شهیدی که لباس رزم خود را حتی شب عروسیاش در نیاورد
🔹خواهر شهید مسعود آخوندی میگوید: " مسعود قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در تظاهرات دانشجویی علیه رژیم پهلوی فعالیت گستردهای داشت، یکبار نیز در همین تظاهرات دستگیر شد و به زندان ساری افتاد و سه ماه را در زندان سپری کرد و به مدت دو سال از تحصیل در دانشگاه محروم شد. پس از آزادی از زندان فعالیتهای خویش را هوشمندانهتر ادامه داد".
🔹مسعود آخوندی در سال ۱۳۶۰ با دختری مؤمن و متعهد به اصول اخلاقی از آشنایان، ازدواج کرد و خطبه عقد ایشان را مرحوم آیتالله مشکینی جاری کرد. در نیمه شعبان جشن ازدواج خود را به سادگی برگزار کرد، دو جعبه شیرینی خرید و بر سر مزار برادر شهیدش برد و خیرات کرد.
🔹شهید آخوندی شب ازدواجش لباس فرم سپاه را از تن در نیاورد. پدرش دائم میگفت: «مسعود لباس سیاه را امشب به خاطر عروسیت از تن خارج کن و لباس دامادیت را بپوش.» حتی خانواده همسرش نیز بارها متذکر شدند ولی او در پاسخ آنان میگفت: «این لباس برای من بسیار مقدس است.» در آن ایام، گروههای مخالف نظام بسیار بودند و بارها از راههای مختلف مانند دادن نامه او را تهدید به ترور کرده بودند.
#معرفی_شهید
#شهید_ترور
از ۹ سال همراهی با سردار سلیمانی تا دوخت چادر برای دختران نیازمند
🔹شهید هادی طارمی پارچه چادری مشکی تهیه و متبرک به حرم حضرت رقیه (س) میکرد و به دختران کوچک نیازمند هدیه میداد.
🔹هادی طارمی زمانی که در سوریه بود جهت محافظت از سردار سلیمانی چند باری همراهش شده بود و بعد از مدتی علاقه شدیدی بین سردار و هادی برقرار شد و هادی شیفته سردار شده بود. سردار سلیمانی هم بسیار به هادی علاقهمند بود و با سردار سلیمانی رفت و آمد خانوادگی هم داشتند.
🔹شهید طارمی حدود ۹ سال در کنار سردار بود و روزبهروز رشد کرد و بزرگ شد و برای رسیدن به شهادت خیلی تلاش کرد و بسیار به شهدا متوسل میشد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
شهید سرلشكر خلبان فریدون ذوالفقاری، نابغه اسكادران شكاری فانتوم
🔹شهید فریدون ذوالفقاری، این افسر شجاع نیروی هوایی ارتش در دوران باشكوه دفاع مقدس با انجام ماموریتهای خطیر شناسایی از مواضع دشمن بعثی و مراكز حیاتی، حساس و مهم رژیم صدام و گرفتن عكسهای هوایی از آنها نقش به سزایی را در هدایت هواپیمای خودی داشت بهطوری كه حكومت عراق حتی در داخل كاخهایشان نیز به هیجوجه امنیت نداشتند.
🔹شهید امیر سرلشكر خلبان شهید فریدون ذوالفقاری افسر برجستهای بود كه در دوران خدمتش در نیروی هوایی همواره مأموریت های دشوار پروازی را در بخش شكاری شناسایی بر عهدهی او قرار داده میشد به ویژه پرواز بر فراز جبهههای زمینی و گرفتن عكسهای مهم قبل از آغاز عملیات، او به علت شجاعت ذاتی كه داشت همواره داوطلبانه این ماموریتها را می پذیرفت.
