eitaa logo
گاه گدار
2.6هزار دنبال‌کننده
230 عکس
60 ویدیو
4 فایل
گاه نوشت های یک طلبه ساده در گوشه‌ای از ایران که سال‌هاست دغدغه اولش فرهنگ است و دین. لیست صفحه‌های من در فضای مجازی: zil.ink/mrarasteh
مشاهده در ایتا
دانلود
به حسنا می‌گم: رکورد مطالعه روزانه‌ات توی پارسال چقدره؟ می‌گه: هفت‌صد صفحه! می‌گم: مریضی به خدا. می‌گه: واگیر نداره. می‌گم: کتاب‌های منو که برداشتی بردار بیار. می‌گه: شما خوندی‌شون؟ می‌گم: می‌خوام بخونم. می‌گه: ولی من خوندم، پس جاشون توی کتابخونه منه. می‌گم: پاشو برای افطاری رنگینگ درست کن، چه معنی داره بشینی با من یکی به دو کنی 😅. با خودم فکر می‌کنم من وقتی هم سن حسنا بودم رکورد مطالعه‌ام در روز چقدر بود؟ بین یک یا دو صفحه مرددم. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
ننویس، کار نکن، نساز . کار ضعیف نساز، آقا / خانم / موسسه اهل فرهنگ، تو را به خدا کار ضعیف نساز. الان زمانه «کاچی به از هیچی» نیست، الان زمانه «یکی مرد جنگی به از صد هزار» است. وقتی شرایط فرهنگی کشور دچار چالش‌های جدی است، وقتی قرار است امسال را با بحران‌های فرهنگی بگذرانیم، وقتی دشمن بلد است کار کند، بلد است تصویر و کلیپ و متن و ویدیو و پوستر و خبر و برنامه و فیلم بسازد، با کیفیت هم می‌سازد، ما نباید محصول و‌ خدمت فرهنگی درجه دو و سه تولید کنیم. این یک تعارف نیست اما یا نباید در عرصه کار فرهنگی باشیم، یا باید درجه یک باشیم. سرود درجه دو درست کردن، کتاب درجه دو نوشتن، فیلم درجه دو ساختن یعنی هدر دادن توان فرهنگی اندک جبهه انقلاب. برادر من، خواهر من، موسسه گرامی دغدغه‌دار، اگر هنوز فرم و تکنیک نمی‌شناسید، بساط‌تان را از خط مقدم فرهنگ جمع کنید و بروید نان‌تان را از جای دیگری در بیاورید. امسال، سال سختی برای کار فرهنگی است، سخت‌تر می‌شود اگر با یک دست بخواهیم جلو دشمن قوی بایستیم و با یک دست بخواهیم خراب‌کاری‌ها و کارنابلدی‌های دوستان ضعیف را جمع کنیم. برای بعضی‌ها، خدمت به انقلاب اسلامی این است که برای انقلاب اسلامی کاری نکنند. همین که نباشند، سرودی نسازند، انیمیشنی تولید نکنند، کتابی ننویسند، آوازی نخوانند و‌ برنامه‌ای در تلوزیون نسازند، بهترین کمک است. من شک ندارم اگر امسال قرار باشد مثل سال قبل خط تولید سرودهای مذهبی دوزاری رونق داشته باشد، کتاب‌های آبکی از زندگی‌نامه شهدا نوشته شود، آوازهای بی‌ریتم و فالش با مضامینی دینی تولید شود، انیمیشن‌های بی سر و ته به زور روی پرده بیایند و فیلم‌های سینمایی ناشیانه با درون‌مایه انقلابی ساخته شود، ما بازی را سه هیچ به دشمن باخته‌ایم. سه هیچی که هر سه گلش نتیجه بازی‌نابلدی و گل‌به خودی بچه‌های انقلابی است. وقتی کار سخت می‌شود، وقتی شیپور جنگ بلندتر از همیشه نواخته می‌شود باید زبده‌ترین‌ فرمانده‌ها و بهترین امکانات برای رزم به خط شود نه درمانده‌ترین و تازه‌کارترین نیروها با از رده خارج‌ترین امکانات. این‌ها را گفتم که اگر امسال دیدید با سیلی نقد یک کار فرهنگی، صورتش را سرخ کردم، بدانید که دردم درد زمانه نشناسی و فرم‌نالبدی و ضربه خودی‌ها به انقلاب است. هر چه جلوتر می‌رویم مطمئن‌تر می‌شوم که نگاه شهید عزیز، چمران به جا و راه‌بردی بود که گفت: «آن‌کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست.» ضربه‌ای که انقلاب از غیرمتخصصین در حوزه فرهنگی خورده، خودش روضه‌ای است که باید برایش چند دهه مجلس گرفت و گریه کرد. حالا ولی شرایط مثل همیشه نیست. وقتی عرصه تنگ می‌شود، جدیت کارها بیشتر می‌شود، حساسیت کارها بالاتر می‌رود و اهمیت کم‌خطا بودن بیشتر می‌شود. آقا / خانم / موسسه اهل فرهنگ، تو را به خدا کار ضعیف نساز. عرصه فرهنگ عرصه آزمون و خطا و حیاط خلوتی برای آزمایش و بازی نوآموزها نیست. جنگ اصلی این‌جاست، این جنگ فرمانده لازم دارد، سرباز دلاور می‌خواهد، اگر مرد این میدان هستید، بسم الله، دم شما گرم، خدا عزت‌تان بدهد، اگر نیستید، این‌جا نمانید، امروز سیاهی لشکر به کار نمی‌آید. