هدایت شده از شبهه زدا
💠زحمات او را هدر ندهید💠
❤️ #دلنوشته ❤️
🌸سلام...من چند ماه پیش سعادت آشنایی با شهید ابراهیم هادی نصیبم شد..خیلی ارادت به ایشون دارم...
🌹چند وقت پیش شبی تو عالم خواب دیدم پای منبر آیت الله حق شناس بین کلی مرد نشستم. سرم لخت بود و حجاب نداشتم.آیت الله میگفتن لحظه ای که نامحرم شما و موهاتون رو میبینه اثر همه موعظه ها و تلاشهای ما از بین میره.
🌺اشاره به شخصی بین جمعیت کردن و گفتن ایشون در راه حجاب و امر به معروف شهید شدن. به اون شخص که نگاه کردم دیدم آقا ابراهیم هادی هستش. آیت الله میگفتن زحماتشون رو هدر ندید...
📙بر گرفته از کتاب:#یاران_ابراهیم. اثر گروه شهید هادی
🆔:@dl_bekhooda_bespar♡••࿐
هدایت شده از سمت خدا
❖
متنی زیبا🌺
🌺ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ؛
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻮﻧﺪ!
ﺷﺎﯾـﺪ ﻗﺪ ﺑﮑﺸﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ...!
ﻣﻴﺪﻭنید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟
🌺ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ...
🌺ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺩﺭﻙ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭﺍﻣﻨﻴﺖ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ»
🌺ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﻓﻀﺎﻳﻰ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ
ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺩﻭﺩ
ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻰ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺒﻴﻨﻰ»
ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ.
🌺ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ می کنیم.
#داستان_آموزنده
#دلنوشــــته
#منبع_استوری_مناسبتی
@ssamte_khoda
@story_ziba_mazhabi
••✾🌻🌻🍂🌻🌻✾••
هدایت شده از سمت خدا
💠داستانی که نگاه شما را به قیامت عوض خواهد کرد💠
✅ بعضیها فکر میکنن که بهشت رو فقط میشه در مسجد و بر سر سجاده بدست آورد، در حالی که با خواندن این داستان خواهید فهمید که راههای نزدیکتر دیگری برای رسیدن به خدا هست که از آن غافلیم،
🔲 این داستان را «ابن جوزی» نقل میکند که:
در بلخ مردی علوی (از سادات منتسب به امیرالمؤمنین علی ع) زندگی میکرد تا اینکه بیمار شد و بعد از دنیا رفت.
همسرش گفت: با دخترانم به سمرقند رفتم، تا مردم کمتر ما را سرزنش کنند و در سرمای شدید وارد این شهر شدم و دخترانم را به مسجد بردم و خودم برای تهیّه چیزی بیرون آمدم.
دیدم مردم در اطراف شیخی اجتماع کرده اند، پرسیدم: او کیست؟ گفتند: شیخ شهر است. من نیز نزد او رفتم و حال و روزم را شرح دادم ولی او گفت: دلیلی بر سیادتت بیاور؟ و توجّهی به من نکرد و من هم به مسجد بازگشتم.
در راه پیر مردی را در مغازهای دیدم که تعدادی در اطرافش جمعاند،
پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او شخصی مجوسی است،
با خود گفتم: نزد او بروم شاید فرجی شود؟ لذا نزد وی رفته و جریان را شرح دادم.
او خادم را صدا زد و گفت: برو و همسرم را خبر کن، تا به اینجا بیاید،
پس از چند لحظه بانویی با چند کنیز بیرون آمد. شوهرش به او گفت: با این زن به فلان مسجد برو و دخترانش را به خانه بیاور؟
سیده میگوید: همراه این زن به منزل او آمدیم و جایی را در خانهاش به ما اختصاص داد و به حمام برد و لباسهای فاخر بر ما پوشاند
و انواع خوراکها را به ما داد و آن شب را به راحتی سپری کردیم.
در نیمه های شب شیخ مسلمان شهر در خواب دید، قیامت برپاست و پرچم پیامبر(ص) بر بالای سرش بلند شد.
در آنجا قصری سبز را دید و پرسید: این قصر از آن کیست؟ پیامبر(ص)فرمود: از آن یک مسلمان است. شیخ جلو میرود و پیامبر(ص) از او روی میگرداند
عرض میکند: یا رسول اللَّه(ص) من مسلمانم چرا از من اعراض میکنی؟ فرمود: دلیل بیاور که مسلمانی؟ شیخ سرگردان شد، و نتوانست چیزی بگوید.