#معرفی_شهید
#شهید_خلبان
📷شهیدی که با لب تشنه از دنیا رفت
🔹مادر شهید مهدی بیات میگوید: " پسرم به زاهدان رفت که یکساله برگردد اما دو سالی در آنجا بود. سال دوم وقتی ایام عید و تعطیلات رسید و همه به خانههایشان برمیگشتند، تصمیم گرفت به جای یکی از دوستانش که زن و بچه داشت، بماند. به ما تلفنی گفت: من جای دوستم میمانم تا او بتواند به زن و بچهاش سر بزند و پیش آنها باشد. روزی که کارش تمام شده بود و قرار بود به تهران بازگردد، یک عملیاتی پیش آمد. در عملیاتی که پیش از عزیمتش به تهران پیش آمد و در آن حضور داشت، به شهادت رسید."
🔹این مادر شهید به برخی از خصوصیات اخلاقی شهید اشاره کرد و بیان میکند: " مهدی با مرام و معرفت و مؤدب بود. با لب تشنه از دنیا رفت. مهدی همیشه وقتی از دانشگاه به خانه برمیگشت یک شاخه گل در دستش داشت که برای من گرفته بود. وقتی میرسید اول دست من را میبوسید و بعد یک جای خاص در خانه برای شاخه گلش داشت که آن را آنجا میگذاشت و میگفت بضاعت یک دانشجو در حد همین شاخه گل است. ۱۰ سال از شهادتش میگذرد ولی من هنوز هم جای گل او در خانه را با یک گل مصنوعی نشان کرده و یادش را زنده میکنم."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
سرداری که با صندلی چرخدار به جبهه برگشت
🔹شهید حسن شوکت پور، سردار بزرگ دوران دفاع مقدس که در عملیات والفجر ۸ بر اثر اصابت ترکش توپ قطع نخاع شد، اما شوق شهادت او را با همان صندلی چرخدار نیز به پشت خاکریزهای دفاع از ایران کشاند و تا پایان دفاع مقدس در جبههها و کنار همرزمانش ماند.
🔹حسن شوکت پور با پایان جنگ به سمت فرماندهی لجستیک نیروی مقاومت و جانشین فرماندهی آماد نیروی زمینی سپاه منصوب شد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
IMG_20240123_220939_843.jpg
173.2K
نرگس را در خانهاش با گلوله کشتند!
🔹شهیده نرگس قصابان گرچه از همان روزهای اول ورود به دهه چهارم عمرش، به لحاظ فکری، با انقلابیون آن سالها همراه شده بود. واقعه ۲۹ آبان ۱۳۵۷ در مشهد مقدس و حرم مطهر امام رضا (ع) خیلی از معادلات را به هم زده بود. وقتی عُمال رژیم شاهنشاهی با حمله مسلحانه خود، دست به بیحرمتی و جسارت در حرم رضوی زده بودند، خشم مردم دیدنی بود. حادثه حرم امام هشتم (ع)، احساسات مردم را جریحهدار کرده بود تا جایی که امام و مراجع تقلید، هفتمین روز این واقعه را عزای عمومی اعلام کردند.
🔹همسر شهید نرگس قصابان روایتهای جالبی دارد؛ وی میگوید: " مشغول کار بودم که ساعت یازده و نیم آن روز، دخترم با گریه به من تلفن زد که آقاجان به خانه بیا! هراسان به خانه رفتم و دیدم همسرم تیر خورده است. بعد به بیمارستان رفتم و دیدم بیهوش در اتاق عمل است. به دکتر گفتم: آقای دکتر اگر خوب میشود او را به تهران ببریم. دکتر با ناراحتی به من گفت: آقا، همسر شما نهایت تا فردا صبح مهمان ماست! ساعت حدود ده و نیم فردای آن روز، من با یک زن دیگر، او را در غسالخانه شستیم و ساعت ۱۲ خودم او را دفن کردم."
🔹همسر وی در ادامه بیان میکند: " پاسبانها هیچکس را راه نمیدادند. دخترم از دیوار پشت امامزاده آمد که برای آخرین بار مادرش را ببیند که مأموران نگذاشتند و او را دنبال کردند و آن هم فرار کرد و به خانه رفت."
