دست نوشته و دلنوشته ای از دانشجو شیرین اسکندری
گاهی یک کتاب میتواند تمام تصوراتت را جلوی چشمانت نقش گذاری کند.
تاریخ به ما درس میدهد؛درسهایی از مردانی در بعد دیگر!
در بعد معرفت و وجه شجاعت
درسهایی از کسانی که رفتند تا ما بمانیم.
از مردانی که اشک ریختند؛ نه از روی شرم یا ترس، اشک ریختند که مبادا نتوانند جان خود را در برابر دشمن و برای مردمشان فدا کنند.
اشک ریختند که مبادا نتوانند ماموریت جوانمردی را در حق مردم خود تمام کنند.
درس هایی از اسطوره های ادب و جوانمردی و معرفت اما بدون هیچگونه غرور و احساس طلب شهرت.
درباره شهدا که مینویسم حس میکنم قلمم زرین شده و عطر معطری در کل برگه دفترم پیچیده!
حس میکنم باید تا صبح بنویسم.
تا صبح بنویسم از این کتاب، از مردانی که از دنیا و تعلقات زمینی بریده اند و تنها به وصال فکر میکنند.
یادگرفتم از قاطعیت و لطافت روحی و معنوی جوانمردانی چون سیدمجتبی علمدار.
یادگرفتم از خاطرات ارزشمندی که شهدا برای ما ساختند.
میدانی؟
خاطراتشان را که میخوانم متوجه میشم که حتی خاطره نگاری شان هم با مردم عادی فرق داشته است!خاطرات آنها درباره غیرت و ایثار و طلب حلالیت بود،خاطرات مردم عادی از خوشگذرانی و کارهای روزمرگی و تعلقات مادی.
آری!
تاریخ یاد داد که در آخرین لحظات زندگی خود به جای ناله و شکایت،طلب حلالیت کنیم و آرزوی نوشیدن جرعه شهادت.
این کتاب یاد داد که حتی در شب های سرد و طولانی و در انتظار حمله هم میشود عبادت کرد؛
میشود از دنیا و تعلقات مادی رها بود و شجاعتی فراطبیعی داشت!
میشود خاص بود!
میشود دلی بزرگ و شجاعی بی پایان داشت!
حتی در وضعیت و شرایط بد و دفاعی نامناسب.
میشود چون خدا را داشتند.
کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی
لطفا در ایتا عضو شوید.
@mramezani44
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید.
حتما برات جای سواله که پیکرهایی که تفحص میشه واقعا ایرانیاند.
نحوه شناسایی و تشخیص هویت شهدای تفحص شده.
یک سر به کانالهای زیر میشه بزنی. شاید دلت گره خورد به شهید ابراهیم هادی و موندگار شدی.
@mramezani44 ایتا
1.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرز بین مردن و شهــادت خون نیست.
خود است.
از خود باید گذشت تا شهید شد.
لطفا با ارسال این مطلب برای گروه هایی که عضو هستید، آنها را به کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی دعوت کنید.
@mramezani44 ایتا
لطفا با دقت بخوانید.
از مروارید چه میدانید؟
عملیات مروارید حاصل هماهنگی و کار اطلاعاتی بی نقص منطقه دوم دریایی ارتش و پایگاه ششم شکاری بوشهر بود .
در روز هفتم آذرماه سال ۵۹ هفت تکاور دریایی ( ۴ ستوان و ۳ گروهبان) با دو فروند هلیکوپتر از بوشهر به سمت اسکله البکر حرکت کردند؛ روی اسکله مزبور ۱۰ نیروی رزمی عراقی استقرار داشتند ولی مهارت خلبانان هلیکوپتر به حدی بود که تا لحظه رسیدن به اسکله، دشمن بعثی متوجه حضور نیروهای ارتش ایران نمی شود.
هفت تکاور در نقطه از پیش تعیین شده سکو، هلی برن کرده و در یک رزم هنرمندانه تمام نیروهای عراقی را به اسارت می گیرند و بلافاصله مراتب را به فرماندهی بوشهر ابلاغ می کنند و در انتظار ناوچه پیکان که از روز گذشته از این بندر به قصد منطقه عملیاتی حرکت کرده بود، می نشینند.
این ناوچه به فرماندهی ناخدا همتی طبق برنامه حدود ۴ ساعت پس از تسخیر اسکله، در ضلع جنوبی آن پهلو می گیرد و اسرای عراقی به آن منتقل می شوند.