پیامبر(ص)فرمود: فراموش کردی، آن کلامی را که به آن زن علوی گفتی؟ این قصر از آن آن مردی است که این زن در خانه او ساکن شده؟
در این موقع شیخ از خواب بیدار شد و بر سر و صورت خود میزد و میگریست. آنگاه خود و غلامانش برای یافتن زن علوی در سطح شهر به تجسّس پرداختند، تا اینکه فهمیدند، او در خانه یک مجوسی است.
شیخ نزد مجوسی رفت و تقاضای دیدن وی را نمود، مجوسی گفت: نمیگذارم او را ببینی؟ شیخ گفت: میخواهم این هزار دینار را به او بدهم.
گفت: نه، اگر صد هزار دینار هم بدهی نمیپذیرم. وقتی اصرار شیخ را دید، گفت: همان خوابی را که دیشب تو دیدهای من هم دیدهام من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که فرمود: این قصر منزل آینده تو است.
سوگند به خدا من و همه اهل خانه به دست او مسلمانشدهایم
📕 إرشاد القلوب إلی الصواب، ج2، ص: ۴۴۵
#داستان_آموزنده
#دلنوشــــته
#منبع_استوری_مناسبتی
@ssamte_khoda
@story_ziba_mazhabi
••✾🌻🌻🍂🌻🌻✾••
از شیطان پرسیدند : گمراه کردن شیعیان چه سودی دارد؟
گفت:امام اینها که بیاید روزگار ما سیاه خواهد شد اینها که گناه میکنند امامشان دیر می آید...
💔😔
آقا شرمنده ام که مدام شرمندم💔🚶♀️
#امام_زمان
#دلنوشته
حاج قاسم سلیمانی را اگر نمی شناسید؛ باید بدانید که او تنها مرد بزرگی بود که نامش لرزه به تن هر دشمی می انداخت و باعث وحشت آنان می گشت. همان کسانی که هیچ گاه به خود اجازه ندادند، سردار ایرانی را در داخل مرزهای جمهوری اسلامی مورد هدف قرار دهند. چرا که نام این بزرگ مرد چنان وحشتی به جان جهانیان و دشمن خون خواه ایران و ایرانی انداخته بود که چنین جرأتی را هیچ گاه از خود بروز نداند
#دلنوشته
#سردارسلیمانی 🖤🥀
#دلنوشته💔
🌷🌷🌷
کانال کمیل محل عشق بازی شهدا با خداست.
کانال کمیل شبیه ترین نقطه به کربلاست.🕊🥀
کانال کمیل معطر به عطر چادر خاکی مادر شهداست.🥀
کانال کمیل جایی است که ابراهیم🌹 با لب عطشان سر بر دامن مولا گذاشته است.🕊🥀
کانال کمیل میعادگاه و زیارتگاه عاشقان شهادت است.❣
کانال کمیل دارالشفای دردمندان است.💔
کانال کمیل ، کانال کمیل است؛
و تا ابد کانال کمیل خواهد ماند.❣
و فرق نمی کند متعلق به چه کشوری باشد.🍃
اگر روزی در پشت مرزهای ما نیز واقع شود؛ خیل عظیمی از عاشقان را خواهی دید؛
که در صف دریافت ویزای کانال کمیل،
و زیارت این قطعه از بهشت لحظه شماری می کنند؛
همچنان که هم اینک نیز بسیاری از دیگر کشور ها برای زیارت این خاک پاک رنج سفر را به جان می خرند☘
تا کنون این خاک را سرمه چشمان خود کرده ای ؟؟🌷
درنگ جایز نیست
از همین امروز نیت زیارت کن🍃
توفیق این زیارت را از آقا ابراهیم🌹 بخواهیم ...
اللهم الرزقنا🕊 دلم هوایی شد.💔
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣متوسلین به شهدا❣
#دلنوشته🍃
تک تک تان پر گشودید و رفتید؛ رفتید و هیچ نام و نشانی از شما بر جا نماند. از شما در تاریخ به اسم کبوترهای یاد می شود که آشیانه شان را رها کردند تا به جنگ سختی ها و به جنگ ناجوانمردی ها بروند. شما کبوترانی هستید که بال هایتان زیر حجم این ناجوانمردی ها شکست و از بین رفت اما همچنان ادامه دادید. اکنون که هیچ نامی از شما بر جا نمانده، شما را همان کبوتران عشقی می نامند که رسم عاشقی را خوب به ما آموختند. شهدای گمنام، شهادت گوارای وجودتان.