#معرفی_شهید
#شهید_انقلاب
محبوبه؛ سرسخت در کشف حقیقت و شجاع در مبارزه
🔹شهیده محبوبه دانشآشتیانی بارها برای یافتن پاسخ سؤالاتش با شهید مفتح بحث میکرد و تا به جواب نمیرسید، دست بر نمیداشت. همین درایت، ذهن پویا و مطالعه زیاد باعث شد که محبوبه از نظر فکری بسیار فراتر از همسالان خود بیندیشد. یکی از همکلاسیهایش در اینباره میگوید: «همه کارهایی را که ما تازه در دبیرستان شروع میکردیم، او در سالهای راهنمایی انجام داده بود. واقعاً سنش با تجربهها و بهخصوص استقلال و قدرت فکریاش نمیخواند.»
🔹با شدتگرفتن فعالیتهای مبارزاتی معلمان و دانشآموزان مدرسه رفاه، این مدرسه توسط دولت تعطیل شد و محبوبه دانشآشتیانی و دیگر دانشآموزان مبارز این مدرسه مجبور شدند به دبیرستان هشترودی بروند؛ مدرسهای که فضایی غیر دینی و کاملاً متفاوت با مدرسه رفاه داشت و نفوذ ساواک در آن زیاد بود. با این حال آتش مبارزه که در جان محبوبه و دیگر دوستانش روشن شده بود، نه تنها در فضای نامساعد دبیرستان هشترودی خاموش نشد، بلکه شعلهورتر هم گردید؛ چراکه آنها با راهانداختن انجمن اسلامی، فعالیتهای مبارزاتی خود را بیش از پیش توسعه دادند.
#معرفی_شهید
#شهید_انقلاب
شهیدی که جنازهاش بعد از چند روز به سختی از ساواک گرفته شد
🔹شهید ایوب معادی به جهت فعالیتهای مبارزاتی خود بارها مورد پیگرد شهربانی و ساواک قرار گرفت که شهریور ۱۳۵۶ به دستگیری دو ماهه و شکنجه و بازجویی مفصل وی در کمیته مشترک ضد خرابکاری در تهران منجر شده بود.
🔹ایّوب معادی که در طرح و اجرای تظاهرات، نقش عمدهای ایفا مینمود، با چند تن از دوستانش از داخل شهر، به طرف کنار دریا گریخت. در آن زمان، آنها مسافت طولانی را میدوند و پلیس همچنان به تعقیب آنها میپردازد. ایّوب به علّت عارضهای که در پایش بود، خسته شده، به یکی از خانههای محل، پناه میبرد، امّا صاحبخانه، که از عوامل و مزدوران رژیم بود، با حمله به ایّوب و ایجاد سر و صدا، او را لو میدهد و ایّوب به اسارت پلیس و ساواک در میآید.
#معرفی_شهید
#شهید_انقلاب
شهید محلاتی نخستین گوینده "صدای انقلاب"
🔹شهید شیخ فضل الله محلاتی مبارزی خستگی ناپذیر که مجاهدت هایش در روزنگار انقلاب ایران به ثبت رسید و در روز موعود، با جمله معروف « توجه بفرمائید، توجه بفرمائید ... بسم الله الرحمن الرحیم؛ این صدای انقلاب اسلامی ایران است» نخستین بار صدای انقلاب اسلامی را از رادیو در سراسر دنیا طنین انداز کرد. قرائت این متن پس از پخش سرود ملی «ای ایران» پایانبخش ۹۹ روز اعتصاب کارکنان سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران بود.
🔹اوایل حضور آیت الله فضل الله محلاتی در مجلس، طی حکمی از سوی حضرت امام خمینی (ره) بهعنوان نماینده ایشان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. با توجه به اینکه وی در مجلس شورای اسلامی عضو کمیسیون دفاع بود، در آن ایام توانست در جهت تدوین و تصویب قوانین مربوط به تشکیلات دفاعی کشور (ارتش و سپاه) گام های بلندی بردارد.
