقوا که يک ملکه نيرومندِ بازدارنده باطنى است، انسان را ازآلودگى به گناهان باز مى دارد و همين امر سبب مى شود از پيامدهاى نامطلوب گناه در دنيا و آخرت در امان بماند; به عکس افراد بى تقوا در برابر وسوسه هاى نفس و شياطين جن و انس نفوذپذيرند و به آسانى در پرتگاه گناه مى لغزند و سقوط آن ها سبب رسوايى در دنيا و عذاب الهى در آخرت مى شود. 📘
ريشه هاى صفت زشت وناپسند ▫️فَإِنَّ الْبُخْلَ وَالْجُبْنَ وَالْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى، يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ. 🟤همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونى هستند كه ريشه آنها بدگمانى به خداى بزرگ است. ✍ اين سه خوى و خصلت داراى فصل مشتركى است كه سوء ظن نسبت به خداوند است، زيرا شخص ترسو با خود مى گويد اگر جلو بروم و اقدام كنم، كشته مى شوم، و بخيل مى گويد اگر خرج كنم و ببخشم، فقير مى شوم، و آزمند مى گويد اگر كوشش و جديت نكنم آنچه را كه مى خواهم به آن برسم، از دست مى دهم، و بازگشت اين امور و ريشه آن در بدگمانى نسبت به خداوند است كه اگر آدمى نسبت به خدا خوش گمان و يقين او راست باشد به خوبى مى داند كه اجل و روزى و توانگرى و نيازمندى همه مقدر است و هيچ يك از آنها بدون قضاى خداوند متعال نخواهد بود. 📘