برقصید؛ بوی خون می‌آید! برای حضور مردم در مراسم تولد کیان پیرفلک نامه دعوت فرستادند ولی نه برای جشن و شادی، برای برپایی دوباره خیمه عزا. آنوقت بساط بزن و برقص خودشان به مناسبت ساگرد ازدواج همایونی بجای خود است. درست زمانی که دارند در لس آنجلس برای زندگی ارزش قائل می‌شوند، «مرگ» را با فراخوان‌های‌شان به ایذه هدیه کرده‌اند. آشوب، خشونت و سوگواری راه می‌اندازند ولی می‌گویند مردم، شما حق ندارید گریه کنید، فقط خوشحال باشید! خوناشام‌ها ادای افسرده‌ها را در می‌آوردند ولی به محض اینکه بوی خون به مشام‌شان رسید؛ سوگواری دیگر چه صیغه‌ای است؟ بزنید و برقصید، حتی در مراسم کشته شدگانی که خودمان باعث و بانی‌اش بودیم. 🆔 @News_Fath #بلاغ_مبین @mrmazdei

🎥#کلیپ_تصویری | ٢٣#ذی‌القعده ▫️ ألسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی علیه‌السلام @tarbiatemanavi #بلاغ_مبین @mrmazdei

همخوانی جالب سرود ملی جمهوری اسلامی ایران توسط تشریفات ونزوئلا 🔹استقبال رسمی از رئیس جمهور در کاخ ریاست جمهوری ونزوئلا 🔸تصاویر اختصاصی تسنیم @TasnimNews

✍۲۴ ذیقعده سال ۲۰۰ حرکت امام رضا ع ازمدینه به ایران آغاز شد. این ماه تماما رضوی است .قدمهای امام مهاجر سرزمین ما را منور و مبارک کرد و به پایتخت شیعه بدل نمود .قدومش و قدم گاه هایش یادگار ماندگار شد . @qavami

💠 خمس پولِ پیش پرداخت ⁉️ سؤال: آیا پولی که مستأجر ناچار است برای اجاره خانه به مُوجر قرض (رهن) دهد، خمس دارد؟ ✍️ پاسخ: اگر مستأجر توان پرداخت اجاره کامل را ندارد یا مُوجر نمی‌پذیرد، به مقدار پولی که برای اجاره مسکن مطابق شأن، باید طبق قرارداد اجاره به مُوجر قرض دهد، خمس تعلق نمی‌گیرد و احکام مَئونه را دارد.[1] ✅ نکته: منظور از مَؤونه در خمس: به مخارجى گفته مى‌‏شود که در زندگى، هزینه مى‏‌گردد و شامل موارد ذیل است: 1️⃣. هزینه‏‌هاى زندگى شخصى؛ مانند: خوراک و پوشاک، خانه مسکونى، وسایل زندگى، وسایل نقلیه، وسایل تحصیلى، رایانه، هزینه ازدواج و...؛ 2️⃣. هدایا و بخشش‌‏ها؛ مانند: خیرات، صدقات، جوایز و...؛ 3️⃣. مخارج سفر حج (واجب و مستحب)، سفر زیارت، گردش و تفریح؛ 4️⃣. حقوقى که بر عهده شخص است؛ مانند: دیه، غرامت و کفاره. ❇️در شأن انسان بودن یعنی اگر دیگران آن مقدار هزینه کردن ما را مشاهده کنند، تعجب نمی‌کنند؛ البته باید مشروع هم باشد؛ یعنی شرعاً اسراف نباشد.[2] 📚 پی‌نوشت: [1]. بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای. [2]. عروه الوثقى، ج‌2، کتاب الخمس، م61. 📎 #احکام_شرعی 📎 #احکام_خمس رسانه تخصصی فقه واحکام #بلاغ_مبین @mrmazdei

🌟چه کسی در قیامت حسرت نمی خورد؟ از امام صادق علیه السلام پرسیدند: روز حسرت، کدام روز است که خدا می فرماید: ((بترسان ایشان را از روز حسرت.))سوره مریم آیه39 حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند. پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟ حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد. 📘وسائل الشیعه/ج7/ص 198 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 🔘کرامات معنوی علما و بزرگان دینی قرن چهاردهم، اصفهانی خراسانی، میرزا مهدی 1.حجت الاسلام عباسعلی جوادی گوید: در اوایل تحصیلم در مشهد مقدس، میرزای اصفهانی در حمّام سکته کردند. جنازه ایشان را به منزل منتقل کردند.... برخی از علما و مدرسان حوزه علمیّه مشهد، از قبیل ایت الله نهاوندی، حاج شیخ مجتبی قزوینی، میرزا جواد اقا تهرانی و اقای صدرزاده حضور داشتند. بعد از آماده شدن جنازه، آیت الله العظمی حاج سیّد یونس اردبیلی- (متوفّای ۱۳۷۷ ق) - از مراجع تقلید خراسان که در بالاسر حضرت رضا(علیه السلام) نماز جماعت می خوانْد، آمد و بر بالای چهار پایه ای ایستاد و سخنرانی کرد و گفت: آقایان طلاب! توجّه کنید. من یک خاطره ای دارم از مرحوم میرزا که تا به حال حقّ ابراز و اظهار آن را نداشتم، امّا الآن آن را برای شما می گویم. در یکی از شب های سرد زمستان، از منزل بیرون امدم تا طبق معمول هر شب به حرم حضرت رضا(علیه السلام) بروم. از طرف بالا خیابان (خیابان شیرازی فعلی) می رفتم، چون ساعت نداشتم، احساس کردم که خیابان خلوت است و هنوز اذان صبح نشده است. مردّد بودم که برگردم به منزل یا بروم به طرف حرم، که دیدم آقایی عبا به سر کشیده به طرف حرم می رود. با خودم گفتم این آقا می داند که ساعت چند است و به حرم می رود، من هم پشت سر آن آقا رفتم. ایشان به درِ بستِ بالا رسید، درب باز شد من هم رفتم. به درِ صحن کهنه رسید، درب باز شد من هم پشت سر ایشان رفتم. به درِ حرم رسید، درب باز شد من هم پشت سر ایشان رفتم. ایشان وارد حرم شد و عبا را از سر برداشت و به دوش کشید و کفش ها را برداشت، همین که صورت را برگرداند، مرا دید و گفت: سیّد یونس! تو این جا چه می کنی؟ گفتم: اقا! من از بالا خیابان پشت سر شما بودم. ایشان فرمود: تا من زنده ام، راضی نیستم این راز را فاش کنید. حالا دلت می خواهد به مزارهای دیگر ائمّه(علیهم السلام)بروی و زیارت کنی؟ گفتم: بله. ایشان مرا به مدینه، نجف، کاظمین، سامرّا و کربلا برد. در حرم سیّدالشهدا(علیه السلام) بودیم که نزدیک اذان صبح بود، مرحوم میرزا رو کرد به من و گفت: برگردیم که شما به نماز صبح برسید. یک وقت نگاه کردم، دیدم در بالای سر حضرت رضا(علیه السلام)قرار داریم و اقا میرزا مهدی اصفهانی رفت و من هم نماز صبح را با جماعت خواندم. 📚رحیمیان، محمد علی، گلشن ابرار، جلد ۳ 🔸🔸🔸 🔸🔸 🌏مجتمع اهل البیت علیهم السلام ***