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
هدایت شده از کتاب رسان 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 این آیه شرح حال ماست، مایی که پیغمبر ندیدیم،امام معصوم ندیدیم... فقط صدایی ندایی از آنان شنیدیم و ایمان آوردیم... 📗 سوره آل عمران ،آیه ۱۹۳ 🔸آیه ای از جزء چهارم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
کار کنید، اگر مرد کار درست و حسابی هستید، کار کنید. . این عصاره تجربه‌های من در مسیر کار فرهنگی است. من خودم هنوز هم که هنوز است، با همین‌ها خودم و کارم را می‌سنجم. این‌ها را تست کنید، مطمئنم که جواب می‌گیرید. یک. توی کاری وارد بشوید که تخصص‌اش را دارید. می‌دانید که علاقه با تخصص فرق دارد، نیاز جامعه هم با تخصص فرق دارد، من از علاقه شما یا نیاز جامعه حرف نمی‌زنم، حرفم خیلی ساده است: «چه کاری است که شما توی انجام دادنش از ۹۰ درصد آدم‌های دیگر بهترید؟» کاری که تا اسمش می‌آیند همه می‌گویند این را باید بسپاریم به فلانی، این همان کاری است که شما باید انجامش بدهید. اگر هیچ کار و فعالیت فرهنگی نیست که شما این قدر تویش مهارت داشته باشید، دور فعالیت مستقل فرهنگی را خط بکشید و بروید کارآموزی کنید، بروید پیش دو نفر که کار بلد هستند، شاگردی کنید، غرورتان را بگذارید کنار، قبول کنید که کار فرهنگی هم تخصص لازم دارد، بروید و تجربه کسب کنید و متخصص بشوید. دو. بروید مطالعه کنید. هم کتاب درباره فرهنگ، کار فرهنگی و حوزه خاص فعالیتی خودتان بخوانید، هم دیگرانی که شبیه شما هستند و کار مشابه شما دارند را مطالعه کنید. توی مرزهای جغرافیایی هم اسیر نشوید، مطمئن باشید ایده شما را قبل‌ترها خیلی‌ها در جای دیگری از دنیا اجرا کرده‌اند، بروید و پیدایشان کنید و ببینید تجربه‌شان چه بوده. سه. مشورت کنید. آدم‌های فعال و به درد بخور حوزه فرهنگ را پیدا کنید، پای صحبت‌شان بنشینید، در جمع‌شان حاضر شوید، ازشان وقت بگیرید و هر چه در ذهن دارید را جلوی‌شان بریزید روی دایره و بعد حرف‌های‌شان را ضبط کنید. مطمئن باشید در بین پیشنهادها و نقدها و نکته‌هایی که می‌گویند کلی راه حل و ایده برای کار شما پیدا می‌شود. آدم‌های به دردبخور البته شاید به این سادگی‌ها وقت برای گفتگو نداشته باشند، شما اما پاپی باشید و خسته نشوید. چهار. فکر کنید، تو را به خدا فکر کنید. شروع فکر کردن با شک کردن است. به ایده خودتان بد بین باشید، خودتان را نقد کنید، به جای این‌که از همان ابتدا مطمئن باشید کارتان می‌گیرد، بگویید قرار است این ایده شکست بخورد و دلایلش فلان و فلان است. نقطه‌های ضعف را همان ابتدای کار، خودتان پیدا کنید. پنج. با بچه محل‌های‌ خودتان رقابت نکنید. سطح خودتان را پایین نیاورید، رقیب شما قوی‌ترین‌های دنیا هستند. توقع را از خودتان بالا ببرید تا به کم راضی نشوید و کار معمولی ذوق زده‌تان نکند و تشویق چهار نقر دوست و آشنا توهم بارتان نکند. شش. برای محصول یا خدمت فرهنگی‌تان اول نمونه آزمایشی تولید