#معرفی_شهید
#شهید_سقوط_هواپیما
خلبان جاویدالاثر شریفی، حماسهساز گمنام عملیات مروارید
🔹شهید ابراهیم شریفی علاقه به پرواز بارها و بارها در وجودش شعله ور میشد. یک آزمون خلبانی در پیش بود بعد از گذراندن دورهی دبیرستان به تهران رفت و در این آزمون شرکت نمود، از بین ۳۰۰ نفر داوطلب جمعاٌ ۱۲ نفر قبول شدند که ابراهیم جزء نفرات برتر بود.
🔹ابراهیم شریفی برای ادامه آموزش به ایالت می سی سی پی در کشور آمریکا اعزام شد، مراحل آموزشی هواپیمای جنگنده F4 را آغاز کرد مدت سه سال آموزش وی را خلبانی لایق ساخته بود
🔹شهید شریفی با رخنه در اعماق خلیج همیشه فارس پیروزیهای بزرگی بدست آمد پیرویهایی همچون منهدم نمودن بزرگترین اسکلههای نفتی عراق با نام البکر و العمیه، با شکار چندین ناو عراقی چنان ضربات شدیدی بر پیکره نیروی دریایی عراق وارد شد که تا آخر جنگ صدام نتوانست نیروی دریایی را به حالت اول برگرداند، این عملیات بهعنوان عملیات مروارید نام گذاری شده بود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
۱۱ سال مشکی پوشی به یاد شهید
🔹همسر شهید مسعود میرزایی با یادآوری خاطرات همسرش در دوران انقلاب میگوید: " در مهرماه ۵۷ پیوند ما سر گرفت و با هم ازدواج کردیم، البته در دوران نامزدی هر دو فعالیتهای سیاسی علیه رژیم انجام میدادیم. هر دویمان یک دوربین داشتیم که به بهشتزهرا میرفتیم و از شهدا عکس میگرفتیم، مسعود عکسهای شهدا را چاپ میکرد و به بهانه گرفتن دارو در داروخانهها پخش میکرد و مردم را از جنایت شاه آگاه میساخت.
🔹همسر مسعود میرزایی با اشاره به این نکته که یاد و خاطره مسعود همچنان در ذهن و یاد وی زنده است، میافزاید: " ۱۱ سال به یاد مسعود مشکی پوشیدم و ازدواج نکردم و امروز نیز ادامه دادن راه شهدای ۱۰ دی ۵۷ را وظیفه خود می دانم. "
🔹وی در ادامه خاطراتش بیان میکند: " ما در منزل همیشه دو گالن بنزین در حیاط نگهداری میکردیم و مسعود میگفت اینها باید ذخیره باشد. یکی از روزهای راهپیمایی مسعود زخمی میشود و سپس او را به مطب دکتر موسوی از پزشکان قدیمی ورامین بردند و از آنجا با یک آمبولانس به سوی تهران میفرستند. درست روبهروی خیابان بختیاری (محل سکونتمان) بنزین آمبولانس تمام میشود و مسعود که هنوز میتوانسته صحبت کند نشانی منزل را به تکنسین آمبولانس میدهد و میگوید به در منزل ما برو و بگو بنزین برای مجروحین میخواهم تا به شما بنزین بدهند.
#معرفی_شهید
#شهید_انقلاب
شياكوه لرزيد اما انشایی نلرزيد
🔹شهید عبدالحميد انشایی ديدبان منطقه شياكوه بود. جايی كه برای آزادیاش ايثارها شده، تمام حركات دشمن را زير نظر داشت . منطقه شياكوه ارتفاعاتي در منطقه مرزی است که تسلط بر آن برای دو طرف درگير در جنگ حائز اهميت بود.