فرماندهی نیروی دریایی عراق که از لحظه عملیات متوجه حضور تکاوران ایرانی شده بود، چند شناور رزمی را از بندر امالقصر واقع در منتهی الیه خورعبدالله برای بازپس گیری اسکله اعزام می کند.
ناوچه پیکان از لحظات اولیه رسیدن به البکر با چند ناوچه و دو فروند جنگنده میگ ۲۳ عراقی درگیر شده و با موشک ضدهوایی یکی از میگ ها را منهدم میسازد. ماموریت اصلی پیکان حفاظت از نیروهای مستقر بر پایانه نفتی البکر و درگیر کردن و شناسایی شناورهای رزمی عراق است.
ناوچه پیکان در پناه سازه فلزی پایانه ، تا صبح در برابر حملات ۵ ناوچه و تعدادی جنگنده عراقی مقاومت می کند تا این که نیروی دریایی بعثی با تمام قوا و امکاناتش برای بازپس گیری اسکله به میدان میآید و این همان فرصتی بود که فانتوم های پایگاه ششم شکاری بوشهر انتظارش را می کشیدند.
از لحظات اولیه صبح هواپیماهای F4 پایگاه هوایی بوشهر راهی منطقه درگیری می شوند و با استفاده از اطلاعات دقیق و لحظه ای که پیکان به آنها می دهد به ناوچههای دشمن تاخته و عمده نیروی دریایی عراق را با استفاده از موشک های پرقدرت ماوریک منهدم می سازند.
در حالی که ساعت از ۱۲:۳۰ می گذرد پیکان که در صفحه رادارش دیگر هدفی مشاهده نمی کند از اسکله البکر جدا می گردد تا به بوشهر مراجعه نماید اما ناگهان سیل موشک های پرتعداد ناوچه اوزای عراق ( که به اسکله الامیه واقع در ۱۲ مایلی آن نقطه چسبیده بود) می شود.
نکته مهم اینجاست که "ناخدا دوم محمد ابراهیم همتی " و برخی افسران کشتی با وجود ناامیدی از نجات ناوچه تحت امرشان، تا لحظه آخر در ناوچه باقی مانده و به آب نمی پرند تا همراه با پیکان در آبهای نیگلون خلیج فارس جاودانه گردند.
عاقبتِ مروارید حیرت آور است؛ بیش از ۱۰ ناوچه بعثی کاملا مغروق و همچنین ۳ فروند میگ ۲۳ نیز منهدم می شود و در مقابل تنها یک هواپیمای فانتوم و یک فروند شناور جنگی، تلفات نیروهای ارتش جمهوری اسلامی را تشکیل می دهند.
نتایج راهبردی عملیات مروارید:
۱. قطع صادرات نفت عراق از سکوهای البکر و الامیه و در نتیجه تمام خلیج فارس
۲. از کار افتادن نیروی دریایی عراق تا پایان جنگ
۳. استیلای کامل جمهوری اسلامی ایران تا انتهای جنگ بر تمام خلیج فارس و دریای عمان
۴. رفع تهدید جدی از خورموسی برای کشتی های غول پیکر تامین کننده مایحتاج ایران تا حداقل ۳ سال بعد.
لطفا برای زنده نگهداشتن یاد شهدا به کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی بپیوندید.
@mramezani44 ایتا
4.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ دلنشین
برای هفته بسیج
لطفا با ارسال این مطلب برای گروه هایی که عضو هستید، آنها را به کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی دعوت کنید.
@mramezani44 ایتا
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل رو آتیش میزنه
۴۱ سال انتظار را میشود درک کرد؟
مگر مادر شهید باشی.
بعد از ۴۱ سال چشمانتظاری، هویت شهید ماشالله استخری شناسایی و پیکر مطهر این شهید والامقام در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) در داراب فارس تشییع شد.
لطفا آخرین حلقه نباشید. لینک کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی را به نیت شفاعت شهدا به پنج نفر در هر گروهی عضو هستی ارسال کن تا عزیزانمون عضوشوند، بسم الله
@mramezani44 ایتا
670.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه های معرفتی شهید حاج قاسم سلیمانی به عزاداران
حضرت زهرا(س).
حاج قاسم عزاداران فاطمی در بیت
الزهرا(س) کرمان را این گونه توصیه
می کرد:
مجلس حضرت زهرا(س)
جایِ عمه چطوره؟ عمو چطوره؟
همسایه چکار کرده؟ چیچی خریدی؟
نیست.