کنید، بدهید دست مصرف کننده واقعی، بازخورد بگیرید، ایراداتش را رفع کنید، ارتقایش بدهید و بعد نمونه اصلی، نسخه اول را بسازید. این نسخه اول باید هزار بار ارتقا پیدا کند. کار شما بعد از ساختن یک محصول یا خدمت، ارتقای همیشگی آن است. هفت. کار فرهنگی‌تان را رایگان به هیچ کس ندهید. اگر کسی حاضر نیست برای کار شما پول بدهد، اشکال از کار شماست. طوری با کیفیت و ارزشمند و به درد بخور کار کنید که همه احساس کنند، چقدر همیشه منتظر این محصول بوده‌اند. باید مخاطب برای کار فرهنگی هزینه کند. (البته این مورد درباره ۹۰ درصد کارهای فرهنگی صادق است، تک و توک کارهایی هم هست که باید رایگان باشند.) . اگر کسی اهل فکر کردن باشد، اهل مشورت با دیگران هم باشد، اگر در کارش متخصص باشد و نگاهش به تجربه همه هم‌کارانش باشد، اگر بتواند مخاطب را متقاعد کند تا برای کارش هزینه بپردازد، واقعا بعید است کاری ضعیف یا کم ارزش یا پر خطا تولید کند. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
هدایت شده از کتاب رسان 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 من با این همه گناه، بهشت کجا؟! بخشش خدا کجا؟! آیه ای امیدوار کننده😍 📗 سوره نساء ،آیه ۳۱ 🔸آیه ای از جزء پنجم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
بیایید گرهی از کار انقلاب باز کنیم . این موقعیت را تصور کنید: شما نشسته‌اید توی خانه و با گوشی پیامی می‌فرستید به یکی از دوستان‌تان. کلمه‌ها در این پیام چقدر مهم هستند؟ این‌که با چه چیزی شروع کردید و با چه حرف‌تان را تمام کردید چقدر مهم است؟ این‌که پیام‌تان غلط تایپی داشته باشد یا نه چقدر مهم است؟ محتوای پیام شما چقدر مهم است؟ تقریبا این چیزها که گفتم در یک پیام خصوصی بین دو دوست چندان اهمیت ندارد. محتوا یک محتوای دوستانه است دیگر، مدل پیام هم حالا ضعف و قوتش چندان مهم نیست. این پیام همه عمرش احتمالا چند ساعت است و بعد از یاد می‌رود یا بین هزار پیام دیگر گم می‌شود. حالا بیایید یک پیام دیگر را تصور کنید. سال ۸۸ است و اقای هاشمی رفسنجانی پیامی منتشر می‌کند خطاب به رهبر انقلاب. این‌بار کلمه‌ها مهم می‌شوند. این‌که شروع پیام سلام ندارد، خیلی مهم است، اخطار پایان پیام خیلی مهم است. تحلیل‌گران زیادی از همان موقع تا الان درباره آن پیام و‌ معنایش حرف زده‌اند. آن پیام کاملا طراحی شده بود. آقای هاشمی می‌دانست دارد چه کار می‌کند، می‌دانست این پیام قرار نیست عمر چند ساعته داشته باشد و در تاریخ انقلاب اسلامی باقی می‌ماند. حالا بیایید سراغ یک پیام دیگر، بیانیه گام دوم را ببینید. رهبری این بیانیه را به عنوان یک بیانیه راهبردی نوشتند. بیانیه‌ای که قرار گرچه مخاطب مستقیمش مردم ایران هستند اما این بیانیه روی میز اهالی سیاست جهان می‌رود و به عنوان یک سند عالی در انقلاب اسلامی بررسی می‌شود. برای همین این بیانیه هم در فرم و هم در محتوا بسیار دقیق نوشته شده. وقتی قرار است کاری بکنیم، کاری حتی شبیه به انتقال یک پیام، حساسیت فرم و کیفیت محتوا بسته به مخاطب، عمر اثر و صحنه انتشار پیام، تغییر می‌کند. ما حالا قرار است در حوزه فرهنگ کار کنیم، اگر قرار است برای بچه محل‌های خودمان کار کنیم، هر چه تولید کنیم خوب است، من فعلا در این ساحت حرفی ندارم. اگر قرار است کار فرهنگی ما گرهی از کار انقلاب اسلامی باز کند، اگر قرار است فضای مسموم فرهنگی دشمن را پاک کند، اگر قرار است انسان انقلاب اسلامی را رشد دهد و اگر قرار است در رزومه کاری انقلاب