🔹عبدالحميد انشایی گرای دشمن را به توپخانه ارسال میکرد و با بیسيم موقعيت دشمن را اطلاع میداد و توپخانه نيز انجام وظيفه میکرد. در مدتی که در گيلان غرب حضور داشت دو نامه به خانواده نوشت، در هر كدام مقداری پول از حقوق سربازی خود گذاشت و سفارش كرد كه به فقرای محل بدهند.
🔹در لحظات آخر ناگهان بیسيم به صدا در میآید، بله صدای عبدالحميد است: « از قول من به امام و مادرم بگوييد شياكوه لرزيد ولي انشایی نلرزيد»، ديگر صدا قطع شد. فرمانده پشت بیسيم صدا زد: انشایی، انشایی، جواب بده ! اما ديگر صدایی نيامد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
فرمانده بیبدیل جنگهای کلاسیک در مقابل دشمن بعثی
🔹با شروع جنگ تحمیلی شهید حسن آقاربپرست؛ مظلومترین منطقه درگیری، یعنی خرمشهر را در نظر گرفت و برای دفاع به آنجا رفت. در خرمشهر دشمن با چندین لشکر و جدیدترین تجهیزات حریصانه جلو آمد. وی با اصولی که از رزم میدانست و با توجه به امکاناتی که در دسترس داشت، نیروهای نظامی و مردمی را سازماندهی کرد؛ در مقابل دشمن ایستاد و با نیروی بسیار کمی که در آنجا بود، از پیشروی دشمن بعثی جلوگیری کرد و توانستند ۳۴روز تمام در برابر تجهیزات دشمن ایستادگی و مقاومت کنند.
🔹در سال۱۳۶۰، خدا شهید حسن آقاربپرست را به میهمانی خانه خود دعوت نمود. وی پس از مراجعت از سفر مکه، در اداره دوم ستاد مشترک ارتش مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۶۲ در این مسئولیت خطیر باقی ماند. پس از مدتی دلش آرام نگرفت و به صورت داوطلب، دوباره راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد. به نظر او جبهه، تجلی گاه نور خدا و جایگاه تزکیه نفس بود.
🔹شهید صیاد شیرازی در خصوص شهید اقاربپرست گفته است:«شهید آقاربپرست یک مذهبی ریشهدار و یکپارچه شور و عشق و متعهد به اسلام بود و در مورد این شهید بزرگوار به صراحت میگویم که از زمانی که با او از نزدیک ارتباط داشتم تا لحظه شهادت، فردی متعهد و متدین و دلسوز و پرکار بود و هر روز که می گذشت بر تقدس و دیانت او افزوده میگردید.»
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️شهید گلفروش!
🔹گرچه اهل سنت و اهل افغانستان، اما نامش امیرعلی؛ نام پدرش حیدر بود و
عاشق امام حسین(ع) و پای ثابت هیئت بود.
🔹عاقبت هم مزد مداومت بر زیارت مزار حاج قاسم با پای پیاده را با شهادت نصیب خود ساخت.
🔹گرچه امروزیها به شغلی که این دانشآموز ۱۱ ساله داشت، «جمعآوری ضایعات» میگویند و او را «کودک کار» میخوانند، اما او با همین ایثار، با همین کمک به خانواده و با همین لقمه جویدن و در دهان پدر بیمار خویش گذاشتن، سلوک اُعجوبهوار خویش را کامل ساخت.
#معرفی_شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️شهید آدامسفروش!
🔹شهید نعمتالله آچکزهی، نوجوان ۱۵ سالهای که در کرمان چشم به جهان گشوده بود و در کنار درس خواندن، سفره، توپ پلاستیکی و آدامس میفروخت.
🔹با وجود سنّ کمش، خانوادهاش ضمن نشان دادن باقیمانده آدامسهای فروخته نشدهاش به تیم مستندساز خبر فوری، از علاقهاش به خواندن اشعاری در طلب شهادت بسیار میگفتند. علاقه ویژهای نیز به سرود «سلام فرمانده» داشت و مدام آن را تکرار میکرد.
