چاه توجیه
علامه طباطبائي رحمهاللهعليه در تفسیر آیات مربوط به ماجرای حضور انسان در بهشتِ اولیه و سپس خوردن از #درخت_ممنوعه که آن را #توجه_به_دنیا میدانند ميفرمايند:
«شيطان با فلسفه چيني، نهي خدا را #توجيه كرد و آدم دشمنی شيطان را -كه قبلاً خداوند براي او گفته بود- فراموش كرد، زيرا شيطان در پوشش #نصيحت و #قسم سخن گفت. آدم نهي درخت را فراموش نكرد، بلكه دشمني شيطان را فراموش كرد و بنابراین #توجيه او را پذيرفت و با نزديكي به درخت از خدا غافل و به خود مشغول شد».
شيطان نگفت خدا اين حرف را نگفته است، بلكه به آدم گفت: اگر تو از اين درخت بخوري، مَلَك ميشوي و در نتيجه جاودانه ميگردي و خداوند ميخواهد تو جاودانه نشوي. يعني با يك #توجيه ناحق، موضوع را عوض كرد و همه مشكلي هم كه در اين راستا پيدا شد از همينجا بود كه آدم دشمنی شيطان را كه قبلاً خداوند براي او گفته بود فراموش كرد.
اساس كار شيطان همين است كه با ظاهري دلسوزانه روي #گرايش هايي از ما دست ميگذارد كه ما #نياز به آن داريم. یعنی هم #دوستشان داریم و هم به خاطر نیاز به آنها به دنبال رفع آن نیاز هستیم. به همين دلیل هم آدم نهي خدا در مورد #درخت را فراموش نكرد، بلكه دشمني شيطان را فراموش كرد، چون شيطان روي نياز به جاودانه شدن در بهشت دست گذاشت و در نتيجه آدم فكر كرد شيطان ميتواند اين نياز را برآورده کند و درنتیجه #توجيه شيطان را پذيرفت و با نزديكي به #درختِ_پرجاذبه_دنیا از خدا غافل و به خود مشغول شد و درست گرفتار همان چيزي شد كه ميخواست از آن فرار كند.
نکته ظریف دقیقاً اینجاست: آدم زمانی اشتباه ميكند كه #شيطنت و #بازی شيطان را فراموش كند. چه موقع شيطنت شيطان را فراموش ميكند؟ وقتي حكم خدا را طوري #توجيه كند كه با #دلش و با #هوس هايش بسازد. آري؛ گرايش و توجه به #درختِ_دنیا، غفلت ميآورد، غفلت كه آمد زمينه #توجيه حكم خدا توسط شيطان فراهم ميشود؛ و در اين حال است كه شيطان ميتواند موفق شود.
پس، «اَعَاذَنَا الله مِنْ شُرورِ اَنْفُسِنَا» پناه به خدا از #ميل ها و #دلبخواهی هايي كه حكم خدا را نميخواهد.
#طاهرزاده؛ با دخل و تصرف
#هدف_حیات_زمینی_آدم
@mr_behzadi