اسلامی برای همیشه باقی بماند، باید کاری در قله باشد، باید کار فرهنگی تمیز باشد، باید هم در فرم و هم در محتوا درجه یک باشد. انقلاب اسلامی هزار نفر مثل استاد نجابتی در گرافیک لازم دارد، هزار حسن روح الامین در نقاشی می‌خواهد، به هزار ابراهیم حاتمی‌کیا در سینما محتاج است، باید هزار رضای امیرخانی در داستان‌نویسی داشته باشد، به هزار مجید انتظامی در موسیقی باید برسد، هزار گل‌آقا در طنز لازم دارد، هزار نفیسه مرشد‌زاده در نشر لازم دارد، هزار حسن رحیم‌پور ازغدی در تحلیل اجتماعی دین می‌خواهد، به هزار دکتر رفیعی در سخنرانی مذهبی باید برسد، محتاج هزار میرزامحمدی در روضه‌خوانی است، به هزار محمود کریمی در مداحی باید برسد و … در زمانه اوج‌گیری جنگ فرهنگی، این قله‌ها هستند که برد و باخت میدان را مشخص می‌کنند و الا مداح و‌ نقاش و سخنران و نویسنده و سینماگر و طناز و ناشر و موسیقی‌دان که کم نداریم، چرا پس کار فرهنگی انقلاب روی زمین مانده؟ چون دور و بر ما پر است از ضعیف‌ها و متوسط‌ها، انقلاب قله می‌خواهد و ما به انباشت آدم‌ها در دامنه دل‌خوشیم. نمی‌دانم شما به این حرف‌های رهبری باور دارید یا نه. من اما ایمان دارم که انقلاب اسلامی قرار است نقش الهام‌بخش در نظم نوین جهانی داشته باشد، نظام سیاسی فرهنگی جهان در حال تغییر است و ما قرار است مهره کلیدی در صحنه جهانی باشیم. من باور دارم که وظیفه ما حرکت به سمت تحقق تمدن نوین اسلامی است. با این چشم‌اندازی که رهبری جلو پای ما روشن کرده، چطوری می‌شود به کار ضعیف فرهنگی و تولیدات آبکی و محصولات درجه چندم راضی شد؟ دوستان عزیز، ما در یک مسابقه جهانی فرهنگی هستیم، بهترین آرایش را باید داشته باشیم، باید با بهترین نیروها پا به میدان بگذاریم، هر چه زمان و هزینه بگذاریم برای تولید و تشویق نیروهای دسته چندم که در بهترین حالت در لیگ مسابقات محله‌ای قهرمان می‌شوند، گرهی از کار مسابقات جهانی ما باز نمی‌شود. عرصه را ببینید، زمین کار فرهنگی ما زمینی تمدنی است، به کارهای کوچک با استانداردهای محله‌ای راضی نشویم. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
هدایت شده از کتاب رسان 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 این آیه کسانی رو خاطب قرار داده که دغدغه کار فرهنگی دارند! باید چه کار کنند؟! 🔸 با دقت گوش کنید و ببینید... 📗 سوره مائده ،آیه 105 🔸آیه ای از جزء هفتم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
هدایت شده از کتاب رسان 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 یک آیه خیلی خیلی مهم در زمینه دینداری و زندگی اسلامی 🔸 با دقت گوش کنید و ببینید... 📗 سوره انعام ،آیه 116 🔸آیه ای از جزء هشتم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
یک خطای راهبردی در مسیر کار فرهنگی . این جمله را ببینید: «آدم باید برای رسیدن به قله، از دامنه شروع کند. برای ساختن کارهای عالی باید تجربه کارهای ضعیف و بعد متوسط را داشت و در نهایت به عالی رسید.» جمله بالا ظاهرش درست است. گاهی وقت‌ها هم اصلا واقعیت همین است. حالا اما در زمانه سرعت گرفتن اتفاقات و رشد پیدا کردن کار دشمن‌ها و توسعه بیشتر تجربه‌های فرهنگی، این حرف دیگر درست نیست. برای واضح‌تر شدن حرفم به این چند نکته دقت کنید: یک. ما در این چهل و چند سال، بی‌شمار کار فرهنگی در کشور داشته‌ایم. تجربه شکست‌ها و موفقیت‌های آن کارها، ما را از نقطه صفر جلوتر آورده. امروز اگر کسی بگوید من می‌خواهم چرخ را از اول اختراع کنم، دارد مسیر غلطی را می‌رود. حالا واقعا انصاف‌تان را قاضی کنید، اگر کسی بیاید پای میز تجربه‌های چهل و چند سال گذشته و‌ از شکست‌ها درس بگیرد و از موفقیت‌ها الگو، بعد کار فرهنگی‌اش را شروع کند، کارش ضعیف یا متوسط می‌شود؟ نمی‌شود، باور کنید ضعف‌های ما به خاطر بی‌تجربگی‌ها و ‌بی‌سوادی‌های ماست، تجربه دیگران را اگر تبدیل کنیم به تجربه خودمان، آن وقت خیلی جلو هستیم. دو. این روزها برای خیلی از کارهایی که ما می‌خواهیم انجام بدهیم، دانش کارآمد و در دسترس وجود دارد. برای بازاریابی، مخاطب‌شناسی، تولید محصول، کار تیمی، نوآوری و خلاقیت هم کتاب و هم دوره‌های تخصصی وجود دارد که ما را نسبت به تولید کار فرهنگی مسلط‌تر می‌کند. قرار نیست بی‌گدار به آب بزنیم، دیمی محصول تولید کنیم، دلی کار را جلو ببریم تا کار متوسط و ضعیف بشود. وقتی می‌گویم باید تخصص داشت یعنی باید کاربلد بود. یعنی باید از اهل فن استفاده کرد، یعنی باید مشورت گرفت و مطالعه کرد و کلاس رفت. این‌طوری اگر رفتار کردیم آن وقت بخشی از مسیر تا قله را بر دوش تلکابین‌های امن گذرانده‌ایم و از دایره فراوانی از ضعف‌ها و خطاها دور شده‌ایم. سه. برگردید و نتیجه استراتژی اول ضعیف بساز بعدا قوی را در بدنه حزب‌اللهی‌های اهل فرهنگ ببینید. دوستان من، نتیجه میدانی این سیاست، ماندن در دامنه است، گرفتار شدن در حداقل‌هاست، راضی شدن به کارهای دم دستی است. اگر قرار بود این همه مجموعه و مرکز و آدم اهل فرهنگ در این سال‌ها از دامنه به قله برسند، پس چرا این قدر قله خلوت و دامنه پر جمعیت است؟ یک جای کار می‌لنگد دوستان. راه خطای گذشته را نباید دوباره طی کرد. چهار. بیایید و رفتار فرهنگی دشمن را بازخوانی کنید. وقتی یک سلبریتی جدید ظهور می‌کند، وقتی یک شبکه تلوزیونی تازه راه می‌افتد، وقتی یک فیلم‌ساز جدید پا به عرصه می‌گذارد، وقتی یک نویسنده نو به نشر معرفی می‌شود، همه‌شان بر اساس الگوی از ضعیف به متوسط و از متوسط به قوی حرکت می‌کنند یا نه؟ چطور می‌شود که آن‌ها در موارد فراوانی نقطه شروع‌شان از متوسط بالاتر است؟ چرا کیفیت کار بعضی از تولیدات فرهنگی دشمن در سال اولش جلوتر از سال چهلم بعضی از ماست؟ پنج. ما خیلی کار داریم بزرگواران، من نمی‌خواهم روضه عقب‌افتا‌گی‌ها و نیازها را بخوانم، خودتان می‌دانید که کار زیاد داریم. با این دست دست کردن‌ها و به کم راضی شدن‌ها و ساده گرفتن‌ها فقط سر خودمان را گرم کرده‌ایم و از مقصد، عقب افتاده‌ایم. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دین داری ابزار خوب زندگی کردن😍 📗 سوره اعراف ،آیه ۹۶ 🔸آیه ای از جزء نهم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 برای فعالان فرهنگی و سربازان جنگ نرم این آیه خیلی مهمه ، یک دستورالعمله 📗 سوره انفال ،آیه ۴۶ 🔸آیه ای از دهم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
هدایت شده از کتاب رسان 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آیا دین اومده تا زندگی دنیایی رو برای ما سخت کنه؟! 📗 سوره یونس ،آیه ۹۸ 🔸آیه ای از یازدهم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