🔹چفیه متبرک به مزار حاج قاسم و پرچم ایران را به خانه آورده بود و خیلی به آن احترام میگذاشت. شاید تعجب کنید که یک خانواده افغانستانی، اهل سنت و از قوم پشتون (همقومیت با طالبان) چرا باید این اعتقادات را داشته باشد؟ پاسخ را از زبان دایی شهید بشنوید.
#معرفی_شهید
♦️شهیدی که ۲۲ بهمن ماه ۵۷ به شهادت رسید
🔹شهيد هدایتالله طاهری در هنگام راهپیماییها شرکت فعالی داشت و با لباس شخصی به همراه شهید یوسف خضری شرکت میکرد. او روزهای تعطیل به خانه عمهاش میرفت.
🔹این شهید والا مقام روز ۱۹ و ۲۰ بهمن به پادگان نمیرود و میبیند که تعدادی از دانشجویان همکلاسش در روز قبل توسط لشگر گارد در خوابگاه به شهادت رسیدهاند. با وجود این که روز قبل بلیط اتوبوس گرفته بود تا به فسا برود با دیدن این صحنه از آمدن منصرف می شود و بلیط را به یکی از دوستانش میدهد.
🔹شهید طاهری در روز ۲۲ بهمن در تظاهرات تا پادگان عشرت آباد جلو رفته و اسلحهای را به غنیمت میگیرد. با اسلحه پشت یک ماشین وانت بار سوار میشود و برای انجام مأموریتی که وجدانش به او اخطار میدهد میرود و مفقود میگردد.
🔹در روز ۲۴ بهمن بود که عمهاش به خانوادهاش در فسا زنگ میزند و میگوید که هدایت الله ۲ روزی است که به خانه نیامده است، پدر و مادرش به تهران رفتند و تمام بیمارستانهای تهران را سر زدند و اجساد شهدا را نگاه کردند، سه روز طول کشید اما او را ندیدند، به پزشکی قانونی رفتند و در آنجا عکس شهدای گمنام را دیدند و پس از تماشای عکسها، هدایت را پيدا كردند که تیری به سرش اصابت کرده و به شهادت رسیده بود.
#معرفی_شهید
#شهید_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که تنها خواستش از خدا طلب شهادت بود(شهید سید اسدالله اسلامی)
#معرفی_شهید
♦️حماسه فتح جزیره بوارین به فرماندهی شهید نظری
🔹شهید حجت نظری چند ماه بعد از ازدواجش به جبهه رفت. او که معاونت گردان امام حسین(ع) از لشکر قدس را برعهده داشت از سوی فرماندهی لشکر بهعنوان فرمانده گردان انتخاب شد. در ابتدا این پست نظامی را قبول نکرد؛ چرا که معتقد بود شایستگی این مسئولیت را ندارد و گفت: «دلم میخواهد در کنار باقی بسیجیان باشم و بجنگم»؛ اما فرمانده لشکر تأکید کرد باید کاری که به او محول شده انجام دهد.
🔹چندماه از انتصاب شهید نظری نگذشته بود که عملیات کربلای ۵ پیش آمد و او همراه با نیروهایش به منطقه رفت اما در بین راه هواپیماهای دشمن آنها را بمباران کردند و تعداد زیادی از رزمندهها مجروح و شهید شدند. شهید نظری با این اتفاق نه تنها روحیه خود را نباخت بلکه برای بازسازی گردان دست بهکار شد و حماسه فتح جزیره «بوارین» را رقم زد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
♦️پلیس شهیدی که فرزندش را ندید
🔹شهید حسن دلاور متاهل و دارای دو فرزند است که در قالب خدمت عملیاتی در استان سیستان و بلوچستان مشغول خدمت بود و فرزند دوم این شهید ۱۸ اسفند به دنیا آمد که پدر را هرگز ندید.