«مجلس حضرت زهرا(س) است.
باید به آن دقت کرد، باید احترام کرد،
باید توجه کرد؛ همان جا که نشستی.
همه اصرار من در برگزاری این مجلس این است که مجلس عبادت و عبودیت باشد.
به همین دلیل باید به نماز اول وقت در این جلسات توجه شود، به همه موضوعاتی که در آن گفته می شود توجه شود.
اینجا نشستید ذکری بگویید، همان طور که نشستید و آرام آرام روضه گوش می دهید.
ذکری را نذر کنید؛ برای یک چیزی، برای گرفتاری خودتان.
اما حرف هایی که مربوط به جلسه عزاداری حضرت زهرا(س) نیست، مربوط به مجلس و جلسه عبادت نیست، نباید در این جلسه گفته شود.
بگذارید برای وقت دیگری. از این جلسه که بیرون رفتید وقت فراوان است.
تماس بگیرید، با همدیگر صحبت کنید، اما نه در این جلسه.
این جلسه، جلسه گوش دادن است.
این جلسه، جلسه توجه کردن، تفکر
کردن و ذکر گفتن است.
اگر دنبال یک کانال هستی که کمکت کنه تا با شهدا آشنا بشی
کافیه فقط لینک زیر را لمس کنی، وارد کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی بشی.
@mramezani44 ایتا
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر اشک تو چشمات جمع شد التماس دعا.
شهید سیاهکالی و همسرش سه روز روزه گرفتند که در مجلس عروسییشان کسی گناه نکند.
خداحافظی جانسوز همسر شهید مدافع حرم، حمید سیاهکالی
لطفا آخرین حلقه نباشید. لینک کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی را به نیت شفاعت شهدا به پنج نفر در هر گروهی عضو هستی ارسال کن تا عزیزانمون عضوشوند، بسم الله
@mramezani44 ایتا
دلنوشته زیبای یکی از دانشجویان
وقتی کتاب راز کانال کمیل را میخوانی، چیزی در درونت آرام آرام تغییر میکند؛ نه از جنس هیجان زودگذر، بلکه از جنس بیداری. این کتاب فقط از جنگ و خاک و خون نمیگوید، بلکه از انسان میگوید؛ از لحظهای که انسان در میان تاریکی، خودش را در روشنایی ایمان پیدا میکند. تا پیش از خواندنش شاید فکر میکنی مقاومت یعنی ایستادن در برابر دشمن، اما وقتی به عمق روایت میروی، میفهمی بزرگترین دشمن، ضعف درون خود آدم است؛ همان نقطهای که میان ترس و ایمان، میان بقا و باور معلق میماند.
در میان سطرهای کتاب، با جوانانی روبهرو میشوی که در اوج سادگی و گمنامی، معنای واقعی انسان بودن را فریاد میزنند. آنها از جنس ما هستند، با همان ترسها، همان دلتنگیها و همان آرزوها. اما تفاوتشان در این است که وقتی لحظه انتخاب فرا رسید، ایمان را بر آسایش ترجیح دادند. همین جاست که کتاب آینهای میشود برای خودت؛ با خودت روبهرو میشوی و از خود میپرسی: اگر من جای آنها بودم، چه میکردم؟ در دل تاریکی فکه، ایمانم تا کجا دوام میآورد؟
راز کانال کمیل تو را وادار میکند مرز میان حرف و عمل را ببینی. ایمان، ایثار و عشق تا وقتی فقط گفته میشوند، سبکاند؛ اما وقتی در دل خاک و در لحظه آخر به عمل میرسند، سنگین میشوند و معنا پیدا میکنند. بعد از خواندن این کتاب، دیگر نمیتوانی با بیتفاوتی از کنار ضعفها و ترسهایت بگذری. صدای آرام شهدا در درونت میپیچد که میگویند: ما فقط جنگیدیم تا تو خودت را پیدا کنی.
تأثیر این کتاب برای من در تغییر نگاه به خودم بود. فهمیدم که انسان مؤمن امروز، اگرچه در میدان نبرد نیست، اما در میانه جنگی درونی ایستاده است؛ جنگی میان راحتی و مسئولیت، میان ایمان و بیتفاوتی. راز کانال کمیل یادم داد که قهرمان بودن همیشه در میان گلوله نیست؛ گاهی در صداقت است، در پایداری در برابر وسوسه آسان گرفتن، در وفاداری به ارزشها.