کاش یکی بیاید و ما را از دست بعضی مدیران نجات دهد. . این سوالی است که حتما بارها در ذهن شما بالا و پایین پریده: «سازمان‌ها و موسسات و مراکز و نهادهای فرهنگی در کشور دارند چه کار می‌کنند؟» بگذارید همین اول کار بگویم که بعضی از فعالیت‌های بعضی از این مجموعه‌ها انصافا خوب بوده. این یادداشت درباره اندک تلاش‌ها و فعالیت‌های موفق دوستان نیست، درباره باقی ماجراست. واقعیت این است که همه این مجموعه‌ها رزومه بلند بالایی از فعالیت‌ها دارند و کارنامه هر سال‌شان پر است از گزارش‌ فعالیت‌های متنوع و پر دامنه. کف میدان اما چندان خبری از تاثیر نیست. این یادداشت درباره همین مشکل است: «گزارش‌های زیاد از کارهای کم‌فایده»، اشکال کار کجاست؟ این‌ها بعضی از چیزهایی است که به ذهن من می‌رسد: یک. زیست فرهنگی، باید بخشی از برنامه کاری یک مسئول یا مدیر فرهنگی باشد. من فکر می‌کنم بخش زیادی از مدیران و سیاست‌گذاران و مسئولین فرهنگی، اصلا فرصت نمی‌کنند سینما بروند، داستان بخوانند، موسیقی بشنوند، مثل یک شهروند عادی مخاطب رویدادهای شهری باشند، به لباس‌فروشی‌ها سر بزنند، گالری بروند و نقاشی ببینند، حتی ان قدر در شهر نیستند که بیلبورد‌ها و تبلیغات شهری را به چشم‌شان بیاید. وقتی کسی زیست فرهنگی که هیچ، مواجهه جدی و مستمر با محصولات فرهنگی ندارد، چطور می‌تواند تصمیم درست بگیرد و سیاست بگذارد و برنامه‌ای را طراحی کند. به خدا باور کنید وقت گذراندن برای مواجهه با محصولات و اتفاقات فرهنگی، وقت‌کشی نیست، علافی و بی‌کاری نیست، بخشی از وظیفه کاری مسئولین است. من از یک حضور نمادین و تماشای سوری حرف نمی‌زنم، من از زندگی و زیست فرهنگی حرف می‌زنم، یک چیز بدیهی و کم‌یاب. دو. رفتار مدیران و صاحبان امضا در مراکز فرهنگی، اهالی فرهنگ را تبدیل کرده است به دستگاه‌های تولید گزارش. من به عنوان یک فعال فرهنگی این را از نزدیک لمس کرده‌ام: کار یعنی گزارش. من کسانی را می‌شناسم که یک گزارش فرهنگی را به چند نهاد داده‌اند و چند بار برایش بودجه گرفته‌اند. کسانی را می‌شناسم که اساسا بیشتر از آن‌که کار کنند گزارش تولید می‌کنند. چرا؟ چون مدیران فرهنگی نشان داده‌اند گزارش می‌خواهند نه کار. انقلاب اسلامی لنگ گزارش‌های فرهنگی نیست، نقطه ضعف فرهنگی ما این نیست که آرشیو گزارش‌های کشور لاغر است، نه، مشکل ما این است که گزارش نوشتن از کار کردن ساده‌تر است و وقتی می‌شود با گزارش‌سازی پول درآورد اساسا چرا آدم باید کار کند؟ این آفت را مدیران فرهنگی به جان فعالین فرهنگی انداخته‌اند. سه. نمی‌گویم همه، اما امان از نیروهای میانی و مسئولین سطوح متوسط ادارات و مراکز فرهنگی. بگذارید با یک تراژدی بزرگ آشنایتان بکنم. فرض کنید الان دولت آقای الف است. آقای الف، آقای ب را می‌گذارد به عنوان مسئول فلان مرکز فرهنگی. آقای ب وارد مرکزش می‌شود و می‌خواهد کار کند، بهترین ایده‌ها را هم دارد، ولی بدنه این مرکز همراهی نمی‌کنند. چرا؟ چون عمر کاری کارمندها و نیروهای میانی ۳۰ سال است ولی عمری که الان سر کار آمده حداکثر چهار سال، نه شما بگو هشت سال است. بعدش عوض می‌شود دیگر. در واقع کسانی که مراکز دولتی یا شبه دولتی را می‌گردانند بدنه سابقه دار این مراکز هستند نه مدیرانش. کم پیدا می‌شود مدیری که وارد یک مجموعه فرهنگی شده باشد و با همان تیمی که در مجموعه وجود دارد، تحول رقم زده باشد. چهار. یک مشکل عجیب، این است که بعضی از مدیران فرهنگی خودشان را رییس می‌دانند. آقای مدیر شما فقط و فقط یک خادمی، یک نوکر. این را امام گفت. هر چه جایگاهت بالاتر است، باید در برابر اهالی فرهنگ و هنر متواضع‌تر باشی. دغدغه‌مندان حوزه فرهنگ طلب‌کارند، مدیران باید پاسخ‌گو باشند. فرق رییس با خادم این است که رییس می‌نشیند و توقع دارد بقیه کار را جلو ببریند، خادم اما خودش را مسئول راه انداختن کار می‌داند. پنج. امان