🔹همسر شهید حسن دلاور میگوید؛ حدود ۲ ماه دور از خانواده بود و ما خیلی چشم انتظار آمدنش بودیم. او در هیچ مراسمی کنار خانوادهاش نبود و همیشه با آغاز تعطیلات کار آنها شروع میشد.
#معرفی_شهید
#شهید_نیروی_انتظامی
♦️شهید موسی الرضا آزادیپور معلمی که مشتاق خاندان عصمت و طهارت بود
🔹شهید موسی الرضا آزادیپور تنها به تحصیلات و ورزش اکتفا نکرد، مسئولیت سنگین دیگری را بر دوش خود احساس میکرد و آن مسئلهی دفاع از کشور و نوامیس مسلمین بود. بههمین خاطر در اواخر سال ۱۳۶۲ در بسیج ثبت نام نمود و بهدلیل اینکه از قدرت مربیگری کافی برخوردار بود، آموزش امدادگری را فراگرفت.
🔹از خصوصیات بارز اخلاقی شهید آزادیپور حسن نیت، پاکدامنی، و صداقت وی بود که زبانزد همه دوستان و آشنایان بود. کودکان را نوازش می کرد و آنان را به تحصیل تشویق مینمود. احترام فوق العادهای برای اقوام و دوستانش قائل بود. و در چنین موقعیتی بود که مجددا مسئولیت رفتن به جبهه بر دوشش سنگینی نمود و در حالیکه بیش از سه ماه به پایان تحصیلاتش نمانده بود راهی جبهه گشت و اما این بار سراپای وجودش را قدرت ایمان و شهامت فراگرفته بود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
♦️ملقب به شیر لشگر ۵ نصر خراسان بزرگ
🔹شهید داود گریوانی بهعلت شجاعت و شهامتی که در مبارزه با دشمن از خود نشان داده، به واحد تخریب منتقل و به نحو احسن در این واحد پرخطر مشغول به خدمت میشود. پس از گذشت مدتی به واحد اطلاعات منتقل میشود و در همین زمان از او درخواست میشود که به عضویت رسمی سپاه درآید و داوود در جواب میگوید: " فعلا وظیفه ما جنگیدن و بیرون راندن دشمن از خاک کشور است. فرقی نمیکند که ما، در سپاه ، بسیج و یا در چه سمت و پستی باشیم. اما با اصرار مکرر فرماندهان به اعضاء رسمی سپاه می پیوندد."
🔹شایستگیهای داود گریوانی باعث معرفی و ادامه خدمت او به عنوان فرمانده گروهان غواصان میشود. چند بار مجروح می شود، با این وجود هیچ ترس و واهمه ای از جنگ ندارد، برای همین به "شیر لشگر ۵ نصر خراسان بزرگ" معروف میشود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
♦️ملقب به شیر لشگر ۵ نصر خراسان بزرگ
🔹شهید داود گریوانی بهعلت شجاعت و شهامتی که در مبارزه با دشمن از خود نشان داده، به واحد تخریب منتقل و به نحو احسن در این واحد پرخطر مشغول به خدمت میشود. پس از گذشت مدتی به واحد اطلاعات منتقل میشود و در همین زمان از او درخواست میشود که به عضویت رسمی سپاه درآید و داوود در جواب میگوید: " فعلا وظیفه ما جنگیدن و بیرون راندن دشمن از خاک کشور است. فرقی نمیکند که ما، در سپاه ، بسیج و یا در چه سمت و پستی باشیم. اما با اصرار مکرر فرماندهان به اعضاء رسمی سپاه می پیوندد."