در پایان، این کتاب برای من فقط یک روایت تاریخی نیست، بلکه تجربهای از بیداری است؛ بیداری از خواب بیدغدغگی و از عادت به کوچک دیدن خود.
کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی
لطفا در ایتا عضو شوید.
@mramezani44
لطفا با تامل و تعقل بخوانید.
وقتی کنگو در سال ۱۹۶۰ از بلژیک مستقل شد، پایتخت و رهبران جوان آن تصور میکردند که با اعلام وفاداری سیاسی و اقتصادی به غرب، میتوانند بهسرعت کشور را "مدرن" کرده و بحرانهای احتمالی را با حمایت خارجی مدیریت کنند.
اما این تصمیم، بهجای اینکه امنیت بیاورد، کشور را به یکی از نمونههای کلاسیک سوءاستفاده از سادگی سیاسی و فقدان حاکمیت واقعی تبدیل کرد.
پاتریس لومومبا نخستوزیر و چهره ملیگرای کنگو باور داشت که غرب برای جلوگیری از نفوذ شوروی به او کمک خواهد کرد.
اما دولت تازهاستقلالیافته:
ارتش خود را بدون آموزش و کنترل رها کرده بود،
ساختار اطلاعاتی نداشت،
وابسته به مشاوران بلژیکی بود که بسیاریشان هنوز در ارتش و ادارات کلیدی حضور داشتند،
و تصور میکرد میتواند از قدرتهای خارجی "ضمانت امنیتی" بگیرد.
این سادهانگاری خیلی زود به فاجعه تبدیل شد چرا که غرب نهتنها کمک نکرد، بلکه از "خلأ امنیتی " سو استفاده کرد.
با آغاز بحرانهای داخلی، دولت کنگو انتظار داشت بلژیک از آن حمایت کند.
اما دقیقا برعکس شد:
بلژیک عملاً از تجزیه استان ثروتمند کاتانگا حمایت کرد چون معادن مس و اورانیومش حیاتی بود.
نیروهای بلژیکی بدون اجازه دولت وارد مناطق حساس شدند.
مأموران غربی در سیاست داخلی مداخله کردند.
کنگو که فکر میکرد "همکاری" میکند، در عمل دروازههای امنیت ملی خود را بدون قید و شرط باز کرده بود.
و نتیجه این شد: سقوط دولت، قتل نخستوزیر، و جنگ داخلی
سازمان سیا و سرویسهای امنیتی متحدان غربی، بهدلیل نگرانی از گرایش احتمالی لومومبا به بلوک شرق
مخالفان او را تقویت کردند،
دولت را بیثبات کردند،
و سرانجام لومومبا را به دست نیروهای داخلی و شبهنظامیانی که حمایت خارجی داشتند برکنار کردند.
چند ماه بعد، لومومبا بهطور مخفیانه اعدام شد و کشور وارد سه دهه دیکتاتوری، فساد و فروپاشی شد.
و اینگونه یکی از عجیب ترین و تاریخی ترین نمونه های کلاسیک از "سادهانگاری سیاسی + نفوذ خارجی" رخ داد.
چون کنگو:
فکر کرد قدرتهای بزرگ واقعاً برای "توسعه" آمدهاند.
ارتش را بدون یک هسته فرماندهی مستقل رها کرد.
ساختار امنیتی را به افرادی سپرد که منافعشان با خود کنگو همسو نبود.
وابستگی سیاسی را "تضمین امنیت" تصور کرد.
و در نهایت، کنترل تصمیمات اصلی کشور از دستش خارج شد.
نتیجه:
یکی از بزرگترین کشورهای آفریقا با منابع معدنی بینظیر، تبدیل شد به میدان رقابت قدرتهای خارجی و دههها درگیر کودتا، جنگ داخلی، و غارت شد.
اگر کشوری ستونهای امنیت، ارتش و سیاست خود را بر "حمایت قدرت خارجی" بنا کند، نهتنها امنیتش تقویت نمیشود، بلکه ممکن است در نقطه حساس، همان "حامی" بزرگترین تهدیدش شود و این جمله قضاوتی ایدئولوژیک نیست. مستندترین پرونده سیاسی آفریقا در آرشیوهای غربی دقیقاً این را نشان میدهد.
کشوری بزرگ که با خطای محاسباتی بزرگتر و اتکا به غرب وارد یکی از تاریکترین فصول تاریخ شد
میشه خواهش کنم کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی را به دوستان خود معرفی کنید.
@mramezani44 ایتا