از پول. خیلی وقت‌ها رفتار غلط مدیران در توزیع و تقسیم بودجه‌ها، کارهای فرهنگی را وابسته بار آورده. مدیران گاهی ساده‌ترین راه را برای خرج کردن بودجه‌ها پیدا می‌کنند: تقسیم مستقیم پول. بهتر اما این است که مدیران زیرساخت بسازند، فرصت کار فراهم کنند، تسهیل‌گری کنند تا راه برای کار فرهنگی دغدغه‌مندها هموار بشود. ریخت و پاش‌های غیر اصولی پول فقط فساد و وابستگی به بار می‌آورد. شش. کار فرهنگی خیلی صبر می‌خواهد، کم پیدا می‌شود کار فرهنگی که هم زود تولید بشود و هم زودبازده باشد. رفتار خیلی از مدیران و‌ مسئولان فرهنگی کشور اما رفتاری است که تویش صبر معنا ندارد. مشکل را می‌بینند، بعد دنبال کسی می‌گردند که با یک کار فرهنگی فوری مشکل را بر طرف کند. این‌ها مساله‌های فرهنگی مساله‌هایی کوتاه‌مدت می‌بینید، کار فرهنگی اما صبر و مداومت می‌خواهد. اگر فعالین فرهنگی باید کارشان درست باشد و با کیفیت کار کنند و قله باشند، مسئولین باید چه کار کنند و چه طور باشند؟
وقتی دشمن مجهز است و همه تجربه و‌ توانش را پای کار مخالفت با انقلاب اسلامی آورده، مدیران و مسئولین فرهنگی باید چطور شب و روز بگذرانند؟ یادم می‌آید یک بار در کتاب دغدغه‌های فرهنگی خواندم که رهبری گفته بودند: مساله فرهنگ در جامعه از آن چیزهایی است که گاهی خواب را از چشم من می‌گیرد. این آقایان مدیر و آقایان مسئول، چطور آب خوش از گلویشان پایین می‌رود و خواب به چشم‌شان می‌آید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سنگین ترین باری که روی دوش پیامبر بود... ما هم در کارهامون ثابت قدم هستیم؟! پای کار خدا چطور؟! 📗 سوره هود ،آیه 112 🔸آیه ای از جزء قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
برای پهلوان‌های زمین فرهنگ نه بچه‌ننه‌ها . من می‌گویم باید سخت کار کرد، باید عالی بود، باید کار فرهنگی در سطح قله انجام داد آن وقت بعضی از دوستان می‌گویند این طور حرف زدن، آدم‌ها را ناامید می‌کند، باعث می‌شود جوان کم تجربه‌ای که با دل پاک، تازه می‌خواهد وارد این عرصه بشود، بترسد و کناره‌گیری کند. خب کناره‌گیری کنند، به جهنم. آن فعال فرهنگی که با تذکر و نقد من بخواهد چنان بترسد که میدان را خالی کند، همان بهتر که از اول اسم فعال فرهنگی جبهه انقلاب رویش نگذاریم. آن فعال فرهنگی که هنوز نمی‌داند ما در جنگیم و برای تفریح آمده در خط جبهه انقلاب و با هشدار من رنگش می‌پرد و تصمیم می‌گیرد کار نکند، همان بهتر که برود پی چیدن اسباب‌بازی‌هایش توی خانه پدری. آن فعال فرهنگی که می‌خواهد بترسد، قهر کند، یک گوشه بنشیند و گریه کند، همان بهتر که از اول کار، برچسب فعال فرهنگی را از رویش برداریم. ما وسط جنگیم، این را می‌فهمید؟ جنگ. یعنی داریم زخم می‌خوریم، خون می‌دهیم، خاک می‌دهیم، یعنی سنگر به سنگر داریم جان می‌کنیم تا دشمن جلو‌ نیاید، یعنی خواب نداریم، یعنی خوراک‌ نداریم، یعنی داریم رفقایمان را یکی یکی از دست می‌دهیم. این میدان ماست. میدانی که سخت‌تر از جنگ با تیر و ترکش است. میدانی که قیافه دوست و دشمن گاهی شبیه هم می‌شود، گاهی تیر دشمن از موسسه و سازمان خودی به ما می‌خورد، گاهی کسی با قیافه خودی وسط جمع دوستان انتحاری می‌زند. ما این‌جا داریم می‌جنگیم. این‌جا جای آن‌هایی که فقط در ساعت اداری می‌خواهند کار فرهنگی کنند نیست. این‌جا جای بچه ننه‌های خوش ژست فرهنگی نیست. این‌جا جای بهانه‌گیری و نازداری نیست. ما وسط جنگ سرباز و سرداری می‌خواهیم که بفهمد همه این نقدها و