🔹شایستگیهای داود گریوانی باعث معرفی و ادامه خدمت او به عنوان فرمانده گروهان غواصان میشود. چند بار مجروح می شود، با این وجود هیچ ترس و واهمه ای از جنگ ندارد، برای همین به "شیر لشگر ۵ نصر خراسان بزرگ" معروف میشود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
♦️تلههای انفجاری مهندس رضا بلای جان تكفيریها بود
🔹شهید رضا کارگر برزی متخصـص تخـريب و جـنگهای پارتيزانی و چریکی بود و از سال ۸۹ روی سوريه متمركز شد. تخصصهای اين شهيد باعث شده بود تا از وی برای آموزش افسران و فرماندهان سوری دعوت به عمل آيد. اگر از همكاران شهيد درباره علم و فن او سؤال شود همگی از ابتكارات و اختراعات وی صحبت ميكنند. از اينكه بسياری از تجهيزات نظامی فرسوده و از كار افتاده را دوباره احيا ميكرد و گاهی قابليتهای جديدی به آنها میافزود. مهندس شهيد رضا كارگر برزی در كمترين زمان توانایی مهندسی معكوس تجهيزات جنگی به غنيمت گرفته شده را داشت.
🔹شهید رضا کارگر عاشق مطالعه بود حتی مطالعه غیر مرتبط با کار و تحصیلاتش، فاصله شهید با مطالعه را میتوان به اندازه یک بند انگشت دانست و جدا کردن وی از مطالعه و علم آموزی کاری بس نشدنی بود. خانواده و دوستان این شهید والا مقام معتقدند که اوقات فراغت وی را در دو حالت مطالعه يا عبادت میتوان دید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
شهید مدافع حرمی که صیاد شیرازی آینده بود
🔹شهید محسن قوطاسلو زیاد از شهادت حرف میزد. همیشه در جمعهای خانوادگی یا در هیئتها که حضور داشت میگفت دعا کنید من شهید شوم؛ یعنی شهادت آرزویش بود. همیشه دنبال مسیری بود که او را به شهادت نزدیکتر کند. حتی وقتی در سوریه بود بااینکه دوره ماموریتش تمام شده بود اما باز هم داوطلبانه مانده بود، به همرزمانش هم گفته بود من با شهادت برمیگردم.
🔹دوستان محسن قوطاسلو گفتند که یک عملیات سختی بین نیروهای ایرانی و نیروهای جبهه النصره بوجود آمد. تا رسیدن نیروهای خودی محسن چندساعتی خط را به تنهایی نگهداشته بوده و قهرمانانه در نبردی مستقیم و تن به تن به شهادت رسیده. نیروهای دشمن، بعد از شهادت محسن برای اطمینان از مرگ او، به او تیر خلاص زده بودند. حتی وسائلش را هم با خودشان برده بودند.
🔹کسایینژاد معلم شهید قوطاسلو روزهایی را به یاد میآورد که محسن را با عشق و علاقهاش به ارتش و کارش در محل میدید و تعریف میکند: " به ارتش و کارش خیلی علاقهمند بود هر وقت او را در شهرک میدیدم در حال تمرین دویدن و حفظ آمادگی بود، آنقدر با عشق کارش را دنبال میکرد که همیشه میگفتم حاج محسن تو صیاد شیرازی آینده هستی که زود هم به درجهای که صیاد رسیده بود میرسید".
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
گرفتن عکس شهادت در آتلیه برادر
🔹برادر سید محمود دو سه سالی قبل از شهادتش یک مغازه آتلیه عکاسی راه انداخت. سید محمود که خیلی خوشحال شد از این که برادرش عکاسی زده است. چون خیلی به عکاسی علاقه داشت؛ رفت تا اولین نفری باشد که در آن آتلیه عکس میگیرد. بعد از چند وقت این عکس حاضر شد و به خانه آورد. من به محض اینکه عکس را دیدم گفتم : وای سید محمود در این عکس چقدر شبیه شهدا شدید. همسرم گفت: آن عکس اولین و ماندگارترین عکسی هست که بعد از شهادت من به جا میماند. یعنی تو درست فهمیدی آن عکس، عکس شهادت هست. اصلا خودم به این نیت انداختم.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_امنیت