فریادها برای زنده ماندن است. دردها را ببیند، نقدها را بشنود اما پا پس نکشد، بیاید جلو و بگوید من مرد این میدانم، مرد کارهای سخت، می‌خواهم کار کنم و به کم‌تر از قله هم راضی نیستم و نقدها را به جان می‌خرم. این آدم همان کسی است که امروز جایش در جبهه فرهنگی انقلاب خالی است. آدمی که نقدها برایش چراغ راه است نه سنگ مسیر. آدمی که می‌خواهد کار کند و از حرف دوست و دشمن به نفع بهبود کارش استفاده می‌کند. اگر قرار است من فریاد از کار فرهنگی سخت بزنم و در نتیجه‌اش یک عده بترسند و نیایند، به خاطر انقلاب این کار را می‌کنم و فحشش را هم می‌خورم. مهد کودک فرهنگی که راه نیانداخته‌ایم بیاییم قربان صدقه هم‌دیگر برویم و مراقب باشیم حرف‌ها به تریج قبای کسی برنخورد. این قدر که تا امروز بچه‌های انقلابی لای پر قو و دور از نقد و فضای واقعی میدان بزرگ شدند، کجای دنیا را گرفتند؟ چقدر از بین‌شان آدم‌های الگو و قابل اتکا بیرون آمد. داریم چه کار می‌کنیم با این همه خاله‌بازی که راه انداخته‌ایم؟ انگار کاسه گدایی برداشته‌ایم و وسط کوچه و خیابان دنبال یکی می‌گردیم که بیاید و با ما همراه بشود، حتی اگر یک بچه تازه‌پای این حوزه باشد. بیایید و کلاه‌تان را قاضی کنید. شما اگر یک شرکت خصوصی داشتید، اگر نان شب‌تان گره خورده بود به کاری که این شرکت می‌کند؟ اگر کلی بدهی پشت سرتان بود و امید شما برای رد کردن‌شان فقط همین شرکت بود، آن وقت حاضر می‌شدید با یک لشکر از این آدم‌های تازه‌کار و ضعیف‌ساز و متوسط شرکت‌تان را جلو ببرید؟ حاضر می‌شدید روی مال و سرمایه خودتان این‌طور ریسک کنید و کار را به غیر کاردان بسپارید با این شعار که این بچه‌ها اگر این‌جا کار نکنند ممکن است اصلا هیچ جای دیگری کار نکنند. انصاف داشته باشید و به حق قضاوت کنید. چطور دست و دل‌تان روی مال و‌ سرمایه خودتان می‌لرزد اما وقتی پای آبروی انقلاب به میان می‌آید، هر تازه از راه رسیده بچه‌ننه‌ای حق دارد بیاید و به اسم کار فرهنگی هر چه خواست با هر کیفیت نازلی تولید کند؟! اگر یادداشت‌های من دل‌ کسی را آزرده و کسی را از کار در حوزه فرهنگ دل‌سرد کرده، خدا را شکر، ریزش بعضی‌ها برای انقلاب لازم است. اگر هم این یادداشت‌ها برای کسی انگیزه ساخته و راه را نشانش داده، باز هم الحمدلله، پهلوان‌های عرصه فرهنگ از دل همین همت‌های بلند و تن‌های فولادی بیرون می‌آیند. زمانه با کسی شوخی ندارد که ما بخواهیم کار را شوخی بگیریم. دوستان عزیز! اگر اهل کار فرهنگی هستید، کمرهای‌تان را محکم کنید، کفش آهنین بپوشید و خودتان را وقف کنید برای فتح قله‌ای که تخصصش را دارید. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 گمراهی بی‌پایان تصویرسازی خداوند از جایگاه گناهکاران 📗 سوره ابراهیم ،آیه 18 🔸آیه ای از جزء سیزدهم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
هدایت شده از کتاب رسان 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ظاهربینی شما نگاه تون به اتفاقات زندگی تون چطوره؟ عمیق میبینید یا ظاهر بین هستین؟! 📗 سوره حجر ،آیه 33 🔸آیه ای از جزء چهاردهم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
هدایت شده از کتاب رسان 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠قرآن عزیز پر از دستورالعمل زندگی اجتماعی برای ما آدم هاست با قرآن می‌تونیم زندگی‌مون رو بهشت کنیم 📗 سوره اسراء ،آیه 53 🔸آیه ای از جزء پانزدهم قرآن کریم از زبان حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan